بهترین مجری سیما

بهترین مجری سیما


  • مجموع رای دهندگان
    121
  • نظرسنجی بسته .

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به تمامی خوانندگان عزیز
بالاخره وقتش فرا رسد هر چند که دوست داشتم زودتر از اینها انجام بشه که بنا به دلایلی نشد :(
پیرو دو تاپیک قبلی بنده با این لینکهایی که خدمتتون میدم
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/258643-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%AC%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7/page4
........
بهترین مجری زن برنامه های سیما


و
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/258641-بهترین-مجری-مرد-برنامه-های-سیما/page8
بهترین مجری مرد برنامه های سیما

قرار بود تاپیک زده بشه تحت عنوان بهترین مجری که حال این چنین گشته
خب گزینه های نهایی
همونطور که در نظرسنجی ملاحظه میکنین
بدین شرح هست
سرکاران خانم

1)ژیلا صادقی
2) آزاده نامداری
3) ژیلا امیرشاهی

جناب آقایان
1) فرزاد حسنی
2) احسان علیخانی
3) محمود شهریاری
4) مسعود روشن پژوه
5) هرمز شجاعی مهر
6) حسینیان

و یک گزینه هم گزینه هیچدام .......... چون از تحمیل نظر به کسی معذوریم

توجه شود که نظرسنجی چندگانه تعیین شده
و دوستان بیش از یک رای دارن و حتی میتونن تا 10 رای داشته باشن

 
آخرین ویرایش:

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند نکته

چند نکته

نکته اول :
خب مجریان طراز اول بسیاری در کشورمون هستن و بودن ولی توجه کنید در نظر سنجیهای گذشته در این باره بحث شده ............. یکی از موضوعاتی که فکر میکنم دوباره شاهد بحثش میتونم باشم ......... عدم مجریان برنامه کوچک و عادل فردوسی پور در بین گزینه هاست

که در جواب باید بگم .......... دوستان نظرسنجی بین مجریان برنامه اجتماعیست نه صرفا یک سلیقه خاص مثلا ورزشی ، دینی ، سینمایی و ............ وگرنه شکی نیست که عادل فردوسی پور بهترین مجری ورزشی است
نکته دوم :
خواهشا از گذاشتن عکس در این تاپیک خوداری کنید

من دوست دارم نظرات بر اساس نوع اجرا و هنر اجرا باشه
نه ظاهر افراد
دو تاپیک قبلی چون تقریبا مختومه گشته اند میتونن برای این کار قرار بگیرن

نکته سوم :
در این تاپیک قصد داریم علاوه بر برگزاری نظرسنجی
بیوگرافی نیز از مجریان سیما داشته باشیم
که در صورتی که دوستان در این زمینه اطلاعاتی دارن ( البته به دور از مسائل سیاسی طبق قوانین باشگاه ، منم به عنوان کاربر موظف به رعایت قانون فعلی ) خوشحال میشم تاپیک بنده رو تاپیک خودشون بدونن و در اینجا قرار بدن:gol:

باشد که همه ما روز به روز بتوانیم بر اطلاعاتمون با رد و بدل کردن حرفها و نظرها بیفزاییم :)

پیشاپیش از احترامی که برای تاپیکم قائلید متشکرم:smile:

موفق و سربلند باشید :gol::gol::gol:

 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
توجه

توجه

تاپیک کامل نیست
لطفا تا اتمام پستها ........... پستی قرار ندین و صبر پیشه کنید ......... بنده خودم اطلاع خواهم داد
و پست اول ویرایش میگردد
تشکر
 
آخرین ویرایش:

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرزاد حسنی

فرزاد حسنی

اواعتقاد دارد اجرای رادیو سخت‌تر از تلویزیون است.
.
همیشه بدنبال اجرای برنامه‌هایی است که در آن آزادی عمل داشته باشد و آن را طبق خواسته و روش خود پیش ببرد.

فرزاد حسنی متولد: 21 شهریور 1356
محل تولد: بیمارستان عیوض زاده تهران
محل زندگی: خانی آباد
نام مادر: شکوه السادات
نام پدر: مرتضی
فرزند بزرگ خانواده
برادران : فرهاد و فرشاد
تحصیلات: لیسانس مکانیک از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی
دوره بازیگری مدرسه امین تارخ و استاد سمندریان
شغل: مجری و بازیگر و ترانه سرا
نکاتی از زندگی او:
.نام فرزاد را دخترخاله مادرش برای او انتخاب نموده است .:D
.میگوید بهترین فیلمی که تا بحال دیده کازابلانکاست.
.از درس ریاضی خوشش نمی‌آمده و کمترین نمره‌ای که از ریاضی گرفته است 14 می‌باشد.:biggrin:
.اولین سریال او "عید آن سالـها " است.
.با فوتبـال میانه‌ای ندارد.:cool:
.بسیار ولخرج است و جسارت و حاضر جوابی خاصی دارد.
.فعالیت در تلویزیون را از سال 75 در شبکه جام جم آغاز کرد.
.اواعتقاد دارد اجرای رادیو سخت‌تر از تلویزیون است.
.همیشه بدنبال اجرای برنامه‌هایی است که در آن آزادی عمل داشته باشد و آن را طبق خواسته و روش خود پیش ببرد.
.یک خاطره برای تست بازیگری: خودش میگوید من خیلی دیر رسیدم جمعیت زیادی برای تست آمده بودند که در میان آنها گروهی از بازیگران جوان و حتی قدیمی هم به چشم می‌خوردند متنی که داده بودند خیلی سخت بود شامل متون قدیمی واخباری. من حافظه خوبی دارم یک بار که نگاه کنم حفظ می‌شوم. چون بقیه حاضر نبودند به عنوان اولین نفر تست دادم و قبول شدم."
.ترانه " آدم فروش" شادمهر عقیلی را وی سروده است.
.عاشق کشور عزیزمان ایران بوده و به ورزشهای شنا، یوگا و ژیمناستیک علاقه دارد.
. به رنگ آبی علاقه خاصی دارد.:razz:
.نمازخوان و مقید است و اصولا آدم بدقولی نیست. عاشق رمان الیور تویست است.
. ترانه تیتراژ مجموعه " کمکم کن " و " کوله پشتی " را او سروده بود، همچنین تیتراژ سریال " روز رفتن " را.
.اما جدی‌ترین فعالیت او به عنوان مجری به برنامه نیمرخ بر میگردد. برنامه‌ای که پیش از آن با حضور کامیار اسماعیلی امیر حسین مدرس و... به کار موفقی بدل شده بود وشاید اجرای فرزاد حسنی در این برنامه یکی از مهمترین دلایل انتخاب او برای برنامه کوله پشتی بود.
.موسیقی بدون کلام را دوست ندارد. موسیقی خارجی هم گوش نمی‌دهد.
.در زندگی، خود را مدیون پدر و مادر و معلم‌های دوره دبیرستانش می‌داند.
.رابطه‌اش با دوستانش بسیار صمیمی است " اما اصلا اهل رفیق بازی نیست".
.می‌گوید در بسیاری از مسائل و برنامه‌ها اگر کمک مادرم نباشد کارم پیش نمی‌رود. مادرم در ارتباط با کارهایم یک منتقد بی‌رحم است.
.معلم فن بیان او مرحوم مهدی فتحی بود.
.در یک خانواده کاملا مذهبی بزرگ شده و مادرش همیشه با وضو به او شیر داده است .
.امین زندگانی او را برای حضور در رادیو معرفی کرد.
ز پوشیدن لباس‌های رنگ روشن خصوصا سفید خوشش می اید.
.برای شهدا احترام فوق العاده‌ای قائل است. زود عصبانی می‌شود. اطلاعات عمومی خوبی دارد.
.وی مـوفق‌ترین گوینده رادیو را مرحوم منوچهر نوذری می‌داند.
.نمره هر دو چشمش بالای دو است و عینکش طبی است.:surprised::(
. سعی می کند هیچ گاه نمازش قضا نشود مخصوصا نماز صبح .
.برای بازی در یک کار به هر کارگردانی راحت اعتماد نمی کند. به بازی بازیگرانی چون علی نصیریان، عزت ا... انتظامی، رضا کیانیان، پرویز پرستویی، خسرو شکیبایی و... علاقه دارد. هر وقت دلش بخواهد می‌تواند شعر بگوید.
.محمد رضا شجریان نخستین انتخاب او در موسیقی است و محمد علیزاده بیش از سایر خوانندگان ترانه‌های وی را اجرا نموده است.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
احسان علیخانی

احسان علیخانی

بیوگرافی و گفتگو با احسان علیخانی
احسان علیخانی متولد ۱۵ آبان ۱۳۵۸ در تهران است و ساکن خیابان هروی است ، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران است ، ۲ خواهر و یک برادر دارد و خودش فرزند آخر خانواده است ، مادرش پرستار بازنشسته است و به گفته خودش بهترین دوستش است ، با دیدن اجرای جواد یحیوی به کار اجرا علاقه مند شده ، اولین برنامه زنده اش در سال ۱۳۸۰ بوده ، او اجراهایی مانند صبح آمد و ماه عسل و.. را برعهده داشته است.
مصاحبه با احسان علیخانی
مرا دوست نداشتند اما برنامه ام را دیدند!
اگر تمام مدت زمانى را که پیش از این مصاحبه، صرف گفتگوهاى خودمانى با احسان علیخانى کرده بودم محاسبه کنم، فکر مى‏کنم من و او در سه چهار سال گذشته، حدود پنجاه، شصت ساعت با یکدیگر همکلام بوده‏ایم. با این وجود تمام دقایق این مصاحبه برایم «تازگى» داشت، ضمن آن که اعتقاد دارم این مصاحبه مى‏توانست حداقل سه، چهار ساعت دیگر ادامه پیدا کند و لااقل براى خودم «جذاب» باقى بماند. حرف‏هایى که احسان علیخانى درباره علاقه‏هایش به سینما زد، فوق‏العاده «بکر» و جدید بود و وقتى قرار شد درباره وضعیت عمومى تلویزیون حرف بزنیم نیز از محافظه‏کارى‏هاى مرسوم، فاصله زیادى گرفت.
براى آن که راحت حرف بزنیم، ترجیح دادم از ضبط صوت استفاده نکنم و او هم آنقدر به من اعتماد کرد تا حرف‏هایش را در حافظه‏ام ضبط کنم و فقط «سرفصل‏ها» را روى کاغذ بیاورم. البته این اعتماد «دوسویه» بود چون من هم خوب مى‏دانم که احسان پاى حرف‏هایش مى‏ایستد و جزو آنهایى نیست که براى واقعى بودن حرف‏هاى او در این گفتگو، به ارائه نسخه صوتى مصاحبه نیاز داشته باشم!
گفتگو از ساعت ۱۵ روز سه‏شنبه ۱۲ آبان شروع شد و حدود سه ساعت طول کشید. آن طور که خودش مى‏گفت و مى‏شد در چهره‏اش هم متوجه شد، سه چهار روز با سرماخوردگى دست و پنجه نرم کرده بود اما قصد داشت بعد از مصاحبه با دوستانش به سالن ورزشى برود و فوتبال بازى کند! می‏گفت: «سرماخوردگى‏هاى این دوران با سرماخوردگى‏هاى دهه ۶۰ و ۷۰ کلى تفاوت دارند و ویروس‏ها تغییر ماهیت داده‏اند»!
احسان علیخانى، از شانس‏هایى که در سالیان اخیر به او داده شده، به صورت مفید استفاده کرده است. اجراى تلویزیونى و دیده شدن برابر مخاطب تنها گوشه‏اى از فعالیت‏هاى اوست. احسان در تلویزیون برنامه ساخته، طرح داده، تهیه‏ کنندگى کرده و آدم موثرى بوده اما در سینما که زمانى تمام آرزوهاى زندگى‏اش به آن ختم مى‏شده، از دستیارى دوم کارگردان بالاتر نرفته است! گاهى اوقات نمیدانى زمانه قرار است چه آینده‏اى را برایت رقم بزند.
براى دقایقى از خسرو شکیبایى حرف زد. این دقایق، طلایى‏ترین لحظه‏ هاى این گفتگو بود؛ براى هر دوى ما!
این گفتگو درست در روز خاکسپارى مسعود رسام انجام شد. احسان از رسام تمجید کرد و گفت: «او در دوران خودش، نمره بیست گرفت. اگر صداوسیما در تمام زمان‏ها، آدم‏هایى مثل «رسام» را در اختیار داشته باشد، در رقابت با دیگران به هیچ رسانه‏اى نمى‏بازد.»
از آن بارانى خوشرنگى که در «خانه سبز» بر تن خسرو شکیبایى بود هم غافل نبودیم! احسان مى‏گفت: «حتى با این بارانى هم ارتباط روحى داشتم. آقاى شکیبایى آنقدر نقشش را خوب بازى کردکه من مى‏خواستم براى پوشیدن یک بارانی شبیه بارانی او، وکیل بشوم و وکیل بشوم تا شبیه خسرو شکیبایى باشم»!
علی بحرینی

از پخش «ماه عسل» چند ماه گذشته و آن‏هایى که می‏دانند ما به هم نزدیک هستیم، شاید بپرسند: این مصاحبه چرا اینقدر «دیر» انجام مى‏شود؟
در این چند هفته مرتب در سفر بودم.
چرا همان روزهایى که برنامه پخش میشد، قبول نکردى که مصاحبه کنیم؟ آن روزها، بالاخره براى یک مصاحبه دو، سه ساعته وقت داشتى.
دوست داشتم برنامه تمام شود. خودم از آن فاصله بگیرم و اتفاقاتش را از بالا نگاه کنم و سپس درباره‏اش حرف بزنم. وقتى در جریان پخش یک برنامه از آن دفاع کنى یا به توجیه خودت بپردازى، حرف‏هایت کلیشه‏اى مى‏شود. طبق معمول مى‏خواهى از اشکالات بگویى و آنها را «رفو» کنى.
در فرهنگ تلویزیون ما، «سلام» آغاز یک برنامه است و وقتى مجرى «خداحافظى» کند، برنامه از نظر مخاطب رسماً تمام شده است. «ماه عسل» در آخرین قسمتش، «خداحافظى» تو را نداشت. یعنى مى‏شود گفت: «ماه عسل ۸۸ هنوز تمام نشده است»! چون آنتن از تو گرفته شد. دلیل تاخیر در انجام این مصاحبه، همان اتفاق آخرین قسمت نبود؟
شاید همین‏طور باشد! اگر اجازه بدهى از این مسأله بگذریم!
تا همین جا هم که گفتى خیلى خوب است!
بدون پرده بگویم: تا مدت‏ها بابت همان اتفاق «گیج» بودم اما به هر حال گذشت.
براى گفتگوى ویژه شماره قبل با شاهرخ استخرى حرف زدم. در لابه‏لاى حرف‏هایش گفت: «من هرگز پدیده نشدم و آرام آرام جلو رفتم. چهره‏ام هیچ وقت براى مخاطب در یک نقش اصلى، جدید نبود و…» فکر مى‏کنم تو هم در تلویزیون هرگز «بمب» نشدى و چند سالى طول کشید تا «جا» بیفتى.
بله و از این مسأله خوشحال هم هستم. من از سال ۷۷ به سمت فعالیت‏هاى تصویرى رفتم. خیلى کارها انجام دادم. دستیار سه کارگردان بودم. گزارش گرفتم، مستند ساختم، کلى برنامه ضبط کردم.



