شهرهای جدید در كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه

ox_man_2007

عضو جدید
قبل از اینكه سیاستهای شهری جدید از غرب به شرق انتقال یابد ، این نوع شهرك ها در صحاری مصری (رودخانه نیل) , بین النهرین , سند كشف شد .
قبل از اینكه سیاستهای شهری جدید از غرب به شرق انتقال یابد . این نوع شهرك ها در صحاری مصری (رودخانه نیل) , بین النهرین , سند كشف شد . درغرب انگلیسی های كلاسیك (آلدروج 1979 , كردن 1977 , دوف 1961 , اسبررون وویتیك 1977 ) و فرانسه (روبن استین 1978 , آندرهیل 1981 ) , در شرق , در كشو ژاپن (تاسونو , 1986 , كیوچو و اینوچو , 1976 ) ,این نوع برنامه ریزی و ایجاد شهرهای جدید را بر اساس تكنولوژی و علوم شهری جدید ادامه دادند .

تجربیات برنامه ریزی شهری در كشورهای توسعه یافته ریشه در علایق تاریخی و آزادی سیاسی عملی آنها دارد . این سیاستهای برنامه ریزی در كشورهای ازقبیل كشور ایران , برزیل , نیجریه اجرا گردید .

بطور یقین شباهتهای درشهرهای دنیای توسعه یافته وجود دارد ,این شهر با ازدحام بیش از حد , و انواع آلودگی ها مواجه گردیدند , این وضعیت در قرن نوزدهم در شهر لندن بوجود آمد و باعث شد كه سیاست بازدارنده ای در این زمینه اتخاذ گردد وتوسعه شهر لندن با ایجاد شهرهای جدید یا باغ شهرها محدود شود . در این راستا اولین اقدام بوسیله سرمایه گذاری خصوصی برداشته شد تا مهاجران را از شهر لندن منحرف كند . اگرچه فقط دو تا از این باغ شهرها ساخته شد , ولی آنها پایه های ابتكار عمل بزرگتری برای دولتها فراهم نمودند .



گزارش كمسیون بارلو در سال 1940 كه به درخواست دولت تهیه شده بود نشان داد كه شهر نشینی مسائل ومشكلات مختلفی را برای لندن بوجود آورده است كه با گذشت این مشكلات نه تنها كاهش نیافته بلكه باعث افزایش فشارها و استرس های روانی , بیماریها در میان ساكینین شهر شده است و شهربا هزینه زیاد تجاری , افزایش بهای زمین و پایین بودن كارایی مدیریت سیستم مواجه گردید .

این گزارش علاقمندی به ایجاد شهرهای جدید را دربریتانیا برانگیخت و بین سالهای 1947 تا سال 1968, 26 شهر جدید یا باغشهر را در راستای كنترل رشد شهر لندن و ایجاد تحرك توسعه در اسكاتلند و ولز ایجاد شد . با پایان برنامه ریزی شهری جدید در بریتانیا , در سال 1965 كشور فرانسه برنامه شهرهای جدید را تصویب نمود . یك سیاست شهری جدید را برای كنترل جمعیت و توسعه اقتصادی شهر پاریس و مادر شهرهای دیگر تهیه شد . هدف ایجاد 9 شهر جدید بودكه 5 شهر جدید در نواحی پاریس و چهار شهر جدید در نواحی بین فرانسه ساخته شد تا ارتباط بین قطبهای رشد ایجاد كند

هم اكنون پنج شهر جدید وجود عینی یافته ودر سال 1987 , حدود 600 هزار نفر جمعیت , 22 هزار شغل , 1000 هكتار فضای اشتغال و دومیلیون متر مربع دفاتر خدماتی و فضای اداری را در خود جای داده اند كه در آینده نیز قابل گسترش و توسعه هستند .

این پنج شهر عبارتند از اوری , سرژی پونترا , سن ـ كانتن ـ آن ایولین , مارن ـ لا ـ واله و ملن ـ سنار ( آمار نوشهرهای یاد شده مربوط به سال 1987 می باشد).

آسان است كه بفهمیم كه علت جذابیت این نوع سیاست و برنامه ریزی شهرهای جدید , عدم تمركز فضایی برای ملل توسعه یافته بود كه تا دهه 1970 با مسائل ومشكلاتی از قبیل نرخ رشد بالای جمعیت و رشد سریع شهرنشینی رو به رو شده بودند . رشد سالانه جمعیت مورد انتظار برای جهان كم توسعه یافته در سالهای 1975 تا 1980 , 4 درصد بود .این میزان رشد به ویژه برای افریقا 5.2 درصد درسال بود.

علاوه بر این بیشترین رشد جمعیت در نواحی شهری , جائیكه مسكن از هر دو لحاظ كیفیت و كمیت ناكافی و نامناسب بود تمركز یافته بود . كه نتیجه آن سكونت در زمینهای نامناسب در داخل یا اطراف و نواحی حاشیه شهرهای بزرگ بود( كمیته بحران جمعیت , 1983 ) .این نواحی كه بخش برزگی از جمعیت شهر را تشكیل می داد , فاقد خدمات اساسی از قبیل آب , برق , فاضلاب كه از شاخص های مهم جامعه شهری است , بود .در نهایت بیشتر جمعیت شهری بصورت متراكم در یك شهر, معمولا در پایتخت ها , تا زمانیكه شهرهای دوم و میانی قابل توجه و مهم در سلسله مراتب شهری شناخته شوند , متمركز شده بودند .

