Sarp
مدیر بازنشسته
علم و فناوري : هر انساني از ابتداي زندگي خود با مسئله اي به نام ترس روبه رو بوده و بارها و بارها آن را تجربه کرده است. ترس از آينده ، ترس از اتفاقات ناگوار و يا ترس از يک اتفاق غير منتظره همگي تجربه هايي است که افراد آنها را در طول زندگي خود لمس کرده اند . با اين حال اخيرا دانشمندان انگليسي پس از ماهها تلاش و بررسي بلاخره توانستند پاسخ اين سئوال مهم علم
عصب شناسي را كه محل اضطراب و وحشت در كدام قسمت مغز است پيدا كنند.دانشمندان پس از 9 ماه بررسي كشف كردند كه مركز اضطراب در هيپوكامپ، ناحيهاي در لوب مياني تمپورال كه معمولا با حافظه و آگاهي از مكان در ارتباط است، قرار دارد.اين محققان با انجام اسكن مغزي بر روي افراد ترسيده يا مضطرب فهميدند كه در زمان ترس، بخش هيپوكامپ فعال ميشود.
در اين آزمايشات اسكنهاي مغزي افراد داوطلب تجزيه و تحليل شده و به اطلاعات به دست آمده از پرسشنامهها كه براي دستيابي به سطوح اوليه اضطراب فرد طراحي شده بود، اضافه شد. اكنون دانشمندان اميدوارند كه اين دادههاي جديد به پيشرفت داروها و درمانهاي جديد براي اختلالات اضطراب و افسردگي كمك كند.افراد مضطرب در رويارويي با مشكلات «يخ مي زنند»، پديدهاي كه از آن به عنوان «مهار اخلاقي» ياد ميشود.كشف اين موضوع كه چرا برخي افراد در مواجهه با خطر احتمالي از ترس ميخكوب شده و برخي ديگر به آرامي با آن روبه رو شده و با آن مقابله ميكنند، كليد فهم اضطراب افراد است.اضطراب پديدهاي پيچيده است كه تاكنون فهم كاملي از آن دست نداده و دانشمندان براي اندازهگيري آن قصد دارند تا آن را به يك رفتار تبديل كنند.همچنين در اين تحقيقات مشخص شد كه زنان اضطراب بيشتري نسبت به مردان دارند و از مسائل سادهتر از تهديد كلامي مانند وارد شدن به يك اتاق شلوغ يا حتي انتخاب يك وسيله جديد احساس ترس و نگراني ميكنند. البته از نظر روان شناسي ترسها معمولاً داراي يكي از دو منشاء زيرند:
1- ترسهاي ناشي از بيماري هاي رواني، نقايص ارثي، خواه در بدن و خواه در روان، كه در چنان صورتي افراد مورد استهزاء و مسخره ديگران قرار گرفته و ديگران به هر علت و انگيزه اي است او را به پستي نگاه مي كنند و طبعاً او از داشتن چنين وضعي و سرنوشتي ناراحت است.
2- گاهي ترسها اكتسابي هستند و ناشي از تربيت غلط دوران گذشته است كه ريشه هاي آن هنوز در اعماق وجود آدمي ديده مي شود. تحقيرها و تنبيه ها، بدآموزي هاي محيطي، روشهاي نادرست والدين در موضعگيري ها، مرعوب كردن ها، سركوبي هاي گذشته همه و همه در فرد اثر دارند.
در همه حال منشاء اساسي ترس را از روان خود آنان و از درون شان و هم از طرز تفكر آنها و از سوء برداشت شان در امور بايد جستجو كرد و اين حالت نشان مي دهد كه در آنان قدرت سازگاري با محيط نيست و با عواطف شان در كشمكش هستند.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=52628
عصب شناسي را كه محل اضطراب و وحشت در كدام قسمت مغز است پيدا كنند.دانشمندان پس از 9 ماه بررسي كشف كردند كه مركز اضطراب در هيپوكامپ، ناحيهاي در لوب مياني تمپورال كه معمولا با حافظه و آگاهي از مكان در ارتباط است، قرار دارد.اين محققان با انجام اسكن مغزي بر روي افراد ترسيده يا مضطرب فهميدند كه در زمان ترس، بخش هيپوكامپ فعال ميشود.
در اين آزمايشات اسكنهاي مغزي افراد داوطلب تجزيه و تحليل شده و به اطلاعات به دست آمده از پرسشنامهها كه براي دستيابي به سطوح اوليه اضطراب فرد طراحي شده بود، اضافه شد. اكنون دانشمندان اميدوارند كه اين دادههاي جديد به پيشرفت داروها و درمانهاي جديد براي اختلالات اضطراب و افسردگي كمك كند.افراد مضطرب در رويارويي با مشكلات «يخ مي زنند»، پديدهاي كه از آن به عنوان «مهار اخلاقي» ياد ميشود.كشف اين موضوع كه چرا برخي افراد در مواجهه با خطر احتمالي از ترس ميخكوب شده و برخي ديگر به آرامي با آن روبه رو شده و با آن مقابله ميكنند، كليد فهم اضطراب افراد است.اضطراب پديدهاي پيچيده است كه تاكنون فهم كاملي از آن دست نداده و دانشمندان براي اندازهگيري آن قصد دارند تا آن را به يك رفتار تبديل كنند.همچنين در اين تحقيقات مشخص شد كه زنان اضطراب بيشتري نسبت به مردان دارند و از مسائل سادهتر از تهديد كلامي مانند وارد شدن به يك اتاق شلوغ يا حتي انتخاب يك وسيله جديد احساس ترس و نگراني ميكنند. البته از نظر روان شناسي ترسها معمولاً داراي يكي از دو منشاء زيرند:
1- ترسهاي ناشي از بيماري هاي رواني، نقايص ارثي، خواه در بدن و خواه در روان، كه در چنان صورتي افراد مورد استهزاء و مسخره ديگران قرار گرفته و ديگران به هر علت و انگيزه اي است او را به پستي نگاه مي كنند و طبعاً او از داشتن چنين وضعي و سرنوشتي ناراحت است.
2- گاهي ترسها اكتسابي هستند و ناشي از تربيت غلط دوران گذشته است كه ريشه هاي آن هنوز در اعماق وجود آدمي ديده مي شود. تحقيرها و تنبيه ها، بدآموزي هاي محيطي، روشهاي نادرست والدين در موضعگيري ها، مرعوب كردن ها، سركوبي هاي گذشته همه و همه در فرد اثر دارند.
در همه حال منشاء اساسي ترس را از روان خود آنان و از درون شان و هم از طرز تفكر آنها و از سوء برداشت شان در امور بايد جستجو كرد و اين حالت نشان مي دهد كه در آنان قدرت سازگاري با محيط نيست و با عواطف شان در كشمكش هستند.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=52628