هدفت از همان ابتدا این بود که «مجرى» بشوى؟
اصلاً به اینکه روزى مجرى بشوم، فکر هم نمى‏کردم. من مثل خیلى‏هاى دیگر که الان روزنامه‏نگار، عکاس، مجرى یا گوینده اخبار هستند عاشق سینما بودم. یعنى سینما «هدف» ما بود اما خودمان هم نفهمیدیم چه شد که به سمت و سوى دیگرى کشیده شدیم. خانواده من مخالف سرسخت ورود من به سینما بودند. در دورانى که پیش‏دانشگاهى مى‏خواندم، مى‏خواستم سینما را به عنوان رشته دانشگاهى‏ام انتخاب کنم. آن زمان در دفتر یکى از دوستانم «شات لیست» مى‏کردم و آرزوى بزرگم سینما بود. دو برخورد با احمد نجفى و فرهاد اصلانى داشتم و یادم مى‏آید که هر دو گفتند: «به سینما به عنوان یک شغل نگاه نکن! در یک رشته دیگر دانشگاه را تمام کن و سینما را در کنارش داشته باش.»
تو چه تصمیمى گرفتى؟
هم حرف آنها و هم فشار خانواده باعث شد به فکر تحصیل در سینما نباشم. در رشته مدیریت بازرگانى دانشگاه تهران رتبه سه رقمى به دست آوردم و با این رشته توانستم فشار خانواده را تا اندازه زیادى کم کنم اما دغدغه درونى‏ام سینما بود.
خانواده مى‏دانستند که گرچه در دانشگاه تهران «مدیریت بازرگانى» مى‏خوانى اما حواست به سینماست؟
بله مى‏دانستند. در فیلم «بهشت آبى» ساخته احمد مرادپور دستیار صحنه بودم. مى‏دانى کارم چه بود؟ اینکه خاک بردارم و آن را مقابل «فن» رها کنم تا به صورت عبدالرضا اکبرى بخورد! اهالى خانواده فکر مى‏کردند سینما براى من «هوس» است. حمید آخوندى یکى از تهیه کنندگان سینما و تلویزیون از دوستان خانوادگى ماست. برادرم ::حمیدرضا:: با او تماس مى‏گیرد و مى‏گوید: «یه کارى کنید تا این هوس از سر احسان بیفتد»! آخوندى هم به او قول مساعد مى‏دهد و مى‏گوید: «کارى مى‏کنم که دوروزه پشیمان بشود»!:surprised:
چه کار کرد؟
ماشین سرویس عوامل این فیلم، درست از خیابانى که خانه ما در آن قرار داشت، رد مى‏شد اما آخوندى براى آن که باعث پشیمانى من بشود و باعث شود تا من از سینما «زده» شوم، از همان روز اول مجبورم کرد تا هر روز ساعت چهار و نیم صبح به میدان کشتارگاه بروم و پشت وانت تجهیزات بنشینم و در اوج سختى تا شهرک سینمایى بروم و به قول معروف علاف بشوم! آن زمان هفده هجده ساله بودم و موهاى بلندى داشتم. یادم هست چند روز بعد از آن که با تمام سختى‏ها به محل فیلمبردارى رفتم، آقاى آخوندى در شهرک سینمایى به من گفت: «براى یک نقش کوتاه بازیگر مى‏خواهیم. دوست دارى بازى کنى»؟ وقتى جواب مثبت دادم، گفت: «این نقش یک سرباز است و باید موهایت را با تیغ بزنى»!:D

بدون اینکه مکث کنم، قبول کردم. همان جا در شهرک سینمایى با ماشین نمره ۴ موهایم را اصلاح کردند! نقش خیلى کوتاه بود و من باید نقش سربازى را بازى مى‏کردم که شاهد اولین حمله عراقى‏ها به ایران و آغاز جنگ است. شهرام شاه‏حسینى که آن زمان دستیار کارگردان بود، همان روز به من گفت: «تو هم یک چیزى مى‏شوى! چون آدم پررویى هستى!» یک ماه هر روز ساعت چهار و نیم صبح به میدان کشتارگاه مى‏رفتم و شب‏ها در حالى که چشم‏هایم پر از گرد و خاک شده بود و جایى را نمى‏دیدم، به خانه برمى‏گشتم. چند سال پیش مادرم و برادرم اعتراف کردند که آقاى آخوندى، اواسط تولید این فیلم با آنها تماس گرفته و گفته: «احسان، سینما را دوست دارد و نمى‏توان سنگ جلوى پایش انداخت»!
در زمینه سینما چه فعالیت‏هایى انجام دادى؟
در «هفت ترانه» ساخته آقاى بهمن زرین‏پور دستیار سوم کارگردان بودم. در سریال «پرونده‏هاى مجهول» ساخته آقاى جمال شورجه که ساخت آن پنج ماه طول کشید هم ابتدا دستیار سوم بودم و سپس در دو ماه آخر دستیار دوم شدم. این فعالیت‏ها براى من بسیار آموزنده بود. در «هفت ترانه» کارگردان با تجربه‏اى حضور داشت و از طرف دیگر اکبر منصورفلاح دستیار اول و برنامه‏ریز پروژه بود. آقاى شورجه هم از نظر اخلاقى بى‏نظیر بود و من خیلى چیزها را از ایشان یاد گرفتم. دستیار کارگردان، قاعدتاً باید روى کارگردانى احاطه داشته باشد و بارى از دوش او بردارد اما من کم‏تجربه بودم و بارها پیش آمد که سؤالاتى کاملاً ابتدایى را از آقاى شورجه پرسیدم و ایشان با وجود تمام گرفتارى‏هایشان، همیشه مرا تحمل کردند و برایم وقت گذاشتند.
کار در تلویزیون را از چه زمانى شروع کردى؟
از سال ۷۷، اگر بخواهم به اولین اتفاقى که در تلویزیون برایم رخ داد اشاره کنم، باید بگویم که در برنامه «میعاد شبانه» که یک برنامه ترکیبى بود، آیتم‏ها را کارگردانى کردم. وقتى گزارش‏ها را ضبط مى‏کردیم، خیلى دوست داشتم با مردم و سوژه‏ها ارتباط داشته باشم و به همین دلیل با آنها حرف مى‏زدم. گاهى اوقات احساس مى‏کردم قرار گرفتن با سوژه‏ها در یک قاب، به برنامه کمک مى‏کند اما قوانین صداوسیما در آن سال‏ها سختگیرانه بود و چنین اجازه‏اى را نمى‏داد. شاید باورتان نشود اما همین که در گزارش‏ها، مچ دستم در کادر قرار مى‏گرفت هم اتفاق بزرگى بود و بالاخره از سال ۷۹ موافقت شد که در برنامه «پسراى ایرونى» به عنوان یکى از دو مجرى جلوى دوربین بروم. این برنامه از شبکه یک پخش مى‏شد.
مجرى دیگر این برنامه هم اگر اشتباه نکنم، جواد مولانیا بود که در آن مقطع کارش بیشتر از تو گرفت.
بله و قبول دارم اتفاقات «پسراى ایرونى» بیشتر به سود او تمام شد.
در حقیقت احسان علیخانى، اولین بار در «جزر و مد» به عنوان یک مجرى، توانست یک چهره باشد.
در این مورد حرف دارم. سبک و سیاقى که من در اجراهاى اولیه داشتم، هیچ ارتباطى با «جزر و مد» نداشت. من در «پسراى ایرونى» و «صبح آمد» براى تین‏ایجرها اجرا مى‏کردم اما با «جزر و مد» ناگهان مقابل آدم‏هاى سن و سال‏دار نشستم، آن هم در قالب یک برنامه مناسبتى. فکر مى‏کنم اگر سنم بیشتر بود و بیشتر بررسى مى‏کردم، حاضر نمى‏شدم به «جزر و مد» بروم. «جزر و مد» به هر حال در زندگى حرفه‏اى من یک «شوک» بود چون با آن محور اجراهاى من عوض شد.
«ماه عسل» را هم در امتداد «جزر و مد» اجرا مى‏کنى؟
«ماه عسل» با «جزر و مد» تفاوت دارد. همه چیزش مال خودم است. من «ماه عسل» را مى‏فهمم چون مدت‏ها به آن فکر کرده‏ام اما وقتى به «جزر و مد» آمدم حتى فرصت فکر کردن هم نداشتم!

با وجود تمام علاقه‏هایت به سینما، قبول دارى که الان دیگر یک «مجرى» هستى؟
اجراى زنده را خیلى دوست دارم اما مجرى‏گرى نه آرزوى من است، نه شغل من و نه از نظر روحى تامینم مى‏کند. دغدغه‏هاى من همیشه چیزهاى دیگرى بوده اما خوشحالم که در این سال‏ها بسیار تلاش کرده‏ام و نازپرورده نبوده‏ام. وقتى با پاترول «بى دیفرانسیل» سازمان، کل ایران را گشتیم تا دستمان براى ساخت یک برنامه باز باشد، احساس کردم پنج سال به خدمت سربازى رفته‏ام:D

. نمى‏دانم مسیر را اشتباه رفته‏ام یا نه و بسنده کردن به موقعیت فعلى، درست بوده یا خیر. اما قبول دارم که غرق در روزمرگى شدم. از یک جایى به بعد هم احساس خطر کردم…
چه خطرى؟
پیشنهاد بازى داشتم. چند کارگردان اسم و رسم‏دار پیشنهاد دادند در فیلم‏هایشان بازى کنم اما ریسک نکردم. به همین دلیل مى‏گویم غرق در روزمرگى شدم.
پس باید قبول کنیم پرونده سینما برایت بسته شده؟!
نه، بسته نشده، مطمئن هستم روزى یک فیلم سینمایى را کارگردانى مى‏کنم.
در میان مهمان‏هاى امسال «ماه عسل» کسى را سراغ دارى که قصه زندگى‏اش ارزش تبدیل شدن به یک فیلم سینمایى را داشته باشد؟
بله، اصلاً از ابتدا به دنبال همین قصه‏پردازى بودم. من در طرح رسمى این برنامه که به مدیران ارائه دادم، این جمله را نوشتم: «هر مهمان، یک رمان است که توسط مجرى روایت مى‏شود».
این طرح، تا چه اندازه‏اى عملى شد؟
فکر مى‏کنم حُسن برنامه‏هایى مثل «ماه عسل» این باشد که قابلیت قصه‏پردازى دارند، آن هم قصه‏هایى که هر کدام از ما مى‏توانیم از زاویه خاص خودمان به آن بپردازیم و در موردش قضاوت کنیم.
«ماه عسل ۸۸» در طول ایام ماه رمضان مجموعاً چند دقیقه روى آنتن شبکه سه بود؟
فکر مى‏کنم حدود ۱۲۰۰ دقیقه.
چند دقیقه پیش گفتى به اجراى برنامه‏هاى «زنده» علاقه دارى، فکر مى‏کنم علت اصلى این علاقه این باشد که بدون ***** حرف‏هایت را بزنى.
دقیقاً همین‏طور است. باید این واقعیت را بپذیریم که در دنیاى امروز تلویزیون، برنامه تلویزیونى «مرده» است.
اگر «ماه عسل» برنامه زنده نبود، فکر مى‏کنى از این ۱۲۰۰ دقیقه، چه حجمى حذف مى‏شد؟
فکر مى‏کنم حدود ۲۰۰ دقیقه‏اش حذف مى‏شد تا هزار دقیقه روى آنتن برود و به قول معروف عددش «رُند» باشد.
فکر مى‏کنم یکى از دلایل علاقه‏ات به «ماه عسل» همین ۲۰۰ دقیقه باشد!
همه دلیلش همین ۲۰۰ دقیقه است. چون آن هزار دقیقه همیشه هست!

 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوگرافی ژیلا صادقی

بیوگرافی ژیلا صادقی

ژیلا صادقی در ۲۲ شهریور ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد.
او دانش آموخته رشته گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی است وی قبل از آغاز گویندگی در واحد دوبلاژ ،در آموزش و پرورش تدریس می کرد .و در سال ۱۳۷۰ در تست تلویزیون قبول شد اما پس از وقفه ای، از سال ۱۳۷۸ به عنوان مجری مقابل دوربین رفت و درطول این سال ها بازی در چند مجموعه تلویزیونی و فیلم را هم تجربه کرده است .
ژیلا ورزش سوارکاری را دوست دارد و علاوه بر گذراندن دوره های تیر و کمان کلاس های غواصی را هم گذرانده است .
او به غیر از بهره مندی از هنر هفتم از هنرهای تجسمی نیز بی بهره نیست دوره فوق ممتاز خطاطی را گذرانده و به هنر تذهیب نیز همت گمارده است .
ژیلا صادقی: مجری باید عاشق باشد:gol:

(ژیلا صادقی) مجری خوش بیانی است که در سال‌های اخیر از او در برنامه‌های مختلف تلویزیون به ویژه شبکه سه اجراهای خوبی دیده‌ایم. وی مدتی است که برنامه پر بیننده (خانه مهر) را راس ساعت ده صبح از شبکه سه اجرا می‌‌کند. خیلی‌ها دوست دارند بدانند ژیلا صادقی که کلامی بسیار شیوا دارد کیست؟
ژیلا صادقی می‌‌گوید: بازیگری خیلی سخت است و برای همین ترجیح می‌‌دهم پا توی کفش بزرگ‌ترها نکنم و کمی عقب‌تر بیایم و سعی کنم در اجرا، کارم را قوی‌تر کنم.
ژیلا صادقی به ورزش علاقه وافری دارد. او می‌‌گوید: به ورزش سوارکاری علاقه‌مندم، دوره کامل تیر و کمان را گذرانده‌ام. همچنین کلاس غواصی را هم پشت سر گذاشته‌ا‌م و در مرحله دوم غواصی می‌باشم..
.
وی می‌‌گوید: اگه کار اجرا را کنار بگذارم، خیلی کارها می‌‌توانم انجام دهم، مثل سوارکاری‌، خطاطی و… به هر حال از وقتم استفاده می‌‌کنم.وی از دوران کودکی‌اش این‌گونه تعریف می‌‌کند: بچه آرامی بودم، وقتی حرفی برای گفتن داشتم می‌‌زدم تا جایی که مادرم می‌‌گفت قانع‌ترین بچه‌اش بودم.
الان هم هنوز همان ژیلای کودکی هستم، یادم می‌‌آید به زور، خواهر و برادرم را می‌‌نشاندم و برایشان صحبت می‌‌کردم، احساس درونی خود را با صحبت می‌‌گفتم، این حس را همیشه داشتم، اما دیر به استعداد خود پی بردم.

