***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

jahan pahlevan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید من فضولی میکنم ؛اگه نظرم اشتباهه ممنون میشم گوشزد کنید:

به نظرم جهل مرکب این هست که خود انسان نمیداند که نمیداند. واین همان چیزی هست که همیشه باید ازش پناه برد به خدا.

اینکه میگید قسمت اول با دوم حکمت 6 چه ربطی به هم داره فکر میکنم که همین تحلیل شما جواب سوالتون باشه. اگر کسی میداند که نمیداند ولی بره سوال کنه برای اینکه یه خودشیرینی کرده باشه، این یعنی اینکه چون خودخواهه میره فقط خودی نشون بده که در نتیجه باعث پیدا شدن دشمن میشه.
چون کسی که واقعا جویای جواب باشه، در چهره اش، طرز سوال پرسیدنش معلومه که میخاد واقعا علم رو بدونه.(البته بگم که نباید در رفتار افراد جستوجو کرد که ایا جویای علم هست یا نه)

سوال دومتون هم رو من نمیدونم!

آره درست می گید نباید اونجا کلمه جهل مرکب رو می نوشتم چون تند تند تایپ می کردم کلمه ی اشتباهی بکار بردم با عرض پوزش از دوستان..........
 
آخرین ویرایش:

jahan pahlevan

عضو جدید
کاربر ممتاز
جهل مرکب

جهل مرکب

برای اینکه بتونم منظورم رو بهتر بیان کرده باشم به تعریفی که در ویکی پدیا از جهل مرکب اروده اشاره می کنم.....
جهل مرکب یا نادانی به نادانی گونه‌ای از نادانی است که شخص به نادانی خود آگاه نیست و خود را آگاه می‌پندارد. و به تبع به دنبال برطرف کردن نادانی خود نیز نخواهد رفت چرا که علم به نادانی است که انسان را به سوی برطرف کردن نادانی خود می‌کشاند
و برای کامل کردن بحث:
ما دو جور جهل داریم: جهل بسیط و جهل مرکب. جهل بسیط آن است که انسان چیزی را نمی داند ولی خودش هم می داند که نمی داند، اینگونه جهل زود برطرف می شود، زیرا وقتی انسان چیزی را نداند و بداند که نمی داند در مقام دانایی آن برمی آید و یا لااقل به حرف دیگران گوش می دهد که اگر حقیقت است بپذیرد، بالاخره این جهل خیلی خطر ندارد. ولی جهل مرکب آن است که انسان نمی داند، ولی نمی داند که نمی داند، اینگونه جهل، علاج ناپذیر است، چون غرور نمی گذارد جهل برطرف شود، چنانکه اغلب مدعیان روشنفکری این چنین اند و به دلیل اینکه هیچ نمی فهمند، این ادعا را دارند!


 

jigsaw

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.


1. بدان که در اختیاره ی مرگ همان است که زندگی در دست او, و پدید اورنده ی موجودات است, همو می میراند و نابود کننده همان است, همان است که دوباره زنده میکند, و ان که بیمار میکند شفا نیز میدهد.
2. دنیا جاودانه نیست و همانگونه که خدا خواسته است برقرار است.
3. ... و تو نمیدانی, اگر درباره ی جهان و تحولات روزگار برای تو مشکلی پیش امد, ان را به عدم اگاهی ارتباط ده, زیرا تو ابتدا با نااگاهی متولد شدی و سپس علوم را فرا گرفتی, و چه بسیار است انچه را که نمیدانی و خدا میداند.
4. .... تنها اشتیاق او را داشته باش و تنها از او بترس.
5. ... اما خدا, خدایی ست یگانه.

...
..
.
خیلی مورد 4 برای من مهمه اما دریغ از عمل کردن بهش ...!
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
بالاخره پروژمو تحویل دادمو راحت شدم .و وقتم بیشتر شده.
منم با اجازه خدا به جمعتون میپوندم سعی میکنم تا جایی که وقت دارم همراهتون باشم امیدوارم...
یه انتقاد داشتم به مسئولان محترم تاپیک:
اطلاع رسانی ضعیفه میتونید بجای اینکه پیام خصوصی کنید لینک تاپیکو تو پیج اعضا بذاریدکه وقتی دوستاشون میان به پیجشون لینک تاپیکو ببینن و بیان سر بزن به اینجا احتمالا توجه بیشتری جلب میشه و افراد بیشتری میان اینجا و انگیزه هم بیشتر میشه.چه بهتر که تو این تاپیک افراد بیشتری باشن و فیض ببرن.اگرم کمکی ازم بربیاد حتما انجام میدم.
من یکم دیر رسیدم از شماها عقب موندم سعی میکنم خودمو برسونم بهتون

اینم به عنوان اولین جمله ای که خیلی دوسش دارمو امیدوارم بهش عمل کنم .
آنچه نمیدانی مگو و آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور!

ببخشید خیلی طولانی شد حرفام:redface:
 
آخرین ویرایش:

nafis...

مدیر بازنشسته
سلام بچه ها:gol:
من تازه نامه امام علی (ع)به امام مجتبی رو شروع کردم

  • آخرت را به دنيا مفروش:)()
  • در جاده اى كه از گمراهى آن مى ترسى قدم مگذار. زير خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهى هاست.!
  • در راه خدا آنگونه كه شايسته است تلاش كن، و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد:)()
  • در تمام كارها خود را به خدا واگذار، كه به پناهگاه مطمئن و نيرومندى رسيده اى!!!
  • در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان، كه بخشش و محروم كردن به دست اوست، و فراوان از خدا درخواست خير و نيكى داشته باش.
  • اگر در اين راه آنچه را دوست مى دارى فراهم نشد، و آسودگى فكر و انديشه ندارى، بدان كه راهى را كه ايمن نيستى مى پيمايى، و در تاريكى ره مى سپارى، زيرا طا لب دين نه اشتباه مى كند، و نه در ترديد و سرگردانى است، كه در چنين حالتى خوددارى بهتر است.

