مشاعرۀ سنّتی

Farasystem

عضو جدید
کاربر ممتاز
می‌خواهمت چنان‌که شب خسته خواب را
می‌جويمت چنان‌که لب تشنه آب را

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالاکه من افتاده ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
 

moein_13

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالاکه من افتاده ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا



ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم

و این یکدم عمر را غنیمت شمریم
 

Farasystem

عضو جدید
کاربر ممتاز
Answare

Answare

ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم

و این یکدم عمر را غنیمت شمریم


من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم

نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم
 

moein_13

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم

نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم



خوب از شعرای شهریار میگی


میخور که هزار بار پیشت پفتم


زهر است غم جهان و تریاقش مهر

 

Farasystem

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر از من بربایند تو را خواهم مرد
پشت پرچین همین ثانیه ها خواهم مرد

شب عشق است دلم تنگ و غمت بی فرسا
آه امشب گلکم بی تو کجا خواهم مرد
 

Farasystem

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب از شعرای شهریار میگی


میخور که هزار بار پیشت پفتم


زهر است غم جهان و تریاقش مهر


رهی دارم که از دوری به پایان دیر می آید
سری کز بی سرانجامی به سامان دیر می آید

به پیراهن دریدن تا به دامان می رود دستم
ز ضعفم چاک پیراهن به دامان دیر می آید
 

barg

عضو جدید
کاربر ممتاز
در گوشه طلب چو نظارگان ماه نو
چشم طلب بر آن خم ابرو نهاده ایم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو


که هر بندی که بربندی بدرانم به جان تو
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
لطفیست که میکند غمت با دلِ من

ورنه دلِ تنگِ من چه جایِ غمِ توست؟
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مشو خاموش ای شمع و بسوز امشب به بزمِ من

که از بی مهریش با تو هزاران داستان دارم:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
به نامت ای نوازشگر ترین آهنگ در گوشم
که دردت کامِ دل باشد ، غمت آرامِ جان باشد

خدا را دوست دارم زانکه دارد بنده ای چون تو
جهان را دوست دارم ،چون تو را منزل در آن باشد:gol:
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دیده از شوق تو تا، لذت بیداری یافت
هیچ در چشم من ای دوست، نمی‌آید خواب
عجب از زمره عشاق لبت، می‌مانم
که همه مست و خرابند به یک جرعه، شراب
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بی جهت بر سرِ آتش نگشودم پر و بالی

شمعِ رخسارِ تو را دیدم و پروانه شدم منhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/im_msn.gif
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا