مشاعرۀ سنّتی

[maryam_22]

مخمور ان دو چشمم ايا كجاست جامي

بيمار ان دو لعلم اخر كم از جوابي

 

[محـسن ز]

یارب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل
به کافی بفروشیم و خریداری نیست

 

[maryam_22]

تا تو نگاه مي كني كار من اه كردن است

اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است

 

[محـسن ز]

تا ما اسیر رنگ شب و روز مانده ایم
مشکل بود تصور معنای زندگی

 

[maryam_22]

يا رب از ابر هدايت برسان باراني

پيشتر ز ان كه چو ابري ز ميان برخيزم

 

[saeed99]

يا رب از ابر هدايت برسان باراني

پيشتر ز ان كه چو ابري ز ميان برخيزم

با درود

من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه

صد بار تورا گفتم کم خور دو سه پیمانه

مولوی ​

 

[**setare**]

در تمام لحظه هایم هیچ کس خلوت تنهایی ام را حس نکرد
آسمان غم گرفته هیچ گاه برکه طوفانی ام را حس نکرد

 

[naghmeirani]

دلسرد می شود دل از این چشم های تنگ
از کوچه های خالی و بیهوده گشتنم

 

[strange]

دلسرد می شود دل از این چشم های تنگ
از کوچه های خالی و بیهوده گشتنم

من را ببین که چگونه میروم
از کوچه های خلوت و تاریک شهر

رفتن چنان که تو گویی انگار میدوم
از دیده های چنان مردمان شهر

strange

 

[Faeze Ardeshiry]

من را ببین که چگونه میروم
از کوچه های خلوت و تاریک شهر

رفتن چنان که تو گویی انگار میدوم
از دیده های چنان مردمان شهر

strange

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست

 

[naghmeirani]

تقصیر عشق بود که خون کرد بی‌شمار
باید به بی‌گناهی دل اعتراف کرد

​

 

[strange]

دردا و ندامتا که تا چشم زدیم
نابود به کام خویش نابوده شدیم

 

[naghmeirani]

مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله ی شبهای بیداران خوشست

 

[strange]

تنگاره ی تنگ تنگ رونت چه کنم
مه عاشق دخت ترکمونم چه کنم

روزی برسد که ترکمون بار کند
ای که من بچه لرم ترکی ندونم چه کنم

 

[naghmeirani]

من عاشق تنهائیم ، سرگشتۀ شیدائیم
دیوانۀ رسوائیم ، تو هر چه می خواهی بگو


شب خوش

 

[lili1122]

وگر کمین بگشاید غمی ز گوشه دل
حریم در گه پیر مغان پناهت بس...

 

[strange]

وگر طلب کند انعامی از شما حافظ

حوالتش به لب یار دلنواز کنید

شب خوش

 

[Mitra_Galaxy]

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی بجای یاران فرصت شمار یارا ...

 

[*amin*]

از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است، شکایت کجا برم؟

 

[engineer saba]

«من» يک ضمير منفعل مرده بيش نيست
حتي به جلد پوک خودش برنمي خورد

 

[strange]

دیشب که خونه بودم مست و دیوونه بودم
یه بچه ی کوچولو نشست روی زانوم

یواش گفت بابا من شیرینی و اقاقا
گفتم برات میگیرم اگه تا صبح نمیرم

 

[engineer saba]

ما زنده از آنیم که آرام نگیریم ...
موجیم که آسودگی ما عدم ماست

 

[strange]

تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟
من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟

 

[jjjj]

همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

 

[strange]

دوتری اووم هده گیلاس چینی
ا بونی او دادنت تی مو نشینی

(خطاب به محبوب میگه برام یه لیوان آب بیار تا به این بهانه کنار من بشینی)

 

[محـسن ز]

یکی دردو یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد

 

[N. fotros]

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

 

[polyman]

درد مارا نیست درمان الغیاث هجر ما را نیست درمان الغیاث

 

[amir.polymer.eng]

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

 

[**setare**]

يادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز
دل سرا پردهي صد راز نهان بود مرا

يادباد آن که چو آغاز سخن ميکردي
با تو صد زمزمه در زير زبان بود مرا