 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای اینکه بتونم منظورم رو بهتر بیان کرده باشم به تعریفی که در ویکی پدیا از جهل مرکب اروده اشاره می کنم.....
جهل مرکب یا نادانی به نادانی گونه‌ای از نادانی است که شخص به نادانی خود آگاه نیست و خود را آگاه می‌پندارد. و به تبع به دنبال برطرف کردن نادانی خود نیز نخواهد رفت چرا که علم به نادانی است که انسان را به سوی برطرف کردن نادانی خود می‌کشاند
و برای کامل کردن بحث:
ما دو جور جهل داریم: جهل بسیط و جهل مرکب. جهل بسیط آن است که انسان چیزی را نمی داند ولی خودش هم می داند که نمی داند، اینگونه جهل زود برطرف می شود، زیرا وقتی انسان چیزی را نداند و بداند که نمی داند در مقام دانایی آن برمی آید و یا لااقل به حرف دیگران گوش می دهد که اگر حقیقت است بپذیرد، بالاخره این جهل خیلی خطر ندارد. ولی جهل مرکب آن است که انسان نمی داند، ولی نمی داند که نمی داند، اینگونه جهل، علاج ناپذیر است، چون غرور نمی گذارد جهل برطرف شود، چنانکه اغلب مدعیان روشنفکری این چنین اند و به دلیل اینکه هیچ نمی فهمند، این ادعا را دارند!

یاعلی
دستتون درد نکنه واقعا مطالب زیبایی نوشتید و پیداست خیلی رو این مساله مطالعه فرمودید.... خدا خیرتون بده.
فقط برداشت من اینه که این ویژگیها که گفتید خیلی ایده آل هستش، واسه من و شاید بقیه هم اینطور باشه که رسیدنمون خیلی دشواره به انسان عاقل.
لطف میفرمایید راهکار بدیدو یا راهنمایی کنید که رسیدن به این انسان عاقل چه طوری میسر میشه؟
خدا خیرتون بده

سلام
عالمی را میشناختم که نماینده ولی فقیه یکی از استانهای کشور بود و در حوزه علمیه تعدادی شاگرد زیر دستش تحصیل علوم حوزی مشغول بودند
ایشان میفرمود یک روز یکی از شاگردانش پیش ایشان آمده و گفته که من چه کار بکنم که مثل شما عالم بزرگی بشوم،
ایشان میگفت خندیدم و گفتم که من میخواستم مثل حضرت امام بشوم ، شدم اینی که هستم و میبینی، حالا شما که میخواهی مثل بنده بشوی چیزی نمیشوی!

مثلی بین مردم هست که میگوید اگر میخواهی از رودخانه بپری همیشه چند متر ان طرف تر رودخانه را در نظر بگیر تا بتوانی حد اقل به لبه دیگر رودخانه بپری

حالا شما که از ابتدا امید به لطف خداوند را به روی خودتان میبندید که یکی از بزرگترین گناهان کبیره هست و میفرمائید که خیلی ایده آل هست و رسیدن خیلی دشواره
من نمیدانم چطوری میخواهید به سعادت برسید؟

من فکر میکنم اولین قدم برای دوستانی مانند شما این است که از این عالمی که حال به هر علتی یا نفسانی یا شیطانی (امید وارم از رک حرف زدن بنده دلخور نشوید)
بیرون بیائید و از اینکه به خداوند پشت کرده اید به سوی خداوند توبه کنید و به سوی خداوند باز گردید.

باز هم عذر میخوام که جسارت میکنم به قول حضرت علی (ع) که میفرماید سخن را بگو و لو تلخ باشد لذا ناچارم حرفهای تلخی بگویم که شاید خوشایند دوستان نباشد

ایشان میفرماید که حق همیشه تلخ است لذا چاره ای نیست بنده سعی میکنم به وظیفه ام عمل کنم و مسئله را باز کنم.

در کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب اولین و بزرگترین گناه کبیره یاس و نا امیدی است.
تعداد زیادی از دوستان مذهبی مانند شما در ظاهر نماز میخوانند و روزه میگیرند و قران و نهج البلاغه میخوانند و تفسیر میکنند
ولی به قول قران ایمان به قلبشان نفوذ نکرده است.

انسانی که ایمان به قلبش نفوذ کند مانند فولادی مستحکم به پروردگار تکیه خواهد کرد و هیچ وقت چنین مسائلی را ایده آل و رسیدن بها ین حالت را خیلی دشوار نمیداند
اگر شما رسیدن به چنین جایگاهی را خیلی دشوار میدانید پس مقام های بالاتر از ان را غیر ممکن باید بدانید،
امامان به خصوص امام علی الگوی مسلمانان هستند، اگر رسیدن به مقام امام علی برای ما غیر ممکن بود هیچ وقت الگوی ما نمیشد،

اینکه روز قیامت امام علی میزان اعمال مردم خواهد شد یعنی که مردم میتوانند مانند ایشان بشوند
و گرنه میزان بودن ایشان باید نغعوذ بالله خنده دار باشد و اگر خداوند مقام ایشان را به صورت غیر ممکن میزان اعمال بشر قرار بدهد
عملی خنده دار است که چنین عملی از خداوند متعال به دور است و دور از شان خداوند است که انسانی را که
رسیدن به مقام او غیر ممکن است میزان اعمال مردم قرار بدهد.
و اگر فردی چنین القاء نموده که رسیدن به مقام امام علی برای بشر غیر ممکن است
یقین بدانید این القاء شیطان است تا مردم را در سطح پائین نگه دارد و از رسیدن به مقام بالاتر نا امید کند تا مردم به فکر زندگی علی وار نباشند
و هیچ وقت تلاش نکنند علی وار زندگی بکنند.

انسان اگر بخواهدمیتواند به مقام امام علی برسد، خداوند بخل نیست که مقام علی را فقط برای ایشان خلق بکند،
اگر پیامبر اسلام فرمود سلمان منا اهل البیت، پس من و شما نیز میتوانیم شامل این حدیث بشویم
منتها در این میان چند ابزار داریم که باید استفاده کنیم که مهمترین آن امید به لطف پروردگار است که یکی از کوبنده ترین سلاح های برای فراری دادن شیطان است.

نا امیدی بزرگتر ین و اساسی ترین ترفند شیطان است

در افسانه ها آمده است که : روزی ابلیس ابزار کارش را به حراج

گذاشته بود نمایشگاه بزرگی از خودپرستی٫ شهوت٫ نفرت٫ خشم٫

طمع٫ قدرت طلبی٫ و دیگر شرارت ها ولی در میان اینها که از قضا

بسیار هم کهنه و فرسوده به نظر می رسید چیزی قیمت گزافی

داشت و حاضر به تخفیف دادنش هم نبود

یکی از خریداران پرسید : این چیست؟

ابلیس گفت: نا امیدی ؟

آن شخص با حیرت پرسید : پس چرا این اندازه گران؟

شیطان لبخند زد و پاسخ داد چون موثرترین وسیله کار من است

هرگاه ابزار دیگرم بی اثر می شوند تنها با این وسیله می توانم در

قلب انسانها رخنه کنم و کارم را به اتمام برسانم.

من این وسیله را در مورد تمامی انسان ها به کار برده ام به همین

خاطر تا این اندازه کهنه و فرسوده به نظر می رسد................

شاید این داستان که نقل قول مردم کوچه بازار است ریشه در حدیث از معصوم داشته باشد
شاید هم نداشته باشد من نمیدانم، ولی فطرت همه انسانها گواهی میدهد که حقیقت دارد.


به نظر من اولین کاری که شما باید بکنید این است که از اینکه در مقابل عظمت و بینهایت بودن خداوند
سعادت و بنده خدا بودن و انسان عاقل بودن را یک هدفی دست نیافتنی میدانید را کنار بگذارید و توبه کنید
به خداوند ایمان بیاورید و به خدا توکل کنید و یقین بدانید که خداوند ما را برای رنج کشیدن و شکنجه کردن نیافریده بلکه برای خوشبختی و سعادت آفریده
بنابر این نباید رسیدن به خوشبختی و سعادت را یک هدف خیلی سخت و دشوار بدانیم،
اگر چنین حرف بزنیم اولین شخصی که قلبش خواهد شکست امام علی و اهل بیت هستند و اولین کسی که خوشحال خواهد شد خود شیطان است.

در عین حال هم ما نباید مانند یهود و سایر ملتها اعتماد به نفس کاذب برای سعادت و رسیدن به رضوان الهی داشته باشیم

باید ما بین امید بسیار زیادبه لطف خداوند و ترس از اینکه نکند خداوند ما را به سعادت و رضوان خودش نرساند بمانیم.
این را در اصطلاح میگویند ما بین خوف و رجاء یعنی ما بین ترس و امید،

تا زمانی که ما در میان ترس و امید باشیم از ابزارهای مهلک شیطان که یکی نا امیدی است و دیگری غرور و تکبر و خود پرستی و اعتماد به نفس کاذب است
در امان خواهیم بود.
این دو ابزار شیطان به حدی مهلک هستند که حتی دهها هزار سال عبادت شیطان را در یک لحظه بر باد دادند و شیطان به جای اطاعت امر پروردگار به ادم سجده نکرد و تکبر ورزید.

چیزی را در زبان گفتن و لقلقه زبان نمودن آسان است ولی از اعماق قلب به چیزی باور داشتن بسیار مشکل است.

ما میگوئیم که به خداوند ایمان داریم و به او امید داریم ولی در عمل این حرف خود را قلبا باور نداریم، زیرا اگر باور داشتیم رسیدن به مقام انسان عاقل و یا مقامهای بالاتر را خیلی دشوار نمیدانستیم.

ما باید ائمه را الگوی خود نمائیم و رسیدن به مقام انها و مشمول اهل بیت شدن را غیر ممکن ندانیم
از طرف دیگر نباید در این باور قلبی زیاده روی کنیم و از انسان خوب بودن کناره گیری کنیم.

من از شما عذر خواهی میکنم حرف زیاد است و من فقط توانستم به یک موضوع و آن نگه داشتن قلب مابین امید و نا امیدی و غرور و تکبر و فروتنی اشاره کنم.

در قران میفرماید: و کذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا

خداوند ما را امت وسط قرارداده تا در هر امری حد وسط پیشه بگیریم.

