وسواس را چگونه درمان کنيم؟

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز


در اصطلاح دين؛ وسواسي به کسي گفته مي‌شود که در عمل به وظايف شرعي، رفتاري غير عادي از خود نشان مي‌دهد و با حساسيت‌هاي بيجا و تکرار بي مورد برخي کارها سعي مي‌کند تا آن کار به دلش بچسبد.


روان‌پزشکان بر اين باورند که اين حالت در حقيقت يک بيماري رواني است که نياز به درمان دارد. روايات ما نيز يافته آن‌ها را تاييد مي‌کند که به نمونه‌اي از آن اشاره خواهيم کرد. به نظر مي‌رسد بهترين راه علاج اين بيماري اصلاح و تقويت باور فرد باشد؛ زيرا معتقديم که نوع اين بيماران مشکلي در جسمشان نيست و فقط دچار رفتاري نابهنجار شده‌اند که ريشه در يک باور غلط دارد. اگر ما بتوانيم آن‌ها را در بخش باور، ياوري کنيم اميد است بتوانند گام‌هاي کوتاه اما رو به بهبودي را بدارند و از اين بيماري خلاص شوند. اولين نکته‌اي که در برخورد با اين افراد بايد آن را رعايت کنيم اين است که از تمسخر و دست انداختن آن‌ها جداً پرهيز کنيم. هيچ مددکار دلسوزي، مددجوي خود را به باد تمسخر نمي‌گيرد و به مشکل او نيشخند نمي‌زند. در روايتي از امام صادق ‏عليه‌السلام مي‌خوانيم: «مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِشَيْ‏ءٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يَرْكَبَهُ»؛ اگر کسي مؤمني را براي امري ناپسند که در او هست مورد سرزنش قرار دهد؛ از دنيا نمي‌رود مگر آنکه خودش به همان امر ناپسند گرفتار مي‌شود.(کافي2/356) و اين يک هشدار جدي از سوي خاندان وحي به کسانيست که به محض ديدن يک فرد وسواسي، زبان به سرزنش گشاده و گاه او را تمسخر مي‌کنند. [h=2]کمک به درمان[/h] اگر کسي خود مبتلا به وسواس است يا کسي را مي‌شناسد که از اين بيماري رنج مي‌برد؛ مي‌تواند به اين ترتيبي که بيان مي‌شود به درمان خود يا ديگري اقدام کند. کمک اول: بيان حقيقت وسواس از جمله عواملي که مي‌تواند رفتار را تغيير دهد آشنايي با حقيقت رفتار موجود است. اگر يک وسواسي بداند در پشت صحنه اين مقدس مآبي او شيطان کارگرداني مي‌کند، قطعاً به خود آمده و به فکر تغيير رفتار خود مي‌افتد. يکي از اصحاب امام صادق عليه‌السلام به نام عبدالله بن سنان مي‌گويد به امام صادق عليه‌السلام عرض کردم کسي هست که در وضو و نمازش مبتلا به وسواس شده است و اين را هم گفتم که او مرد عاقل و خردمندي است؛ حضرت بلا‌فاصله فرمود: «وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ» کدام عقل؟! عقل آن است که فرمان به اطاعت و بندگي خدا مي‌دهد «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»(کافي1/11) در حالي که چنين شخصي «وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ» مطيع شيطان و گوش به فرمان اوست. راوي مي‌گويد از حضرت سوال کردم او چگونه گوش به فرمان شيطان است در حالي که به ظاهر مشغول انجام فرمان خداست؟ امام عليه‌السلام فرمودند: از خودش بپرس، اين کاري که او انجام مي‌دهد«مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ هُوَ» از کجا ناشي مي‌شود؟ و او در جواب تو خواهد گفت: «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ»(کافي1/12) [h=2]

توضيح کلام امام صادق عليه‌السلام[/h] کاري که يک مسلمان به عنوان عبادت انجام مي‌دهد اگر از او بپرسي: دليل اين کارت چيست؟ مي‌گويد: فرمان خدا و اگر بپرسي: چرا به اين شکل انجام مي‌دهي؟ جواب خواهد داد: شکل عبادت را هم خدا تعيين مي‌کند و ما موظفيم آن را به همان کيفيت که او فرموده است انجام دهيم. اما اگر همين سوال را از يک وسواسي سوال کنيد به نظر شما چه پاسخي خواهد داد؟ اگر از او بپرسيم: چرا وضوي شما، 15 دقيقه طول مي‌کشد؟ چه پاسخي خواهد داشت؟ او هرگز نمي‌تواند اين کار خود را به فرمان خدا استناد دهد زيرا در هيچ منبع ديني چنين وضويي وجود ندارد. پس مستند کار او يا هوا و هوس است يا دستور شيطان. احتمال هوا و هوس نزديک به صفر است زيرا دستور هوا و هوس در جايي معنا دارد که حداقل يک لذت نفساني در پي داشته باشد؛ در حالي که هر وسواسي از کار خود در رنج است و تنها چيزي که خبري از آن نيست همان کيف و لذت نفساني است. نتيجه اين که عملي که با وسواس انجام مي‌گيرد به دستور شيطان است و شخص وسواسي مطيع امر شيطان و اين همان معناي کلام امام صادق عليه‌السلام است که فرمود: «وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ». کمک دوم: عمل بر طبق وظيفه شرعي
بر اين اساس از بهترين کارهايي که يک وسواسي براي تغيير رفتار خود مي‌تواند از آن بهره‌مند شود، آگاهي دقيق از آنچه شرعاً وظيفه اوست و تلاش براي انجام آن به همان شکلي که خدا از او خواسته است. او بايد بداند عبادت و بندگي، همان چيزي است که خدا از او خواسته و اگر او به گونه‌اي ديگر عمل مي‌کند، نه تنها کار او عبادت نيست بلکه اطاعت محض از شيطان است که نتيجه‌اي جز خواري و رنجش روحي در دنيا و عذاب آخرت براي او در پي نخواهد داشت.
قرآن کريم از طرفي تنها راه بندگي و سعادت را اطاعت کامل از احکام و دستورات الهي مي‌داند و به کساني که خواستار سعادت دنيا و آخرت هستند امر مي‌کند دقيقاً بر طبق آنچه که دستور خداست عمل کنند و بر حکم او گردن نهند «مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» از طرفي ديگر به کساني که دستور خدا را ناديده گرفته و يا آن را به دلخواه انجام مي‌دهند هشدار مي‌دهد «وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَليماً»(17/ فتح)، که اين راه، نه تنها راه بندگي و سعادت نيست؛ بلکه خواري دنيا و عذاب آخرت را به دنبال خواهد داشت. (85/بقره)
 

Similar threads

بالا