وی درباره ویژگی‌های یک گوینده می‌‌گوید:
در حرفه گویندگی ابتدا باید عشق و علاقه خود را نشان داد. یعنی باید عاشق کاری باشی که انجام می‌‌دهی، باید با مخاطب ارتباط تنگاتنگ برقرار کنی. گوینده نباید رفع تکلیف کند، به نظر من گوینده خوب گوینده‌ای است که هم شنوایی خوبی داشته و هم دارای اعتماد به نفس فراوان و تمرکز زیاد باشد…
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوگرافی آزاده نامداری

بیوگرافی آزاده نامداری

«آزاده نامداری» همان مجری برنامه «غیرمنتظره» است که ۲ خصیصه بارز تند حرف زدن و راحتی در اجرا را دارد. او مدتی است که اجرای این برنامه را برعهده دارد و از برنامه «تازه‌ها» خداحافظی کرده است. نامداری درباره انتخاب نام برنامه می‌گوید: این سوال را خیلی‌ها به ویژه مدیران سازمان از من می‌پرسند و باید بگویم هنگامی‌که می‌خواستیم برنامه را شکل دهیم عقیده داشتیم همه اتفاق‌های زندگی غیرمنتظره است و هر روز یک اتفاق غیرمنتظره (خوب یا بد) برایمان رقم می‌خورد، به همین دلیل این نام را برای برنامه انتخاب کردیم زیرا بیننده خیلی از اتفاق‌هایی را که در برنامه می‌افتد، نمی‌تواند پیش بینی کند. او عقیده دارد: پیامک‌های مردمی ‌تأثیر زیادی در انتخاب میهمان برنامه دارد و بخش عمده میهمانان را از طریق پیامک‌های مردمی ‌دعوت می‌کنیم و خود ما نیز در پی میهمانان خاص هستیم. اجرای روان، راحت و متفاوت «آزاده نامداری» انگیزه ای شد تا با وی درباره نحوه اجرایش و بازتاب‌های برنامه گفت وگو کنیم.
تلویزیون گفت و گو برنامه «غیرمنتظره» شامل آیتم‌های مختلفی هم چون «مهمان مامان»، «مارکوپولو»، «روزی روزگاری» و «بچه‌های آسمان» است که آزاده نامداری اجرای آن را برعهده دارد. او در گفت وگویی با خراسان شمالی از شکل گیری این برنامه و انتقادهایی که به او می‌شود سخن گفت.
تجربه‌های تازه را دوست دارم ابتدا بفرمایید مشغول چه کاری هستید تا به برنامه «غیرمنتظره» برسیم. در برنامه «صبحی دیگر» حضور دارم و قرار است در آینده کار جدیدی برای شبکه هفت سیما انجام دهم. منتهی ما مجری‌ها محدودیت اجرا داریم یعنی وقتی مجری شبکه دوم سیما هستم اجازه اجرا در شبکه‌های دیگر را ندارم.
اشاره به محدودیت کردید؛ چه شد از برنامه «تازه‌ها»ی گروه اجتماعی شبکه اول سیما جدا شدید و به شبکه ۲ آمدید؟
منظورم از محدودیت این بود که مجری‌ها به طور هم زمان اجازه اجرا در شبکه‌های دیگر را ندارند و وقتی یک مجری اجرایش در یک برنامه به پایان برسد می‌تواند به شبکه دیگر برود. مجری مانند یک بازیکن می‌ماند؛ هنگامی‌که با یک تیم قرارداد می‌بندد فقط باید برای آن تیم بازی کند. درباره برنامه «تازه‌ها» باید بگویم که ۵ سال اجرای آن برعهده ام بود زیرا کسب تجربه‌های جدید را دوست دارم. اگرچه تازه‌ها می‌توانست سال‌های متمادی ادامه پیدا کند، علاقه مند بودم برنامه جدید دیگری را در فضا و دکوری نو تجربه کنم. بهمن سال گذشته با توافقی که با مدیران شبکه اول داشتم برنامه تازه‌ها را تحویل دادم. ۶ ماه استراحت کردم و سپس اجرای برنامه «غیرمنتظره» را برعهده گرفتم.
غیرمنتظره چه ویژگی جذابی برایتان داشت که اجرای آن را برعهده گرفتید؟
برنامه «غیرمنتظره» کاری گروهی است من به اتفاق دوستانم که همگی از لحاظ سنی زیر ۳۰ سال هستیم طرح برنامه را به شبکه دوم سیما دادیم. غیرمنتظره ماهیت تفریحی دارد و ما سعی می‌کنیم در فضایی صمیمی ‌اطلاعاتی را به مخاطب ارائه کنیم.

اتفاق‌های غیرمنتظره زندگی این سوال را خیلی‌ها به ویژه مدیران سازمان از من می‌پرسند. باید بگویم هنگامی ‌که می‌خواستیم برنامه را شکل دهیم به این فکر کردیم که همه اتفاق‌های زندگی غیرمنتظره است یعنی وقتی از خواب بیدار می‌شوی نمی‌دانی بعد از ظهر چه اتفاقی برایت می‌افتد و هر روز یک اتفاق غیرمنتظره (خوب یا بد) برای مان رقم می‌خورد. به همین دلیل نام برنامه را غیرمنتظره گذاشتیم زیرا بیننده خیلی از اتفاق‌هایی را که در برنامه می‌افتد، نمی‌تواند پیش بینی کند.
ایجاد جذابیت عنوان آیتم‌های مختلف برنامه هم چون «مادرانه»، «روزی روزگاری» و «مهمان مامان» بر چه اساسی انتخاب شد؟
در یکی از جلسه‌ها تصمیم گرفتیم از عنوان یک سری فیلم‌ها و مجموعه‌هایی که دورانی برای بینندگان محبوب بود استفاده کنیم، یعنی هنگامی‌که ما در برنامه مهمان داریم نام این بخش «مهمان مامان» است یا وقتی درباره بچه‌ها صحبت می‌کنیم نام آیتمش «بچه‌های آسمان» می‌باشد. «مادر» علی حاتمی، «به نام پدر»«روزی روزگاری»، «روزگار جوانی»، «مارکوپولو» و «بچه‌های مدرسه والت»،
ابراهیم حاتمی‌کیا، عنوان‌های فیلم‌ها و مجموعه‌های محبوبی است که از نامشان در آیتم‌های برنامه استفاده می‌شود و به نظر ما این شیوه جدیدی از نماهنگ است که برای مخاطب جذابیت دارد.
تاثیر پیامک در دعوت از میهمانان میهمانان برنامه برچه اساسی انتخاب می‌شوند؟
به طور مثال هنگامی‌که پیامک یکی از مخاطبان را در برنامه خواندید که درخواست دعوت از «داریوش فرضیایی» عمو پورنگ را کرده بود، چند روز بعد او به عنوان میهمان در برنامه شما دعوت شد. پیامک‌ها تأثیر زیادی در انتخاب میهمانان برنامه دارد. درباره دعوت از «داریوش فرضیایی» هم باید بگویم که خود ما نیز علاقه مند بودیم که او در برنامه ما حضور داشته باشد منتهی پیامک‌های زیاد سبب شد او را به برنامه دعوت کنیم. به طور مثال هفته گذشته چوپانی به ما پیامک زد که در برنامه ما حضور داشته باشد و بعد از این پیامک تعداد زیادی از چوپان‌ها به ما پیامک زدند و ما نیز تصمیم گرفتیم از میان آن‌ها دو نفر را به برنامه دعوت کنیم، یا از سوی چندهزار بیکار پیامک به دست ما رسیده تا میهمان برنامه شوند اما ما به دنبال یک بیکار ویژه می‌گردیم. هم چنین پیامک‌های زیادی از سوی آقایان خانه دار به برنامه رسیده است. بخش عمده میهمانان برنامه را از طریق پیامک‌های مردمی‌دعوت می‌کنیم و خود ما نیز در پی میهمانان خاص هستیم. به طور مثال پدر بزرگ ۳۵ ساله ای در اسدآباد همدان زندگی می‌کرد که بچه‌های گروه خبر برنامه او را پیدا کردند. میهمانانی هم چون افرادی که در مسابقات گوآنگژو مقام آورده بودند یا هنرمندان و زن و شوهرهای موفق سوژه‌های خودمان است.

مخاطب «غیرمنتظره» عام است فکر نمی‌کنید برنامه «غیرمنتظره» برای شبکه دوم سیما که ویژه کودک و نوجوان است مناسب نیست؟
اگر چه شبکه دوم سیما، شبکه کودک و نوجوان است اما این گونه نیست که همه برنامه‌هایش ویژه این گروه سنی باشد. اگر چه کارتون‌های زیادی از این شبکه پخش می‌شود اما در کنار آن مجموعه تلویزیونی، فیلم سینمایی، اخبار، گفت و گوی ویژه خبری و ورزش از نگاه دو هم روی آنتن می‌رود و این گونه نیست که این شبکه فقط برای کودکان برنامه پخش کند. مخاطب برنامه «غیرمنتظره» عام است یعنی از کودک و نوجوان تا دیگر اعضای خانواده بیننده این برنامه هستند.

مخاطبان انتقاد نکرده اند
علاقه شما به پوشیدن مقنعه‌های رنگی، شاد و جوان پسند از کجا نشأت گرفته که با انتقادهای خیلی‌ها هم روبه رو شده است؟
لباس‌هایم را در برنامه خودم انتخاب می‌کنم و مال خودم است. تصمیم گرفتم کار خلاقانه ای انجام دهم و علاقه مند بودم روسری‌های رنگی بپوشم که خریداری کردم. علاوه بر آن نخستین مجری بودم که در تلویزیون چادر ملی پوشید بعد از آن چادر رنگی سرم کردم که مورد انتقاد خیلی‌ها قرار گرفتم. :smile:

درباره پوششم باید بگویم نمایشگاه‌های مدی در تهران برگزار می‌شود که من از آن جا خریداری می‌کنم نمی‌دانم چرا بعضی‌ها تحمل این را ندارند که من روی آنتن این پوشش را داشته باشم. البته مخاطبان انتقاد نکرده اند بلکه عده ای از دوستان معترض هستند.
خط قرمزها را می‌شناسیم درباره دعوت از میهمانان محدودیت ندارید؟
خیر. البته ما باید با سیاست‌های برنامه و شبکه هماهنگ باشیم اما تاکنون درباره دعوت از میهمان به مشکلی بر نخورده ایم. نظر شبکه مثبت بوده است و البته ما نیز خط قرمزها را می‌شناسیم و تعریف کلی برای اجرای برنامه داریم که بر آن اساس میهمانان را دعوت می‌کنیم.

یکی از ویژگی‌های شما تندحرف زدن است لطفا در این مورد توضیح دهید. :D البته کلمات شنیده می‌شود و تجربه ثابت کرده است که به دلیل گرمی ‌و صمیمیتی که در نوع اجرا دارید مخاطب با شما ارتباط خوبی برقرار کرده است.
ا
از این که شما این نظر را دارید تشکر می‌کنم و خدا را شکر می‌گویم.

همه می‌گویند که دو ویژگی دارم، یکی تند صحبت کردن و دیگری راحتی ام در اجراست که بعضی‌ها این را عیب و ایراد تلقی می‌کنند و می‌گویند اندکی رسمی‌تر اجرا کنم چون آنتن زنده است یا می‌گویند آرام تر صحبت کنم. اما من هر دو ویژگی را دوست دارم و همان طور که اکنون با شما راحت و تند صحبت می‌کنم در برنامه نیز این گونه ام و تغییری در ادبیات و لحن خود به وجود نخواهم آورد. :cool:
یک آیتم غیر منتظره آیتمی‌ هست که بخواهید به برنامه اضافه کنید؟
طی مدت پخش یک سری آیتم‌ها را اضافه یا کم کردیم، اما آیتم جدیدی در آینده خواهیم داشت و بگذارید نگویم تا هنگام پخش برایتان غیرمنتظره باشد.

به عنوان سوال آخر یک جمله زیبا بگویید.
من همیشه یک جمله در برنامه می‌گویم که برایم جالب است؛ آن سوی همه دل تنگی‌ها، خدایی هست که داشتنش جبران همه نداشتن‌هاست. شما و مردم خوب خراسان را به خدا می‌سپارم.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوگرافی از محمود شهریاری

بیوگرافی از محمود شهریاری

به اصرار خانواده، دیپلم تجربی گرفت و سپس در سال 1361 هنگامی که 3-2 ماه تا پایان خدمت سربازی‌اش مانده بود در دو آزمون ورودی وزارت خارجه و گویندگی صدا و سیما شرکت کرد و پس از آن که در هر دو پذیرفته شد، فرهنگ را بر سیاست ترجیح داد و به اجرا و گویندگی که عشق دوران کودکی‌اش بود سلام کرد. شهریاری در سال های بعد، از قافله تحصیل نیز جا نماند و لیسانس فیلم نامه‌نویسی دانشکده صدا و سیما و فوق لیسانس پژوهش هنر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را از آن خود کرد.
از دلچسب ترین برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی او می‌توان به سلام صبح بخیر، بعد از خبر و عطر و گلاب بپاشید - که به مسابقه بخوربخور معروف شده بود- اشاره کرد. او این‌شب‌ها برای مردم پایتخت، برنامه «جشن رمضان» را همراه با کاظم احمدزاده اجرا می‌کند.

***
واقعا با امیرنظام گروسی فامیل هستید؟
بله. امیرنظام، جد مادری ما بوده است.
هیچ فکر کرده‌اید با این پیشینه تاریخی خانوادگی اگر وزارت امور خارجه را بر اجرا و گویندگی ترجیح داده بودید، ممکن بود الان...
(می‌خندد...) ممکن بود الان وزیر یا نماینده مجلس بودم. شاید هم برای ریاست جمهوری، کاندیدا می‌شدم! نمی‌دانم به هر حال نرفتم و از وضعیتم هم راضی هستم و هیچگاه حسرت نمی‌خورم.
با این حساب در اجرا هم آدم باسیاستی نیستید؟
سیاست به معنای کسب آگاهی برای تشخیص سره از ناسره را در اجرا قبول دارم و این گونه بوده‌ام اما اصلا اهل سیاسی‌کاری نیستم.
مدت‌هاست حضورتان در آنتن سراسری، کم رنگ شده است. به شبکه تهران تبعید شده‌اید یا...؟
اصلا بحث تبعید نیست. بیشتر روشنفکران جامعه در تهران زندگی می‌کنند و تصمیم‌گیری‌های کلان در این شهر صورت می‌گیرد پس تهران بسیار مهم است و هر کسی از عهده اجرا در این شبکه بر نمی‌آید.
دلتان هوای شبکه سراسری نمی‌کند؟
نه. کار ما گروهی است. هر جا تیم کاری حرفه‌ای و قوی تری وجود داشته باشد بهتر می‌توان کار کرد. همه چیز به اتاق فکری که یک برنامه دارد باز می‌گردد، حال این برنامه در شبکه تهران باشد یا سایر شبکه‌ها برای من فرقی نمی‌کند. چندی قبل برنامه‌ای برای شبکه محلی کیش اجرا کردیم اما آن قدر جذاب شد که شبکه سراسری هم آن را پخش کرد. لذا کیفیت کار، مهم است نه شبکه و...
اما خیلی‌ها شبکه‌های سراسری را به شبکه‌های استانی خودشان ترجیح می‌دهند.
در این زمینه نمی‌توانم قاطع اظهارنظر کنم اما این را می‌دانم که بعضی از شبکه‌های استانی برنامه‌های بسیار خوبی حتی قوی‌تر از شبکه‌های سراسری دارند. مثلا برنامه «زاینده رود» شبکه استانی مرکز اصفهان که رضا رشیدپور اجرا می‌کرد، یک سر و گردن از بسیاری برنامه‌های شبکه‌های سراسری بالاتر بود.
نکند می‌خواهید بگویید «جشن رمضان» شبکه تهران هم یک سر و گردن بالاتر از سایر برنامه‌های ماه رمضانی شبکه‌های سراسری است؟
اصلا قضاوت نمی‌کنم. هر برنامه با توجه به هدف و موضوعش مخاطبان خاص خود را با خاستگاه‌های متعدد و متفاوت اجتماعی و تحصیلاتی دارد و اگر قرار بر مقایسه باشد این قیاس باید در نوع خود صورت پذیرد. اما بدانید که سایر برنامه‌های ماه رمضانی سیما تا امروز موفق عمل کرده‌اند. علت اصلی این موفقیت هم کاهش مشتریان شبکه‌های ماهواره‌ای است.