اگر لطف خداوند شامل حالم بود باز مطالبی که از امام علی اموخته ام خدمتتان تقدیم خواهم کرد.
 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
من یه خورده سرم شلوغ بود هر وقت میومدم شب بود و خسته بودم ولی امشب شروع کردم.

این سخنان خیلی نطر منو جلب کرد:

1-دلت رابا یاد خدا زنده کن و به ریسمان او چنگ زن چه وسیله ای مطمئن تر از رابطه تو با خداست؟؟

2-آنچه نمیدانی مگو و آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور

3-آن که زبان را بر خود حاکم کند، خود را بی ارزش کرده است.

4-شکیبایی گورستان پوشاننده عیب هاست.

 

masoomeh.bnv

عضو جدید
سلام دوستان شرمنده که زیاد نمیتونم مطالب رو کامل و دقیق دنبال کنم ... شبا فقط یه کوچولو سر میزنم که زیاد عقب نمونم...

اینجمله برام خیلی با ارزش و جذاب و امیدوارم تاثیرشم در زندگیم بذاره: در جاده اى كه از گمراهى آن مى ترسى قدم مگذار. زير خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهى هاست:(

دوستان به امید دیدار.. التماس دعا ... واقعا به دعای تک تکتون نیاز دارم این هفته هم امتحان پاان ترممه

پس تا 4شنبه خدانگهدار همتون :)
 

بابك خسروي

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان ببخشيد كه اين هفته نتونستم همكاري كنم
ولي از امروز سعي ميكنم روز بروز فعاليت كنم
اما اين هفته از هركدوم از حكمت ها خونده شده يك جمله كه به نظرم جالب و پرمحتوا اومد رو مينويسم
حكمت 1: حضرت امير توي اين حكت ابتدا خود را معرفي مي كند و مي فرمايند از پدري ... به فرزندي كه آزمند چيزي است كه به دست نميآيد
اين جمله كه امام مجتبي رو خطاب قرار مي دهند كه آرزومند چيزي هستي كه به دست نمي آيد خيلي برام جالب بود و فكر ميكنم منظور ايشون هدايت و راهنمايي مردم باشه (يعني مي فرمايند كه امام مجتبي (ع) آرزومند هدايت مردم هستند ولي به دست نمياد
و همينطور جمله «گرفتار دنيا» اينم به نظرم منظورشون گرفتاري خودشون در رفتار هاي ناهنجار زمونشون باشه
حكمت 2 و 3: « به خويشتن فكر مى كنم و از غير خودم روى گردان شدم» بنده فكر مي كنم كه منظور ايشون اين است كه دنيا ديگر به ايشون پشت كرده و بايستي آماده سفر آخرت شوند به خاطر همين هر انديشه اي را جز انديشه در كار خودشان دور ريختند ولي جالبيش اينجاست كه توي حكمت 3 اين حرف خودشون رو بيخيال ميشن و ميگن «ترا ديدم كه پاره تن من هستي نه بلكه كه تمام وجود مني» يعني نتونستم بازم به خودم فكر كنم (خيلي باحال بود)
حكمت 4: «دلت را با ياد خدا زنده كنى» چون ياد خدا كمال نفس است
حكمت 5: «دلت را با اندرز نيكو زنده كن، هواى نفس را با بى اعتنايى به حرام بميران» بنده فكر ميكنم منظور از اندرز علم و جكمت و ياد اخرت هستش، در مورد دومي هم با توجه به متن عربي فرموده شده كه دلت را به وسيله زهد و پارسايي بميران، به نظر بنده منظور ايشون دل نبستن به دنيا ميباشد (يعني با ترجمه اي كه شده يه ذره مشكل دارم)
حكمت 6: «گويا زمانى نمى گذرد كه تو هم يكى از آنانى» بدون شرح (خدا همه رفتگان رو هم سفره اميرالمومنين قرار بده)
حكمت 7: «خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهى هاست» فوق العاده بود
حكمت 8: هر چقدر سعي كردم يكيشو انتخاب كنم نتونستم (كل اين حكمت عالي بود)
در آخرم باز عذر خواهي ميكنم كه اين هفته اينطوري شد
بازم ممنون از تاپيك فوق العادتون
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
آره درست می گید نباید اونجا کلمه جهل مرکب رو می نوشتم چون تند تند تایپ می کردم کلمه ی اشتباهی بکار بردم با عرض پوزش از دوستان..........

