همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری — بخش یکم




هنگامی‌که یک مشتری کالا یا خدمتی را با‌ قیمتی مشخص در بازار می‌بیند، دو ارزش را با هم مقایسه می‌کند. یکی ارزشی است که صاحب کارخانه یا ارائه‌دهنده خدمت برای محصول خود در نظر گرفته است که به آن قیمت می‌گوییم و دیگری ارزشی است که مشتری در ازای قیمتی که می‌پردازد از محصول طلب می‌کند که به آن ارزش مشتری می‌گوییم.

قیمت‌گذاری، ساده اما پیچیده​

به‌طورکلی بازاریاب‌ها بیشتر وقت و انرژی خود را روی مدیریت قیمت محصول متمرکز می‌کنند. زیرا افزایش قیمت‌ها می‌تواند بلافاصله سود را افزایش دهد. در نگاه اول، قیمت‌گذاری موضوع ساده‌ای به نظر می‌آید که معمولا شامل مدیریت یک مجموعه نسبتا کوچک از اعداد است اما در حقیقت قیمت‌گذاری فرایندی نیازمند تجزیه‌و‌تحلیل، کاملا پیشرفته و حرفه‌ای به شمار می‌رود.


مفهومی به ‌نام ارزش مشتری​

ارزش مشتری چیست؟ چگونه می‌توان معیاری برای سنجش آن در نظر گرفت؟ این پرسشی است که پاسخ به آن بسیار دشوار و ازنظر روان‌شناختی بسیار پیچیده است. در این مقاله سعی می‌کنیم به این پرسش‌ها و پرسش‌های مشابه آن پاسخ دهیم. وظیفه مدیریت ارزش‌های مشتری بر عهده تیم‌های رهبری است. آنها باید قادر به پیدا کردن راهی باشند تا بیشتر از ارزشی که وجود دارد، کیفیتی را ارائه دهند.


ارزش‌های مشتری به دو دسته تقسیم می‌شوند:
  1. ارزش‌های کاربردی مانند صرفه‌جویی در وقت یا کاهش هزینه
  2. ارزش‌های عاطفی مانند کاهش اضطراب یا ارائه سرگرمی.

نکته​

مفهوم مشتری و مصرف‌کننده بااینکه بسیار به هم نزدیک هستند، یک فرق اساسی نیز با‌هم دارند. مشتری لزوما مصرف‌کننده نیست و مصرف‌کننده هم لزوما مشتری نیست! اجازه بدهید با یک مثال این مفهوم را برایتان روشن کنیم.
مثلا شما یک خودنویس برای پدر خود می‌خرید. در این معادله، شما مشتری هستید و پدرتان مصرف‌کننده. شما با توجه به سلیقه پدرتان اقدام به خرید می‌کنید و آن محصول را برای خودتان نمی‌خواهید. در این مقاله این‌طور در نظر گرفتیم که مشتری، همان مصرف‌کننده نهایی است. مانند اینکه شما برای خودتان یک بستنی می‌خرید و خودتان هم آن را میل می‌کنید.

مدل‌سازی انتخاب گسسته​

انتخاب گسسته، ابزار سودمندی است که از آن برای آزمایش واکنش مصرف‌کنندگان نسبت به ارزش‌های ایجاد‌شده توسط یک سازمان استفاده می‌شود. درواقع یک مدیر با استفاده از مدل‌سازی انتخاب گسسته (Discrete-Choice Modeling) تلاش می‌کند تا فرآیند تصمیم‌گیری فرد را از طریق توجهی که از او دیده‌شده یا توجهی که شخصا در یک یا چند زمینه خاص بیان کرده، آشکار کند. در این روش به‌طور‌معمول سعی می‌شود از گزینه‌های گسسته‌ای مانند (A بر B ،B بیش از A ،C و B) برای تعیین موقعیت نمونه‌های (A،B،C) به‌طور غیرمستقیم استفاده شود. مدل‌سازی انتخابی به‌عنوان مناسب‌ترین روش برای برآورد تمایل مصرف‌کنندگان در ابعاد و زمینه‌های مختلف به‌کار می‌رود.


بلوک‌های جهانی و ارزش مشتری​

بلوک‌های ارزش‌افزوده جهانی با ایجاد فرصت برای شرکت‌ها، زمینه بهبود عملکرد آنها را در بازارهای فعلی ایجاد یا آنها را به ایجاد مدلی جدید در بازار تشویق می‌کنند. در اختیار داشتن مدلی دقیق از ارزش مشتری، یک شرکت را قادر می‌سازد تا ترکیبی جدید از ارزش را که شامل محصول‌ها و خدمت‌های آن شرکت می‌شود ارائه دهد. تجزیه‌و‌تحلیل‌ها نشان می‌دهند هر برندی که مشتریان وفادار قوی‌تری داشته باشد، باعث تشویق سایر مصرف‌کنندگان به استفاده از محصول آن برند می‌شود و رشد پایدار درآمد آن را تضمین می‌کند.


عنصرهای ارزش مشتری​

در این مقاله، 30 عنصر ارزش مشتری، در شکل‌های اساسی و گسسته آن شناسایی شده‌اند. این عنصر‌ها به چهار دسته تقسیم می‌شوند:
  1. عملکردی
  2. احساسی
  3. تغییر زندگی
  4. تاثیر اجتماعی
برخی از عنصر‌ها بیشتر به ‌سمت درون خود متمرکز هستند و در درجه اول به نیازهای شخصی مصرف‌کنندگان توجه دارند.