خودتان را با اُپرا وینفری و مدیوم‌های برنامه‌سازی اروپا مقایسه می‌کنید؟
چرا خودمان را دست کم بگیریم؟ اگر همان فضا و امکاناتی که در اختیار اروپایی‌هاست برای ما نیز در نظر گرفته می‌شد می‌دیدید که مجریان ما بسیار قدرتمندتر از آن ها عمل می‌کردند.
فرگوس مک لِلند از مجریان بسیار خوب، مسلط و توانای BBC است آن قدر که حتی نمایندگان احزاب سیاسی انگلستان، قبل از انتخابات؛ نزد او آموزش‌هایی می‌بینند تا بتوانند از کاریزمای صدا استفاده کنند و پیروز میدان باشند. وی مدتی قبل برای برگزاری دوره‌ای به ایران آمده بود که من نیز شرکت کردم. شاید باور نکنید که ایشان در انتهای این دوره به من گفت: « در اروپا 10 نفر مانند شما نداریم.» البته حمل بر خودستایی نشود اما می‌خواهم بگویم مجریان ما چیزی از اروپایی‌ها کم ندارند.
پس اوضاع اجرایمان روبه راه است؟
کار اجرا درصدا و سیما باید آسیب شناسی شود و برای انتخاب مجری دقت بیشتری صورت گیرد. متاسفانه بعضی از مجریان ما با وسایل صحنه، فرقی ندارند و بود و نبودشان تفاوت چندانی نمی‌کند. ادبیاتشان در 100 کلمه خلاصه می‌شود و اجرایشان مردمی نیست و برای خوشامد عده‌ای خاص اجرا می‌کنند تا همواره دعوت به کار شوند. کلام مجری باید طراوت و تازگی داشته باشد.
پس به خاطر نظری که فرگوس مک للند نسبت به اجرایتان داشت خودتان را تافته جدا بافته از دار و دسته این مجری‌ها می‌بینید؟
همه ما باید برنامه‌هایی اجرا کنیم که تخصصش را داریم. چرا محمود شهریاری که در اقتصاد و سیاست حرفی برای گفتن ندارد، اجرای برنامه‌های این حوزه را بپذیرد؟ من در انتخاب‌هایم بسیار موشکافانه و دقیق عمل می‌کنم تا به قول شما جزو دار و دسته آن مجری‌ها نباشم.
متاسفانه در ایران، فاقد دانشکده‌هایی هستیم که رشته اجرا و گویندگی را تدریس کنند و آموزش دهند. اما در کانادا حداقل در 32 دانشکده، «اجرا» تدریس می‌شود و مهم‌تر آن که برای اجرای هر برنامه از مجری مطلع و کاردان آن ژانر استفاده می‌کنند. آن ها هیچ وقت به یک مجری اقتصادی نمی‌گویند بیا و به خاطر تنوع، برنامه سیاسی اجرا کن. برای هر فرد، حوزه اجرایی مشخصی تعریف شده است. اهمیت مجریان کاربلد در آن جا به اندازه‌ای است که اگر در زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و...بخواهند گامی بردارند علاوه بر این که نظر وزیر یا کارشناس آن حوزه را جویا می‌شوند حتما از تفکرات و ایده مجری متخصص آن عرصه نیز بهره می‌گیرند.
حاضرید همین الان پیشنهاد اجرای ماه عسل را بپذیرید؟:D
خیلی برایم جالب است که یک بار هم شده اجرای ماه عسل را تجربه کنم. تخصص من در اجرای برنامه‌های اجتماعی است و ماه عسل هم جزو همین گروه قرار می‌گیرد لذا دلم می‌خواهد مجری‌اش شوم. الان که نه اما!
سایر ویژه برنامه های افطار چه طور؟
پیشنهادتان به شدت قابل مطالعه است. امیدوارم مسئولان صدا و سیما هم این را بخوانند.
فکر نمی‌کنید دلزدگی مخاطب از مجریان ثابت و اجراهای تکراری، تهیه کننده را ترغیب می‌کند تا اجرای برنامه‌اش را به یک بازیگر بسپارد؟
صرفا دلزدگی نیست. عوامل زیادی موثرند. از یک سو دست تهیه کننده در انتخاب مجری مخصوصا نیروهای جوان، جدید و دوره دیده باید باز باشد که نیست. از سوی دیگر در حوزه اجرا به لحاظ آکادمیک بسیار ضعیف هستیم و همین امر لطمه‌های زیادی به صدا و سیما وارد کرده و می‌کند. گاهی هم تهیه کنندگان تخصص ندارند و این انتخاب‌های نادرست ناشی از همان بی تخصصی‌هاست.

حالا دنبال خدا هم می‌گردید در مهمانی‌اش؟
نه فقط این روزها، که خدا همیشه با ماست و باید در جست و جویش باشیم. دعا می‌کنم و از خودش می‌خواهم که در جشن رمضان امسال هم بیش از پیش درکش کنیم. و البته سحر چون از زندگی روزمره ماشینی فاصله می‌گیریم لحظات مناسب‌تری برای راز و نیاز و دنبال خدا بودن است.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوگرافی از مسعود روشن پژوه

بیوگرافی از مسعود روشن پژوه

مسعود روشن‌پژوه مجری مشهور و معروف مسابقات تلویزیونی و برنامه‌های کودک است.او به خاطر صمیمی و طنزپرداز بودنش موفق به جذب طرفداران بسیاری میان نوجوانان و کودکان شد.

مسعود روشن‌پژوه در سال ۱۳۴۳ در کرمان متولد شده است.او طفولیت را در تهران، دبستان را در همدان، راهنمایی را در اصفهان و دبیرستان را در تهران گذرانده است.(به دلیل شغل و ارتشی بودن پدرش)

از بچگی علاقهٔ زیادی به کارهای هنری داشت و در دوران مدرسه، در تئاترهای مختلفی بازی کرد. در سال ۱۳۶۹ به مجریان شبکه 2 پیوست.

و با مسابقهٔ محله مجری گری را به صورت حرفه ای آغاز کرد و از سال ۱۳۸۸-۱۳۸۹ شروع به ساخت سری دوم این مسابقه کرد(به دلیل پر طرفدار بودن سری اول) و تاکنون به مدرسه‌های ایران، امارات متحده عربی و ترکیه برای ساخت آن رفته است .
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوگرافی از هرمز شجاعی مهر

بیوگرافی از هرمز شجاعی مهر

هرمز شجاعی مهر گویندگی را با رادیو آغاز كرده است. او در سال‌های 61 و 62 اجرای برنامه «سلام صبح بخیر» رادیو را به عهده داشت كه به قول خودش اولین برنامه زنده رادیو پس از انقلاب بوده است.

به دنبال موفقیت این برنامه رادیویی، شجاعی مهر تصمیم گرفت مدیوم تلویزیون را نیز بیازماید و ارتباط رو در رویی با بینندگان جعبه جادویی داشته باشد. «تهران ساعت‌20» و «ساعت خوش» برنامه‌های‌تلویزیونی‌ای ‌ بودند كه شجاعی مهر به كمك آنها به یك چهره شناخته شده برای مخاطبان تلویزیونی تبدیل شد. او از سال 1376 تاكنون به صورت مستمر اجرای برنامه «سیمای خانواده» را به‌عهده دارد.
‌مردم شما را با‌ برنامه‌های خانوادگی می‌شناسند. از نظر شما یك برنامه جنگ خانوادگی چه ساختار و ویژگی‌های كلی باید داشته باشد؟
برای این كه عمیق‌تر به این پرسش پاسخ دهیم اول باید خانواده را تعریف كنیم. خانواده كوچك‌ترین نهاد اجتماعی است كه بسیاری از مهارت‌ها و آداب و كارهای مهم زندگی‌مان را در این نهاد یاد می‌گیریم و بعد در جامعه پیاده‌اش می‌كنیم. شخصیت اصلی ما در خانواده شكل می‌گیرد؛ همان شخصیتی كه بعدها در جامعه ظهور و بروز پیدا می‌كند و به جامعه شكل می‌دهد.
باید ببینیم یك آدم چه آدابی و مهارت‌هایی را باید بداند. برنامه‌های اجتماعی باید تمام توجهشان به این نكته باشد. چگونه می‌شود با یك زبان ساده و علمی این مساله را به خانواده‌ها آموزش داد؟ پدر و مادر در سن نوجوانی فرزندشان چه رفتاری باید با آنها داشته باشند؟ رابطه زن و شوهر‌ها با هم باید چگونه باشد؟ یك برنامه اجتماعی خوب وظیفه‌اش اطلاع‌رسانی و آگاهی دهی به خانواده‌هاست.
به نظرشما این محتوا بهتر است در چه قالب‌هایی عرضه شود؟
ما بیشتر از طریق سریال و گفتگو با كارشناسان این نكات را منتقل می‌كنیم. شاید شیوه‌های بهتری هم وجود داشته باشد، اما این دو تا تجربه شده هستند و تاثیرگذاری بیشتری دارند.
............................................

یكی از ویژگی‌های اجرای شما این است كه بیش از حد مودبانه صحبت می‌كنید. فكر نمی‌كنید این گونه اجرا باعث سخت شدن ارتباط مخاطب و برنامه شود؟
فكر نمی‌كنم مودب بودن چیز بدی باشد. اگر كسی از شما چیزی بخواهد وقتی مودبانه به سراغ شما بیاید و یك شاخه گل هم با خودش بیاورد، شما راحت‌تر خواسته‌اش را می‌پذیرید. اگر جسورانه حرفش را بزند این تاثیر را ندارد.
اما رسانه و مخاطب با هم یك ارتباط هموزن دارند. یعنی مخاطب دوست دارد مجری شبیه خودش حرف بزند.
من به بچه‌هایم هم گفته‌ام كه رمز موفقیت هر انسانی ادب و تربیتش است. خودم هم بشدت تحت تاثیر ادب و تربیت دیگران هستم. همیشه از خدا خواسته‌ام نه به صدای من زیبایی بدهد و نه به چهره‌ام. گفته‌ام خدایا صدا و تصویر من را اثرگذار كن. برای این كه اثرگذاری بیشتر شود، حتما باید خودم ادب و تربیت داشته باشم.
تجربه نشان داده برخی مجری‌ها راحت‌تر بامخاطبانشان حرف زده‌اند و موفق هم بوده‌اند.
نوع برنامه متفاوت است. برنامه من یك برنامه خانوادگی است. اعضای یك خانواده آن را می‌بینند. من یاد گرفته‌ام جلوی پدرم پایم را دراز نكنم. وقتی یك خانواده به من اجازه داده كه وارد محفلشان شوم، باید همین ادب را در آن خانواده رعایت كنم. من با امواج تلویزیونی به خانه مردم می‌روم. حس می‌كنم در آن خانواده بیگانه‌ام. اجرای من همیشه توام با ادب و تربیت بوده است. این جزو شالوده شخصیتی من است.
د
بتازگی شبكه‌های ماهواره‌ای همچون فارسی یك هم به فكر رقابت با برنامه‌های خانوادگی صداوسیما افتاده‌اند. به نظر شما آنها می‌توانند برنده این رقابت باشند؟
ما آنها را رقیب خودمان نمی‌دانیم. ما هیچ مخاطب مشتركی نداریم كه آنها بخواهند رقیب ما محسوب شوند. اینها شبكه‌هایی هستند كه خیلی باز و آزاد درباره موضوعات ممنوعه حرف می‌زنند. مردم ناخودآگاه اول علاقه‌مند می‌شوند و تماشا می‌كنند. بعد وقتی اثرات تخریبی این برنامه‌ها را در خانواده خودشان ببینند، این كانال را خاموش می‌كنند و دیگر نگاهش نمی‌كنند.
ق
صحبت‌هایتان خیلی وقت‌ها لحن «نصیحت‌گونه» به خودش می‌گیرد. به عنوان مثال این جمله را خیلی تكرار می‌كنید: «چقدر خوبه كه ما...» احساس نمی‌كنید این نصیحت‌ها ممكن است گاهی اثر كلام را كاهش دهند؟
قبول دارم. بعضی وقت‌ها ممكن است كلامم پر از نصیحت باشد كه شاید خیلی هم جذاب نباشد، اما همه اینها برگرفته از آن چیزی است كه از گذشتگان برای ما باقی مانده. گلستان و بوستان سعدی پر از نصیحت و پند و حكایت است. من خودم دوست دارم پای صحبت بزرگ‌ترها بنشینم و به پندهایشان گوش كنم.
هنوز هم كه هنوز است اگر گلستان بخوانید در شما اثر می‌كند. مثلا به این حكایت توجه كنید: درویشی را گفتند دلت چه خواهد؟ گفت: آن كه دلم هیچ نخواهد. گنجینه اطلاعاتی من پر از همین چیزهاست. من چیزهای قشنگی را كه ببینم یادداشت می‌كنم و بعد در اجرایم می‌آورم.
چرا در پایان صحبت‌هایتان همیشه از جمله «شاد و سربلند باشید» استفاده می‌كنید؟
این امضای من است. كارهایم را امضا می‌كنم. من سعی كردم خودم را در وضعیت مناسبی تعریف كنم. می‌خواهم مردم هیچ حركت و حرف و اتفاق غیرمنتظره‌ای را از من شاهد نباشند. من به صدای خودم هویت دادم.
 