برای اینکه بتونم منظورم رو بهتر بیان کرده باشم به تعریفی که در ویکی پدیا از جهل مرکب اروده اشاره می کنم.....
جهل مرکب یا نادانی به نادانی گونه‌ای از نادانی است که شخص به نادانی خود آگاه نیست و خود را آگاه می‌پندارد. و به تبع به دنبال برطرف کردن نادانی خود نیز نخواهد رفت چرا که علم به نادانی است که انسان را به سوی برطرف کردن نادانی خود می‌کشاند
و برای کامل کردن بحث:
ما دو جور جهل داریم: جهل بسیط و جهل مرکب. جهل بسیط آن است که انسان چیزی را نمی داند ولی خودش هم می داند که نمی داند، اینگونه جهل زود برطرف می شود، زیرا وقتی انسان چیزی را نداند و بداند که نمی داند در مقام دانایی آن برمی آید و یا لااقل به حرف دیگران گوش می دهد که اگر حقیقت است بپذیرد، بالاخره این جهل خیلی خطر ندارد. ولی جهل مرکب آن است که انسان نمی داند، ولی نمی داند که نمی داند، اینگونه جهل، علاج ناپذیر است، چون غرور نمی گذارد جهل برطرف شود، چنانکه اغلب مدعیان روشنفکری این چنین اند و به دلیل اینکه هیچ نمی فهمند، این ادعا را دارند!
يا علي گفتيم و عشق آغاز شد
سلام به همگي دوستان عزيز و تشكر دوباره از دژبان محترم:D
با اندكي تاخير:redface: با اجازه شما دوستان به جمعتون اضافه ميشم، البته از دور در جريان تاپيك بودم و پستها رو خوندم، اميدوارم اين تاپيك به خواست خدا و خود حضرت مولا ثابت باشه و تاخيري در پيشرفت نداشته باشه
يه ذره نظرات زياد شد و متاسفانه نتونستم به پستهاي آخر زياد نگاه كنم، ولي مطمئنا با توجه به دوستاني كه در اين تاپيك شركت كردند و سابقه اين عزيزان، تاپيك خوبي از آب در خواهد آمد( كما اينكه تا الانشم خيلي خوب پيش رفته الحمدالله)
بنده حكمت و نامه حضرت رو چند روز پيش خوندم و ان شاءاله تا آخر شب هم جمله برگزيده از منظر خودمم ميذارم، ولي خب مگه اقيانوس حكمت و فصاحت حضرت علي(ع) قابل جداكردنه؟همش زيباست،‌ولي خب به اندازه ظرف كوچيك خودم ميذارم.
اما وقتي داشتم به پستها نگاه ميكردم و مخصوصا پستهاي مربوط به جهل مركب و بسيط ياد شعر زير افتادم.

آنكس كه بداند و بداند كه بداند/اسب شرف از گنبد گردون بجهاندند
آنكس كه بداند و نداند كه بداند/بيدار كنيدش كه بي خفته نماند
آنكس كه نداند و بداند كه نداند/لنگان خرك خويش به منزل برساند
آنكس كه نداند و نداند كه نداند/ در جهل مركب ابدالدهر بماند

اميدوارم در جهل مركب نمونيم:gol:
التماس دعا
ياحق
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
حكمت 2 و 3: « به خويشتن فكر مى كنم و از غير خودم روى گردان شدم» بنده فكر مي كنم كه منظور ايشون اين است كه دنيا ديگر به ايشون پشت كرده و بايستي آماده سفر آخرت شوند به خاطر همين هر انديشه اي را جز انديشه در كار خودشان دور ريختند ولي جالبيش اينجاست كه توي حكمت 3 اين حرف خودشون رو بيخيال ميشن و ميگن «ترا ديدم كه پاره تن من هستي نه بلكه كه تمام وجود مني» يعني نتونستم بازم به خودم فكر كنم (خيلي باحال بود)

امام فرموده :اگر آسیبی به تو رسد به من رسیده .....پس کار تو را کار خود شمردم!این نامه در واقع خطاب به هممونه!چون شیعیاننشون براشون مهمند!فکر نمیکنم حرف نقیض زده باشند!!و اینکه امام به خودشون فکر کنند از روی خودخواهی نیست!
ممنون از همکاریتون
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
راستش خیلی سخته که از بین این سخنان پر محتوا که وظیفه داریم به عنوان یک شیعه همشوتو زندگیمون عملی کنیم یکی رو انتخاب کنم ولی چون این خودسازی باید پله پله باشه یکی از جمله هایی که انتخاب میکنم اینه :
در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن و هرگز سرزنش ملامت گران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد!
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بار اول که این نامه روخوندم
یه حس خیلی عجیبی داشتم که هیچ وقت تکرار نشد
بعضی قسمت های نامه که مولا علی امام حسن خطاب قرار می داد و می گفت پسرم
باورکنید حس می کردم پدر خودم پدر امت خودم داره من و صدا می زنه
کاش همیشه این حس و داشتم
دوستان عزیز برنامه ی هفته ی دوم تایپیک ان شاالله تا اخر شب اعلام می شود
 

sara.ceramic

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان، وقت نکردم همه پست هارو بخونم، شرمنده ...
از اینکه که این سعادت نصیبم شده که اینجا باشم خوشحالم .

این دوتا سخن امیرالمومنین خیلی برام تفکربرانگیز بود :

1. بترسيد ، بترسيد ، به خدا سوگند ، كه گاه چنان گناه را مى‏پوشاند كه پندارى آن را بخشيده است .

2. هيچكس چيزى را در دل نهان ننمود ، مگر آنكه ، در سخن نابجايى كه از دهانش مى‏پرد ، يا در صفحات چهره‏اش ، هويدا شود .
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از ترجمه علی شیروانی استفاده می کنم


یکشنبه: همه همت خویش را در کار آخرت به کار بندم
دوشنبه: دلت را با یقین قوی ساز، با حکمت روشن و با یاد مرگ فروتن و خوار گردان.
منزلگاه جاودانی خود را نیکو ساز، و آخرت خود را به دنیایت مفروش. از آنچه نمی دانی سخن مگو و از آنچه بر عهده ات نیست دم مزن. از حرکت در راهی که بیم گمراهی در آن است باز ایست.
سه شنبه: در هر جا که باشد برای حق در گرداب سختی ها و مشکلات فرو شو. دین را عمیق بفهم.
صبر و پایداری در راه حق نیکو اخلاقی است. خود را در همه کارها در پناه خدای خویش قرار ده، که اگر چنین کنی به پناهگاهی استوار و در پناه نگهبانی نیرومند در آمده ای. تنها از پروردگارت بخواه که بخشیدن و نبخشیدن به دست اوست. از خدایت فراوان طلب خیر کن.
دل جوانان چونان زمین کشت نشده است، که هر بذری در آن افکنند، می پذیرد.
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهار شنبه: اگر آنچه دوست داری برایت فراهم نشد، و آسودگی نظر و اندیشه به دست نیاوردی بدان که همچون شتری راه می روی که جلوی پایش را نمیبیند و در تاریکی ها ره می سپارد.
پنج شنبه: اگر درک بعضی امور بر تو دشوار آمد آن را به حساب نادانی خود گذار، زیرا تو در آغاز آفرینشت نمی دانستی و سپس چیزهایی را آموختی.
باید بندگیت برای او، و توجهت به سوی او، و بیمت از او باشد.
بزرگ تر از آن است که ربوبیت اش را دلی یا دیده ای فرا گیرد.
خداوند تو را دستور نداده مگر به نیکی و تو را نهی نکرده مگر از زشتی.


