شهید مورد علاقه تو کیه؟+عکس

phalagh

مدیر بازنشسته
فلق جان،میشه جوری "مدیریت" کرد که کار به اونجا نکشه...:w05:
والا من دارم تمام سعي خودمو ميكنم. تا حالا هم با همه مدارا كردم. بيشتر از يه سال مديرم فقط دو تا تذكر دادم تا حالا.
ميدونيد كه بحث سياسي ممنوعه وگرنه خودم شديدا پايه بحث سياسيم. اما خب رعايت قاونو سايت وظيفه ماست. اينه كه تا ميتونم تو اين تاپيك با پست اين مسئله رو گوشزد ميكنم. و حتي براي جلوگيري از اخطار و تذكر مجبور به ويرايش پستا ميشم. ولي خب اگه رعايت نشه. شرمنده دوستان ميشم.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
من ميخوام يه چند ساعتي برم، نيام ببينم داريد ميزنيد تو سر و كله هما.
بشينيد مثل چند تا بچه خوب و دوست صميمي با هم بحث كنيد. سياسيش نكنيد. با لبخند هم حرف بزنيد.
به اون دو تا سوال منم جواب بديد.
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه ها من يه سوال دارم.
كسايي كه تو بمب گذاري منافقا و يا با گلوله اونها كشته ميشدن شهيد نام گرفتن. ما هم همه اينو قبول داريم.
اما دوباره ميخوام بپرسم آيا كساني كه با توطئه منافقا و در بمبگذاري و يا گلوله كشته شدن شهيد بودن يا نه؟
و ايا كساني كه موقع انقلاب براي آزادي و عدلت خواهي كشته شدن شهيد هستن يا نه؟
سوال اول/ به نظر بنده بله..كسي كه توسط منافق كشته بشه شهيد محسوب ميشه.
سوال دوم/ اين هم جواب مثبته اما..
برخي از دوستان هستن كه متاسفانه ميگن موقع انقلاب براي دين اون جوونا مردن و حالا اين جوونا دارن دين رو نابود ميكنن!!
به نظر شخصي بنده اين كاملا اشتباهه..
بايد ببينيم دين توي چي تعريف ميشه..راستش دين من در حق خواهي و حق طلبي تعريف ميشه.
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
جون سید مرتضی اینا هدفشون با هدف همت و باکری و کاظمی و.... یکی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داداشم مظلوملنه کشته شدن.....متوجهی؟؟؟؟

ضمنا تو خدایی که بگی هدفه افراد چی بوده؟یا شهید بودن یا نه؟؟؟

تو بنده خدایی گل پسر نه خدا....

پس راجب افراد اینطوری نظر نده....


من نمی دونم این هواپیمای ایرباس(نه عرباس) نبود به چی گیر میدادی؟؟؟؟
دادش من
من میگم تو این تاپیک با غرض سیاسی پست میزنن .....
واین در شان شهدا نیست....
گل پسر واژه اجنبی رو وقتی فارسی بنویسیم غلط املایی بهش تعلق نمیگیره:smile:

چون من هی میگم اما شما نمی فهمین....

چرا جواب نمیدید به این سوالم؟؟؟هدفشون والا بوده؟؟؟؟

تو بمباران شهرها همه مردمی که میمیرن هدف خدایی داشتن؟؟؟


شما میتونی تو این تاپیک پستی پیدا کنی که گفته باشه راه خدا فقط راه احمدی نژاده؟؟؟؟؟؟؟؟
حرفاتونه آقا پسر گل....

وقتی هدف سهراب رو آزادی نمی دونی یعنی چی؟؟؟یعنی چون مخالف احمدی نژاده پس هدفش هدف باکری نیست.....


عزیز شما باکری و همت و زین الدین رو قبول دارید که به خانواده هاشون میگید سگباز و اراذل؟؟؟؟؟


اینقدر از موضع حق صحبت نکن که.....

بزرگوار شهدا راهشون راه شما نبود....