انگیزه‌ای برای تغییر زندگی​

به‌ عنوان‌ مثال، عنصر ارزش مشتری محصول‌های فیبیت (Fitbit) انگیزه تغییر در زندگی است. عنصر ارزش کاربردی را می‌توان در فروشگاه خرده‌فروشی‌ کانتینر (Container Store) یا بسته نرم‌افزاری آماده‌سازی مالیات بر درآمد (TurboTax Intuit) مشاهده کرد. این برندها می‌خواهند مصرف‌کنندگان با پیچیدگی‌ها دنیای خود مقابله کنند.

کشف راز پنهان مشتری​

محققین به دلیل اینکه مشتریان ویژگی‌های خاصی از یک محصول را بیان می‌کنند به نظراتشان اهمیت نمی‌دهند در عوض به کشف آنچه در این نظرها وجود دارد می‌پردازند. به‌عنوان‌مثال وقتی کسی می‌گوید من بانک خوبی دارم، ارزشی که او به کاربر برده، ترکیبی از چند عنصر ارزشی کاربردی است که برای آن فرد باعث صرفه‌جویی در زمان، دوری از آشوب و استرس و سرعت عمل شده است. هنگامی‌که صاحب 10 میلیون دلاری لایکا (Leica) درباره کیفیت محصول و تصاویر آن صحبت می‌کند یکی از عنصر‌های ارزشی که به‌کار می‌برد، اطمینان به داشتن دوربینی است که عکاسان معروف برای یک قرن از آن استفاده کرده‌اند.


مصاحبه نردبانی​

سه دهه تحقیق و تجربه روی رفتار مشتریان باعث شد تا محققین بتوانند این 30 عنصر ارزش مشتری را شناسایی کنند. بسیاری از مطالعه‌ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نردبانی صورت گرفت که در آن شناسایی و ردیابی اولویت‌های مصرف‌کنندگان، هدف نهایی مصاحبه بود.

نکته​

مصاحبه نردبانی یک تکنیک مصاحبه است که در آن مصاحبه‌کننده با پرسش‌های کوتاهی که می‌کند، مصاحبه‌شونده را تحت‌فشار قرار می‌دهد تا انگیزه‌های ناخودآگاهش آشکار شود. این روش برای بسیاری از کسب‌و‌کارها بسیار مفید است. نمونه یک مصاحبه نردبانی را در ادامه مشاهده می‌کنید:

  • مصاحبه‌گر: چرا الف؟
  • فرد عادی: چون ب...
  • مصاحبه‌گر: چرا ب؟
  • فرد عادی: چون ج...
  • مصاحبه‌گر: چرا ج؟!

مازلو و ارزش مشتری​

مدلی که برای جمع‌آوری داده‌ها از آن استفاده‌شده، مدل سلسله‌مراتب نیازهای مازلو (Abraham Maslow’s hierarchy of needs) است که در سال 1943 منتشر شد. مازلو نیازهای اساسی انسان را در یک هرم جای‌داده که دارای 5 طبقه است. طبقه‌های پایین‌تر هرم، نیازهای حیاتی‌تر و ساده‌تر و طبقه‌های بالاتر نیازهای پیچیده‌تر ولی کم‌اهمیت ازنظر حیاتی را نشان می‌دهند. نیازهای طبقه‌های بالاتر فقط وقتی موردتوجه فرد قرار می‌گیرند که نیازهای طبقه‌های پایین‌تر حل‌‌شده باشند.


مازلو یکی از اعضای هیئت‌علمی در کالج بروکلین (Brooklyn College) بود که استدلال کرد کارهای انسانی از تمایلی ذاتی برای برآورده ‌ساختن نیازهای متنوع و ساده مانند امنیت، گرما، غذا و استراحت تا نیازهای پیچیده همچون عزت‌نفس و نوع‌دوستی به وجود می‌آیند. تقریبا تمام بازاریابان امروزی با سلسله‌مراتب مازلو آشنا هستند. رویکرد عنصر ارزش مشتری، بینش خود را با تمرکز بر روی افراد به‌عنوان مصرف‌کننده گسترش می‌دهد، رفتار آنها را توصیف می‌کند و درست به همین اندازه، محصول‌ها و خدمت‌ها را ارزش‌گذاری می‌کند.

هرم سازماندهی ارزش مشتری​

ممکن است مقایسه مدل مازلو با مدلی که محققین ارائه ‌کردند بتواند برای فهم بیشتر آن مفید باشد. فروشنده‌ها سلسله‌مراتب خود را در یک هرم، سازمان‌دهی کردند. در انتهای هرم، نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی و در بالا نیز خودکفایی و نوع‌دوستی قرار دارند. منطقی است که وقتی مردم قادر نباشند نیازهای پایه‌ای خود را به‌دست آورند با نیازهای بالایی کاملا غریبه باشند.

فتح هرم مازلو​

ازآنجاکه انسان موجودی پر از شگفتی است، نمی‌توان به‌راحتی ادعا کرد که تمام نیازها و خط رفتاری او در یک هرم جا می‌شود و حتما همه، ترتیب این هرم را رعایت می‌کنند. شخص مازلو دیدگاهی دارد که در آن بیان می‌کند:
« انسان‌ها الگوهای متعددی برای رفع نیازهای خود دارند. به ‌همین ‌دلیل یک کوه‌نورد با نادیده‌ گرفتن ملاحظه‌های ایمنی اولیه، از صخره‌های سخت صعود می‌کند تا چند لحظه‌ای لذت و غرور بودن در اوج قله را احساس کند.»