در كشورهای سیوسیالستی سابق , تئوری شهرهای جدید بعنوان استراتژی قطب رشد جلوگیری از رشد شهرهای بزرگ , استفاده از منابع داخلی , توزیع فضایی جمعیت , صنعت , توسعه مناطق عقب مانده و سوق دادن صنایع از سرزمین اصلی اروپایی به سوی نواحی وسیع ماورای اورال در شرق بوده است .برنامه ریزان سیوسیالیستی سعی داشتند در برنامه ریزی شهرهای جدید محیط زیست و بناهای تاریخی و زمینهای كمیاب كشاورزی , از توسعه شهری مصون بمانند .

مواجه شدن كشورهای در حال توسعه با شهرهای بزرگ اولیه و مقایسه روند شهرنشینی آنها , این كشورها برای مبارزه با رشد سریع شهرنشینی به سیاستهای شهرهای جدید اروپای 1945 بازگشتند و برای مبارزه با این رشد لجام گسیخته برنامه ریزی شهرهای جدید بطور مكرر در راستای توسعه پایتخت ها بكاربردند .مثل ابوجا , پایتخت جدید نیجریه كه طراحی شده بود تا مراكز دولتی را به خارج از شهر لاگوس كه بطور نهایی با شبكه ترافیك بسیار شلوغ وسنگین مواجه شده بود انتقال دهد . كشورهای مثل برزیل و.. ( جارو چاسكا , 1976 ) نیز پایتختهای جدید را ایجاد كردند كه نتایج حاصله از این سیاستها برای اغلب آنها مایوس كننده گردید .



با به اتمام رسیدن ابوجا , هزینه ای كه برای ساخت آن پیش بینی شده بود در حدود ده میلیارد ریال بود , هزینه ساخت كاخ ریاست جمهوری بسیار زیاد و متكبرانه بود , همچنین یك مسجد با گنبد طلایی و یك مركز مشاوره بین المللی در این شهر ساخت شد .

علی رغم این كوشش ها شهر هنوز تقریبا خالی است . در این كشور دولت بطور فزاینده با بی ثباتی مواجه است و این حالت بعد از ابطال انتخابات ژوئن 1993 , ادامه یافت و برای اداره كردن شهر لاگوس كه با رشد مداوم جمعیت از 3 میلیون نفر در سال 1984 به 8 میلیون در سال 1990 رسیده سیستم مدیریتی با ( شروع پایتخت جدید 1993 ) مشكلات فراوانی دست به گریبان است .

در امریكای جنوبی برزیلایا در 1992 كه ازعمر ساخت آن 35 سال می گذشت و جمعیت آن 1.8 میلیون بود باوجود اینكه بسیاری از دفاتر و ادارات دولتی برزیل در برزیلایا قرار گرفته بود (برزیلایا , 1992 ) . اكنون برزیلایا در یك مقیاس برزگ و با معماری مدرن باجداگزینی سكونتگاهی , وایجاد انزوا و جداسازی اجتماعی , در داخل شهر روبروشده است .بسیاری ازساكنان برزیلایا را ترك كردند و انزوای شهر بعلت موقعیت داخلی , مشكلاتی در جذب ساكنان جدیدی از شهرهای ساحلی , ریودوژانیرو و سائوپولو ایجاد نموده است .

باوجود این , مسائل و مشكلات شهری در كشورهای كم توسعه یافته ادامه دارد و نیاز به سیاستهای شهری كاملاً روشن بود و سیاستهای توسعه مانند طرحهای اوپایی و امریكایی اغلب با مشكلاتی همراه است , بویژه این مورد نیز برای سیاست شهرهای جدید بریتانیا ممكن است گمراه كننده باشد . این واقعیت است كه شهرهای جدید بریتانیا هرگز به تراكم جمعیتی خود نرسیده اند , و در حالت عمومی كه آنها قادر به جلوگیری از رشد لندن نبودند یا حتی توانایی غلبه بر انزوای پایه های اقتصادی خودشان را ندارند .

در كشور فرانسه هدف ایجاد شهرهای جدید اشتغالزایی بود ,و اهداف عمومی تنها مسائل جمعیتی نبود .

با وجود عمر كم شهرهای جدید كشورهای مثل مصر و ایران اقدام به اجرای سیاستهای شهری جدیدی نمود . كشور مصر این سیاستهای جدید شهری در زمانیكه با آشوبهای مختلف ملی مواجه شده بود , احساس نیاز نمود و در برنامه ریزی جدید شهرهای و سیاستهای شهری مدرن خود ابتدا از سیاستها و مدلهای انگلیسی و فرانسوی تاثیر پذیرفت و با تجدید حیات این مدل برنامه ریزی شهری , شهرهای جدید قبل توجهی بین سالهای 1960 تا 1970 ایجاد نمود .

