.•۩❖۩•.آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم. .•۩❖۩•. ویژه نامه ماه محرم 1392

وضعیت
موضوع بسته شده است.

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز

 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
آه ،محرم اومد از راه

محرم اومد از راه

محرم اومد از راه

ای ماه شور نوکری

رویای عشق مادری

این قلبم نذر عشق تو

از عالم دلرباتری

الاسلام یا ملائک مقیم
کربلا

ای فرشته ها و مهمان های مجلس عزا

الاسلام ای صاحب عزا و صاحب الزمان

من دخیل تو همه منتقم خون خدا

السلام ای سر بریده یاقتیل العبراتآه ،محرم اومد از راه

محرم اومد از راه

محرم اومد از راه

کاش امسال با نگاه تو

من باشم تو سپاه تو

کاش امسال تشنه جون بدم در بین قتلگاه تو


 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟

یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام

بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

اشهد ان لا…شهادت اشهد ان لا …شهید

محشر
الله الله است می دانی چرا؟

یک بغل باران
الله الصمد آورده ام

نوبهار
قل هوالله است می دانی چرا؟

راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف

راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست

فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید

انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد

باز اما بهترین ماه است می دانی
چرا؟

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سخنانی که از حسین بن علی علیه السلام نقل شده نادر است ولی همان مقداری که هست از همین روح حکایت می کند.
از حسین بن علی ع پرسیدند: شما سخنی را که با گوش خودت از پیغمبر شنیده باشی، برای ما نقل کن.
ببینید انتخاب حسین از سخنان پیغمبر چگونه است! از همین جا شما می توانید مقدار شخصیت او را به دست آورید.

حسین علیه السلام گفت:

آنچه که من از پیغمبر شنیده ام این است: «ان الله تعالی یحب معالی الامور و اشرافها و یکره سفسافها» (1)خدا کارهای بزرگ و مرتفع را دوست می دارد، از چیزهای پست بدش می آید.


رفعت و عظمت را ببینید که وقتی می خواهد سخنی از پیغمبر نقل کند اینچنین سخنی را انتخاب می کند، در واقع دارد خودش را نشان می دهد. از حسین علیه السلام اشعاری هم به دست ما رسیده است که باز همین روح در آن متجلی است:

سبقت العالمین الی المعانی
بحسن خلیقة و علو همه
و لاح بحکمتی نور الهدی فی
لیال فی الضلالة مدلهمه
یرید الجاحدون لیطفؤن
و یابی الله الا ان یتمه(2)


سخنان بسیار محدودی که از حسین علیه السلام به ما رسیده همین طور است. اینها مربوط به حادثه عاشورا هم نیست، مربوط به قبل از آن است و ربطی به آنجا ندارد.

سخن دیگر از او این است:
«موت فی عز خیر من حیاة فی ذل» مردن با عزت و شرافت، از زندگی با ذلت بهتر است.

جمله دیگری که باز از او نقل کرده اند این است:

«ان جمیع ما طلعت علیه الشمس فی مشارق الارض و مغاربها، بحرها و برها و سهلها و جبلها عند ولی من اولیاء الله و اهل المعرفة بحق الله کفیی ء الظلال» .

ضمنا شما از اینجا بفهمید یک مردی که حماسه الهی است فرقش با دیگران چیست.

می گوید:
جمیع آنچه خورشید بر آن طلوع می کند، تمام دنیا و ما فیها، دریای آن و خشکی آن، کوه و دشت آن در نزد کسی که با خدای خودش آشنایی دارد و عظمت الهی را درک کرده و در پیشگاه الهی سر سپرده است، مثل یک سایه است.

بعد این طور ادامه می دهد:
«الا حر یدع هذه اللماظة لاهلها» (3)
آیا یک آزاد مرد پیدا نمی شود که به دنیا و مافیهای آن بی اعتنا باشد؟


دنیا و مافیها برای انسانی که بخواهد خود را برده و بنده آن کند، به آن طمع داشته باشد و آن را هدف کار خودش قرار بدهد، مثل لماظه است. می دانید لماظه چیست؟ انسان وقتی غذا می خورد، لای دندانهایش یک چیزهایی مثلا یک تکه گوشتی باقی می ماند که با خلال آن را در می آورد. همان را لماظه می گویند.

یزید و ملک یزید و دنیا و مافیهایش در منطق حسین علیه السلام لماظه هستند.

بعد می گوید:
ایها الناس! در دنیا بجز خدا چیزی پیدا نمی شود که این ارزش را داشته باشد که شما جان و نفس خودتان را به آن بفروشید، خودتان را نفروشید، آزاد مرد باشید، خود فروش نباشید.


منبع: جلد اول کتاب حماسه حسینی اثر شهید مطهری

پی نوشت
1- جامع الصغیر ج1، ص75
2- بحارالانوار ج44، ص194
3- لمعه من بلاغة الحسین ، ص 95، به نقل از نفس المهموم حاج شیخ حسین عباس قمی
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
دل بی قرار اختیاری ندارد
اسیر است و راه فراری ندارد

مقامات عاشق، فنا می پذیرند
اگر هم بمیرد مزاری ندارد

کسی که بنا نیست بی سر بمیرد
چه بهتر دل بی قراری ندارد...