ارزش ثابت در شکلی متفاوت​

به‌طور مشابه، عنصر‌های هرم ارزش مشتری نیز مدلی اکتشافی دارند که در آن قدرتمندترین شکل ارزش‌ها در بالا زندگی می‌کند. شرکت‌ها برای رسیدن به ارزش‌های نوک هرم باید حداقل تعدادی از ارزش‌های عملکردی پایه‌ای را ارائه دهند. امروزه بر همین اساس تعداد زیادی محصول و خدمت موفق وجود دارد.
بیشتر این محصول‌ها یا خدمت‌ها در طول قرن‌ها ثابت باقی‌مانده‌اند اگرچه شکل ظاهری آنها در طول زمان تغییر کرده است. به‌عنوان‌مثال، رساندن پیام برای اولین بار توسط پیک‌هایی ارائه شد که پیام را به‌صورت شخصی به گیرنده می‌رساندند. بعد از مدتی سیستم پستی، تلگراف، تلفن، اینترنت، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، توییتر، اینستاگرام، تلگرام و سایر شبکه‌ها و رسانه‌های آنلاین به میدان آمدند. ارتباط این موردها با توجه به صنعت، فرهنگ و جمعیت‌شناسی، متفاوت است.
در طول تاریخ، رسیدن به آخرین پلکان هرم مازلو برای بیشتر کسانی که بر زنده ماندن تمرکز داشتند مهم نبوده است. برای آنها چیزی که موجب صرفه‌جویی در زمان، کاهش هزینه و کاهش تلاش می‌شد، ارزش زیادی داشت.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری — بخش دوم​


همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری — بخش دوم




در قسمت قبل این مقاله، به معرفی ارزش مشتری پرداختیم و ارتباط آن را با هرم سلسله‌مراتب نیازهای مازلو بررسی کردیم. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

احساس مشتری و درآمد شرکت​

برای پاسخ به پرسش: «آیا عنصرهای ارزش مشتری را می‌توان به عملکرد شرکت متصل کرد؟ » آزمایشی طراحی شد. در این آزمایش بیش از 10،000 مصرف‌کننده آمریکایی احساس و درک خود را از حدود 50 شرکت آمریکایی بیان کردند. محققین به دنبال پیدا کردن زنجیره‌ای بین روابط مشتری و رشد درآمد شرکت بودند. به این منظور و برای ثبت دقیق و علمی داده‌ها با شرکت نمونه‌گیری و جمع‌آوری داده‌های آنلاین (Research Now) همکاری کردند.


هر پاسخ‌دهنده یک شرکت را پیدا کرد که طی شش ماه گذشته، از آن محصول یا خدمتی را خریداری کرده بود. سپس به آن محصول یا خدمت، ارزشی را به‌صورت عددی از 0-10 نسبت داد. اگر شرکتی چندین برند را پوشش می‌داد برای هر برند مصاحبه‌ای جداگانه صورت می‌گرفت. سپس روابط بین این رتبه‌بندی‌ها بررسی شدند. هر شرکت، شاخص خالص مروجان (Net Promoter Score, NPS) و میزان رشد درآمد اخیرش را ارائه داد.

نکته​

شاخص خالص مروجان، ابزاری برای سنجش میزان طرف‌داری و وفاداری مشتریان است. سرعت و سادگی این ابزار موجب شده تا این تکنیک در سال‌های اخیر به‌عنوان یکی از ابزارهای خوب و فراگیر سنجش وفاداری مشتریان شناخته شود. شاخص خالص مروجان یا به‌اختصار NPS در بیش از دوسوم شرکت‌های موجود در فهرست مجله فورچون (Fortune) استفاده می‌شود. به‌علاوه به‌طور مشخص توسط شرکت‌هایی مانند E.ON (بزرگ‌ترین شرکت سرمایه‌گذاری، تولید و توزیع برق در جهان)، شرکت پست استرالیا، فیلیپس (Philips)، جنرال الکتریک (General Electric)، آمریکن اکسپرس (American express) و اینتویت (Intuit Inc.) به‌کار می‌رود. در ایران نیز بسیاری از شرکت‌های اینترنتی فعال درزمینه خدماتی از این شاخص استفاده می‌کنند.

اثبات اولین فرضیه​

اولین فرض این بود:
«شرکت‌هایی که روی عنصرهای ارزش مشتری محصول خود به‌صورت ترکیبی کار می‌کنند مشتری‌های وفادار‌تری نسبت به بقیه دارند. نظرسنجی این فرضیه را تایید کرد.»
شرکت‌هایی با امتیاز بالا (8 یا بالاتر) که حداقل روی چهار عنصر ارزش مشتری کار کرده بودند رای 50٪ از پاسخ‌دهندگان را کسب کردند. شرکت‌هایی مانند اپل، سامسونگ، USAA ،TOMS و آمازون شامل این درصد از رای مشتری‌ها بودند. به‌طور متوسط NPS آن‌ها سه برابر بیشتر از شرکت‌هایی با فقط یک نمره بالاتر و 20 برابر بیشتر از شرکت‌هایی بود که از هیچ عنصر ارزش مشتری در محصول خود استفاده نکرده بودند.