چون اگه مثل شما خود برتر بین و جدا کننده خودشون از دیگران بودند اولا شهید نمی شدند دوما جبهه ها خالی میشد....


رفتاری که جوونای مارو عاشق جبهه میکرد رفتار شما نبود.....


اسلام محمدی عرب جاهلی رو که فقط شهوت براش مهم بود رو جذب کرد.....

اما شما (اسلام احمدی) با تحصیل کرده ها مشکل پیدا کردید.....

یعنی راهتون یا اسلامتون مشکل داره......


این اسلام خشک و انحصاری و محدود گر اسلام ناب محمدی نیست.....

تو اسلام ناب محمدی وحشی قاتل حمزه بجایی میرسه که امام معصوم میگه:

"حمزه و قاتلش وحشی در بهشت در کنار یکدیگرند"
 

FZ.H

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همگی.قبل از سفر اخیرم به مشهد،فقط اسمی از کاوه شنیده بودم.شهید محمود کاوه.نمیدونستم این شهید اهل کجاست.اما وقتی علیرضا 111از ایشون گفتند خیلی مشتاق شدم اگه قسمت بود برم سر مزارشون.مشهد بهشت رضا.اینم سوغاتی من از این سفر.
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=11401&stc=1&d=1247862377
 

پیوست ها

  • IMG_0236.jpg
    IMG_0236.jpg
    26.3 کیلوبایت · بازدیدها: 0

FZ.H

عضو جدید
کاربر ممتاز

به بهانه اسارت حاج احمد متوسلیان
مشاهده پیوست متوسلیان.doc
 

شاهد

عضو جدید
شهدای امنیت کشور

شهدای امنیت کشور

بچه ها من يه سوال دارم.
كسايي كه تو بمب گذاري منافقا و يا با گلوله اونها كشته ميشدن شهيد نام گرفتن. ما هم همه اينو قبول داريم.
اما دوباره ميخوام بپرسم آيا كساني كه با توطئه منافقا و در بمبگذاري و يا گلوله كشته شدن شهيد بودن يا نه؟
و ايا كساني كه موقع انقلاب براي آزادي و عدلت خواهي كشته شدن شهيد هستن يا نه؟


سلام بر مدیر گرامی
شما به زیبایی بحث شهادت را از منظر روایات بحث کردی امابنظرم جواب سوالات خودت رو هم دادی این مسئله کاملا واضح و روشن است که شهید هستند
هماتنطور که شهدای مبارزه با مواد مخدر شهدای امنیت کشور هستند


سروان شهید علی پور زنگی ابادی
اهل کرمان
 
  • Like
واکنش ها: FZ.H

شاهد

عضو جدید
بچه ها من يه سوال دارم.
كسايي كه تو بمب گذاري منافقا و يا با گلوله اونها كشته ميشدن شهيد نام گرفتن. ما هم همه اينو قبول داريم.
اما دوباره ميخوام بپرسم آيا كساني كه با توطئه منافقا و در بمبگذاري و يا گلوله كشته شدن شهيد بودن يا نه؟
و ايا كساني كه موقع انقلاب براي آزادي و عدلت خواهي كشته شدن شهيد هستن يا نه؟

سلام بر مدیر گرامی
شما به زیبایی بحث شهادت را از منظر روایات بحث کردی امابنظرم جواب سوالات خودت رو هم دادی این مسئله کاملا واضح و روشن است که شهید هستند
هماتنطور که شهدای مبارزه با مواد مخدر شهدای امنیت کشور هستند


سروان شهید علی پور زنگی ابادی
اهل کرمان
 

شاهد

عضو جدید
شهید مبارزه با مواد مخدر

شهید مبارزه با مواد مخدر

يكي از شهداي مبارزه با مواد مخدر
شهيد سروان علي پورزنگي آبادي
تاريخ تولد : 1331 شمسي
محل تولد : يكي از روستاهاي كرمان
تاريخ شهادت : 19 مرداد 1378

محل شهادت : كرمان
شهيد علي پورزنگي آبادي سال 1331 در روستائي در كرمان در خانواده اي كشاورز و متدين چشم به جهان هستي گشود. با عشق و علاقه مراحل مقدماتي تحصيلي را پشت سر نهاد و پس از چندي موفق به اخذ مدرك ديپلم شد. با توجه به تربيت ديني و صحيح خانواده خويش و به باورمندي از مسائل اقتصادي و عشق و علاقه به اسلام ناب محمدي با تظاهرات مردمي ملت شهيدپرور همراه شد و حماسه هاي بسيار آفريد. انساني ساده و متين بود و والامنشي خاصي داشت . با اطرافيانش با كمال احترام برخورد مي كرد و در معنويت گوي سبقت را از دوستان ربوده بود. مهرباني , خلوص نيت و شجاعت از صفات بارز وي به شمار مي آمد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي با عشق و علاقه به حراست از سرزمين و مردم كشور اسلاميمان پرداخت و به استخدام ژاندارمري سابق درآمد و در طول خدمت خالصانه اش در اين مدت همه زمان در كلانتريها و قسمتهاي مختلف با دزدان و اشرار و قاچاقچيان درگير بود. عشق و علاقه اي كه به كارش داشت سبب شده بود از وي خادمي فداكار و مجاهد بسازد و شهره خاص و عام شود. در همين كشاكش در نوزدهمين روز مرداد ماه سال 78 براثر درگيري با اشرار و قاچاقچيان مسلح در كرمان مورد اصابت مستقيم تير قرار مي گيرد و به آرزوي ديرينه اش كه همان شهادت بود مي رسد. ارواح طيبه همه شهيدان راه خدا و اين شهيد عزيز با قرائت فاتحه و ذكر صلوات بر محمدو آل محمد شادمان باد.
 

شاهد

عضو جدید
عبدالحمیدها

عبدالحمیدها

لازمه از مطلبه بسیار زیبای اف زد عزیز تشکر کنم
بیایید عبدالحمید امیری های کشور را دریابیم
 

شاهد

عضو جدید
من از اعمال خود بسیار میترسم

من از اعمال خود بسیار میترسم

مفقود الاثر عبدالمهدی جعفربیگی
نام پدر:غلام عباس ت.ت:3/10/1341
تولد:رفسنجان/ لاهيجان ميزان تحصيلات: سوم دبیرستان
يگان اعزام كننده:بسيج نام عمليات: بدر تاريخ شهادت:22/2/1363
محل شهادت:شرق دجله مسئوليت در جبهه:نیروی اطلاعات



عبدالمهدی جعفربیگی ؛فرزند اول خانواده بود. او در سال 1341 در روستای لاهیجان به دنیا آمد و دوره ی ابتدایی را در مدرسه ی رجبی لاهیجان به پایان رساند و دوره ی راهنمایی را در مدرسه ی کوروش به پایان رساند , وی تا سوم دبیرستان در دبیرستان شریعتی به تحصیل پرداخت. عبدالمهدی از تاریخ 3/5/1360 تا 22/12/1363 در اطلاعات عملیات لشکر41 ثارالله خدمت کرد؛ در طول مدتی که به جبهه رفته بود از ناحیه شکم و روده سه بار زخمی شد.او را به بیمارستانی در ایلام و بعد به اصفهان انتقال دادند ؛ یک ماه بعد توسط شهید سید حمید میرافضلی(فرمانده اطلاعات عملیات لشکر) با موافقت دکتر معالج، او را به بیمارستان مرادی رفسنجان انتقال دادند.
ایشان یک ماه در بیمارستان رفسنجان بستری بودند تا اینکه او را به خانه بردند و در خانه از او مواظبت کنند.پس از مدتی او را برای عمل جراحی به بیمارستان سیدالشهدا در یزد بردند.ایشان بعد از عمل سلامتی خود را بدست آورده و دوباره راهی جبهه شد و در عملیات بدر شرکت کرد؛ یکی از دوستان عبدالمهدی در مورد آخرین دیدار با ایشان میگوید:بعد از اینکه عملیات به پایان رسید وسایل خود را به من داد و گفت :چهار تیر دیگر دارم ، این چهار تیر را به این از خدا بی خبر ها میزنم و بر میگردم ؛ رفت و دیگر خبری از او نشد...

شعری از دفتر خاطرات عبدالمهدی که ظاهرا در تاریخ 11/5/1363 نوشته است:

خداوندا من از اعمال خود بسیار میترسم
نمیترسم زکس،از زشتی کردار میترسم
***
تو فرمودی که باشد مجرمین را جای در آتش
نما عفوم،نما عفوم،که من از نار میترسم
***
تو فرمودی که شیطان،دشمن نوع بشر باشد
خداوندا من از این دشمن مکار میترسم




گوشه ای از وصیتنامه شهید:

نگذارید که مادر غصه بخورد. ای پدر و مادر عزیزم،امیدوارم که علی را خوب تربیت کنیدچون او تنها برادر من است، خیلی دوستش دارم و میخواهم انسانی باشد که برای اسلام خدمت کند. وقتی که بزرگ شد، از من برایش بگویید؛ در چه راهی رفتم و چگونه به آرزوی خود رسیدم
 

شاهد

عضو جدید
شهید سید محمد رشا میرافضلی

شهید سید محمد رشا میرافضلی

سید پابرهنه سید حمید میر افضلی را که میشناسید همونی که همراه همت شهید شد و میگفت شرمم میاد روی خاک اغشته به خون شهدا با کفش راه برم
حالا این برادرشه یکی از شهدای انقلاب بکنم
شهیدی که به گردن خیلی از شهدامون هم حق داره چه برسه به من وتو
شهیدی که توی روزای انقلاب که هر کسی دل وجرئت نداشت اسمی از دین ببره تمامی رفتارش به جوونها خط می داد
اون روزا خونه آُسید جلال میر افضلی شده بود کانون فرهنگی برای انقلابی ها کانونی که همه کارا توسط جوون زیبایی به نام سید محمد رضا انجام می شد
از برگزاری مراسم سخنرانی گرفته تا پخش اعلامیه روزایی که از سید حمید هنوز توی این وادی ها نبوده به قول خود سید که هنوز از دین بویی نبرده بوده بگذریم
کم کم در لیست سیاه ساواک اسم جوانی به چشم می خورد که با تازگی توسط عوامل ساواک شناسائی شده بود فکر کنم فهمیدید از کی می خوام حرف بزنم
اره شهید سید محمد رضا میر افضلی
شهیدی که در ایام انقلاب در خیابان رحمت اباد رفسنجان در حالی که پیشاپیش تظاهرات حرکت می کرد به شهادت رسید
با شهادت سید محمد رضا تحول عجیبی در زندگی سید حمید ایجاد شد به حدی که زندگی سید رو زیر ورو کرد وقتی که در اوج خوش گذرانی با پیکرمطهر برادر خود روبرو شد ان وقت بود که سید از اوضاع جامعه کمی با خبر شد وتازه فهمید که چه کسی رو از دست داده
زندگی واقعی سید حمید از اینجا شروع شد
یعنی شهادت محمد رضا نقطه عطفی در زندگی سد حمید شد
اون وقت بود که پای سید حمید به انقلاب وبعد به کردستان ودر اخر به جنوب باز شد
و ان وقت بود که نام سید در لیست مجاهدین راه خدا ثبت شد
 

شاهد

عضو جدید
معجزه

معجزه

حمید برای اولین بار بود که می رفت برای شناسایی .با دونفر از نیرو های چمران می رفته که همان اوایل دوره دیده بودند .یک افسر ارتش هم با آن ها همکاری می کرد . دو نفر بسیجی و حمید و یک نفر دیگر، شب حرکت می کنند .صبح می فهمند وسط عراقی ها گرفتار شده اند .
افسرارتشی می گوید: یعنی چه بلایی سر مان می آید ؟حمید می گوید: راحت باشید !
یک آیه قرآن می خواند و می گوید :مطمئن باشید که آن ها دیگر ما را نمی بینند .
حاج احمد امینی هم آنجا بوده .آیه وجعلنا... را می خوانند و حرکت می کنند .
حمید می گفت :بعد از چهار کیلومترپیش روی درجبهه عراقی ها تازه آنها متوجه شدند که ما عراقی نیستیم .شروع کردند به تیر اندازی .آن افسر این چیزها را برایش معجزه بود .آن قدر سجده کرد و گریه کرد و یا حسین گفت که دل همه شکست .دیگر ولمان نکرد .همیشه همه جا فقط با ما می آمد .
 

شاهد

عضو جدید
ب

ب

تا ظهر اثرات شيميايي كاملا مشهود شد.بچه ها بينايي خود را از دست دادند،از جمله حاج محمد گرامي كه نابينا و به عقب منتقل شد.او را به مشهد بردند. دكتر ها نااميد بودند. حاجي را به حرم امام رضا عليه السلام بردند.خودش مي گفت:گريه زيادي كرده ام . دلم گرفته بود و تنها بودم.متوسل شدم به خدا و ثامن الائمه عليه السلام كه اگر خدا راضي است،اگر حضرت رضا شفاعتم را مي كند،بينايي ام برگردد.فرداي آن روز، وقتي چشم هايش را باز مي كند، همه جا را به وضوح مي بيند
 

FZ.H

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیامبر اکرم فرمودند:در آخرالزمان،شهادت،خوبان امت مرا گلچین می کند.
عید مبعث همه شما مبارک.
بر جمال پرنور محمد صلوات.
 

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است.سلامت زیباست
اما پرنده ی عشق،تن را قفسی می بیند
که در باغ شهادت نهاده باشد.
"شهید آوینی"



 

پیوست ها

  • aseman.jpg
    aseman.jpg
    34.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرم عشق کربلاست...
چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته است وراه کربلا می شناسد
وچگونه از جان نگذرد آن کس که می داند جان بهای دیدار است...


"شهید آوینی"


http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=11580&stc=1&d=1248384280
 

پیوست ها

  • Untitled-1.jpg
    Untitled-1.jpg
    38.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما که این همه برای عشق آه و ناله ی دروغ میکنیم،
راستی چرا در رثای عاشقان
که بی دریغ خون خویش را نثار می کنند ؛
از نثار یک دریغ هم دریغ میکنیم.

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=11582&stc=1&d=1248384880



 

پیوست ها

  • 151.jpg
    151.jpg
    21.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بار ديگر لاله ها از خاك روئيدن گرفت
غنچه، پيراهن شكاف انداخت، خنديدن گرفت
نغمه داوود ير دادند مرغان چمن
عطر گل در كوچه هاي شهرپيچيدن گرفت
مژده صبح ظفر پيچيده در گوش زمان
مرده باد آنكس كه اين هنگام، خوابيدن گرفت
در ميان دشت سبز و سرخ پوش لاله ها
خون يحيي بار ديگر باز جوشيدن گرفت
نوجواني خنده بر لب سوي حق معراج كرد
موج شد بر پهنه دريا، خروشيدن گرفت
مادري نعش جوان بي سرش در بر فشرد
پاره هاي پيكرش از شوق بوسيدن گرفت

شعر از شهيد هنرمند دكتر عليرضا فيروزي
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن شعر که در وصف شهیدان گفتی

از گنج نهان گفته و خوش دُر سُفتی

درد دل شاهدان و گمنامان بود

از غربت و داغ آن عزیزان گفتی
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سالی گذشت ، باز نیامد وعید شد
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد


امروز هم نیامد و غم خانه را گرفت
امروز هم دو مرتبه باران شدید شد

مادر کنار سفره کمی بغض کرد و گفت
امسال هم بدون تو سالی جدید شد

ده سال تیر و آذر و اسفند و... خون دل
تا فاو و فکه رفت ولی ناامید شد

ده سال گریه های مرا دید وگریه کرد
اما به من نگفت چرا ناپدید شد


ده سال رنگ پنجره های اتاق من
هم رنگ چشم های سیاه سعید شد
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بسم رب الزهرا س
دلم زهجر شهیدان چرا نمی لرزد
برای دوری یاران چرا نمی لرزد

دلی که سنگ شده از قصاوت بی حد
دمی بیا شهیدان چرا نمی لرزد

ز فعل زشت من عرش خدا به لرزه آمده
ز ارتکاب گناهان چرا نمی لرزد

لطافت از دل من رفته و دلم مرده
به وقت خواندن قرآن چرا نمی لرزد

میا مجلس ذکرم ولی دلم آرام
به شوق دیدن جانان چرا نمی لرزد

نمی تپد دل من لحظه ایی خدا گونه
شده سراچه ی شیطان چرا نمی لرزد

وجود کاهل من در سکون بی فکریست
به زیر کوه گناهان چرا نمی لرزد

دلم زدیدن هر روی خوش به لرزه آمده
بیاد مه روی دوران چرا نمی لرزد

دل خراب من از دوری گل زهرا سلام‌الله‌علیه است
نگار مانده به هجران چرا نمی لرزد
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بسم رب الزهرا س
شهيد حسن پازوکی
من با آغوش باز به استقبال شهادت می روم چون معتقدم که درخت اسلام را بايد با خون آبياری کرد بايد به ندای الهی امام پاسخ داد

شهيد علی اصغر اکبری
پدر جان سرت را در جامعه بالا بگير و سينه ات را سپر کن و چهره ات را باز کن وشاد باش و بازبانت بگو که امانتی را که داشتم از طرف خدا و آن امانت اينک در راه خداست
شهيد عليرضا سنگانيان

جبهه آزايشگاهی است که انسان می تواند می تواند نسبت وابستگی اش را به به دنيای مادی بسنجد
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان سلام این
چند کلامی که گفتم خیییییییلی حرف دل بود مخصوصا شعر اخری
که اخرش به کلمه ی میلرزد ختم شد خییییییییلی قشنگه
فعلا
یاعلی
اللهم عجل لولیک الفرج
 

yareza2006

عضو جدید
شهدایی که گمنام نبودند ولی می خواستند گمنام بمانند

شهید محسن فیض آبادی
شهید فیض آبادی وصیت کرده روی سنگ قبرش هیچ چیزی ننویسند
"خانواده عزیزم این موضوع را باید بگویم که موقع شهید شدن من لباس مشکی و تیره نپوشید ، بلکه لباس روشن و شاد بپوشید و اگر جنازه من به دستتان رسید از شما می خواهم روی سنگ قبرم چیزی ننوسید ...چون آرزو دارم شهیدی گمنام باشم"
قسمتی از وصیت نامه شهید فیض آبادی
بهشت زهرا س- قطعه 28 ردیف 110 شماره 1 مکرر

شهید مازیار منصوری
"نمی خواهم کسی اسمم را بداند و یا صورت و عکس مرا ببیند، اگر سنگ قبری می گذارید روی آن چیزی ننوسید نه بخاطر اینکه از اسمم شرم دارم بلکه نمی خواهم کسی مرا بشناسد"
قسمتی از وصیت نامه شهید منصوری
بهشت زهرا س-قطعه 24 ردیف 54 شماره 35

شهیذ رضا همیز
می خواهم سرباز گمنام امام زمان عج باشم
بهشت زهرا س-قطعه 24 ردیف 89 شماره 9
2،3 مگابایت
 

Similar threads

بالا