دل بی حسین اصل و فرعش زیادی است
شبیه درختی که باری ندارد

دل بی حسین، از گِل بدترین هاست
دل بی حسین، اعتباری ندارد

فرشته چرا؟ خوش به حال من و تو،
ملک آن چه را که تو داری ندارد

بُوّد ذکر سجاده ی هر فقیری
امیری حسینٌ فنعم الامیری


همه زیر پایند و بالا حسین است
همه قطره اند و دریا حسین است

چه رسم خوشی که زمان تولد
کلام نخستین ما یا حسین است

حسن یا علی، فاطمه یا محمد
تجلی این چهارتن، با حسین است

حسن هم حسین است، علی هم حسین است
محمد حسین است و زهرا حسین است

همین که به جز عشق چیزی نگفتیم
تجلی "لا ذکرٌ الا حسین" است

گنهکارها نیز حرفی ندارند
قیامت هم اگر دست آقا حسین است

شه عالمینیم ، الحمدلله
غلام حسینیم ، الحمدلله


شعر: علی اکبر لطیفیان

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
خطبه ای که امام حسین علیه السلام در «بیضه» که یکی از منازل[SUP](1)[/SUP] بین راه مکه و عراق است قرائت فرمود شاهدی بر هدف متعالی حضرت در مبارزه با هر حاکم جائر و ستمکار است و نشانی از عزتمندی و دلیری آن پیشوا، و اینک جملات آغازین آن:

ایّها الناس إنّ رسولَ اللّه صلی الله علیه و آله قال: مَن رآی سُلطانا جائرا مُستَحِلاًّ لِحَرمِ اللّه ِ ناکِثا عَهدَه مُخالِفا لِسُنَّةِ رسُولِ اللّه ِ یَعمَلُ فی عبادِاللّه ِ بالأِثمِ و العُدوانِ فَلَم یُغَیِّر علَیه بِفعلٍ و لا قولٍ کانَ حقّا علَی اللّه أنْ یُدخِلَه مَدخَلَه...[SUP](2)[/SUP]

ای مردم! همانا پیام آور خدا که بر او درود باد گفت: هر کس سلطانِ ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال می شمرد و پیمان الهی را می شکند و با سنت رسول خدا مخالفت می کند، و در میان بندگان خدا به گناه و ستم عمل می کند، ولی او با رفتار یا گفتارش برای تغییر چنین سلطانی اقدام نکند، بر خدا حق است که چنین فردی [بی تفاوت در برابر فساد حاکم] را در جای همان طاغوت [یعنی دوزخ] داخل کند[SUP](3)[/SUP].




