رابطه شب قدر و استجابت دعا
چكيده مقاله:
نقش دعا و عامل روحاني و ماوراء طبيعي در كسب موفقيتها و شكوفايي و خلاقيت انسان، همواره مدنظر روانشناسان بوده است و همه انسانها چه در حالت عادي زندگي خود، يا حين اضطرار به صورت فطري و ذاتي رو به درگاه خالق يكتا ميآورند.
اما دعا به راحتي مستجاب نميشود و بايد شرائط آن را كاملاً رعايت نمود، تا مثمر ثمر و تأثيرگذار بوده و اصطلاحاً مستجاب گردد. يكي از اين شرائط كه بسيار مهمتر ميباشد، نقش زمان در دعاست كه با رعايت آن و به كارگيري اوقات ويژه در دعا ميتوان به نتايج بهتري دست يافت. در ميان اوقات بيشترين تأكيد بر روي شب و سحر و تهجد و شبخيزي است كه چه در ادبيات و چه سيره اهلبيت (ع) و اولياء دين بسيار سفارش شده است. ليلهالقدر نماد كامل و بهترين زماني است كه ميتوان با درك معنوي آن به مراد و مطلوب خود رسيد و از جهت ارزشمندي اين زمان، ميتوان يقين كرد كه همه بركات و فيوضات رحماني با توسل در شب قدر و مناجات و دعا با رعايت ساير شرائط آن، به انسان رسيده و دعايش را مستجاب مينمايد. هر چند شب قدر به لحاظ ظاهري پوشيده است، اما شبهاي ماه رمضان به ويژه شب نوزدهم و بيستويكم و بيستوسوم كه بيشترين سفارش بر آنها رفته، روزنههايي براي صعود دعاهاي انسانهاي نيازمند و استجابت آنها و رسيدن به مراد است.
در مقالهاي كه پيش روي داريم، نويسنده تلاش نموده تا با تبيين و تشريح ويژگي زماني و فرازندگي و برجستگي شب و سحر در خلال روايات اسلامي و آيات الهي و نيز ادبيات شعري و آنگاه تبيين ارتباط مفهومي ميان اين اصطلاحات با شب قدر، ارتباط وثيق و روشني كه بين دعا و مناجات و شب قدر وجود دارد، و امكان وقوعي استجابت دعا را در اين شبها تشريح نمايد. بيترديد، باور ما اين است كه شناخت زمان و برترين اوقات آن: شب، سحر، ماه صيام، ليلهالقدر، يقين و باور ما را به استجابت دعا در اين اوقات افزايش داده و خود به صورت يك نيروي ماوراء طبيعي و روحي، زمينه روحي و تلقيني استجابت دعا را براي انسان فراهم ميآورد.
كليد واژگان
دعا- ارتباط- زمان- شب- سحر- سحرخيزي- شرائط دعا- قدر ليلهالقدر.
مقدمه:
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق مدرسه از دست و دعاي ما بود
«حافظ»
بسياري از مردم نميدانند كه موفقيتهاي دنيايي آنان منحصراً مرهون تلاشها و كوششهاي آنان نيست، بلكه عوامل متعددي دست به دست هم داده و آن موفقيتها را دستيافتني ساخته است. اين عوامل برخي انساني و پارهاي طبيعي و بخشي نيز ماوراء طبيعي و كاملاً مبتني بر جنبههاي روحي و رواني است كه وقتي به درستي ميانديشيم و موفقيت خود و طريق نيل به آن را بررسي ميكنيم، نقش عامل غيرطبيعي و متافيزيكي و رواني و روحي را در اين زمينه بسيار پر رنگتر و محسوستر مييابيم. امروزه عوامل موفقيت انسانهاي بزرگ و كوچك در دانش روانشناسي توسط روانشناسان بزرگ مورد كاوش قرار گرفته و كتابهاي متعددي در اين زمينه به رشته تحرير درآمده كه در همه آنها به نقش تلقين به نفس و خواست قبلي و اراده پيشين و تأثير شگرف آن در احراز پيروزي و موفقيت اشاره شده و در فصول متعدد مورد تحقيق و مطالعه و بررسي قرار گرفته است.