NEGINNN

کاربر بیش فعال
امیدوارم موفق باشید...........:gol:

فقط یه چیزی : چی میشه آخرش؟

یعنی این همه جمع آوری اطلاعات و تایپیک و ........ وقت یه عده مهندس چی میشه؟

ما از باشگاه مهندسان ایران چه میدانیم .................. تایپیک خودتونه مطالعه فرمایید................
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوگرافی سید محمد رضا حسینیان

بیوگرافی سید محمد رضا حسینیان

سیدمحمدرضا حسینیان مجری توانمند کشورمان روز یک شنبه برای اجرای برنامه صبح انقلاب در بجنورد حضور داشت. او هم چون همکار رسانه ای ما محسوب می شود و علاوه بر آن مدیر مسئول 2 نشریه زندگی ایده آل و سیب سبز نیز هست. ما هم فرصت را غنیمت شمرده لحظاتی بعد از پایان برنامه زنده صبح انقلاب گفت و گویی با وی انجام دادیم. حسینیان به گرمی به سوالات مان پاسخ داد که جا دارد از ایشان به خاطر همکاری شان تشکر کنیم. مصاحبه ای که پیش رویتان دارید حاصل این گفت و گو با او در بجنورد است. حسینیان در رابطه با اجرای این برنامه در بجنورد می گوید: اجرا خیلی خوب بود. هم من و هم آقای آرش ضرغامی اجرای خوبی داشتیم. هم چنین مردم بجنورد نیز از این برنامه (صبح انقلاب) استقبال گسترده ای داشتند و از همه مهم تر این بود که همه مسئولان خراسان شمالی به موقع، منظم و مرتب برای اجرای برنامه آمده بودند و این نشان دهنده علاقه مندی مردم بجنورد و مسئولان استان نسبت به این برنامه است.وی ادامه می دهد: باتمام توانم سعی کردم شرایطی را فراهم کنم که مسئولان، مردم و همکارانم در بجنورد دیده شوند تا مردم ایران این استان را بهتر بشناسند.
آقای حسینیان آب و هوای بجنورد خیلی سرد بود.
بله سرد بود. اتفاقا بچه های بجنورد می گفتند که شما خوش شانس هستید و هوا از این سردتر هم بوده است.
این برنامه تا چه زمانی ادامه دارد؟
چون نمی توانستیم به همه استان های کشور تا بیست و دوم بهمن سفر کنیم، تا سی ام بهمن ادامه دارد و آخرین استان نیز ایلام خواهد بود.
نظرتان را راجع به مردم بجنورد بیان کنید؟
مردم بجنورد، مردمی میهمان نواز، صمیمی و با گذشت هستند.
چه شناختی در رابطه با استان ما داشتید؟
در مورد استان شما خیلی شناخت نداشتم. البته در نشستی که با استاندار و مدیرکل صدا و سیمای مرکز استان تان داشتم اطلاعات خوبی کسب کردم. شهر بجنورد محل گذر خیلی از علاقه مندان به علی بن موسی الرضا(ع) است و کم تر کسی است که این شهر را به خاطر نداشته باشد. من خودم زمانی که وسیله نقلیه هوایی و قطار کم تر بود با وسیله شخصی برای زیارت می آمدم و خاطره پارک باباامان در ذهنم باقی است.
چه طور شد به عنوان مجری برنامه صبح انقلاب انتخاب شدید؟
دوستان به بنده لطف داشتند و بنده را برای اجرای این برنامه انتخاب کردند. من نیز معتقدم شخصیت مجری از تعدادی از پازل هایی تشکیل می شود که این پازل ها در کنار هم برای مخاطب حاوی یک پیام است که من دوست داشتم در آن سفرها باشم. چون سفرها به ما کمک می کند تا در کنار مردم باشیم، یعنی نمی دانم مردم کشور ما بجنورد را چه قدر در رسانه ها دیده اند یا بیرجند و ایلام و ... و چه قدر با مراکز استان های دیگر کشورمان آشنا شده اند. خیلی خوشحالم که نام استان ها با مردمان خوبش در کنار من می تواند به مردم معرفی شود.
نظرتان را در رابطه با اجراهای قبلی برنامه صبح انقلاب بگویید؟
ما 2 گروه هستیم که هر کدام ما به 15 استان کشور سفر می کنیم و مجری و همکار خوب من آقای (رضا صفدری) مجری دیگر برنامه است. گروه ما از خراسان جنوبی و سپس خراسان رضوی آغاز کرد و اکنون نیز در خراسان شمالی و در خدمت شما هستیم و بعد هم به استان های گلستان، مازندران و ایلام... می رویم.

آقای حسینیان اولین برنامه ای که اجرا کردید چه نام داشت؟
اولین برنامه ام همان گزارش رادیویی بود. آن موقع شبکه استانی گیلان راه نیفتاده بود- همان گونه که خودتان مطلع هستید شبکه استانی تعریف های خاص خودش را دارد- آن موقع، زمان ما اندک بود. من گزارشگر برنامه ای در حوزه ایثارگران بودم. سپس از گزارشگری تهیه کنندگی رادیو را برعهده گرفتم و بعد از رادیو وارد تلویزیون شدم. تا پایان سال (1376) در استان گیلان بودم. به واقع طی مدت 4 سال یک دوره فشرده معادل واحدهای لیسانس را طی کردم. سپس به تهران آمدم و تاکنون مشغول به کار هستم.
چه خاطره ای از اولین برنامه ای که اجرا کردید دارید؟
همش استرس بود. زیرا کاری که انجام می شد دیگران باید نسبت به آن قضاوت می کردند. در اولین تجربه رادیویی ام که گزارشگر بودم استرس داشتم و با خودم می گفتم آیا می شود یک گوینده خوب شوم، وقتی گوینده رادیو شدم می گفتم چه قدر خوب است تهیه کنندگی را تجربه کنم و زمانی که این کار را تجربه کردم به کارهای بزرگ فکر می کردم. یکی از بهترین تجربه هایم گزارشگری جشن عاطفه ها در سال 1374 بود.
و خاطره اولین تجربه تصویری
همان تجربه استان گیلان بود. یادم هست که خودم را برای اجرا آماده می کردم و در واقع فکر می کردم می توانم این کار را انجام دهم یا نه (آن موقع خیلی کم سن و سال بودم) سال 1375 23 ساله بودم که جلوی دوربین رفتم. اولین اجرایم در کنار فرمانده سپاه استان گیلان و آقای دیگری که نامش خاطرم نیست خیلی برنامه پیچیده ای بود. چون فیلمش را هم دارم بعضی اوقات که نگاه می کنم با خودم می گویم عجب جراتی کردم و شجاعتی به خرج دادم. بعد از آن برنامه اجراهای زیادی برای شبکه استانی گیلان داشتم و در آن زمان یکی از پرکارترین مجریان شبکه استان بودم.
کدام یکی از آشنایان تان برای نخستین بار تصویر شما را در تلویزیون دید؟
برای اولین بار من به عنوان مجری برنامه سلام صبح بخیر از گیلان به تهران آمدم که آن آمدنم به تهران پخش شدن تصویرم از شبکه سراسری مانند بمبی بود که منجر شد خیلی از آشنایان خوشحال شدند. مادرم نیز خیلی خوشحال شد (می خندد) و به خاله خان باجی ها، دخترخاله، خواهرها و اقوام و آشنایان زنگ زد که می خواهند پسرم را در تلویزیون نشان دهند. آقایان نظام اسلامی و واحدی مجریان آن برنامه خوب بودند و بنده هم به عنوان میهمان در برنامه حضور داشتم. اجرا هم، اجرای بدی نبود، آن شد که تصویرم برای اولین بار در سطح کشور پخش شد.
برای اولین بار وقتی اجرای خودتان را در تلویزیون دیدید چه حسی داشتید؟
همیشه نگاه منتقدانه نسبت به اجراهایم دارم و در این خصوص بسیار حساس و همیشه ایرادها و نقص هایی را که در اجراهایم بوده به دقت بررسی می کنم.
چه برنامه هایی تاکنون اجرا کرده اید؟
می خندد- به اندازه موهای سرم برنامه اجرا کرده ام. (هرچند که موهایم ریخته است) ولی واقعا بدون هیچ گونه ادعایی در زمینه کار رادیو و تصویر اجراهای بی شماری داشتم و در اصل می توانم بگویم من در رادیو بزرگ شده ام.
چند برنامه شاخص که اجرا کردید نام ببرید؟
در ابتدا مجری پخش بودم و آن موقع پخش برای خودش اعتباری بود. در واقع الان دیگر آن اتفاق نمی افتد و زیرنویس ها کار مجری ها را انجام می دهند ولی می توانم برنامه خوب پنجره شبانه را به عنوان شاخص ترین کار نام ببرم، اخیرا یک برنامه ای به نام سینما گلخانه داشتیم که سال گذشته پخش شد برنامه ای دیگر نیز تحت عنوان سفر بخیر نیز اجرا کردم که برنامه بدی نبود و همین برنامه که در خدمت شما هستم (صبح انقلاب) که به استان ها و شهرستان ها سفر می کنم.
پراستقبال ترین آن کدام برنامه بود؟
به نظرم پراستقبال ترین آن ها برنامه پنجره شبانه بود. به خاطر این که این برنامه برنامه ای ساده و صمیمانه بود وقتی که قضاوت و داوری را به مردم واگذار کردیم، پرمخاطب ترین برنامه تلویزیونی شد که تهیه کننده، مجری و دست اندرکاران فنی همگی جایزه گرفتند.
اشاره به سینما گلخانه کردید آیا در زمینه سینما نیز تخصص دارید؟
خیر- همان گونه که شاهد این برنامه بودید. سینما گلخانه برنامه ای بود که یک فیلم سینمایی پخش می کرد و یک سوال قرآنی داشت و جایزه ای نیز به مردم می دادند. ما وظیفه مان پخش فیلم سینمایی، توضیح آن فیلم، جلب نگاه مردم روی یک سوال بود. برنامه خیلی موفقی بود و روزانه 900 هزار و گاهی یک میلیون پیام کوتاه داشتیم، یعنی اکنون رکورددارترین برنامه تلویزیون، برنامه سینما گلخانه است. در برنامه سینما گلخانه شب مبعث حضرت رسول(ص) 5 میلیون و 200 هزار پیام کوتاه داشتیم در یک برنامه و یک شب آقای رحیمی تهیه کننده موفق آن برنامه تهیه برنامه صبح انقلاب را نیز برعهده دارد.
آیا دوست دارید در سینما و تلویزیون بازی کنید؟
دوست ندارم در سینما بازی کنم نه این که علاقه ندارم ولی به نظر من هر کسی باید لباسی بپوشد که به او بیاید در زمینه بازیگری بعید می دانم که چنین استعدادی داشته باشم، ولی همیشه به رسانه علاقه مندم.
آیا پیشنهاد بازی داشتید؟
نه- می خندد- فیلم سینمایی کلوخ بود که من نقش کلوخ را بازی کرده ام.
با کدام یکی از مجریان بیشتر رفیق هستید؟
نسبت به همه همکاران خود ابراز علاقه می کنم و ارادت دارم. همکاران من همه خوب و توانا هستند و همگی شان را دوست دارم. من به خاطر چندین سفر خارج از کشوری که به لطف بعضی از دوستان رفتم با بعضی از دوستانم ارتباط نزدیک تر و بهتری داشتم مانند آقای (فرزاد جمشیدی) که دوست بسیار خوب من هستند که طی سفرهای طولانی به یک رفاقت عمیقی رسیدیم. دوست عزیزم آقای (کاظم احمدزاده) برادر بزرگ ترم است خیلی به ایشان علاقه مندم که باز هم در سفر یکدیگر را کشف کردیم، البته نمی دانم ایشان من را کشف کردند یا نه ولی من به واقع دوستی با ایشان را کشف کردم.
از نظر شما 3 مجری برتر تلویزیون کدام ها هستند با چه ویژگی هایی؟
به نظرم آقای شجاعی مهر از مجریان بسیار توانای تلویزیون هستند. ویژگی اصلی ایشان توانایی و ماندگاری شان در عرصه رسانه است، چون ماندگاری در عرصه رسانه کار آسانی نیست. به نظرم آقای شجاعی مهر امروز قریب به 2 دهه است که مجری تلویزیون هستند و من همیشه به ایشان احترام می گذارم.از مجریان دیگری که از توانایی بالایی برخوردار هستند می توانم به دوست و برادر عزیزم آقای رضا شهیدی فر مجری (مردم ایران سلام) اشاره کنم. پشت اجرای ایشان همیشه با تفکرات و شناخت زیادی نسبت به مردم کشور و رسانه دارند. یکی از مجریان دیگری که به او در حوزه اجرا علاقه مندم آقای (اینانلو) است که بسیار مجری توانایی است و در برنامه (مردم ایران سلام) کار تخصصی را انجام می دادند.

علاوه بر این کار به چه کار دیگری مشغولید؟
من مدیر مسئول 2 نشریه به نام های زندگی ایده ال و سیب سبز در تهران هستم.
آیا شما از مطالب مجله هایتان راضی هستید؟
بله- از مطالب مجله هایم راضی ام. همه مردم نیز راضی اند. ما هوادارانی به نام کلوپ هواداران زندگی ایده آل داریم و همه به ما کمک می کنند تا در ترویج یک زندگی ایده آل، آرام، همراه با آسایش، پاکیزگی و با یاد خداوند بزرگ در این مجله پیشرفت کنیم.
از مشاورانی که انتخاب کرده اید (مجله زندگی ایده آل) مثل بهرام رادان که مشاور سینمایی تان در این مجله هستند راضی هستید؟ فکر می کنید این مشاوران به خصوص ایشان چه قدر توانسته اند در مجله تان تاثیر بگذارند؟
بله- وجود مشاوران در این نشریه تاثیرگذار است. بالاخره مردم نسبت به چهره بازیگران علاقه مند هستند ما در مجله خود از چهره هنرمندان بهره مند می شدیم. بهرام رادان به خاطر هنرش ستاره است و ایشان به ما محبت دارند و ما در نشریه مان از نظرات این هنرمند بهره می بریم.
زندگی ایده آل از نظر شما چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
همیشه معتقدم توی زندگی باید یک پله بالاتر و یک هدف بالاتر را درنظر بگیرید یعنی همه ما باید جا پای مشکلات بگذاریم. زندگی ایده آل باید هیچ زمان توقف نداشته و متفاوت باشد و به سمت جلو برود.
چه پیشنهادی به جوانان علاقه مند به مجری گری دارید؟
من به آن ها حق می دهم و مطمئنم اگر تلویزیون یک روز بتواند پذیرای این عزیزان علاقه مند به حرفه مجری گری باشد من در صف مجری ها نفرهزارم هم نیستم. به خاطر این که مردم ایران مردمان طناز و اهل ادب و فرهنگ هستند و جوانان از عهده کار مجری گری به خوبی برمی آیند، اما به جهت این که رسانه ما وابسته به مجموعه دولت است، درهای رسانه روی جوانان بسته است. البته سازمان پذیرای جوانانی می باشد که از نرم کمی بالاتر (هوش بالایی) برخوردار باشند و این نرم باعث پذیرفته شدن آن ها در رسانه می شود.به هر حال توصیه من به جوانان این است که هیچ وقت سودای پریدن و رسیدن به پایتخت را نداشته و در سر نپرورانند چون آن جا گردش خیلی سریع است و چه خوب که همین جا بمانند و در کار خود تبحر و تخصص لازم را به دست آورند و سپس اگر خواستند جا به جا شوند هیچ مشکلی برایشان پیش نمی آید.