منبع:سایت حوزه نت
پی نوشت
1- منزل: جای نزول و فرود آمدن کاروان. یادآور می شود امام و حُرّ هر دو در این محل فرود آمده بودند. در فرصتی که دست داد حضرت این سخنان را بیان کردند.
2- طبری، 7/300؛ کامل ابن اثیر 3/280؛ خوارزمی 1/234؛ انساب الأشراف 3/171؛ به نقل از: سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، 148.
3- نویسنده به خاطر دارد سالها پیش از انقلاب اسلامی عین جملات حضرت توسط دینداران انقلابی به صورت اعلامیه نوشته و پنهانی پخش می شد تا شاهدی بر لزوم مبارزه با شاه باشد؛ و این است نمونه ای از تأثیر سخنان شورانگیز امام تا زمان ما.
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم رب الشهداء و الصديقين
السلام عليک يا اباعبدالله الحسين
حسين(ع) زيباترين واژه هستی
حسين(ع) خون خدا و پسر خون خدا
حسين(ع) يعنی عشق، عشق به همه خوبی ها
حسين(ع) شخصيتی است که خداوند در روز عرفه نخست به زائران سيدالشهداء نظر می کند بعد به زائران خانه خودش
حسين(ع) شخصيتی است که خداوند ثواب زيارت قبر شش گوشه او را از زيارت خانه خودش بيشتر و افزونتر قرار داده است.
حضرت امام صادق(ع) فرموده: هرکس بوسيله خواندن زيارت عاشورا، جدم حسين(ع) را زيارت کند " چه از راه دور يا نزديک" به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.
چند نکته در رابطه با اين حديث قابل ذکر می باشد:
اول اينکه گوينده مطلب يک امام معصوم است، بنابراين خيلی قابل اهميت می باشد.
دوم اينکه امام معصوم قسم می خورد که اين تأکيدی براينکه حتماٌ حاجت اين شخص را خداوند خواهد داد.
سوم اينکه می توان در صورتی که امکان نداشته باشد از نزديک امام حسين(ع) را بوسيله خواندن زيارت عاشورا زيارت کند، از راه دور اين کار را انجام دهد.
چهارم اينکه حاجات مادی و معنوی بوسيله اين زيارت توسط خداوند برآورده می گردد.
برای رسيدن به مقام قرب الهی نيز وسائل گوناگون وجود دارد ولی وسيله مطمئن، راحت، سريع و ... برای رسيدن به خداوند عشق به امام حسين(ع) می باشد.
با عشق و ارادت به سالار شهيدان کربلا می توان سريعتر و مطمئن به هدف رسيد.
برای رسيدن به محبت و عشق و علاقه امام حسين(ع) نيز راههای گوناگون وجود دارد ولی راهی که سريعتر انسان می تواند بوسيله آن به بارگاه امام حسين(ع) راه يابد، و جزو شيفتگان و عشاق سيدالشهداء گردد، از طريق خواندن زيارت عاشورا و خصوصاٌ مداومت به خواندن اين زيارت شريف می باشد
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلايل مختلفی برای اثبات اين ادعا وجود دارد که عبارتند از :
1. زيارت عاشورا از احاديث قدسی می باشد. روايت صفوان در مورد زيارت عاشورا بيان کننده اين امر است که جبرئيل امين اين زيارت را از طريق خداوند متعال برای پيامبر(ص) قرائت نمود و اين زيارت از طريق معصومين به امام باقر(ع) رسيد و از طريق اين امام معصوم به دست شيعيان و دوستداران اهل بيت عصمت و طهارت(ع) رسيده است.
2. ائمه ما شيعيان خصوصاٌ امام زمان(ع) تأکيد به خواندن و مداومت به خواندن اين زيارت شريف داشته اند، چنانچه در ملاقاتی که سيد رشتی با امام زمان(ع) داشته اند، امام زمان به سيد رشتی می فرمايند: که چرا عاشورا نمی خوانيد و بعد سه بار می فرمايند عاشورا، عاشورا، عاشورا.(مفاتيح الجنان- شيخ عباس قمی)
3. علماء وبزرگان ما نيز برخواندن عاشورا و مداومت به آن تأکيدفراوان داشته اند و خود نيز اين کار را انجام می داده اند و يکی از علل موفقيت اکثر بزرگان و علماء خواندن زيارت عاشورا بوده است.
چه بسيار زيبا است که انسان در هر زوز صبح 5 دقيقه از وقت خود را برای سالار شهيدان و زيارت عاشورا قرار دهد. چه صبح و روز زيبائی خواهد بود روزی که با نام و ياد عزيز زهرا(س) شروع شود.
مطمئن باشيد که امام حسين(ع) جواب سلام شما را می دهد. فقط بايد دلت را پاک کنی تا جواب سلام امام را بشنوی و يقين داشته باشيد که جواب سلام را امام حسين(ع) می دهد، چون جواب سلام واجب است و امام معصوم محال است ترک واجب نمايد. فقط بايد گوش ما شنوا و لايق شنيدن جواب سلام ايشان باشد.
>>> ائمه و زيارت عاشورا :
" امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زيارت عاشورا رابخوان. هنگامی که اين زيارت را خواندی در حقيقت او را به چيزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زيارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نويسد و از تو هزار هزار سيئه محو می نمايد و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسيدند. حتی در درجات آنها هم شريک می شوی. " (کامل الزيارات- ص 74)
" امام صادق(ع) به صفوان می فرمايد: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين می کنم، اول زيارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او شکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نا اميد از درگاه او برنگردد زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد." (بحارالانوار-جلد 98-ص 300)
" در روايت ديگر می خوانيم: اگر مردم می دانستند زيارت امام حسين(ع) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و حسرترسيدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد." (بحارالانوار-جلد 101 –ص 18)
>>> در احاديث ديگرز از معصومين تأکيد بر زيارت امام حسين(ع) کرده اند که نمونه ای ازآنها ذکر می گردد:
- زيارت امام حسين(ع) مثل زيارت خدا در عرش اوست.
- زيارت امام حسين(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامت ايشان داشته باشد، واجب است.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 69)
- کسی که امام حسين(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار، و نه برای کسب شهرت زيارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می کند.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
- اگرکسی بدون عذر موجه امام حسين(ع) را زيارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
- کسی که امام حسين(ع) را زيارت نکند شيعه اهل بيت نيست.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)
 

Esmaeilpoor

عضو جدید

والشمس تجری لمستقر لها



شش روز بعد همهمه پایان گرفته بود
در خاک حس شعله وری جان گرفته بود
باغ و بهار،آب روان،سایه بهشت
اما هنوز هم دل انسان گرفته بود
آدم گناه داشت که بیرون شد از بهشت
عشق تو بود حالت عصیان گرفته بود
پرسید نام کیست خدایا؟...که اینچنین....
این سرزمین کجاست؟...وَباران گرفته بود
باران گرفته بود وسواری که غرق اشک
چیزی شبیه مشک به دندان گرفته بود
رعدی وبعد... وَ جُمِعَ الشّمسُ و القَمَر
کشتی شکسته بود...وتوفان گرفته بود...
دارم به عهد روز ازل فکر میکنم
انسان چه این "بلی" را آسان گرفته بود
حالا رسیده بود به گودال قتلگاه
خورشید،زیر پای سواران گرفته بود
بار جهان به روی زمین مانده بود وعشق
از کودکان قافله پیمان گرفته بود
خون موج میزد از دل گودال وساربان
در مشت خود نگین سلیمان گرفته بود


