کاملا موافقم دوستم، اشاره ی فوق العاده ای بود،
حتی در رابطه با تأثیرپذیری صادق هدایت میتونیم به شخص کافکا هم اشاره کنیم
همونطور که خودش هم در مقدمه ی ترجمه ی محکومین کافکا، مقاله ای تحت عنوان پیام کافکا مینویسه
همین الان هم یک مورد دیگه یادم اومد
سهراب سپهری
راستش اینکه چقدر تحت تأثیر ادبیات شرق بوده رو دوست دارم از بچه هایی که اشنایی بیشتری با او دارن بپرسم،چون در واقع هیچ اطلاعی ندارم
اما وقتی نام او یادم اومد ، نکته ای که باعث شد این مطلب رو بگم شعر "اهل کاشانم" اوست
به نظر من ، یا شاید بهتره این طور بگم که برای من یکی از زیباترین شعرهاست
که در اون تأثیر عرفان شرق، هند و چین ،بر او به چشم میاد و در واقع از اطلاعات(شاید بتونیم بگیم اعتقادات) خودش در این زمینه خیلی قشنگ استفاده کرده
سهراب به يقين از مکاتب هنري تحت تأثير رومانتيسيسم بوده است... و از اديان تحت تأثير "تائو" يا "دائو" در چين که از اديان شرق محسوب ميشد... در اين آيين، طبيعت مظهر خداست، و در رو بايد در طبيعت جستجو کرد، بين خدا و طبيعت اتحادي عميق است... به نوعي به پرستش طبيعت معتقد است.
و خدايي که در اين نزديکي است:
لاي اين شببوها، پاي آن کاج بلند،
روي آگاهي آب، روي قانون گياه.
من مسلمانم
قبلهام يک گل سرخ
جانمازم چشمه، مُهرم نور
دشت سجادهي من.
من وضو با تپش پنجرهها ميگيرم.
در نمازم جريان دارد ماه، جريان دارد طيف.
سنگ از پشت نمازم پيداست:
همه ذرات نمازم تبلور شده است.
من نمازم را وقتي ميخوانم
که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدستهي سرو
من نمازم را، پي تکبيره الاحرام علف ميخوانم
پي قد قامت موج
کعبهام بر لب آب
کعبهام زير اقاقيهاست
کعبهام مثل نسيم، ميرود باغ به باغ، ميرود شهر به
شهر.
حجر الاسود من روشني باغچه است...!