در جست‌وجوی یک توهم​

اگر انتظار داشته باشیم که شرکتی هر 30 عنصر ارزش مشتری را روی محصولاتش پیاده کند، در حقیقت به دنبال چیزی غیرواقعی گشتیم. حتی شرکت بزرگی مانند اپل که بیشترین کار را روی عنصرهای ارزش مشتری انجام داد و یکی از بهترین مدل‌های اجرایی این آزمایش بود، توانسته بود تنها 11 عنصر از 30 عنصر را روی محصولاتش پیاده کند. شرکت‌ها باید عناصر ارزش مشتری خود را به‌طور استراتژیک (Strategic) انتخاب کنند.

اثبات فرضیه دوم​

فرضیه دوم تحقیق این بود: «شرکت‌هایی که به خوبی بر روی عناصر مختلف عمل می‌کنند، درآمدشان را با سرعت بیشتری نسبت به دیگران افزایش می‌دهند.» عملکرد قوی بر روی عناصر چندگانه در حقیقت با رشد درآمد بیشتر و پایدارتر ارتباط دارد. شرکت‌هایی که چهار عنصر یا بیشتر را به ثمر رساندند، رشد درآمدشان چهار برابر بیشتر از شرکت‌هایی بود که فقط یک امتیاز بالاتر داشتند. شرکت‌های برنده درک می‌کنند که چگونه تلاششان برای استفاده و ترکیب عنصرهای ارزش مشتری، آنها را در برابر رقبایشان قرار می‌دهد. این شرکت‌ها ازلحاظ روش‌شناختی در طول زمان، عناصر جدیدی را برای کار روی محصولشان انتخاب می‌کنند.

ارزش مشتری و بازار خرده‌فروشان​

فرضیه بعدی این بود:
« آیا عنصرهای ارزش مشتری می‌توانند بر رشد سهم بازار خرده‌فروشان اینترنتی تاثیر‌گذار باشند؟»
این فرضیه نیز تایید شد. به‌عنوان‌مثال، آمازون امتیاز بالایی را از نتیجه آزمایش کسب کرد. این خرده‌فروش اینترنتی بر روی هشت عنصر ارزش مشتری عملکردی کار کرده بود و این نشان‌دهنده تاثیر قدرت افزودن ارزش مشتری به هسته خدمات یک شرکت بزرگ است.


می‌توان در این مورد آمازون پرایم (Amazon Prime) را مثال زد. آمازون پرایم نخستین سرویس اشتراکی آمازون است که کاربران با عضویت در آن می‌توانند از تخفیف‌های بیشتری بهره‌مند شوند. این سرویس بعد از شروع فعالیتش تقریبا در 40 درصد از بازار خرده‌فروشی ایالات‌متحده نفوذ کرد. در آمازون پرایم مشتری با پرداخت مبلغی در هرسال به عضویت سرویس درمی‌آید. ارسال دو روزه‌ رایگان کالا یکی از ویژگی‌های اساسی سرویس یادشده است. در آمازون پرایم کاربران امکان اشتراک ویدیو، موسیقی، تماشای فیلم و سایر مزایا را تنها با پرداخت هزینه ماهانه یا سالانه به‌دست می‌آورند. در آوریل 2017، تخمین زده شد که Prime دارای بیش از 80 میلیون کاربر است. هر عنصر ارزشی جدید، گروهی از مصرف‌کنندگان را جذب خود کرد و سرویس‌های آمازون به چیزی بیش از یک سفارش‌گیرنده محصول ارتقا پیدا کردند.

الگوهای ارزش مشتری​

در کل، تمام عنصرهای ارزش مشتری که روی یک محصول یا خدمت، پیاده می‌شوند مهم هستند. اما آیا برخی مهم‌تر از بقیه هستند؟ آیا شرکت‌ها باید نزدیک یا بالای قله هرم باهم رقابت کنند تا موفق شوند؟ یا تنها با تکیه‌بر عناصر عملکردی می‌توانند موفق شوند؟ مصرف‌کنندگان چه ارزش‌هایی را در شرکت‌های اینترنتی و تجربه مشتری محور (Omni-channel) می‌بینند؟

نکته​

تجربه مشتری محور یا Omni-channel درواقع یک نوع بازاریابی استراتژیک با اقدام‌های هماهنگ و یکپارچه است که در آن تمرکز اصلی روی مشتری است. در این روش همه بخش‌ها باید باهم کار کنند و به‌وسیله یک استراتژی جامع، مدیریت شوند تا تجربه‌ای که برای مشتری فراهم می‌شود کاملاً پایدار و با‌ثبات باشد. بازاریابی Omni-channel در بسیاری از شرکت‌ها به‌عنوان مسیری جدید برای بازاریابی و فروش مورد‌توجه قرار‌گرفته است. مشتریان، پیوسته رفتار خرید خود را تغییر می‌دهند و برای فروشندگان، بهترین راه برای هم‌سو شدن با خواسته‌های مشتریان درزمینه‌های متفاوت، به‌کارگیری Omni-channel است. در این مقاله از داده‌ها برای شناسایی سه الگوی ایجاد ارزش مشتری استفاده‌شده است.

بعضی عنصرها، مهم‌تر از بقیه هستند.​

در تمام صنایعی که در این مقاله مورد‌مطالعه قرار گرفتند، محصول‌ها و خدمت‌ها باید خود را به سطح حداقلی از کیفیت برسانند چون هیچ عنصر دیگری توانایی جبران بی‌کیفیتی محصول یا خدمت را ندارد.