آهی کشید آدم در روضه الحسین
عالم شمیم روضه رضوان گرفته بود

حسن بیاتانی


امام حسین(علیه السلام)
(کامل الزیارات ، ص 108)

أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُنی مُؤمِنٌ إلّا استَعبَرَ
من کشته اشکم ؛ هر مؤمنى مرا یاد کند ، اشکش روان شود









 
آخرین ویرایش:

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
گل نازدانه پدر

رقیه ...رقیه نجیب! ای مهتاب شب های الفت حسین! ای مظلوم ترین فریاد خسته! گلِ نازدانه پدر و انیس رنج های عمه!
رقیه... رقیه کوچک! ای یادگار تازیانه های نینوا و سیل سیلی کربلا! دست های کوچکت هنوز بوی نوازش های پدر را می داد، و نگاه های معصوم و چشمان خسته ات، نور امید را به قلب عمه می تاباند.
رقیه... رقیه صبور! بمان، که بی تو گلشن خزان دیده اهل بیت، دیگر بوی بهار را استشمام نخواهد کرد، تو نوگل بهشتی و فرشته زمینی، پس بمان که کمر خمیده عمه، مصیبتی دیگر را تاب نخواهد آورد.

61592644770452180483.jpg39093662474156678759.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
زبانحال حضرت رقیه(س) با سر بریده ی بابا

زبانحال حضرت رقیه(س) با سر بریده ی بابا

بیا که فخر من این عشق پایدار من است .......... اسیر عشقم و عشق تو افتخار من است

طواف کعبه ی رویت نصیب کس نشود ............. خوشم که رأس تو امشب در اختیار من است

خرابه رشک جنان گشته از صفای سرت .......... سری که بند دل جدّ تاجدار من است

به نقد جان بخرم گوهر وصال تو را ................... فدای دیده ی تو دیده ی خمار من است

نمانده طوق طلا دستبند و خلخالم .................. طناب پُر گره عشق تو وقار من است

اگر شکار سیه بختم و شکسته پرم ............... یزید و دولت او ای بسا شکار من است
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب بود و اشک های حسن بی حساب بود
دنیا به چشم حسرت زینب سراب بود
آن شب خرابه های یتیمی پر آه بود
سر ها به خاک و حال یتیمان خراب بود
حال و هوای کوفه در آن شب گرفته بود
چشمان ماه خیس و دل شب کباب بود
زخمی که روی فرق ، دهان باز کرده بود
از سوز آن سلام بدون جواب بود
زخم زبان جواب کسی شد که وقت جنگ
حتّی برای دشمن خود فکر آب بود
بر روی شانه های حسین و حسن نشست
تابوت آن گلی که پر از عطر ناب بود
ای اهل کوفه غیرتتان کو ؟
چه می کنید ؟
تشییع پیکری به غریبی ثواب بود ؟

 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
ختم 313000 مرتبه ذکر مقدس و نورانی :
أَللّهم صَلِّ علی مُحمّد و آل مُحمّد (ص)
یا الله یا فاطِرُ بِحق فاطمة الزهراء (س)
یا ربَّ الحُسَین (ع) بحقِّ الحُسَین (ع)
إِشفِ صَدر الحُسَین (ع) بِظهورِ الحُجّة (عج)


أَللّهم عَجّل لِوَلیکَ الفَرَج


به نیت تعجیل در فرج آقا و مولای نازنین مان
حضرت بقیة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمونه هایی از نوحه های اجرا شده توسط خودم برای دانلود

نمونه هایی از نوحه های اجرا شده توسط خودم برای دانلود

نوحه ی سینه زنی امام حسین(ع) به زبان فارسی در سال 90

http://uplod.ir/pj95wkzehso4/emam_hosein_7.mp3.htm


-----------------------------------------------------------------------------

نوحه ی سینه زنی حضرت علی اصغر(ع) به زبان فارسی در سال 1375

http://uplod.ir/n11n7bokn85p/Hazrat-e-Ali_Asghar_75_-2.mp3.htm

-----------------------------------------------------------------------------

نوحه ی سینه زنی به زبان عربی سال 1375

http://uplod.ir/rtrnijtzy5nu/arabi_(Trimmed).mp3.htm

-----------------------------------------------------------------------------



 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله(ع)

زیارت عاشورا




اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش سلام بر تو اى فرزند امير مؤ منان و فرزند آقاى اوصياء


اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کند و فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى


اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ

سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روز

يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ

اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام


و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ

و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان


وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها

و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود


و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند


بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم

بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان


يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ

اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت


وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ

و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را


وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ

خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيكار با تو


بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ

پدر و مادرم بفدايت که براستى بزرگ شد مصيبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را


وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و َآلِهِ

و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزيم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام يارى شده از خاندان محمد صلى اللّه عليه و آله


اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ

خدايا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسيله حسين عليه السلام در دنيا و آخرت


يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ

اى اباعبداللّه من تقرب جويم به درگاه خدا و پيشگاه رسولش و اميرالمؤ منين و فاطمه و حسن


وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَيْكُمْ

وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَ على اَشْياعِكُمْ


و شما بوسيله دوستى تو و بوسيله بيزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بيزارى جستن از آسى آه شالوده ستم و ظلم بر شما را ريخت



و بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ريزى کرد شالوده اين کار را و پايه گذارى کرد بر آن بنيانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پيروان شما


بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِيِّكُمْ

بيزارى جويم بدرگاه خدا و به پيشگاه شما از ايشان و تقرب جويم بسوى خدا سپس بشما بوسيله دوستيتان و دوستى دوستان شما


وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ

و به بيزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بيزارى از ياران و پيروانشان


اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ

من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد


فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِياَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ

و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسيله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزيم کند بيزارى جستن از دشمنانتان را


اَنْ يَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَآُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ

به اينكه قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پيش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنيا و آخرت


وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ] مِنْكُمْ

و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گوياى [به حق] که از شما (خاندان ) است


وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَه

و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد ، که عطا کند به من بوسيله مصيبتى که از ناحيه شما به من رسيده بهترين پاداشى را که مى دهد به يك مصيبت زده از مصيبتى که ديده


وَ اَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَميعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ

براستى چه مصيبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمين خدايا چنانم کن در اينجا که ايستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحيه تو درود و رحمت و آمرزشى


اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد


اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

خدايا اين روز روزى است که مبارك و ميمون دانستند آنرا بنى اميه و پسر آن زن جگرخوار (معاويه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پيامبرت که درود خدا بر او و آلش باد


فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

در هر جا و هر مكانى که توقف کرد در آن مكان پيامبرت صلى اللّه عليه و آله


اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْيانَ وَ مُعوِيَةَ وَ يَزيدَ بْنَ مُعاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ

خدايا لعنت کن ابوسفيان و معاويه و يزيد بن معاويه را که لعنت بر ايشان باد از جانب تو براى هميشه


وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ

و اين روز روزى است که شادمان شدند به اين روز دودمان زياد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسين صلوات اللّه عليه را


اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ [الاَْليمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فى هذَا الْيَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا

خدايا پس چندين برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناك را خدايا من تقرب جويم بسوى تو در اين روز و در اين جائى که هستم


وَ اَيّامِ حَياتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ

و در تمام دوران زندگيم به بيزارى جستن از اينها و لعنت فرستادن بر ايشان و بوسيله دوست داشتن پيامبرت و خاندان پيامبرت که بر او و بر ايشان سلام باد


پس مى گوئى صد مرتبه :



اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ

خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد


اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً

خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را


پس مى گوئى صد مرتبه :



اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد اين زيارت را خداوند آخرين بار زيارت من از شما


اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ

سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين


پس مى گوئى :



اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ

خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را


اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ

خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت


پس به سجده مى روى ومى گوئى :


اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرينَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظيمِ رَزِيَّتى

خدايا مخصوص تو است ستايش سپاسگزاران تو بر مصيبت زدگى آنها، ستايش خداى را بر بزرگى مصيبتم


اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ

خدايا روزيم گردان شفاعت حسين عليه السلام را در روز ورود (به صحراى قيامت ) و ثابت بدار گام راستيم را در نزد خودت با حسين عليه السلام و ياران حسين آنانكه بى دريغ دادند جان خود را در راه حسين عليه السلام



التماس دعا
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
يسكت العالم بأسره و نستمع صوت الحسين

سلام الله على صوتك حبيي يا حسين

آنا أنظر على أصحابي من هووا مثل النجوم , سلام الله على أصحابك حبيبي يا حسين

روحي شبه الطير فرت بمصرع الأكبر تحوم , سلام الله على الأكبر حبيبي يا حسين

و الـ ذبح جاسم ذبحني و انذبح حلم الشباب , سلام الله على القاسم حبيبي يا حسين

من عطش قلبي أشاهد النهر يجري تراب , سلام الله على قلبك حبيبي يا حسين

ع النهر طاحن عيوني يم أبو الغيرة انحنيت , سلام الله على عيونك حبيبي يا حسين





 
آخرین ویرایش:

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حسین جان شتابت برا امدن در چیست

حسین جان امدن بهر این همه گرگ در چیست

حسین جان بی پدر گشتن رقیه در چیست

شام را ویران کرده ام با نالهی ی بابا بیا بابا بیا


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار



از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین

یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین

کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین

خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین

به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین

محمد رسول زاده
منبع:afsaran.ir
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
ائمّه اطهار(علیهم السلام) با تأکید بر برگزارى مراسم عزادارى حسینى، برنامه آن حضرت را «محورى» براى وحدت مردم قرار دادند. به گونه اى که امروزه در ایام شهادتش میلیونها انسان با اختلاف طبقات و نژاد و مذهب در هر کوى و برزن به عزادارى آن حضرت بپاخاسته و گرد بیرق حسینى اجتماع مى کنند.

در واقع ائمّه اطهار(علیهم السلام) با ترغیب مردم به اقامه مجالس حسینى از پراکندگى نیروها جلوگیرى به عمل آوردند و توده هاى متفرّق را بسیج کردند و با ایجاد وحدت و یکپارچگى در میان آنها قدرت عظیمى را به وجود آوردند.