اینا جملاتی بود که توجهم رو جلب کرد چون در طول هفته نتونستم بیام اینجوری گذاشتم
خدارو شکر که به این هفته رسیدم
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
من جملمو از بین حکمت هایی که قرار شد بخونیم انتخاب کردم

ناتوانی ، آفت ، و شکیبایی ، شجاعت ، و زهد ، ثروت است و پرهیزکاری، سپر نگه دارنده است و چه همنشین خوبی است ، راضی بودن و خرسندی.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
عالمی را میشناختم که نماینده ولی فقیه یکی از استانهای کشور بود و در حوزه علمیه تعدادی شاگرد زیر دستش تحصیل علوم حوزی مشغول بودند
ایشان میفرمود یک روز یکی از شاگردانش پیش ایشان آمده و گفته که من چه کار بکنم که مثل شما عالم بزرگی بشوم،
ایشان میگفت خندیدم و گفتم که من میخواستم مثل حضرت امام بشوم ، شدم اینی که هستم و میبینی، حالا شما که میخواهی مثل بنده بشوی چیزی نمیشوی!

مثلی بین مردم هست که میگوید اگر میخواهی از رودخانه بپری همیشه چند متر ان طرف تر رودخانه را در نظر بگیر تا بتوانی حد اقل به لبه دیگر رودخانه بپری

حالا شما که از ابتدا امید به لطف خداوند را به روی خودتان میبندید که یکی از بزرگترین گناهان کبیره هست و میفرمائید که خیلی ایده آل هست و رسیدن خیلی دشواره
من نمیدانم چطوری میخواهید به سعادت برسید؟


من فکر میکنم اولین قدم برای دوستانی مانند شما این است که از این عالمی که حال به هر علتی یا نفسانی یا شیطانی (امید وارم از رک حرف زدن بنده دلخور نشوید)
بیرون بیائید و از اینکه به خداوند پشت کرده اید به سوی خداوند توبه کنید و به سوی خداوند باز گردید.


باز هم عذر میخوام که جسارت میکنم به قول حضرت علی (ع) که میفرماید سخن را بگو و لو تلخ باشد لذا ناچارم حرفهای تلخی بگویم که شاید خوشایند دوستان نباشد

ایشان میفرماید که حق همیشه تلخ است لذا چاره ای نیست بنده سعی میکنم به وظیفه ام عمل کنم و مسئله را باز کنم.

در کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب اولین و بزرگترین گناه کبیره یاس و نا امیدی است.
تعداد زیادی از دوستان مذهبی مانند شما در ظاهر نماز میخوانند و روزه میگیرند و قران و نهج البلاغه میخوانند و تفسیر میکنند
ولی به قول قران ایمان به قلبشان نفوذ نکرده است.


انسانی که ایمان به قلبش نفوذ کند مانند فولادی مستحکم به پروردگار تکیه خواهد کرد و هیچ وقت چنین مسائلی را ایده آل و رسیدن بها ین حالت را خیلی دشوار نمیداند
اگر شما رسیدن به چنین جایگاهی را خیلی دشوار میدانید پس مقام های بالاتر از ان را غیر ممکن باید بدانید،
امامان به خصوص امام علی الگوی مسلمانان هستند، اگر رسیدن به مقام امام علی برای ما غیر ممکن بود هیچ وقت الگوی ما نمیشد،

اینکه روز قیامت امام علی میزان اعمال مردم خواهد شد یعنی که مردم میتوانند مانند ایشان بشوند
و گرنه میزان بودن ایشان باید نغعوذ بالله خنده دار باشد و اگر خداوند مقام ایشان را به صورت غیر ممکن میزان اعمال بشر قرار بدهد
عملی خنده دار است که چنین عملی از خداوند متعال به دور است و دور از شان خداوند است که انسانی را که
رسیدن به مقام او غیر ممکن است میزان اعمال مردم قرار بدهد.
و اگر فردی چنین القاء نموده که رسیدن به مقام امام علی برای بشر غیر ممکن است
یقین بدانید این القاء شیطان است تا مردم را در سطح پائین نگه دارد و از رسیدن به مقام بالاتر نا امید کند تا مردم به فکر زندگی علی وار نباشند
و هیچ وقت تلاش نکنند علی وار زندگی بکنند.

انسان اگر بخواهدمیتواند به مقام امام علی برسد، خداوند بخل نیست که مقام علی را فقط برای ایشان خلق بکند،
اگر پیامبر اسلام فرمود سلمان منا اهل البیت، پس من و شما نیز میتوانیم شامل این حدیث بشویم
منتها در این میان چند ابزار داریم که باید استفاده کنیم که مهمترین آن امید به لطف پروردگار است که یکی از کوبنده ترین سلاح های برای فراری دادن شیطان است.