جذابیت وسیع گوشی‌های هوشمند به دلیل ترکیب چندین ارزش مشتری به‌صورت همزمان است. عنصرهایی مانند کاهش مصرف انرژی، صرفه‌جویی در وقت، اتصال، ترکیب، تنوع، سرگرمی، دسترسی و سازماندهی. تولیدکنندگان این محصول‌ها به‌عنوان‌مثال شرکت‌های اپل، سامسونگ و ال‌جی، تعدادی از بالاترین امتیازها را بین تمام شرکت‌های مورد‌مطالعه دریافت کردند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری — بخش سوم​


همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری — بخش سوم



در قسمت اول و دوم این مقاله، به‌ دنبال پیدا کردن ارتباطی بین عنصرهای ارزش مشتری و افزایش درآمد شرکت‌ها بودیم. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

انقلاب کسب‌وکارهای آنلاین​

مصرف‌کنندگان این‌گونه احساس می‌کنند که شرکت‌های اینترنتی ارزش بیشتری را برای محصول و مشتری خود ارائه می‌دهند. کسب‌وکارهای آنلاین به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌اند که بسیاری از تعامل‌های مصرف‌کننده را ساده‌تر و راحت‌تر می‌کنند. به همین دلیل شرکت‌های کسب‌وکار آنلاین به طرز فوق‌العاده‌ای باعث صرفه‌جویی در زمان، ایجاد آرامش و امنیت بیشتر می‌شوند. مثلا فروشگاه اینترنتی لباس Zappos با استفاده همزمان از هشت عنصر ارزش مشتری از دو برابر رقبای پوشاک سنتی در این عرصه، پیشی گرفته است. در مصاحبه‌ای که انجام شد این فروشگاه امتیاز بالایی گرفت.


رسانه نت‌فیلیکس (Netflix) در مقایسه با سرویس‌دهندگان تلویزیون سنتی سه برابر بیشتر امتیاز کسب کرد. این شرکت سعی کرد در ارائه فیلم‌ها و سریال‌هایش ارزش‌هایی همچون نوستالژی (Nostalgia)، آموزش پیشگیری از بیماری و کاهش هزینه‌های زندگی را ارائه دهد.
در جدول زیر، پنج عنصر برتر تأثیرگذار بر وفاداری 10 نوع کسب‌وکار معرفی می‌شوند. بامطالعه این جدول می‌توانید به پاسخ این دو پرسش برسید.
  1. کدام عنصرهای ارزش مشتری مهم‌تر از بقیه هستند؟
  2. صنعت باعث ایجاد تفاوت در کدام ارزش محصول برای مشتری می‌شود؟
ارائه‌دهندگان سرویس‌های تلویزیونی
کیفیت
تنوع
کاهش هزینه
طراحی با رویکرد زیبایی‌شناسی
بازی و سرگرمی
خرده‌فروشی پوشاک
کیفیت
تنوع
راحتی
طراحی با رویکرد زیبایی‌شناسی
صرفه‌جویی در زمان
بانکداری خرد
کیفیت
دسترسی آسان به سرویس‌ها
خدمات وراثت
راحتی
کاهش اضطراب
فروشگاه تخفیفی
کیفیت
تنوع
کاهش هزینه
صرفه‌جویی در زمان
جوایز
شرکت کارگزاری
کیفیت
پول‌سازی
خدمات وراثت
تنوع
دسترسی آسان به سرویس‌ها
سوپرمارکت
کیفیت
تنوع
پس ‌گرفتن محصول
کاهش هزینه
جوایز
غذا و نوشیدنی
کیفیت
پس ‌گرفتن محصول
تنوع
طراحی با رویکرد زیبایی‌شناسی
ارزش‌ غذایی
بیمه خودرو
کیفیت
کاهش اضطراب
کاهش هزینه
دسترسی آسان به سرویس‌ها
تنوع
تلفن‌های هوشمند
کیفیت
افزایش سرعت خدمات
تنوع
سازماندهی کارها
اتصال
کارت‌های اعتباری
کیفیت
جوایز
خدمات وراثت
راحتی
دسترسی آسان به سرویس‌ها

مصالح‌فروشان هنوز هم می‌توانند در برخی عنصرهای ارزش مشتری یکه‌تاز باشند.​

خرده‌فروشانی که از استراتژی تجربه مشتری محور در کار خود استفاده می‌کنند می‌توانند با کار روی دو عنصر عاطفی و تغییر زندگی، فروش خود را افزایش دهند. آنها دو برابر بیشتر از هم‌صنفی‌های آنلاین خود می‌توانند ارزش، جذابیت و وابستگی مشتری به محصول را ایجاد کنند. مصرف‌کنندگانی که از کارکنان فروشگاه‌ها کمک می‌گیرند امتیازهای بسیار بیشتری را برای آن فروشندگان در نظر می‌گیرند. درواقع، عنصرهای احساسی به برخی از خرده‌فروشان فروشگاهی کمک کرده‌اند تا در کسب‌و‌کار خود پیشرفت بیشتری داشته باشند.

احساس بیشتر، NPS بیشتر​

شرکت‌هایی که دارای عناصر احساسی بالاتری هستند در مقایسه با شرکت‌هایی که فقط روی عناصر عملکردی کار می‌کنند به‌طور متوسط، NPS بالاتری دارند. این یافته با تجزیه‌و‌تحلیل قبلی شرکت مشاور مدیریت Bain سازگار است. این بررسی نشان می‌دهد که فناوری‌های دیجیتال به‌جای نابودی کسب‌و‌کارهای فیزیکی، آنها را تغییر داده‌اند.