حرکت خودجوش میلیونى مردم مسلمان ایران در نهضت شکوهمند انقلاب اسلامى درماه محرم و صفر به ویژه روزهاى تاسوعا و عاشورا که لرزه بر اندام طاغوتیان مى انداخت سرّ تأکید ائمّه اطهار(علیهم السلام) بر محور قراردادن عزا داری امام حسین علیه السلام را روشن تر مى کند.

مخالفت دشمنان اسلام با اقامه این مجالس و تلاش آنها در جهت به تعطیلى کشاندن آن، حتّى اقدام آنان بر انهدام قبر امام حسین علیه السلام و مانع شدن از زیارت قبر آن حضرت(3)، خود شاهد دیگرى است که حکومت ها تا چه اندازه از این نیروى عظیم وحشت داشته و دارند.

مجالس حسینى در طول تاریخ پناهگاه خوبى براى جوامعى که تحت ستم قرار گرفته بودند، محسوب مى شد. امروزه وحشتى که در دل دشمنان دین از برپایى این مجالس افتاده است بر کسى پوشیده نیست، تا جایى که گاه با وارد کردن اتّهامات ناروا بر شیعیان از طریق وابستگان داخلى خویش و گاه با برانگیختن دیکتاتورهاى دست نشانده خویش، امثال رضاخان، و گاه با بى محتوا ساختن چنین مجالسى، براى ریشه کن کردن شعائر حسینى تلاش کرده و مى کنند.

با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام بعد از حادثه کربلا مى بینیم این مجالس و پیام هاى عاشورایى تا چه اندازه سرمشق قیام هاى مجاهدان راه خداوند در مقابل گردنکشان و طاغوتیان بوده است. مجالس حسینى در طول تاریخ پناهگاه خوبى براى جوامعى که تحت ستم قرار گرفته بودند، محسوب مى شد، نه تنها در انقلاب اسلامى ایران، مردم حدّاکثر بهره بردارى را از مجالس حسینى کرده و با شور و هیجان این مجالس، پاسخ دندان شکنى به نیروهاى اهریمنى دادند، بلکه در استقلال عراق و پاکستان و... نیز همین مسأله مطرح بود.

در کلام معروفى از گاندى، رهبر استقلال هندوستان، مى خوانیم:

من زندگى امام حسین آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده ام و توجّه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین پیروى کند.(4)

«ماربین آلمانى» در اثر خود مى نویسد:

«
بى اطّلاعى بعضى از تاریخ نویسان ما موجب شد که عزادارى شیعه را به جنون و دیوانگى نسبت دهند. ولى اینان گزافه گفته و به شیعه تهمت زده اند. ما در میان ملل و اقوام، مردمى مانند شیعه پرشور و زنده ندیده ایم، زیرا شیعیان به واسطه بپا کردن عزادارى حسینى سیاست هاى عاقلانه اى را انجام داده و نهضت هاى مذهبى ثمر بخشى را بوجود آورده اند».(1)

همین نویسنده آلمانى مى گوید:

«
هیچ چیز مانند عزادارى حسینى نتوانست بیدارى سیاسى در مسلمانان ایجاد کند».(2)



ولى این در صورتى است که نیت ها خالص باشد و رقابت هاى مخرّب جاى خود را به همکارى سازنده دهد و این مجالس کانون وحدت گردد و نشانه هاى ایثار و فداکارى در آن ظاهر شود. از آنجا که مسأله اجراى عدالت و ظلم ستیزى منحصر به جهان اسلام نیست، تعلیماتى را که امام حسین علیه السلام در کربلا به نسل بشر داد، مى تواند راهگشاى تمام امّت ها گردد.



پی نوشت ها:

(1) . به نقل از فلسفه شهادت و عزادارى حسین بن على ـ سید عبدالحسین شرف الدین، ص 109.

(2) . به نقل از سیاسة الحسینیة، ص 44.

(3) . رجوع شود به: تتمّة المنتهى، ص 324-237.


(4). به نقل از: درسى که حسین به انسان ها آموخت، ص 289.

منبع:tebyan.net
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار



در طول تاریخ مشاهده می کنیم که ذکر سید الشهدا حسین (علیه السلام) با ذکر امام زمان(عجل الله فرجه) پیوند خورده است. به نمونه‌هایی اشاره می‌کنم:
1.پس از جریان عاشورا فرشتگان به درگاه خدا ضجه و زاری می‌کنند که خدایا! با حسین برگزیده و فرزند برگزیده تو این گونه رفتار می‌شود؟ خدا نور حضرت حجت را که در حال قیام بودند، به آنان نشان داده و فرمودند: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمَّا کَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَیْنِ ع مَا کَانَ ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی اللَّهِ بِالْبُکَاءِ وَ قَالَتْ یُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَیْنِ صَفِیِّکَ وَ ابْنِ نَبِیِّکَ قَالَ فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ ع وَ قَالَ بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا.»[1]

2. پیامبران:
دو نکته در حیات همه پیامبران مشهود است، و آن این است که هم چنانی که تمام پیامبران بر مصیبت سید الشهدا علیه السلام گریسته اند، همگی آنان آرمان ظهور حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف را داشتند، و همگی آنان در انتظار ظهور دولت حق ایشان بوده اند..

