زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به به بحث علمیه اینجا شدیدا !!!
بچه ها من شدیدا به یه برنامه نویس احتیاج دارم از بچه های باشگاه کسی هست بم معرفی کنید ؟؟؟
رزا تو کسیو نمیشناسی
؟
سیلام آیدین !

این به کارت میاد ؟!
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اسپند و اسپند دونه ، اسپند سی و سه دونه
از خویش و قوم و بیگونه
هر که از دروازه بیرون رود
هر که از دروازه تو بیاید
کور شود چشم حسود و بخیل


بالاخره چشمش میزنه !!
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی تو ...

گاهی یاد تو ...

گاهی هم غم تو ...

آخر این "تو" کار مرا تمام می کند !
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
مُـدتـيـست فـڪـرم درد مـے ڪـند...

دڪـتـرها مـے گويند : توده اے از حـرفـهـاے ناگـفـتـہ در سر دارم...
 

ReD_CoDE

متخصص REVIT
کاربر ممتاز
اسپند و اسپند دونه ، اسپند سی و سه دونه
از خویش و قوم و بیگونه
هر که از دروازه بیرون رود
هر که از دروازه تو بیاید
کور شود چشم حسود و بخیل


بالاخره چشمش میزنه !!

ها ها ها ها .... :D

دوستان امیدوارم از شوخیای ما حوصله اشون سر نرفته باشه http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon10.gif
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با یک بغض مشترک ...یک لیوان چای انفرادی و یک نخ سیگار ... که دل ِ کشیدنش را ندارم

جنون امشب را شروع میکنم...

صبح دوباره همان آدم سابق میشوم که به تمام دنیا صبح بخیر میگوید!





 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلب من و تو را

پیوند جاودانه ی مهری است در نهان


پیوند جاودانه ی ما ناگسسته باد

تا آخرین دم از نفس واپسین من

این عهد بسته باد
 

seyyedalizeinali

عضو جدید
آدیتی سنترال : با توجه به این نکته که چیزی طبیعی تر و غیرقابل پیشگیری تر از مرگ وجود ندارد، این حرف به نظر غیرمنطقی می رسد اما متعجب می شوید اگر بدانید مکان هایی در دنیا وجود دارند که ورود مرگ به آنجا ممنوع و غیرقانونی است.
در حقیقت این کار پیشینه ی تاریخی دارد که مبدا آن به قرن پنجم پیش از میلاد می رسد زمانیکه ورود مرگ به سرزمین های مقدس مذهبی در جزایر دلوس یونان ممنوع بوده. هر محلی دلایل مخصوص به خود را دارد که از باورهای مذهبی تا فاکتورهای زیست محیطی متفاوت است.
گذری به چهار مکانی که در حال حاضر مرگ در آنجا ممنوع است، داشته ایم.
ایتزوکوشیما- ژاپن

بر اساس عقاید شینتو، جزیره ژاپنی ایتزوکوشیما یک مکان مقدس است و حفظ و نگهداری خلوص آن مورد مراقبت و توجه ویژه قرار دارد برای حفظ این جزیریه مقدس، راهبان معبد به سختی کار می کنند تا مطمئن شوند هیچ مرگی در آنجا صورت نمی گیرد.
از سال ۱۸۷۸ هیچ مرگ یا تولدی در نزدیکی معبد اجازه ی وقوع نداتشه است. زنان باردار در نزدیکی معبد وقتی به وضع حمل خود نزدیک می شوند اجازه ی رفت و آمد به آنجا را ندارند همینطور افراد مسن و یا کسانی که مبتلا به بیماری حاد یا لاعلاجی باشند.
تنها جنگی که در ایتسوکوشیما اتفاق افتاده نبرد میای جیما در سال ۱۵۵۵ بوده است که در آن موقع هم افسران دستور داشتند به سرعت اجساد را از آنجا دور کنند. جزیره از کلیه خونی که ریخته شده بود پاک شد و حتی خاکی که خون به آن نفوذ کرده بود را از جزیره دور کردند و ساختمان ها بازسازی شدند. خوب شاید این نوعی تقلب باشد چون اهمیتی ندارد که پس از کشتار منطقه پاک شده باشد، این مرگ ها به وقوع پیوسته اند اما با این حال همچنان مرگ در ایتزوکوشیما ممنوع است.
لانگیربین- نروژ