نا امیدی بزرگتر ین و اساسی ترین ترفند شیطان است

در افسانه ها آمده است که : روزی ابلیس ابزار کارش را به حراج

گذاشته بود نمایشگاه بزرگی از خودپرستی٫ شهوت٫ نفرت٫ خشم٫

طمع٫ قدرت طلبی٫ و دیگر شرارت ها ولی در میان اینها که از قضا

بسیار هم کهنه و فرسوده به نظر می رسید چیزی قیمت گزافی

داشت و حاضر به تخفیف دادنش هم نبود

یکی از خریداران پرسید : این چیست؟

ابلیس گفت: نا امیدی ؟

آن شخص با حیرت پرسید : پس چرا این اندازه گران؟

شیطان لبخند زد و پاسخ داد چون موثرترین وسیله کار من است

هرگاه ابزار دیگرم بی اثر می شوند تنها با این وسیله می توانم در

قلب انسانها رخنه کنم و کارم را به اتمام برسانم.

من این وسیله را در مورد تمامی انسان ها به کار برده ام به همین

خاطر تا این اندازه کهنه و فرسوده به نظر می رسد................

شاید این داستان که نقل قول مردم کوچه بازار است ریشه در حدیث از معصوم داشته باشد
شاید هم نداشته باشد من نمیدانم، ولی فطرت همه انسانها گواهی میدهد که حقیقت دارد.


به نظر من اولین کاری که شما باید بکنید این است که از اینکه در مقابل عظمت و بینهایت بودن خداوند
سعادت و بنده خدا بودن و انسان عاقل بودن را یک هدفی دست نیافتنی میدانید را کنار بگذارید و توبه کنید
به خداوند ایمان بیاورید و به خدا توکل کنید و یقین بدانید که خداوند ما را برای رنج کشیدن و شکنجه کردن نیافریده بلکه برای خوشبختی و سعادت آفریده
بنابر این نباید رسیدن به خوشبختی و سعادت را یک هدف خیلی سخت و دشوار بدانیم،
اگر چنین حرف بزنیم اولین شخصی که قلبش خواهد شکست امام علی و اهل بیت هستند و اولین کسی که خوشحال خواهد شد خود شیطان است.

در عین حال هم ما نباید مانند یهود و سایر ملتها اعتماد به نفس کاذب برای سعادت و رسیدن به رضوان الهی داشته باشیم

باید ما بین امید بسیار زیادبه لطف خداوند و ترس از اینکه نکند خداوند ما را به سعادت و رضوان خودش نرساند بمانیم.
این را در اصطلاح میگویند ما بین خوف و رجاء یعنی ما بین ترس و امید،

تا زمانی که ما در میان ترس و امید باشیم از ابزارهای مهلک شیطان که یکی نا امیدی است و دیگری غرور و تکبر و خود پرستی و اعتماد به نفس کاذب است
در امان خواهیم بود.
این دو ابزار شیطان به حدی مهلک هستند که حتی دهها هزار سال عبادت شیطان را در یک لحظه بر باد دادند و شیطان به جای اطاعت امر پروردگار به ادم سجده نکرد و تکبر ورزید.

چیزی را در زبان گفتن و لقلقه زبان نمودن آسان است ولی از اعماق قلب به چیزی باور داشتن بسیار مشکل است.

ما میگوئیم که به خداوند ایمان داریم و به او امید داریم ولی در عمل این حرف خود را قلبا باور نداریم، زیرا اگر باور داشتیم رسیدن به مقام انسان عاقل و یا مقامهای بالاتر را خیلی دشوار نمیدانستیم.

ما باید ائمه را الگوی خود نمائیم و رسیدن به مقام انها و مشمول اهل بیت شدن را غیر ممکن ندانیم
از طرف دیگر نباید در این باور قلبی زیاده روی کنیم و از انسان خوب بودن کناره گیری کنیم.

من از شما عذر خواهی میکنم حرف زیاد است و من فقط توانستم به یک موضوع و آن نگه داشتن قلب مابین امید و نا امیدی و غرور و تکبر و فروتنی اشاره کنم.

در قران میفرماید: و کذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا

خداوند ما را امت وسط قرارداده تا در هر امری حد وسط پیشه بگیریم.

اگر لطف خداوند شامل حالم بود باز مطالبی که از امام علی اموخته ام خدمتتان تقدیم خواهم کرد.

بچه ها التماس دعا......

الان مغزم داره منفجر میشه.......

خیلی رک حرف زدید.....

شرمنده من نمی تونم جمله منتخب بدم این هفته..... :cry:
 
آخرین ویرایش:

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

بچه ها دمِ همتون گرم...گل کاشتین...ایشالا محصولاتشم برداشت کنین!:D ما مسافرت بودیم اوایلش، نتونستم تو تاپیک شرکت کنم ولی حکمتهارو خوندم کامل! ایشالا دفعه ی بعد یه عریضه ای از برداشتام بنویسم که...:D

ما منتظرِ دومی هستیم!...سریع بذارین دیگه!