ترکیب دو روش به‌جای عملکرد انفرادی​

ترکیب دو روش فیزیکی و دیجیتالی نتیجه بسیار بهتری از عملکرد هر یک از آنها به‌تنهایی دارد. این دلیلی است که باعث شده شرکت خدمات مالی E*TRADE در شاخه‌های فیزیکی کسب‌وکار، سرمایه‌گذاری کند و خرده‌فروشانی مانند Warby Parker (برند عینک‌های تبلیغاتی و آفتابی) فروشگاه‌های فیزیکی خود را راه‌اندازی کنند. این الگوها نشان می‌دهند که راه‌های بسیاری برای موفقیت در ارائه ارزش‌های مشتری وجود دارد. اپل بر 11 عنصر ارزش مشتری مسلط است. این موضوع باعث شده با چند شرکت دیگر در بالای هرم ارزش مشتری قرار بگیرد. همین برتری، زمینه را جهت اختصاص منابع مالی بیشتر برای گسترش و تکمیل ارزش مشتری فراهم می‌کند.


شرکت تامز (Toms Shoes) که فعالیتش درزمینه کفش، عینک، لباس و قهوه است، روی چهار عنصر برتر ارزش مشتری کار کرد و توانست عنصری را به ارزش‌های قبلی اضافه کند. در این شرکت با فروش هر جفت کفش، یک جفت کفش به نیازمندان هدیه داده می‌شود و با فروش هر عینک، مبلغی معین برای کمک به حفظ بینایی افراد در برخی کشورهای درحال‌‌توسعه پرداخت می‌شود.

به کار گرفتن عنصرهای ارزش مشتری​

الگوهای ارزش مشتری، نشان‌دهنده انتخاب آگاهانه برخی شرکت‌ها برای ایجاد تفاوت در صنعت خود هستند. بااین‌حال این عنصرها باید اثربخشی خود را در حل چالش‌های کسب‌وکار به‌خصوص افزایش ثابت درآمد، نشان دهند. شرکت‌ها می‌توانند روی عنصرهایی که ارزش‌ خاصشان را به نمایش می‌گذارد کار کنند و با این کار، علاوه ‌بر اینکه خود را از چرخه رقابت با سایرین جدا می‌کنند، توانایی تشخیص نیازهای مشتریانشان را به‌دست می‌آورند. با استفاده از این روش می‌توانند بدون اینکه تغییری در محصول خود ایجاد کنند، ارزش مشتری آن را افزایش دهند.


بسیاری از کارآفرینان موفق راه‌هایی برای ارائه ارزش مشتری به‌عنوان بخشی از روند نوآوری خود پیداکرده‌اند که با رشد شرکت‌ها سخت‌تر می‌شوند. رهبران اکثر سازمان‌های بزرگ، زمان کمتری را با مشتریان صرف می‌کنند و نوآوری، اغلب روندی کند را سپری می‌کند. عنصرهای ارزش مشتری می‌توانند به آنها کمک کنند تا یک‌بار‌ دیگر ارزش‌های جدید را شناسایی کنند.
برخی از شرکت‌ها محصول‌های خود را به‌گونه‌ای طراحی کردند تا عنصرهای ارزش مشتری بیشتری را درون خود جای دهند. به‌عنوان‌مثال، شرکت سرمایه‌گذاری ونگارد (The Vanguard Group) پلتفرم (Platform) یا زیرساختی برای مشاوره خدمات اصلی سرمایه‌گذاری خود با هزینه پایین طراحی کرد. هدف از طراحی این پلتفرم، حفظ مشتریان و آگاهی بیشتر برای کاهش خطر ریسک در سرمایه‌گذاری بود.

یک سازنده اره‌برقی که احساس می‌کند محصولاتش دیگر عنصرهای ارزشی خاصی برای مشتریان ندارند، با طراحی عنصرهای جدید و خاص خودش، مسیر ویژه‌ای را در ساخت محصول‌های‌ خود طی می‌کند که در آن علاوه بر بالا بردن کیفیت محصول، مواردی مانند صرفه‌جویی در وقت و کاهش هزینه را به مشتریان خود ارائه می‌دهد. درواقع سه عنصر کیفیت، صرفه‌جویی در وقت و کاهش هزینه، بیشترین تاثیر را بر رضایت و وفاداری مشتری دارند.
شرکت‌های دیگر، از عنصرهای ارزش مشتری برای شناسایی زمانی که مشتری نقاط قوت و ضعف یک محصول را درک می‌کند، استفاده می‌کنند. این ‌کار با درک اینکه کدام عنصر برای صنعتی که در آن فعالیت می‌کنند مهم‌ترین است و چگونه می‌توانند از آن برای غلبه بر رقبای خود استفاده کنند آغاز می‌شود.

قبل از دویدن باید راه رفتن را بیاموزید.​

اگر یک شرکت در ارائه ارزش‌های ابتدایی مشکل داشته باشد باید قبل از اضافه کردن ارزش جدیدی، آنها را بهبود بخشد. یک سیستم بزرگ بانکداری خرد متوجه شد باوجود عملکرد خوبی که دارد، مشتری‌هایش از سه عنصر راحتی، کیفیت و صرفه‌جویی در زمان، ناراضی هستند. این بانک تحقیق‌ گسترده‌ای را انجام داد و به دنبال علت امتیاز پایین خود گشت. درنهایت طرح‌هایی را برای تقویت راهکارهای ضد تقلب و بهبود تجربه کاربری (User Experience) برنامه همراه بانک خود، اجرا کرد.