شهر قطبی لانگیربین در جزیره اسوالبرد نروژ نیز از همین قانون تبعیت می کند، مرگ در آنجا ممنوع است و شهر تنها گورستان کوچکی دارد که از ۷۰ سال پیش دفن اجساد در آن ممنوع شده است. دلیل آن این است که اجساد در این جزیره تجزیه نمی شوند. تمام اجساد دفن شده در لانگیربین کاملا دست نخورده باقی می مانند و تجزیه بروی آنها صورت نمی گیرد. دانشمندان حتی قسمتی از بدن مردی را که در آنجا دفن شده بود، خارج کردند و توانستند ویروس آنفلوآنزا که در آن زمان شایع شده و موجب مرگ وی شده بود را دست نخورده بیابند.
افراد بیمار یا رو به مرگ به سرعت و به صورت هوایی یا دریایی به بخش دیگری از نروژ منتقل می شوند تا بتوانند روزهای آخر عمر خود را بگذرانند.
فالسیانو دل ماسیکو – ایتالیا

در فالسیانو دل ماسیکو که شهر کوچکی در جنوب ایتالیا است، داستان کمی فرق می کند. مردم اجازه مردم ندارند، نه به خاطر اعتقادات مذهبی یا شرایط محیطی بلکه به دلیل اینکه جایی برای دفن مردگان باقی نمانده است. شهردار آنجا در همین ماه اعلام کرد، شهروندان اجازه ندارند مرزهای زندگی زمینی را بشکنند و به سرای باقی بشتابند. از سال ۱۹۶۴ که حدود شهرستان ها مشخص شد این شهر و شهر مجاور آن بر سر مالکیت گورستان قدیمی منطقه مناقشاتی داشتند. شهردار تصمیم گرفته است گورستان جدیدی احداث کند اما تا آن موقع از مردم خواسته است مرگ و میرشان را به تاخیر بیاندازند، شاید بتوانند چیزی از روستائیان توراجا در اندونزی یاد بگیرند و جادویی کنند تا مرگ در اطراف شهرشان پرسه بزند و برای مدتی سرگردان شود.
سارپورنکس- فرانسه

دستور منع مرگ برای مردم سارپونکس، روستایی زیبا در جنوب غربی فرانسه، نیز از جانب شهردار صادر شد این تصمیم پس از برگزاری جلسه ای در دیوان اداری و تصویب طرح «توسعه گورستان» اعلام شد. اما شهردار جرارد لالانی پا را کمی فراتر گذاشت. البته او مرگ را به طور کامل منع نکرد بلکه اعلام نمود کسانی که به خودشان اجازه ی مردن بدهند به شدت تحریم خواهند شد البته هنوز مشخص نیست این تحریم دقیقا شامل چه چیزی می شود، خوب چطور می شود فرد مرده ای را تنبیه کرد؟ تابوت بدون پوشش؟ یا شاید در پوشی که روی آن را با ناخن خراشیده باشند اما این اعلان شهردار مردم سارپورنکس را نگران کرده است سوالاشان این است که: اگر بمیرم چه به سرم می آورند؟ اما خوب مگر این سوال همه ی ما نیست؟
 

**زهره**

عضو جدید
کاربر ممتاز
قرآن از دید دکتر شریعتی

قرآن از دید دکتر شریعتی

قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است
و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن
هم حج و نماز !
کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه
اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که
این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و
تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و
اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد
شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند
وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح
ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد،
======================
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه
مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین
مبدل کرده ام .

یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش
کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا
در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا
موزه سازی کنیم ؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌
آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند
.. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”
احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،

‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان
که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش
نکنند .

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .

آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان
به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است
که به صلیب جهالت کشیدیم
 
بالا