ی چیزی که تو این کتاب متوجهش شدم توجه ویژه به موضوع روسپی گری و تن فروشی زنان هستش.... زنان تاثیر گذار در این داستان زنانی هستند ک تن فروشی میکردن.. رزا خانوم.. لولا... مادر محمد ... محله ای که مومو داخلش زندگی میکنه .. و ...
همه میدونیم ک تن فروشی همیشه جزیی از تاریخ بشریت بوده خیلی وقتا مورد خشم و غصب و تکفیر قرار گرفته و خیلی وقتا ازش ستایش شده .. اما چیزی که اینجا برام جالب بود نگاه نویسنده با این قضیه هستش.. رومن گاری در این داستان روسپی گری رو سرکوب نمیکنه.. اون رو بعنوان یک شغل معرفی میکنه در داستانش.. و چیزی که بیشتر نظر من رو جلب کرد این بود که زنانی که حضور دارن در این داستان که روسپی هم بودن یا هستن .. زنانی توانمند مهربان سرشار از انسانیت هستند.. برخلاف چیزی که همیشه در مورد تن فروشی صحبت میشه که زنان تنفروش زنانی ضعیف هستند.. و نظر محمد در مورد یک مادر در ذهنش این بود که ی روسپی باشه که ب محمد عشق بورزه و محمد هم برای او بقول خودش جاکیشی کنه :| اینم جالب بود واسم
دوست دارم نظرتون رو بدونم در این مورد دوستان... شما چی فکر میکنید؟
همه میدونیم ک تن فروشی همیشه جزیی از تاریخ بشریت بوده خیلی وقتا مورد خشم و غصب و تکفیر قرار گرفته و خیلی وقتا ازش ستایش شده .. اما چیزی که اینجا برام جالب بود نگاه نویسنده با این قضیه هستش.. رومن گاری در این داستان روسپی گری رو سرکوب نمیکنه.. اون رو بعنوان یک شغل معرفی میکنه در داستانش.. و چیزی که بیشتر نظر من رو جلب کرد این بود که زنانی که حضور دارن در این داستان که روسپی هم بودن یا هستن .. زنانی توانمند مهربان سرشار از انسانیت هستند.. برخلاف چیزی که همیشه در مورد تن فروشی صحبت میشه که زنان تنفروش زنانی ضعیف هستند.. و نظر محمد در مورد یک مادر در ذهنش این بود که ی روسپی باشه که ب محمد عشق بورزه و محمد هم برای او بقول خودش جاکیشی کنه :| اینم جالب بود واسم
دوست دارم نظرتون رو بدونم در این مورد دوستان... شما چی فکر میکنید؟