 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
امیدوارم موفق باشید...........:gol:

فقط یه چیزی : چی میشه آخرش؟

یعنی این همه جمع آوری اطلاعات و تایپیک و ........ وقت یه عده مهندس چی میشه؟

ما از باشگاه مهندسان ایران چه میدانیم .................. تایپیک خودتونه مطالعه فرمایید................
مطمئن باشید بی دلیل نیست .........
هیچ هیچم نباشه سبب آشنایی مردم با مجریهای تلویزیون میشه
اینکه لااقل حد تحصیلاتشون بدونن
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوگرافی از ژیلا امیرشاهی

بیوگرافی از ژیلا امیرشاهی

ژیلا امیرشاهی در سال 1369 وارد سازمان صدا و سیما شد . وی بعد از آگاه شدن از یک فراخوان برای جذب مجری در آزمون ورودی شرکت کرد و پس از طی مراحل مختلف وارد سیما شد
در سال 1377 وارد رادیو شد

در برنامه های بسیاری از جمله جهان دانش ، خانواده ، صدا در سیما حضور اجرایی داشت
او عاشق اجرای زنده است و بارها گفته که فکر میکند بدین ترتیب ارتباط بیشتری با مخاطب پیدا میکند


به عنوان بهترین مجری زن نیز انتخاب شده است :gol:
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاپیک کامل نیست
لطفا تا اتمام پستها ........... پستی قرار ندین و صبر پیشه کنید ......... بنده خودم اطلاع خواهم داد
و پست اول ویرایش میگردد
تشکر
خب دیگه نوبت شما دوستانه که اگه اطلاعات بیشتری در این باره دارین در اختیارمون قرار بدین

موفق و پاینده باشین
 

NEGINNN

کاربر بیش فعال
مطمئن باشید بی دلیل نیست .........
هیچ هیچم نباشه سبب آشنایی مردم با مجریهای تلویزیون میشه
اینکه لااقل حد تحصیلاتشون بدونن

دیگه الان تحصیلات کیلو چنده؟اونم تو مجری گری!
به هر حال ممنون از وقتی که میزارین ذیگه ادامه نمیدم...................بــــــــــــــــــــوق..................
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگه الان تحصیلات کیلو چنده؟اونم تو مجری گری!
به هر حال ممنون از وقتی که میزارین ذیگه ادامه نمیدم...................بــــــــــــــــــــوق..................
خیلیها ممکنه بخوان برن در آینده مجری شن ........... خوبه این مساتئل رو بدونن
فرق بین مجری تحصیکرده و بی تحصیل
الگوهای مجری گری در ایران
شرایط و ..............
موفق باشید
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مجری گری چیست ؟

مجری گری چیست ؟

وظايف يك مجري حرفه اي صحنه چيست؟ *مجريگري صحنه چيست ؟
اينها سوالاتي است كه ما بدان پاسخ خواهيم داد​
شما در حال مطالعه نكات مجريگري و سخنوري از حرفه اي ترين مجري ايران هستيد​
با ما گام به گام به جمع مجريان حرفه اي ايران بپيونديد و از سخنراني هاي با شكوه خود لذت ببريد.​


  • يك مجري يا يك MC كسي است كه به عنوان نماينده ي ميزبان ، يك مراسم را مديريت مي كند.
  • يك مجري صحنه وظيفه عرض خير مقدم را به عهده دارد همين طور معرفي سخنرانان را.
  • از وظايف مهم مجري مراقبت از مدت زمان هر سخنران است ...
مجريگري آسان مي شود اگر با ما باشيد!!!
نكاتي را كه در اين پست مي خوانيد نتيجه سالها تلاش در عرصه ي مجريگري ، سخنراني هاي زياد و تدريس در دانشگاه توسط فريبا علومي يزدي مجري حرفه اي ايران و سخنور انگيزشي مي باشد كه براحتي و رايگان در اختيار شما علاقه مندان مجريگري قرار مي گيرد كه از امروز تصميم گرفته ايد يك مجري حرفه اي باشيد و يا مجريان عزيزي كه نيمه ي راه را بدون هيچ گونه مطالعه دانشگاهي رفته اند و در نيمه راه به اين موضوع واقف شده اند كه 50 درصد مجريگري استعداد است و بقيه را بايد آموخت .
اطمينان داريم بعد از مطالعه اين مطالب به اهميت ندانسته ها پي مي بريد و همگام با ما و با روشهايي كه ما در 1001نكته مجريگري بيان مي كنيم شما هم مجري حرفه اي مي شويد.



صحبت عمومي:

مجري بودن يك شغل آسان نيست !!!
مجريگري مي تواند از سخنراني مشكل تر باشد. يك سخنران در محدوده زمان كوتاهي تنها در مورد يك موضوع خاص صحبت مي كند . به عنوان يك مجري شما بايد بتوانيد سريع فكر كنيد ، تصميم بگيريد و نظرات مهم را پاسخ دهيد ; مقاله ي سخنران را جمع بندي كنيد و مطالب را وصل كنيد به سخنران بعدي و همين طور ادامه دهيد تا انتهاي كنفرانس و همه اينها را بايد به نحوي انجام دهيد كه مخاطبان شما احساس خوبي داشته باشند و از مجريگري شما انر‍ژي بگيرند.
با وجود اين مجريگري يكي از اركان اصلي و مهم هر رويدادي است.اگر شما بتوانيد يك مجري خوب باشيد شما براي سخنران بودن مشكل خاصي نخواهيد داشت.



چگونه مي توان يك مجري خوب بود؟


براي اطلاعات بيشتر در مورد يك سخنران خوب شدن و غلبه بر عدم اعتماد به نفس به 1001 نكته فريبا علومي يزدي مراجعه كنيد

مجريگري :
نكاتي كه بايد بررسي شود قبل از اينكه برنامه کنفرانس را شروع كنيد . (وظایف مجری قبل از شروع مراسم)

اينجا به 10 مورد از نكات مجريگري مي پردازيم كه به عنوان يك مجري صحنه بايد انجام دهيد

1- شروع كنيد با ذكر خدا ، سلام و عرض خير مقدم (نمونه خير مقدم) ، از حاضران تشكر كنيد به خاطر حضورشان و خود را معرفي كنيد.(پنج نكته مهم در باب معرفي خود)

2- خير مقدم و تشكر داشته باشيد از حضور سخنران مدعو و براي دعوت ايشان به جايگاه از حاضرين بخواهيد با تقدير شايسته ايشان را بدرقه نمايند.

3-در مورد مراسم مطالعه داشته باشيد و به مخاطبان يادآوري نماييد چرا آنها در اين مراسم حضور دارند و چه نفعي خواهند برد.

4- يك از راه هاي بسيارخوب گرم كردن مجلس ، ربط دادن آنها به مسايل جذاب و موقعيت هاي جذاب است. مثلا حاضر جوابي با اشعار زيبا و نكته هاي نغز در زمان و مكان مناسب براي هر كس كه مدعي هست يا اشعار باراني در يك صبح روز باراني . مطمئن باشيد اكثر مخاطبان به طرفداري از نكته سنجي شما ، شما را تشويق مي كنند.(در اين مورد در بحث مفصل ايجاد هوش هيجاني داد سخن را خواهيم داد).

توصيه جدي براي نوآموزان : يادتان باشد اولين بداهه گويي شما آخرين اجرايتان نباشد !!!!

در كنفرانس هاي دو يا سه روزه شرح مختصري از برنامه هاي روز قبل لازم و ضروري است تا مخاطبان درفضاي مناسب قرار گيرند.

6- اولين سخنران را معرفي كنيد.

7- به سخنان سخنران گوش فرا دهيد . نكات مثبت و انگيزشي را ياد داشت كرده و در معرفي سخنران بعدي ، بعد از تشكر از ايشان اشاره اي به مطالب جذاب آن كرده و وصل نماييد به سخنران بعدي و اين كار را ادامه دهيد.

8- سعي كنيد راحت باشيد و در همه حال يك بطري آب به همراه داشته باشيد.(به بهداشت صوت توجه داشته باشيد!!! )

9- در پايان از همه تشكر و قدر داني نماييد و بعضي از نكات و اهداف همايش را برجسته نماييد.

10- كار خود را با پایانی شور انگیز تمام کنید و تا انتها ادامه دهید .یادتان باشد تمام دور بینها برای تهیه قسمت پایان مستند سازی همایش روی شما زوم شده است.
فیلم مجریگری خود را بارها و به تكرار بازبيني كنيد و نكات مثبت و منفي خود را يادداشت كنيد و به تجربه خود بیفزایید.

آیا شما به عنوان یک مجری آیین تشکیلات و تشریفات کنفرانس ها را می دانید؟​

شما شغل مهمي داريد. به مجري بودن خود افتخار نماييد.
اين رهنمود ها به عنوان نكات اصلي بايد مورد توجه مجريان قرار بگيرد ولي به ياد داشته باشيد براي هر كدام از نكات بالا ،
ريز نكته هايي هستند كه در سمينار هاي تخصصي فريبا علومي يزدي براي مجريان به آنها اشاره خواهد شد
براي شركت در سمينار هاي فريبا علومي يزدي از همين الان رزرو نماييد


منبع : ایران مجری
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مجری گری، گویندگی و فن بیان

مجری گری، گویندگی و فن بیان

مجریان و سخنوران حرفه ای چه نگویند؟
12 نکته در مورد : مجریان و سخنوران حرفه ای چه نگویند؟ 1- ازجملات منفی استفاده نکنید .
جملات را مثبت کنید. از به کار بردن کلمات و الفاظی مثل خون – مرگ – قتل – غارت – غم – اندوه که موج منفی ساطع می کند خود داری نمایید.

2- از سخنان عوام پسندانه استفاده نکنید
در همایشهای علمی ،ادبی ،فرهنگی وهنری از بیان مسائل روزمره اقتصادی مثل قیمت گوشت ومرغ جدا بپرهیزید چون شما نه کارشناس مسائل اقتصادی هستید واین بیان، برداشت های متفاوتی در تصور مخاطبان به وجود می آورد و وجه تشابهی با همایش ندارد.


3- صفت کلمات فارسی را به صورت مونث به کار نبرید.

درزبان فارسی مذکر ومونث نداریم واین مخصوص زبان های عربی، آلمانی، انگلیسی و....است .
ما درفارسی" مرحومه مغفوره" نداریم – "فقیده سعیده" نداریم – "وزارت عالیه" نداریم
– "بانوی مکرمه "اشتباه است .

4- از به کاربردن الفاظ و ترکیبات سخنرانی منبری اجتناب کنید.

نگویید" فی الواقع"
بگویید " درواقع" یا " درحقیقت"

نگویید" با النسبه"
بگویید "به نسبت"
نگویید "علی ای حال"
بگویید " به هر صورت "– " به هرجهت"

نگویید" لذا"
بگویید "بنابراین"


نگویید" علی قص هذا "
بگویید "به همین ترتیب"


5- از به کاربردن کلمات انگلیسی والفاظ بیگانه که جایگزین آن موجود است واسم خاص نیست برحذرباشید.
نگویید "پانل تخصصی"
بگویید " نشست تخصصی"
نگویید" تایم ما رو به پایان است و باز نگویید" زمان رو به پایان است"
بگویید "دراین لحظه های پایانی / دقیقه های آخر ...

این روزها استفاده شکسته بسته زبان های بیگانه یک ضد ارزش تلقی می گردد. ولی، به شیوایی صحبت کردن با زبان مادری شایسته ی تجلیل است .
6-- از لغات وترکیبات غلط مصطلح استفاده نکنید.
از کلمات فارسی با قواعد فارسی استفاده نمایید. بعضی از لغات وترکیبات غلط مصطلح است . شما به عنوان یک مجری حرفه ای ، دامنه ی لغات خود را برای یک بارتنظیم نمایید تا کسی به شما تذکرادبیاتی ندهد.

مثلا گفتن جمله ی :" به رسم ادب ونزاکت تشویق بفرمایید."
نزاکت در ادب فارسی وجود ندارد برای اینکه از ترکیب عربی استفاده شده است درحالی که ریشه ی عربی ندارد. عدالت وصداقت از عدل وصدق می آید.
ولی یکی به ما بگوید ریشه ی نزاکت چیست ؟

7- کلمات را با علامت غیر فارسی " جمع نبندید ، علامت جمع فارسی " آن " و" ها " است .
مخاطبین – مسئولین – اساتید اشتباه است بگویید" مخاطبان – مسئولا ن – استادان "
جمع الجمع اشتباه است.!!!!

احوال جمع حال است و احوالات اشتباه است.
امور جمع امر است و امورات اشتباه است.
شرایط جمع شرط است و شرایتها اشتباه است.(شروط جمع مکسر است و اشکال ندارد)

اوقات جمع وقت است و اوقاتها اشتباه است.
(وقت بخیر که زیاد هم مصطلح شده است کاملاً در ادبیات فارسی اشتباه است)​

8- ازبه کاربردن کلمه ی حضار وگرام و یا ترکیب آنها به شدت برحذرباشید .
حضار جمع مکسرعربی است وباید بگویید حاضران و کلمه ی گرام کاملا اشتباه است وگرامی درست است .

ترکیبات صحیح بسازید:
نگویید "ماه فروزان " این ترکیب اشتباه است بگویید" ماه تابان ".
برای تقدیراز دیگران منصب وشغل آنها را با ترکیبات زیبا همراه نمایید .
مثلاً برای تقدیراز یک منجم در همایش نجوم از اصطلاحات نجومی مثل این استفاده نمايید.
ستاره درخشان و ماه تابان آسمان علم نجوم ایران جناب .........................

9- دایم نگویید " وقت ما تنگ است "
در مواقعی که اززمان عقب هستید مرتب درهر حضور نگویید " وقت ما تنگ است " این خود زمان براست وشما نفعی ازگفتن این کلام نخواهید برد جز اتلاف وقت . شما مجازید تنها جملات خود را مجمل و مختصرنمایید.
10- ازتکرارمکررات و توضیح واضحات بپرهیزید .
مرتب نگویید " درخدمت شما هستیم " .اصطلاحی که این روزها زیاد از مجریان غیر حرفه ای شنیده می شود.
اگر چیزی را نباید می گفتید و گفتید ، دیگر توضیح زیادی ندهید و کار را از آن که هست بد تر نکنید.
همین طور اشکالات و کوتاهی دیگران را به بهانه پوزش خواستن ، برجسته نکنید. به طور مثال برای دیر شروع شدن برنامه ، یک پوزش رسمی توسط مجری کافی است و لازم نیست تا انتهای همایش آن را تکرار کرد.




10- از سخنان القایی منفی بپرهیزید:
مرتب نگویید یا تلقین نکنید که " می دانم شما خسته شده اید".
نگویید " می دانم بعضی از شما بلیط دارید".

نگویید " اشتباهات ما را ببخشید".


11- دو بار سلام نگویید.
در شروع مراسم رسمی جواب سلام نطلبید. اگر جواب سلام شما را ندادند که معمولاً چنین است، از آن عبورکنید.

این اشتباه محرز شماست اگرعدم جواب سلام جمع را با کنایه یا عباراتی خودمانی پررنگ نمایید ولو اینکه بعضی ها در دفعه دوم جواب سلام شما را بدهند.
بیش از یک بار به هیچ مقامی خیرمقدم عرض نکنید (بعضی از افراد کنفرانس ها را با ضیافت شام خصوصی اشتباه می گیرند که البته از خوانندگان سایت ما نیستند).
حتی سخنرانان بعد از شما هم مجاز نیستند بجز ذکر سلام ، عرض خیر مقدم بگویند (دبیر همایش مستثنی است).

این مهم در مراسم رسمی به عهده مجری است.
12- هرگزنگویید شما تقصیری ندارید و یا مشکلات تیم اجرایی را برجسته نکنید .

شما دعوت شده اید تا عیب ونقص همایش را بگیرید نه این که مشکلات بوجود آمده را برجسته کنید وتکرارکنید.
مثلا اگر اسمی اشتباه چاپ شده است نگویید به من لیست اشتباه داده شده است . فقط مودبانه عذر خواهی نمایید و اسم درست را تکرار کنید.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
عوامل موثر در توليد صدا

عوامل موثر در توليد صدا

در هنگام سخنراني، درس دادن و يا معرفي كردن خود، چهار عامل موثر در توليد صدا وجود دارد كه نسبت به عوامل ديگر تاكيد بيشتري روي آنها داريم.
1-محيط

- مخاطبان چه مقدار از فضا را اشغال كرده اند.
- وضعيت سالن، كلاس درس و يا اتاق كارآموزي چگونه است؟
- چه تجهيزاتي وجود دارد؟
- مخاطبان در چه فاصله اي از جايگاه گوينده قرار گرفته اند؟
- مشخصات و ويژگي هاي صوتي اتاق چگونه است؟
نكاتي درباره محيط
اگر در فضاي وسيعي مشغول سخنراني هستيد، سعي كنید از ميكروفن استفاده كنيد. بايستيد، طوري كه همه شما را ببينند و صدايتان هم تاثيرگذار باشد.
از شنوندگان بخواهيد از رديف جلو شروع به نشستن كنند، طوري كه صندلي خالي وجود نداشته باشد (اين كار از ميزان سختي كارتان مي كاهد).
ويژگي هاي صوتي اتاق، به شكل، اندازه و جنس وسايلي كه اتاق را در برگرفته اند، بستگي دارد. اگر فضاي اتاق به گونه اي است كه صدايتان در آن انعكاس پيدا كرده و سپس كم مي شود، خودخوري نكنيد.
براي سهولت كار، اتاق را با سقف كوتاه انتخاب كنيد كه صدايتان را به خود جذب كند و سپس وسايل را به دقت بچيند.
بدن هاي شنوندگان هم مقداري از صدا را به خود مي گيرند.
كنترل راه هاي ورود و خروج هوا، چگونگي قرار گرفتن مخاطبان و روشن بودن اتاق از ضروريات است.