3.امام حسین علیه السلام به حضرت سجاد علیه السلام فرمودند:« یَا وَلَدِی یَا عَلِیُّ وَ اللَّهِ لَا یَسْکُنُ دَمِی حَتَّی یَبْعَثَ اللَّهُ الْمَهْدِیَّ.»[2]
امام زمان هم تا وقتی انتقام نگیرند در تب و تابند و آرامش ندارند:« فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً وَ تَحَسُّراً عَلَی مَا دَهَاکَ.»
[3]

4. خون خواهی:
مسئولیت خون خواهی حضرت بر دوش همه ما هست، اهل بیت به ما یاد می‌دهند که چگونه خون خواهی کنیم. مثلا در زیارت عاشورا در دو مقطع می‌خوانیم:«فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقَامَکَ أَنْ یُکْرِمَنِی بِکَ وَ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ. »‌«أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکُمْ مَعَ إِمَامٍ مَهْدِیٍّ نَاطِقٍ لَکُمْ.»
[4]

5. شیوه تسلیت:
از حضرت باقر علیه السلام پرسش شد: به چه شیوه‌ای به یکدیگر تسلیت گوییم؟ فرمودند: اینگونه بگویید:«تَقُولُ عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ ع وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِیِّهِ وَ الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ.»
[5]

6. شعار یاران امام زمان :
شعار ایشان این جمله است:«
یا لثارات الحسین» و شعار خود حضرت هم این جمله است که: «ألا یا اهل العالم! إن جدی الحسین قتلوه عطشانا.» و در دعای ندبه هم می‌خوانیم: «أین الطالب بدم المقتول بکربلا؟»

7. پیوند این دو امام در قرآن:
در قرآن کریم هم خدا قصه امام حسین علیه السلام را به امام زمان پیوند می‌زند، آنجا که می‌فرماید:«وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً.»
[6]
در تفسیر آمده که منظور از کسی که مظلومانه کشته شد، آقا سید الشهدا علیه السلام هستند، و ولی ایشان که سلطان است و لا یسرف فی القتل و از سوی خدا منصور و یاری شده است، وجود مبارک حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف هستند.



پی نوشت ها:
[1]الکافی: ج1 , ص 465, بحارالأنوار: ج 45, ص221, الأمالی‌للطوسی: 418 و اللهوف: 127.

[2] بحار الانوار: ج45, ص 299.

[3] بحار الانوار: ج98, ص 237.

[4] کامل الزیارات ص177 و بحار الانوار: ج98, ص 292.

[5] وسائل الشیعه: ج14, ص 509.

[6] اسرا : 33.



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
فروتنی ابا عبدالله ع

فروتنی ابا عبدالله ع


«كان الحسین رضى الله عنه فاضلا كثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها (1) »
حسین (ع) بسیار روزه مى‏ گرفت و نماز مى‏ گزارد و به حج مى‏ رفت و صدقه مى‏ داد و همه‏ ى كارهاى پسندیده را انجام مى‏ داد.

شخصیت حسین بن على (ع) آنچنان بلند و دور از دسترس و پر شكوه بود كه وقتى با برادرش امام مجتبى (ع)، پیاده به كعبه مى ‏رفتند، همه‏ ى بزرگان و شخصیت‏هاى اسلامى به احترامشان از مركب پیاده شده، همراه آنان راه پیمودند. (2)



احترامى كه جامعه براى حسین (ع) قائل بود بدان جهت بود كه او با مردم زندگى مى ‏كرد ـ از مردم و معاشرتشان كناره نمى ‏جست ـ با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگران از مواهب و مصائب یك اجتماع برخوردار بود و بالاتر از همه ایمان بى تزلزل او به خداوند او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود.

و گرنه، او نه كاخ‏ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ ؛ و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمى‏ بستند و حرم رسول الله (ص) را براى او خلوت نمى‏ كردند ...این روایت یك نمونه از اخلاق اجتماعى اوست، بخوانیم:

روزى از محلى عبور مى ‏فرمود، عده‏اى از فقرا بر عباهاى پهن شده اشان نشسته بودند و نان پاره‏هاى خشكى مى‏ خوردند، امام حسین (ع) مى ‏گذشت كه تعارفش كردند و او هم پذیرفت، نشست و تناول فرمود و آنگاه بیان داشت:
ان الله لا یحب المتكبرین. (3)
خداوند متكبران را دوست نمى‏ دارد.

سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت كردم، شما هم دعوت مرا اجابت كنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، (4) و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت.

شعیب بن عبد الرحمن خزاعى مى‏ گوید:

چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید، بر پشت مباركش آثار پینه مشاهده كردند علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند، فرمود:

این پینه ‏ها اثر كیسه‏ هاى غذایى است كه پدرم شب ها به دوش مى ‏كشید و به خانه ‏ى زن هاى شوهر مرده و كودكان یتیم و فقرا مى‏ رسانید.
(5)

شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایت ‏از ستم دیدگان مى ‏توان در داستان ارینب و همسرش عبد الله بن سلام دریافت، كه اجمال و فشرده‏اش را در اینجا متذكر مى ‏شویم :
یزید به زمان ولایت عهدى، با این كه همه نوع وسائل شهوترانى و كام جویى و كامروایى از قبیل پول، مقام، كنیزان رقاصه و...در اختیار داشت چشم ناپاك و هرزه ‏اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود.