قابل ذكر است كه ساخت شهرهای جدید در كشور مصر به 3100 قبل از میلاد برمی گردد كه درآن زمان فراعنه مصر شهر ممفیس را برای احیا ساختن سرزمین نیل ایجاد نمودند ( ویلیام استون و استوك , 1988 ) و بیشتر شهرهای جدید هلی پولیس كه در صحرای شمال شرق قاهره ساخته شده بود كه در سال 1905 مقر آنها كشف شد .

اگرچه شهر هلی پولیس توسط شهر قاهره بلیده شد و خالی سكنه گردید وپیشرفت پیدا نكرد . با وجود این در رمزه شهرهای تاریخی بدون اینكه دست خورده باشد باقی مانده است .

دومین مدلی كه در برنامه ریزی های كلان، در كشورمصر استفاده شد، الگویی از برنامه ریزی‌های كلان شوروی سابق بوده , كه به نظر برخی از محققان ، برای مصر خیلی آكادمیك بود . این مدل برنامه ریزی از سال 1955 تا 1972 با شروع روابط بین دوكشور مصر و اتحاد جماهیر شوروی سابق در مصر تهیه شد .

هنگامی تمامی بخشها در برنامه ریزی شهرهای جدید مشاركت كردند وتصاویر اصلی برنامه ریزی بوسیله حسن كفراوی از كمینه جدید وزارتی , مسئولیت تمام اختیارات با خود ش بود ارائه شد , آقای كفراوی در كمیته تصمیم گرفت شخصاً شهرهای جدید را به پیش ببرد و برنامه ریزی شهرهای جدید را از انتقادات و مخالفت های در سطح بالای دولتی وجود داشت حفظ كند وتلاش او باعث تداوم برنامه ریزی شهرهای جدید در كشور مصر و ایجاد شهرهای 10 رمضان , شهرسادات , 6اكتبر , 15 می , شهر بدر , شهر جدید صالحیه , شهر العبور , شهر بنی سف , ال شیخ زاید , ال شوروك شد .

در كشور ایران اولین اقدام رسمی و اداری كه برای احداث شهرهای جدید به عمل آمد , تصویب نامه مورخ اسفندماه سال 1364 هیات وزیران است . در این مصوبه , احداث 12 شهر جدید در اطراف شهرهای بزرگ پیش بینی شده بود . این مصوبه , میزان اشتغال , جمعیت نهایی و سرریز جمعیت شهرهای مادر برای افق سال 1390 و اراضی مورد نیاز را ذكر كرده است .

گرچه , سابقه ایجاد شهرهای جدید در ایران به دوره های ساسانیان برمی گردد , ولی از 1320 تا 1357 در اطراف شهرهای بزرگ تهران و اصفهان شهرك های مسكونی(متصل و پیوسته ) نسبتاً زیادی ساخته شد , اما در مورد شهرهای جدید به جز تجربه فولاد شهر , هیچ تجربه ای برای ایجاد شهر جدید در ایران وجود نداشت كه بتواند اساس مطالعات بررسی جمعیت بهینه در شهرهای جدید مصوب سال 1364 واقع گردد .

یكی از هدف ها وسیاستهای سیاسی در شهرهای جدید ایران , تركیب متعادل گروههای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی جمعیت است .بر این اساس , تلاش براین بود كه برخلاف شهرهای جدید چون : آبادان و مسجدسلیمان در خوزستان , فولاد شهر در اصفهان و سرچشمه در كرمان كه درای تركیب اجتماعی اقتصادی محدود و مشخص یعنی خوابگاهی برای كارگران مجتمع های بزرگ صنعتی بودند , در این شهرها حتی الامكان طبقات بیشتری جایگزین شوند (كامروا,1372) .

یكی از تجربه های عملی در كشورما شهر جدید سهند در كنار شهر تبریز است كه نقش تسریع كننده رشد , چون اهرمی موثر در توسعه كیفی منطقه شهری در كنارتبریز انجام وظیفه می كند و به عنوان شهر موازی تبریز نقش , هویت و انداز نهایی خود را كسب می كند .

در كشور ما برنامه ریزی شهرهای جدید در چارچوب سه الگوی شهرهای جدید « مستقل » , «اقماری » , « متداوم » در نظام تولیدی و سازمان فضایی كشور پدید آمده , عبارتند از : هشتگرد , پرند , پردیس , زاویه , اشتهارد , اندیشه , بهارستان , مجلسی , گلبهار, مهاجرن , امیر كبیر, .....) می باشد ,قابل ذكر است كه شهرهای جدید اولیه اغلب برمحور توسعه یا ایجاد یك فعالیت اقتصادی ـ صنعتی , سپس شهرهای ایجاد شده چند نقشی هستند . این شهر ها برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و تحقق اهداف توسعه , در راستای پذیرش تئوری قطب رشد به مثابه راهبردی در برنامه ریزی شهری كشور بوجود آمد كه درصورت بی تفاوتی مشكلات لاینحل برای كشور ببار می آورد.
 

Similar threads

بالا