هنگامي كه خواجه حافظ ميگويد: «رونق مدرسه از درس و دعاي ما بود»
اشاره به اين موضوع است كه از نظر وي علاوه بر تلاش ظاهري و كوشش تحصيلي، رونق اصلي و حقيقي او در امور علمي، دعا كردن و درخواست موفقيت از خداوند سبحان بوده است، چنانچه در ابيات ديگري به اين حقيقت اشاره مينمايد:
هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ
از يمن دعاي شب و ورد سحري بود
و يا اينكه:
صبح خيزي و سلامتطلبي چون حافظ
هر چه كردم همه از دولت قرآن كردم
و نيز خطاب به خود ميسرايد:
مرو به خواب كه حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نيمشب و درس صبحگاه رسيد
همچنين ميگويد:
ما برآريم شبي دست و دعايي بكنيم
چاره اين دل غمديده به جايي بكنيم
«سيمون وي» معتقد است: «هر زمان كه انساني با اين ايده يگانه كه درك خود از حقيقت را افزايش دهد، به تمركز و دقت بپردازد، حتي اگر تلاشش هيچ ثمر محسوسي توليد نكند، استعداد بيشتري براي به چنگ آوردن حقيقت مييابد1 ، وي همچنين مينويسد: در ظلمات جاودان، كلاغي درمانده از يافتن غذا، با همه وجودش نور را آرزو كرد و زمين روشن شد2.» وي سپس نتيجه ميگيرد كه اگر شوق و آرزوي واقعي وجود داشته باشد، اگر آن چيز كه طلبيده ميشود واقعاً نور و روشني باشد، طلب مطلوب را توليد ميكند.
روشن است كه نقش دعا در احراز موفقيت و نيل به خواستهها، حتي در ميان بيايمانترين افراد، در هنگام اضطرار و پريشان احوالي و گرفتاري، ناديده گرفته نميشود و نوع بشر بر ارزش و اهميت اين پديده ماوراءطبيعي كه از فطرت و ذات و درون او برميخيزد، واقف است، انسانها در همه حالات دعا ميكنند، حتي هنگامي كه به ظاهر از تكلم خاموشند، زيرا دعا يك امر لفظي صرف نيست، هر چند شرائط و آدابي ويژه نيز دارد كه با رعايت آنها ثمره و نتيجه محسوستر و ملموستري، يا حتي به لحاظ زماني، زودتر به عمل ميآيد. از حضرت امام صادق(ع) روايت شده كه فرمودند: «هيچ عملي را پيدا نميكنيد، مانند دعا موجب تقرب باشد3.»
شرائط ويژه و آداب دعا
استجابت دعا و نتيجهگيري از آن قطعاً شرائط و آدابي و ضوابط خاصي دارد، اما همه اينها مانع نميشود كه بنده از روي اخلاص و غايت نياز درخواست خود را در درگاه ربوبيت مطرح ننمايد، ترديدي نيست كه درخواست شخص و طلب او از خدا نبايد، با اهداف خلقت و جوهره عبوديت منافات داشته باشد، زيرا جوهره عبوديت، به ربوبيت و پرستش ذات خداوند يگانه منتهي ميشود. چنانكه در روايات نقل شده است: «العبوديه جوهره كنهها الربوبيه4» خداوند در قرآن كريم به نحو مطلق بندگانش را به دعا فراخوانده: ادعوني استجب لكم5. ادعوا ربكم تضرعاً و خفيه6» و نيز ميفرمايد: قل ما يعبوا بكم ربي، لولا دعاؤكم7. علامه مجلسي(ره) ميگويد: «حقيقت عبادت اين است كه بنده، خود را در مقام ذلت و عبوديت واداشته، رو به سوي مقام رب خود آورد8.»