2- تقاضا
هرچند وقت يك بار به صحبت كردن، ارايه يك مطلب و يا تدريس نياز پيدا مي كنيد؟
براي چه مدتي به حرف زدن نياز داريد؟
چند نكته
اگر سخنراني مهمي در برنامه خود داريد، سعي كنيد زماني را براي استراحت صداي خود در بين ارايه كارها و يا درس هايتان در نظر بگيريد. البته اين امر هميشه براي معلمان و استادان امكان پذير نيست. براي اين منظور مي توانيد از غروب ها و تعطيلات آخر هفته استفاده كنيد.
اگر لازم است بيشتر از ده دقيقه بدون وقفه سخن بگوييد، بهتر است براي جلوگيري از خشك شدن گلويتان چند جرعه آب بنوشيد.
لازم است بدانيد براي سلامتي خود و جذب بيشتر مخاطب به مكث كوتاهي نياز داريد.
اگر سر و صدا زياد است و يا سيستم هاي صوتي ضعيف عمل مي كنند، در صورت امكان سخنان خود را خلاصه كنيد.

تدابير شخصي

عوامل زير هم تاثير به سزايي روي صداي شما دارند:

- شكل ظاهر
- جنس و سن
- تجارب شخصي
- سلامتي
- روشن بودن انگيزه و هدف برقراري ارتباط
- به تجربه قبلي خود مبني بر استفاده از صدايتان در جمع توجه كنيد.

نكاتي درباره تدابير شخصي
دقت داشته باشيد كه سطح زندگي، سلامتي و كاري كه داريد روي مكانيزم بيانتان اثر مي گذارد. تعداد سخنراني هاي خود را آنقدر زياد نكنيد كه مجبور به استراحت و بازيافتن سلامتي خود شويد.
در ارايه سخنراني خود ميانه رو باشيد يعني به حرف زدن آرام و كلمه به كلمه تكيه نكنيد (مخاطبان هنگامي بيشتر جذب مي شوند كه سخنران در حرف زدن خود اعتدال را رعايت كند).
تا انجا كه امكان دارد شيك و خوش اندام باشد. تمرين هايي از قبيل دو، شنا، پياده روي سريع و دوچرخه سواري براي رشد سلامتي و تنفس سريع موثر هستند. يوگا و مديتيشن هم براي تمركز و تنفس سريع مناسب هستند.
3- تكنيك
فن بيان خوب در هنگام استفاده از صدا بسيار مهم است. فن بيان ضعيف مشكل ساز بوده و مي تواند خسته كننده هم باشد.
نگهداري و مراقبت از صدا بسيار ضروري است، درست همانطور كه به شيك لباس پوشيدن و مراقبت از خود در برابر بيماري اهميت مي دهيد.
توجه داشته باشيد كه صدايتان پيشرفت نمي كند مگر اين كه خودتان سعي كنيد آن را پرورش دهيد.
چگونگي به وجود آمدن صداي تاثيرگذار
يك صداي تاثير گذار شامل اين موارد است:
سرزنده بودن: به عنوان عنصر تفكيكي براي تعديل صدا و آهنگ
رتبه بودن صدا: براي تركيب سطح مناسب صدا با آنچه كه مشاهده مي كنيد.
شفافيت: توليد صداي رسا كه مشخص و واضح باشد. منظور از وضوح اين است كه صدا، نه شنونده را كر كند و ب=نه به صورت زير لب و نجواكنان باشد.
تمرين 1
متن شامل 200 كلمه انتخاب كرده و در حالي كه تصور مي كنيد كسي مقابل شما نشسته است، ابتدا يك بار متن را به طور آهسته و با صداي بلند بخوانيد. بايستي و اين طور تصور كنيد كه پنجاه نفر در فضايي وسيع مقابل شما نشسته اند. اكنون متن را تكرار كنيد. همان گونه كه ناگزيريد صدايتان را بلند كنيد، مطمئن باشيد كه عوامل سرزنده بودن، رسا بودن صدا و شفافيت هم افزايش مي يابند. نكاتي را كه از اين تمرين فهميده ايد، يادداشت كنيد.
چگونه صدا مكمل جريان برقراري ارتباط مي شود؟
«آنچه كه مرا متنفر مي سازد موضوع سخنراني نيست، بلكه نحوه ارايه آن است.»
آنتوني كلئوپاترا و شكسپير
نحوه ارايه مطلب بسيار تاثيرگذارتر از خود كلمات مي باشد.
عناصر پايه اي برقراري ارتباط انساني
وضعيت جسماني: به معناي ابزار انتقال اطلاعات و توسط اشارهذ و حركات بدني در هنگام سخن گفتن.
فاصله: فاصله حفظ شده بين شنوندگان.
تمرين 2
تلفني در حال صحبت كردن با شخصي هستيد كه تا به حال او را نديده ايد. احساسي را كه نسبت به اين شخص پيدا مي كنيد بنويبسيد. به نظرتان چرا اين گونه احساسي پيدا كرده ايد؟
اكنون احساسات خود را نسبت به كسي كه او را ملاقات كرده ايد با احساسات قبلي خود مقايسه كنيد. چقدر تفاوت بين اين دو نوع احساس مي بينيد؟ وقتي براي برقراري ارتباط، فقط صداي طرف مقابل را مي شنويم، منحصرا بر اساس همين صدا يك تصوير ذهني درباره او مي سازيم. اغلب اوقات هم اين تصوير ذهني اشتباه از آب در مي آيد.

گزیده ای از کتاب ریچارد پین
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
گذشتن از مرحله گویندگی و ورود به اجرا

گذشتن از مرحله گویندگی و ورود به اجرا

نقش یک مشتاق و دعوت کننده برای خبر را داشته باشید، نه مترسک - الکس هیل مجری اولین کسی است که در برنامه های خبری ما دیده می شود و از بد حادثه به ظاهر نخستین کسی است که باید بار سنگین انتقادها را تحمل کند و اگر نکته مثبتی هم باشد به حسن شهرت او می انجامد. مقوله اجرا دیگر یک موضوع صرفا شکلی نیست و پنجره ورود به محتوای خبر است. یک پنجره بسته و یا رنگ و رورفته رغبتی را برای گشودن، درمخاطب ایجاد نمی کند. مجری، هم نمای ویترین خبرماست و هم، قدرتش معرف توانایی محتوایی ما و تاثیر گذاریمان. در مجموعه های خبری ما کمتر مجریانی هستند که اول حرفه ای باشند در فن خبر و پخش آن، و بعد حرفه ای باشند در اجرا و گویندگی.
حذف درست عنوان "گوینده" و جایگزینی "مجری" در دهه اخیر به دلیل تاکید بر "ارائه ی خبر، " بجای "خبر خوانی" در کنار اهمیت یافتن دانش، تخصص و مهارت های گوناگون کارشناسی برای گرداندن یک بخش خبریست؛ حتی توجه به توانایی های بازیگری، نورپردازی، گریم و کارگردانی هنری ...همه و همه پای حرف های زیادی را دراین باره به میان کشیده است که جای طرح آن اینجا نیست .
برای گذشتن از مرحله گویندگی و ورود به اجرا باید کارها و مراحل زیر را تدارک دید:





- افزایش کارکردهای بصری یا تلویزیونی کردن مراحل تولید و پخش اخبار
- نگارش متن برای اجرا و ارائه ی تلویزیونی یا رعایت ادبیات "گفتار نویسی" یا "ساده نویسی و نرم نویسی" مناسب ("نرم نویسی" با "شکسته نویسی" و یا "محاوره نویسی" تفاوت فاحش! دارد ). نمی توان از متنی که برای خواندن نوشته می شود انتظارارائه گفتاری آن را داشت.
- توانایی تبدیل متن های خبری نوشتاری برای گفتار و بداهه گویی
- تسلط کارشناسانه برای اجرا و گفتگو به فراخور موضوعات مختلف
- مهارت همزاد پنداری احساسی و رفتاری مجری با موضوع خبر، گزارش و گفتگو (ناهماهنگ بودن احساسی و رفتاری مجری با موضوع مخاطب را با اغتشاش مواجه می کند. خبر گوارا باید گوارا باشد و خبر ناگوار، ناگوار القاء شود؛ سخت خبر و نرم خبرهم باید هریک به تناسب خود ارائه شود )
- داستان نویسی خبری و کارگردانی هنری برای بخش های خبری
- زنده کردن مراحل تولید خبر با افزایش حجم ارتباط های زنده، گفتگوهای خبری تبیینی و تحلیلی و سرعت خبررسانی
امروزه با باز شدن عرصه دانش "زبان بدن" که بر"علائم غیر کلامی" استوار است و اعتبار آن را پنج برابر "علائم کلامی" در مناسبات اجتماعی می دانند و همچنین بازخوانی و نوگرایی در"خبر نویسی تلویزیونی، در معیارهای گزینش و انتخاب مجریان خبر، بیشتر از جذابیت های فردی برای جذب مخاطب، به توانایی های ارتباطی و دانش آن ها توجه می شود.
"زبان گفتاری" نه تنها با "زبان نوشتاری" تفاوت دارد بلکه الفبایی که در حرکات بدنی از آن استفاده می کنیم نشانه های رنگارنگیست که مانند علائم موجود در تلگرام، سیگنالهای رادیویی، و زبان ناشنوایان معنا و مفهوم خاصی دارند. نشانه هایی که به زبان گفتاری جذابیت بیشتری می دهد و بدون استفاده از آن ها تاثیر گذاری کلام کم می شود. بنابر این ارتباط غیر کلامی اگر بیش از ارتباط کلامی موثر نباشد، حد اقل به همان اندازه اهمیت دارد تا جایی که می توانیم بدون هیچ کلامی ، تنها با استفاده از "زبان بدن" احساسات و نظرات خود را به سایرین نشان دهیم".
شاید در برخی از نمونه ها رسیدن به مرحله اجرا مستلزم پشت سر گذاشتن مراحل خبرنگاری، گزارشگری، دبیری خبر و سردبیری در"اجرا و گویندگی خبر" باشد؛
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
ویژگی های یک مجری خوب

ویژگی های یک مجری خوب

شناخت از مردم، هوشمندی، قدرت تجسم، قریحه طنز، درک و پردازش مسائل فرهنگی اجتماعی، توانایی کار گروهی و شفقت و همدردی با مردم، صدای خوب و داشتن یک چهره مناسب‌‌ مؤلفه‌های قطعی یک مجری را شکل می‌دهند.
اما چند درصد مجریان حال حاضر تلویزیون این ویژگی ها را دارند؟! تنها هشت درصد. این ها صحبت های "فرزاد جمشیدی" مدرس و مجری برنامه های معارفی در صدا وسیماست.
وی در این باره می گوید: «در سراسر دنیا تقسیم بندی هایی برای مجریان قائل هستند اما متاسفانه ما به آن تقسیم بندی توجه نمی کنیم. یک مجری خوب باید دارای پوشش مناسب، رسمی و همه گیر، چهره مناسب، اطلاعات عمومی، مسلط به قلمرو واژگانی، هنرشناس، الگو برای مردم و ترس مقدس باشد. زمانی که این ها در کشور ما رعایت نمی شود، بسیار اتفاق می افتد که یک مجری در برنامه های مختلف دست به کار اجرا می زند و در قالب های متعددی ظاهر می شود، حال آنکه یک مجری باید ژانربندی شود و هر کس بنا به تخصصی که دارد در یک برنامه خاص به کار گرفته شود.» وی می افزاید:«در بین 168 مجری که در صدا وسیما مشغول فعالیت هستند، تقریبا می توان گفت برای هیچ کدام از آنها برنامه خاصی از لحاظ آموزش علمی و تخصصی تدارک دیده نشده است. مجریان یا تصادفی وارد این عرصه می شوند یا برطبق ارتباط های فامیلی برای اجرای یک برنامه انتخاب می شوند وهیچ برنامه ای برای آموزش این افراد از لحاظ علمی در سازمان صدا وسیما تاکنون تدارک دیده نشده است.»:(
این مدرس اجرا در تلویزیون زاویه ارتباطی مجریان با مردم را ضعیف می داند و می گوید:«مجری باید رویکردهای ارتباطی، هنجاری و زیبایی شناسی داشته باشد، این موضوع از سال 1959 در تمام دنیا مورد توجه قرار گرفته است اما متاسفانه هیچ کدام از مجریان ما با این مقوله ها موافق نیستند. بیشتر مجریان ما با مطالعه قهر مطلق کرده اند و قلمرو واژگانی آنها نیز ار پنجاه کلمه تجاوز نمی کند. با این حساب در صدا وسیما ما مقوله ای به نام مجری نداریم.» «امیر حسین مدرس» مجری است که حدود 11 سال پیش با برنامه "نیم رخ" به منصه ظهور رسید و از آن زمان تاکنون در برنامه های مختلفی به اجرای برنامه پرداخته و به تازگی نیز به رشته اصلی خود یعنی بازیگری رو آورده است.

وی درباره مقوله اجرا در تلویزیون می گوید:«متاسفانه فضای تلویزیون طوری شده که بیشتر مجریان در قالب های تکراری وتقلیدی برنامه اجرا می کنند. بسیاری از برنامه سازان هم نوآوری را با ادا درآوردن اشتباه می گیرند. به طور طبیعی زمانی که ساختار برنامه ضعیف باشد و با این تفکر ساخته شود، استعدادهایی هم که در زمینه اجرا وجود دارد، می خشکد. در حال حاضر بسیاری از مجریان یا با شیوه تکراری برنامه اجرا می کنند و یا حوزه کار خود را عوض می کنند. «ژیلا صادقی» هم یکی از مجریانی است که کار خود را از 15 پیش در تلویزیون آغاز کرده است اما در چند سال اخیر با اجرای برنامه های متنوع و متفاوتی در بین مجریان زن جایگاه خاصی برای خود ایجاد کرده است:smile:.
وی می گوید:«من زمانی که کارم را شروع کردم عجله ای برای یک شبه ره صد ساله رفتن نداشتم و آرام آرام در کار اجرا پیش رفتم اما در حال حاضر بسیای از مجریان می خواهند یک شبه معروف شوند و به جای مطالعه در حوزه های مختلف، ادا درآوردن را پیشه خود ساخته اند. همه از هم تقلید می کنند و هیچ کس در کار خود احساس مسئولیت نمی کند. البته بسیاری از مجریانی که دست به این کارها می زنند، در کار خود دوامی ندارند و خیلی زود از صحنه اجرا کنار می روند.»
این مجری تلویزیون در ادامه اظهار کرد:«اجرای برنامه طوری شده که هر کس بر این اساس پیش می رود که هر چه پیش آید، خوش آید. کار اجرا صاحب ندارد. بیشتر مجریان در زمینه اطلاعات عمومی و تخصصی کوله باری ندارند و هر کسی ساز خود می زند.»