هماهنگی عنصرها بانام تجاری شرکت​

اما مهم‌تر از آن این است که سازمان بتواند با استفاده از توانایی‌های فعلی خود و یک سرمایه‌گذاری معقول، از این عنصرها به نفع شرکت استفاده کند. زمانی که عنصرها بانام تجاری شرکت هماهنگ شده باشند بیشترین اثربخشی را از خود نشان می‌دهند. گاهی انتخاب یک عنصر اضافی کاری ساده به نظر می‌آید. Acronis و سایر ارائه‌دهندگان نرم‌افزاری، سرویس پشتیبان ‌گیری و ذخیره‌سازی ابری را برای عمل به وعده‌های تجاری خود و کاهش ریسک برای کاربران رایانه‌ای اضافه کردند. به دلیل وجود یک عنصر کلیدی در پشتیبان ‌گیری ابری، کاربران می‌توانند از هرجایی و با هر وسیله‌ای مانند تلفن هوشمند، تبلت یا لپ‌تاپ به فایل‌های خود دسترسی داشته باشند.
بااین‌وجود اینکه در چه زمانی، چه عنصری را باید به مجموعه اضافه کرد مشخص نیست. یک شرکت خدمات مالی اگر بتواند مصرف‌کنندگان بیشتری را به کسب‌و‌کار بانکی خود جذب کند، ممکن است بتواند بیمه، مشاوره سرمایه‌گذاری و سایر محصول‌هایش را به فروش برساند.
اما چگونه این ‌کار امکان‌پذیر است؟
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری — بخش چهارم​


همه چیز در مورد عنصرهای ارزش مشتری — بخش چهارم



در قسمت‌های اول، دوم و سوم، عنصرهای ارزش مشتری را بررسی کردیم و در این زمینه مثال‌هایی را ارائه دادیم. در قسمت پایانی این مقاله با ما همراه باشید.
یک شرکت خدمات مالی از طریق اجرای سه مرحله تحقیقاتی و چهار مرحله آزمون کیفی به دنبال راه‌حلی برای افزایش عنصرهای ارزش مشتری در موسسه خود گشت. با همکاری شرکت Bain تحقیق شروع شد. هدف این بود که تعدادی از مصرف‌کنندگان در گروه‌های جداگانه مورد مصاحبه قرار بگیرند. محققین می‌خواستند یا این تحقیق، اولویت‌های مصرف‌کنندگان را درزمینه‌های کار با حساب کاربری‌شان، عواملی که بانک باعث ناراحتی آنها می‌شود، اینکه چرا تا الآن همکاری خود را با این موسسه مالی ادامه دادند و چرا به‌طور همزمان از چند موسسه مالی استفاده می‌کنند را درک کنند.

جلسه‌های ایده‌ پردازی​

بعد از تمام‌ شدن مصاحبه و جمع‌آوری داده‌ها زمان بررسی و تحلیل آنها فرارسیده بود. جلسه‌هایی در بانک برگزار شد تا بتوانند با نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل داده‌ها به عنصری دست پیدا کنند که ارزش مصرف‌کننده را بهبود ببخشد. داده‌های نظرسنجی Bain عوامل موثر بر حمایت از مشتری در یک موسسه مالی را شناسایی کردند. این عوامل شامل دسترسی آسان به خدمات بانکی، صرفه‌جویی در وقت و کاهش اضطراب بودند.


اتاق‌های فکر علاوه ‌بر بازاریاب‌ها شامل کارمندانی از سراسر سیستم بانکی بودند. جلسه‌های بررسی باهدف پیشنهاد یک عنصر هسته‌ای برای حل مشکل‌های فعلی موسسه برگزار شدند. در پایان، اعضای اتاق فکر به این نتیجه رسیدند که به دلیل افزایش هزینه‌ها، افزودن هیچ عنصری به این کسب‌وکار امکان‌پذیر نیست. در عوض، 12 مفهوم حسابرسی موجود در بانک را توسعه دادند. با توسعه این مفاهیم هزینه‌ها کاهش پیدا می‌کرد و درنهایت به نفع مشتری تمام می‌شد.
اعضای اتاق فکر دریافتند که کاهش هزینه، عنصر ارزشی کاربردی و مفیدی است که مشتری‌ها از آن استقبال خواهند کرد، زیرا کاهش هزینه و افزایش آرامش باهم ارتباط مستقیمی دارند. این کاهش هزینه می‌تواند به‌طور خودکار باعث افزایش پس‌انداز شود زیرا اکثر مشتریان مورد ‌هدف به دنبال جبران کسری بودجه خود بودند و برای نجات پولشان تلاش می‌کردند.

طراحی مشتری ‌محور بر مبنای نمونه اولیه​

هر مفهومی که توسط تیم پروژه تایید‌شده بود شامل ترکیبی از ویژگی‌های محصول، هزینه‌ها و سطوح خدمات مشتری بود. بسیاری از این مفاهیم جدید را می‌توان از طریق انتشار یک برنامه در تلفن ‌همراه هوشمند که باعث افزایش مشارکت مشتری با بانک می‌شود، ارائه داد. تقریبا تمام مشتریان هدف از تلفن‌های هوشمند برای خدمات مالی استفاده می‌کردند.


بعدازآن، موسسه مالی به‌صورت انفرادی با چند نفر از مشتری‌ها مصاحبه انجام داد. بازخوردها بسیار سریع بودند و به کمک آنها اعضای تیم توانستند 12 نمونه اولیه را به چهار مفهوم ارزش‌افزوده اضافه کنند. سپس بر اساس بازخوردها، نمونه‌های اولیه را در مرحله چهارم، به‌صورت کمی سنجیدند.