با تشکر:gol: (دیدم اسپم نیست گفتم یه اسپمی کرده باشم!!)
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام به همگي دوستان عزيز
راستش از صبح دارم روي يه جمع بندي خوب كار ميكنم و دنبال يه جمله منتخب،‌ولي راستش از همون صفحه اول نزديك 15 تا نكته با شرح چند خطي جمع كردم،‌حالا تازه به اون دستورات امام نرسيدم!!!
منو معاف كنيد؛‌خيلي عميقه! يه جمله ايشونو ميخونم كلي مطلب به ذهنم مياد،هر جمله نيم خطي مثل يه گودال 10 سانتي متري ميمونه كه يك كيلومتر عمق داره!
فقط يه پيشنهاد دارم، اگه موافق باشيد، همين نامه امام رو دسته بندي كنيم(دستوراتشو نكته نكته بنويسيم) و هر هفته از همين هم استفاده كنيم و يه نفر مسئول شه كه نكاتشو در بياره و به صورت شماره بندي در اختيار بقيه بذاره؛‌تا از پيشرفت در خوندن بقيه نهج البلاغه عقب نيفتيم.
و من الله التوفيق
ياحق
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همگي دوستان عزيز
راستش از صبح دارم روي يه جمع بندي خوب كار ميكنم و دنبال يه جمله منتخب،‌ولي راستش از همون صفحه اول نزديك 15 تا نكته با شرح چند خطي جمع كردم،‌حالا تازه به اون دستورات امام نرسيدم!!!
منو معاف كنيد؛‌خيلي عميقه! يه جمله ايشونو ميخونم كلي مطلب به ذهنم مياد،هر جمله نيم خطي مثل يه گودال 10 سانتي متري ميمونه كه يك كيلومتر عمق داره!
فقط يه پيشنهاد دارم، اگه موافق باشيد، همين نامه امام رو دسته بندي كنيم(دستوراتشو نكته نكته بنويسيم) و هر هفته از همين هم استفاده كنيم و يه نفر مسئول شه كه نكاتشو در بياره و به صورت شماره بندي در اختيار بقيه بذاره؛‌تا از پيشرفت در خوندن بقيه نهج البلاغه عقب نيفتيم.
و من الله التوفيق
ياحق
موافقت خود را اعلام میداریم.
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
برنامه هفته دوم تایپیک نهج البلاغه

برنامه هفته دوم تایپیک نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم

فدای درد های بی دوایت ....................نوای ناله های بی صدایت
خدا را می توان دیدن علی جان ......................در ان گل پینه های دست هایت

از تمام دوستانی که در هفته اول ما را یاری کردند کمال تشکر را داریم
در این هفته هم در کنار هم از مولا علی مدد می گیریم و به ادامه مطالعه ی نامه 31نهج البلاغه می پردازیم

شنبه....یابنی انی تا ویصیرون الیه...
وحکمت شماره9

یک شنبه...یا بنی اجعل تا ما تکون لربک ....
و حکمت شماره 10

دوشنبه...ان امامک تاالدنیا منصرف ...
و حکمت شماره 11

سه شنبه ...ان الذی بیده تاعلی امورک... وحکمت شماره 12

چهارشنبه....وسالته من تا ولاتبقی له......و حکمت شماره13

پنج شنبه....و اعلم یا بنی تا عن مساویها......
وحکمت شماره 14

روز جمعه جمع بندی مطالب تایپیک در هفته دوم

با عرض پوزش اگر برنامه کمی دیر اعلام شد
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

در قسمتی از این نامه مولا علی به تفاوت تفکر تلاش و جهاد گرایی مومنان و راحت طلبی دنیا زدگان در دنیا می پردازند
منشا این تفاوت اعتقاد به اخرت است که مومنان ر از دنیا خواهان جدا می کند

اینجا باید از خودم بپرسم
من جزو کدوم یکی از این دسته هام مومنان یا دنیا خواهان؟؟؟؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچه ها التماس دعا......
الان مغزم داره منفجر میشه.......
خیلی رک حرف زدید.....
شرمنده من نمی تونم جمله منتخب بدم این هفته..... :cry:

قران کریم سوره حجرات آیه 14

قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۴﴾

اعراب گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورده‏ ايد ليكن بگوييد اسلام آورديم
و هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است
و اگر خدا و پيامبر او را فرمان بريد از ارزش اعمالتان چيزى كم نمیكند خدا آمرزنده مهربان است (۱۴)


این کلام خداوند است که خطاب به همه است حتی خطاب به بنده و اگر بنده ایرادی گرفته ام خودم نیز معصوم و بری از خطا نیستم.


===============

من واقعا از شما و بقیه دوستان معذرت میخوام

میگند دوست آن است که عیب و ایراد دوستش را به او بگوید، گاهی اوقات کلماتی ساده که برای مردم عادی شده و بهش توجه ندارند

امید وارم دوستمان یارانراد از بنده دلخور نشده باشه
ولی مطمئنم که این جمله را ناخود آگاه گفتند و حتما امید زیادی به لطف و رحمت خداوند و رسیدن به مقام قاب قوسین و آرامش در کنار اهل بیت و تبدیل شدن به فردی مانند سلمان فارسی دارند.
و البته ایشان از روی شکسته نفسی و فروتنی این گونه نوشته بودند و در باطن چنین فکری ندارند و هیچ وقت از رسیدن به مقام قرب الهی نا امید نیستند
و گرنه تلاش نمیکردند و مانند بعضی کاربران در تالار تفریح دنبال سوژه های خنده برای اتلاف عمر خود بودند.

حالا که اون آیه را خواندید این آیه را هم بخوانید:

مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿۲۹﴾

محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مى‏بينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهره‏هايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون كشتزارى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‏ هاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] كافران را به خشم دراندازد خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده‏است (۲۹)

 
بالا