دسته بندی مجریان تلویزیونی
در تلویزیون ایران مجریان به سه دسته مجری بازیگر، مجریان رادیویی که به تلویزیون کوچ کرده اند و تازه کارها تقسیم بندی می شوند که گروه اول 6 درصد، گروه دوم 8 درصد و شمششن تلویزیون کسانی هستند که از رادیو آمده اند. در تمام دنیا حاکمیت‌ها رسانه‌ها را به عنوان ابزاری برای گسترش فرهنگ و یکسان‌‌سازی مردم به کار می‌برند. در عین حال کشور ما فرهنگ شفاهی قدرتمندی دارد و با این حساب مجری در تلویزیون ما تنها یک فرد نیست، بلکه شخصیتی در یک بافت فردی شغلی اجتماعی است که مستقیما با تک‌تک افراد اجتماع ارتباط دارد؛ نه فقط احوالپرسی و خداحافظی. مدرس در این باره معتقد است:«لازم است که مجریان تلویزیون دسته بندی شده و هر کس در حوزه تخصصی خود کار کند. اما متاسفانه الان یک مجری که به درد برنامه صبحگاهی نمی خورد، مشغول اجرای برنامه در هنگام صبح است و برعکس یک نفر که حال وهوای برنامه صبحگاهی دارد، در یک برنامه شبانگاهی در حال اجرای برنامه است. هیچ ساماندهی در این زمینه وجود ندارد. البته داریم برنامه هایی هم که بسیار حساب شده عمل می شود و بیننده با یک اجرای تخصصی و حساب شده از سوی مجریان آن برنامه مواجه است اما این گونه برنامه ها انگشت شمار است.» «فرزاد جمشیدی» هم می گوید:«در کشوری مانند کانادا 48 دانشکده هنر ارتباطات فعالیت می کند که از این تعداد 31 دانشکده در زمینه اجرای برنامه های رادیویی وتلویزیونی مشغول تدریس به هنرجویان هستند. هر کسی در زمینه خاصی آموزش می بیند و این طور نیست هر کسی که دوست داشته باشد یک برنامه را اجرا کند، در تلویزیون از او استفاده کنند اما در یاران این اتفاق نمی افتد و هر مجری بنا به سلیقه تهیه کننده اقدام به اجرای برنامه که خارج از تخصص اوست می کند.» وی می افزاید:«البته این مشکل به مدیران و مسئولان صداوسیما برنمی گردد و بیشتر متوجه تهیه کنندگان است زیرا قد وقواره برنامه سازان ما آنقدر کوتاه شده که نمی توانند تشخیص دهند کدام مجری برای فلان برنامه مناسب است. به همین دلیل بسیار اتفاق می افتد که یک کارگردان مجری برنامه می شود، یا یک کارشناس تبدیل به بهترین مجری.»
ظاهر نامناسب مجریان، آفتی دیگر
یک مجری خوب باید از ظاهری آراسته، صدای وچهره خوب و مناسب برخوردار باشد و نوع پوشش او طوری باشد که بتوان به عنوان الگو از او کمک گرفت. اما چند درصد مجریان تلویزیونی این ویژگی ها را دارند. «امیرحسین مدرس» این موضوع را آفتی در صدا وسیما می داند و اظهار می کند:«اجرای برنامه در تلویزیون و رادیو کاملا متفاوت است. بسیاری از مجریان موفق رادیو که به تلویزیون آمده اند، در سیما موفق نبوده اند و برعکس این قضیه هم شاید اتفاق افتاده است. شاید افرادی که در رادیو بوده اند، ظاهر مناسبی برای کار در تلویزیون را نداشته باشند و بیننده هم نتواند با آنها ارتباط برقرار کند. اما متاسفانه نه برنامه سازان و نه مدیران به این جزییات توجه نمی کنند و با این سهل انگاری شان رسانه را به بازی می گیرند.» «جمشیدی» نیز در این باره اعتقاد دارد:«ما باید به بسیاری از مجریان قبل از اجرای برنامه التماس کنیم به موهای خود شانه بزنند.:surprised:
این ها همان هایی هستند که تازه کارند و با پارتی پا به این عرصه گذاشته اند و چون از لحاظ تخصصی و علمی هم گزینش نشده اند، با ظاهرهای نه چندان دلچسب بر صفحه تلویزیون ظاهر می شوند. نتیجه کار همان می شود که می بینیم.» تا زمانی که به مقوله اجرای برنامه به صورت تخصصی نگاه نشود، به نظر می رسد باید به این نکته اکتفا کرد، فعلا با این مجریان کنار بیایید تا ببینیم صد سال بعد چه اتفاقی می افتد. :cool:
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتوكیو، دستگاهی برای انعكاس متن خبر

اتوكیو، دستگاهی برای انعكاس متن خبر








شاید تا به حال این سوال برای شما مطرح شده باشد كه گوینده‌های تلویزیونی چگونه درحالی چشم به دوربین دوخته‌اند بدون این كه مرتكب اشتباهی شوند متنی را در جلوی دوربین و در حال اجرای برنامه برای مخاطبان خود می‌خوانند؟ ممكن است تصور كنید كه آنها پیش از اجرای برنامه یا پخش اخبار، متن موردنظر را به حافظه خود سپرده‌اند. اگرچه این روش یكی از ابتدایی‌‌ترین روش‌ها برای عدم رجوع به متن نوشته شده روی صفحه كاغذ است اما بدون تردید راهكاری بسیار سخت و وقت‌گیر خواهد بود.
امروزه معمولا از سیستم‌های اتوماتیكی كه متن مورد نظر را در مقابل گوینده به نمایش در می‌آورند استفاده می‌شود. در حقیقت این سیستم، دستگاه جدیدی است كه خطوط نوشته شده روی كاغذ را در مقابل گوینده تلویزیون روی صفحه‌ای نشان می‌دهد. بنابر این به جای این كه خطوط نوشته به صورت متحرك از صفحه نمایشگر عبور كنند، بخشی از متن روی نمایشگر نقش می‌بندد و به این ترتیب ارتباط دیداری مخاطب و گوینده حفظ خواهد شد. از این دستگاه علاوه براین در سالن‌های كنفرانس و برای ایراد سخنرانی در برابر حضار در همایش‌ها و مـراسـم نـیـز استفاده می‌شود. نمایشگرهای این سیستم معمولا به صورت دوتایی در محل نصب می‌شوند و بنابر این گوینده در عین حال كه می‌تواند از دو زاویه مختلف به متن سخنرانی دسترسی داشته باشد قادر خواهد بود حاضرین در محل برگزاری سخنرانی را كه در قسمت‌های مختلفی منتشر شـده‌انـد، مـخـاطب خود قرار دهد.

سیستم‌های مخصوص به حركت در آوردن خطوط نوشته در مقابل گوینده تلویزیونی، نخستین بار در دهه 1950 میلادی طراحی شدند و در نتیجه پس از آن دیگر گـویـنـده‌هـای تلویزیونی مجبور نبودند متن‌های طولانی را حفظ كنند. از اوایل دهه 1980 میلادی با پیشرفت فناوری سیستم‌های جدیدتری طراحی شدند كه در آنها به جای این كه متن مورد نظر روی صفحات كاغذی و به صورت دستی به نمایش درآید روی نمایشگرهای رایانه‌ای و به‌صورت الـكـتـرونـیـكـی دیـده می‌شد. در این سیستم یك نمایشگر ویدئویی وجود دارد كه در سطح زمین مستقر شده كه متن نوشته شده را به صورت وارون جانبی نمایش می‌دهد. یك نمایشگر معمولا در یك جعبه روباز قرار گرفته و یا سطح‌ آن طوری پوشیده شده است كه از دید مخاطبان مخفی باشد. در مرحله بعدی متن نوشته شده روی یك صفحه شیشه‌ای كه در ارتفاعی همسطح چشمان گوینده مستقر شده است، منعكس می‌شود. متمایل بودن این صفحه، خواندن متن نوشته شده را برای گوینده تسهیل می‌كند. این سیستم به گونه‌ای طراحی شده است كه در آن سرعت نمایش متن روی صفحه براساس سرعت بیان مطالب توسط گوینده تنظیم می‌شود. اگر چه گوینده براحتی می‌تواند نوشته‌های روی صفحه شیشه‌ای را مشاهده كند اما تنها در یك طرف این صفحه نوشته‌ها منعكس می‌شود و بنابراین سمت دیگر آن كه در مقابل مخاطبان قرار گرفته است شفاف خواهد بود. با استفاده از این ترفند گوینده همزمان با صحبت كردن می‌تواند نوعی ارتباط دیداری را با مخاطبان خود برقرار كند.


منبع : همشهری آنلاین
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
گریم مجریان سیما

گریم مجریان سیما

مازیار ناظمی ( مجری ورزشی ) می گفت: گاهی در خیابان مردم عزیز ( بینندگان خوب ) را می بینم که کمی نگاه می کنند بعد می گویند شما همان خبرگوی ورزشی هستی؟ چقدر چهره تان فرق می کند. اینجا بهترید ( که فکر کنم منظورشان برعکس باشد!) :D
شما را بامفهومی به نام گریم یا چهره پردازی آشنا می کنم یکی از اصول کارهای تصویری گریم شدن افراد است یعنی گریمور(شخصی که تخصص این کار را دارد) با استفاده از وسایل مختلف و کار بر روی صورت شما که با توجه به فیزیک صورت و رنگ پوست و … چهره شما را برای یک بخش خبری آماده می کند.
از فون( پودر صورت) انواع قلم موها و دیگر وسایل گرفته تا تافت و غیره. یک گوینده معمولا حدود بیست دقیقه قبل از خبر در اتاق گریم حاضر می شود و گریمورها بر روی صورت او کار کرده و برای بخش خبری او را آماده می کنند. در کنار این موضوع نور پردازی صحنه هم مهم است چراکه هر چهره ای با توجه فیزیک صورت و رنگ پوست و … نیاز به تنظیماتی از نور دارد این بخش در واقع پشتیبانی گوینده برای اجراست البته مفهوم گریم خیلی تخصصی تر از این توضیحات بنده است ولی در حد آشنایی شما فکر می کنم کافی بود.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا هنرمندان راديو به تلويزيون مي روند؟

چرا هنرمندان راديو به تلويزيون مي روند؟

دکتر حسن خجسته




جمعه شب مورخ 18/2/88 نوشتن مطلبي درباره حضور هنرمندان راديو در تلويزيون را شروع كردم.متن به انتها نرسيده بود پشيمان شدم. انشاءالله در فرصت ديگري مطلب و دليل تعويق آن را به عرض خواهم رساند. پس از آن بهتر ديدم درباره چرايي رفتن هنرمندان راديو به تلويزيون با دوستان به بحث بپردازم.
اگر اولين گمانه دستمزد باشد، در اين صورت چگونه مي توانيد معادله هاي زير را حل كنيد:
1- به ندرت هنرمندان راديو در ابتدا با تهيه كننده تلويزيون از ميزان دستمزد بحثي به ميان مي آورند.
2- گاهي دستمزدهاي پرداخت شده در مقياس كار تلويزيوني خيلي بيشتر از دستمزد مشابه در راديو نيست.
3- موقتي بودن كار در تلويزيون به دلايل گوناگون به علاوه بسته بودن راه برگشت به راديو، هنرمندان راديو را با خطر از دست دادن كار و دريافت مبالغ مالي هرچند كم اما پايدار مواجه مي سازد
4- گاهي بعد از يكسال از فعاليت هنوز تهيه كننده تلويزيوني نتوانسته وجهي براي دستمزد پرداخت كند.
نكات فوق و ديگر دلايلي از اين نوع كه در سينه بچه هاي راديو وجود دارد، سبب مي شود مسائل مالي را در درجه اول اهميت قرار ندهيم، البته نبايد به عنوان عامل ثانوي از آن به سهولت گذشت.
در مقاله:دو رسانه رو در رو؛ رادیو و تئاتر بر آن بودم كه تفاوت ماهوي اين دو رسانه را نشان دهم. بخش كوتاهي از آن شايد بتواند دليل كافي براي تفسير حضور هنرمندان راديو در تلويزيون را ارائه دهد.
سه رسانه تئاتر، راديو و تلويزيون را حداقل از دو جهت مي توان مورد توجه قرار داد:اول نقش و مرتبت اجتماعي كه از آن برخوردار هستند و دوم درجه پچيدگي هنري آن براي يك هنرمند . اين دو، معيارهاي ساده اي هستند كه به ما نشان مي دهند چرا هنرمندان يك رسانه به رسانه ديگر مراجعه دارند.
ممكن است برخي نيازهاي زيستي و زندگي را دليل اصلي بدانند، اما اين دليل كافي نيست؛زيرا گاهي حضور در ديگر رسانه ها حتي موجب لطمه به فعاليت هاي اصلي آنها نيز مي شود.
اين سه رسانه از جهت شأن اجتماعي و موقعيتي كه درحوزه عمومي دارند متفاوت هستند. به نظر ميرسد تلويزيون را بايد در صدر قرار داد كه انبوه توده ها اسير دست بسته آن هستند و سپس راديو قرار مي گيرد با ضريب نفوذ كمتر از تلويزيون و پس از اين دو، تئاتر قرار ميگيرد كه مخاطب آن محدود به سالن هاي نمايش است.
حركت بازيگران تئاتر و راديو به تلويزيون از يك جهت به اين دليل است كه در اين رسانه مي توانند هنر و مهارت هاي خود را براي تعداد بيشتري از مردم و گاهي تمام مردم يك شهر يا كشور نشان دهند. آنها بدين ترتيب هويت حرفه اي خود را بسط مي دهند و رضايتمندي بيشتري از اين شغل هنري در خود ايجاد مي نمايند.
از جهت درجه هنري و صعوبت و سختي كار ، تئاتر در رده نخست جايي دست نيافتني دارد و پس از آن راديو قرار مي گيرد و بعد تلويزيون. راديو از اين جهت قبل از تلويزيون است، چون رسانه اي است كه تحولات و تغييرات تكنولوژيكي بر تبديل انديشه به پيام راديويي تأثير چنداني ندارد. لذا رسانه اي است كه در پيچيدگي انديشه اي قرار دارد، حال آن كه تلويزيون كاملاً اسير فناوري جديد است و بسياري از تكنولوژيست ها اداره كننده بخش هاي مهمي از يك برنامه تلويزيوني هستند. به معناي ديگر، مهارت هاي تكنولوژيكي جايگزين مهارت هاي هنري شده است.
اما حركت بازيگران تلويزيون به سمت تئاتر و راديو در واقع براي شفاي احساس ناخوشايند سطح هنري است. بدين ترتيب هركس مي تواند ضمن بازي در تلويزيون با بازي در تئاتر و يا راديو جايگاه حرفه اي خود را ارتقا دهد و خود را در مقايسه با ديگر رقيبان حرفه اي تر معرفي نمايد.
به ديگر سخن اهل هنر تاب و توان مستوري ندارند. لذا از رسانه تلويزيون يا سينما كه درجه عموميت بيشتري دارند براي نشان دادن هنرشان استفاده مي كنند.
شايد به همين دليل هنرمندان راديو تمايل زيادي براي حضور در رسانه تلويزيون دارند. آن ها مي خواهند جلوه هنرشان گستره عامي پيدا كند. به همين علت اگر مناعت طبع هنرمند كمتر از هنرش باشد، ممكن است مورد سوء استفاده قرار گيرد.
 

Similar threads

بالا