مدل‌سازی انتخاب دقیق​

پس از طراحی چهار نمونه اولیه، تیم پروژه آنها را از طریق هزاران نفر از مشتری‌ها که با استفاده از آنالیز انتخاب گزینشی در نظر گرفته‌شده بودند مورد آزمایش قرارداد. محققین کار خود را با تهیه یک فهرست دقیق از ویژگی‌های دستگاه‌های خودپرداز اولیه، حداکثر سقف برداشت، نظارت بر اعتبار، تعیین ساعت‌های ارائه خدمت به مشتری و غیره آغاز کردند.


آنها چند نمونه حساب کاربری ایجاد کردند و از مشتری‌ها خواستند از این حساب کاربری استفاده و نظر خودشان را اعلام کنند. این فرایند چند بار تکرار شد تا زمانی که محققین از مجموع نتیجه‌های رضایت‌بخش آزمایش، نمونه‌های مشترک را جدا کردند.
در پایان، دو روش ارائه، به‌عنوان نتیجه‌های اصلی انتخاب شدند و در دستور کار موسسه مالی قرار گرفتند.

آغاز کار​

عنصرهای ارزش مشتری، زمانی به ‌خوبی کار می‌کنند که مدیر یک سازمان، آنها را شناسایی کند، به رسمیت بشناسد و به‌عنوان یک اولویت در بالای فهرست کاری سازمان قرار دهد. حداقل عنصرهای ارزش مشتری که باید در یک سازمان اجرا شوند شامل مدیریت هزینه، قیمت‌گذاری هدفمند و تلاش برای ایجاد وفاداری در مشتری هستند. شرکت‌ها می‌توانند مسیری دقیق را برای بهبود عنصرهای یک ارزش خاص در نظر بگیرند و در طول مسیر، نکته‌های کلیدی را به آن اضافه کنند.

توسعه محصول جدید​

مدلی که در این مقاله بیان شد می‌تواند ایده‌های زیادی را برای تولید محصول جدید یا اضافه نمودن عنصرهای ارزش مشتری به محصول‌های موجود ارائه دهد. ممکن است مدیران بپرسند:
« آیا می‌توانیم با مصرف‌کنندگان جدید ارتباط برقرار کنیم؟ آیا مشتریان ما از ترکیب برنامه‌های کاربردی دیگر، بهره‌مند می‌شوند؟ آیا می‌توانیم ارزش سرویس‌های خود را بهبود ببخشیم؟»
در ادامه به پاسخ این پرسش‌ها می‌پردازیم.

قیمت‌گذاری​

مدیران معمولا قیمت‌گذاری را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اهرم‌های مدیریت تقاضا در نظر می‌گیرند، زیرا زمانی که تقاضا ثابت است، قیمت‌های بالاتر به‌طور مستقیم به سود تبدیل می‌شوند. اما قیمت‌های بالا نیز معادله ارزش مشتری را تغییر می‌دهند، بنابراین هرگونه بحث در مورد افزایش قیمت‌ها باید عنصرهای ارزش مشتری را در نظر بگیرد. به یادآورید که چگونه افزایش سودآور ارزش مشتری در آمازون، به توجیه قیمت‌های بالاتر در طول زمان کمک کرد.

تقسیم‌بندی مشتری​

اکثر شرکت‌ها یک روش رسمی برای تقسیم ‌کردن مشتریان خود به گروه‌های جمعیتی یا رفتاری دارند. این تقسیم‌بندی فرصتی برای تحلیل ارزش هر یک از این گروه‌ها و توسعه محصول یا خدمتی است که عنصرهای ارزش مشتری را ارائه می‌دهد. هرگاه مناسبتی برای بهبود ارزش، خود را نشان می‌دهد مدیران باید با بررسی مشتری‌های فعلی و چشم‌انداز شرکت تصمیم بگیرند که آن را پوشش بدهند یا نه.



این تصمیم‌گیری باید محصول و برند را همزمان پوشش دهد در غیر این‌ صورت ممکن است مشکل‌هایی به وجود بیایند. مثلا خود محصول ممکن است ارزش زیادی را به وجود آورد درحالی‌که بخش‌های خدمات مشتریان و پشتیبانی فنی را دچار مشکلاتی کند. عنصرهای ارزش مشتری یک بعد سازمانی هم دارند. مدیران شرکت‌ها باید به‌طور صریح در‌ مورد ارزش‌گذاری، مدیریت و نظارت آن فکر کنند.
یکی از مدیران پخش تلویزیونی، با ناراحتی از موفقیت Netflix، این‌طور اظهار می‌داشت که:
«بسیاری از افراد بر روی ویژگی‌های محصول و بهبود خدمت‌ها کار می‌کنند، اما هیچ‌کس واقعا در ‌مورد عنصرهای ارزش مشتری فکری نمی‌کند.»
مفهوم ارزش مشتری ارتباط زیادی با روان‌شناسی دارد و عنصرهای ارزش مشتری می‌توانند آن را مرموز و پیچیده نشان دهند. آبراهام مازلو تاکید کرد که روانشناسی، جسورانه، با اعتمادبه‌نفس و بالقوه مثبت است. عناصر می‌توانند به مدیران کمک کنند تا خلاقیت را به علامت‌های تجاری، محصول‌ها و خدمت‌های خود اضافه کنند و از این طریق به مشتریان یعنی همان داوران واقعی ارزش مشتری، دست پیدا کنند.
 
بالا