صرف دعا و درخواست حاجت چه براي حوائج مادي زندگي باشد، يا براي امور معنوي به ويژه تقرب به خدا امري مطلوب و جوهري بندگي است كه هدف از خلقت و آفرينش نيز همان است. آن چنان كه خداوند فرموده است: و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون9.
با اين حال نميتوان از نقش زمان و مكان و شرائط و آداب و ضوابطي كه در دعا توصيه و سفارش شده است، غافل بود، زيرا اين شرائط مجموعاً وضعيتي را به وجود ميآورد، كه خود با آرامش و اطمينان خاطر بيشتري درخواست خود را مطرح مينمايد و برخي از مكانها و زمانهاي خاص، امكان خلوص و حضور قلب را براي دعا كننده خواهم آورد كه در نتيجه راه استجابت دعا، مهيا ميگردد. علاوه بر جايگاه ويژه دعا و زمان (اوقات مناسب)، نوع اوراد وادعيهاي كه فرد با آنها درخواست خويش را مطرح مينمايد، نيز در استجابت دعا او تأثير دارد. چنين نيست كه با هر نيت و ارادهاي و يا هر عبارت و جمله و كلمهاي بتوان همه خواستهاي خود را به درگاه خداوند مطرح نمود. هر چند با هر زباني ميتوان دعاي خود را مطرح ساخت، اما در همان زبان نيز برخي جملات و عبارات مناسبتر و شايستهترند كه بنده ميتواند با تمسك به آنها درخواست خود را به درگاه احديت بيان نمايد. روايت ذيل دلالت بر عموميت دعا بدون توجه به نوع آن دارد (مطلق دعا):
يكي از اصحاب امام باقر(ع) از ايشان سؤال كرد: اي العباده افضل.
(چه عبادتي برتر است؟) حضرت پاسخ فرمود:
ما من شي افضل عندالله عزوجل من ان يسأل و يطلب مما عنده و ما احد ابغض اليالله عزوجل ممن يستكبر عن عبادته و لا يسأل ما عنده.
(هيچ چيز نزد خداوند عزوجل برتر از اين نيست كه به او عرض نياز شود و از آنچه نزد او است، خواسته شود و هيچكس نزد خدا منفورتر از آن كسي نيست كه نسبت به عبادت خدا تكبر ميورزد و از آنچه نزد خدا هست، طلب نميكند10.)
با اين وجود ترديدي وجود ندارد كه براي هر خواستهاي، دعا و عبادت ويژهاي با آداب و سنن مخصوص آن، كه اغلب از سوي اولياء دين سفارش و توصيه شده، چنانچه با شرائط آن انجام شود، ثمره و نتيجه بهتري در استجابت دارد.
فهرست برخي از اين آداب به صورت خلاصه چنين است:
1- شناخت خدا: «گروهي به امام صادق(ع) عرض كردند: چرا دعا ميكنيم و برآورده نميشود؟ حضرت فرمود: براي اينكه شما كسي را ميخوانيد كه او را نميشناسيد11.»
2- اميدواري به خدا و استجابت دعاي خود:
3- نااميدي از ساير اسباب.
4- حضور قلب.
5- تضرع و زاري.
6- شروع دعا با نام خدا.
7- ثنا و تحميد خداوند.
8- درود بر پيامبر(ص) و اهلبيت (ع).
9- توسل به پيامبر(ص) و اهلبيت (ع).
10- اقرار به گناه.
11-پافشاري.
12-پاكيزگي كسب و خوراك.
13-اجتماع در دعا.
14-عمل همراه دعا.
15-دعاهاي وارده مانند: كميل، صباح، ابوحمزه ثمالي، مناجات شعبانيه، دعاي عرفه، ندبه و بسياري ديگر از دعاها كه در كتاب شريف مفاتيحالجنان ضبط شده است.
16- ايام، اوقات و مناسبتهاي ويژه زماني.