پدرش معاویه به جاى این كه در برابر این رفتار زشت و ننگین عكس العمل كوبنده ‏اى نشان دهد، با حیله‏ گرى و دروغ پردازى و فریبكارى، مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاكدامن مسلمان را از خانه‏ ى شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده‏ ى پسرش یزید بكشاند.

حسین بن على (ع) از قضیه با خبر شد در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه ‏ى شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یكى از قوانین اسلام، زن را به شوهرش عبد الله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز یزید را از خانواده‏ى مسلمان و پاكیزه‏ اى قطع نمود و با این كار همت و غیرت الهى ‏اش را نمایان و علاقمندى خود را به حفظ نوامیس جامعه ‏ى مسلمان ابراز داشت و این رفتار داستانى شد كه در مفاخر آل على (ع) و دنائت و ستمگرى بنى امیه، براى همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (6)

علائلى در كتاب «سمو المعنى» مى ‏نویسد:

ما در تاریخ انسان به مردان بزرگى برخورد مى‏ كنیم كه هر كدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خویش را جهانگیر ساخته‏ اند یكى در شجاعت، دیگرى در زهد، آن دیگر در سخاوت، و...اما شكوه و بزرگى امام حسین (ع) حجم عظیمى است كه ابعاد بى نهایتش هر یك مشخص كننده‏ ى یك عظمت فراز تاریخ است، گویا او جامع همه ‏ى والایى‏ ها و فرازمندى‏ هاست. (7)

آرى مردى كه وارث بى كرانگى نبوت محمدى است، مردى كه وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع) است و وارث جلال و درخشندگى فضیلت مادرى چون حضرت فاطمه (ع) است، چگونه نمونه‏ ى برتر و والاى عظمت انسان و نشانه‏ ى آشكار فضیلت‏هاى خدایى نباشد.

درود ما بر او باد كه باید او را سمبل اعمال و كردارمان قرار دهیم.

امام حسین (ع) و حكایت زیستنش و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد كردارش نه تنها نمونه‏ ى یك بزرگ مرد تاریخ را براى ما مجسم مى‏ سازد، بلكه او با همه‏ى خویشتن، آیینه‏ ى تمام نماى فضیلت‏ ها، بزرگ منشى‏ ها، فداكاری ها، جان بازى‏ ها، خداخواهى‏ ها و خداجویى ‏ها مى ‏باشد، او به تنهایى مى ‏تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت را ضامن گردد.
بودن و رفتنش، معنویت و فضیلت‏هاى انسان را ارجمند نمود.


منبع:
پى ‏نوشت ها
1 ـ اسد الغابه، ج 2، ص 20.
2 ـ ذكرى الحسین ، ج 1 ، ص 152 ، به نقل از ریاض الجنان ، چاپ بمبئى ، ص 241 ـ انساب الاشراف.
3 ـ سوره‏ ى نحل ، آیه‏ ى 22.
4 ـ تفسیر عیاشى ،ج 2 ، ص 257.
5 ـ مناقب ، ج 2 ، ص 222.
6 ـ الامامة و السیاسه ، ج 1 ، ص 253 به بعد.
7 ـ از كتاب سمو المعنى ، ص 104 به بعد نقل به معنى شده است.
كتاب: پیشواى سوم حضرت امام حسین (ع)، ص 23
نویسنده: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق

 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
بازباران باترانه/میخوردبربام خانه /یادم آمد کربلا را /دشت پرشور و بلا را /گردش یک ظهرغمگین /گرم وخونین/لرزش طفلان نالان/زیرتیغ ونیزه هارا /باصدای گریه های کودکانه /اندر این صحرای سوزان/میدود طفلی سه ساله/پر ز ناله/دلشکسته/پای خسته/ آخ باران! /کی بباری بر تن عطشان یاران؟

 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
شور و شوقم را ببین، یاور نمی خواهی عمو؟

اکبری یک ذره کوچکتر نمی خواهی عمو؟

خواهشم را رد نکن من تازه دامادم ولی

با عسل در دست من ساغر نمی خواهی عمو؟


چه روی ناز و قشنگی چه موی زیبایی


تمام حاصل من گشته ایی تماشایی

دلیر و مرد نبردی گل رشید حسن

تو از تبار علـــی از تبار مـــولایی

و بعد اکبر لیلا ، تمام امیدم

تو بهترین هنر آموز درس سقایی

به جنگ که رفته ایی مردی شدی گل یاسم

چه هیبت علوی و چه قد رعنایی

شده امید دلم قد و قامتت مادر

به وقت رفتن و برگشتنت معمایی

تمام پیکر تو جای سم اسبان است

چقدر شبیه به دشت و شبیه صحرایی

تمام قد رشیدت مشبکی شده است

ضریح ناز و قشنگی برای بابایی

بزن بزن پر و بال ای
یتیم مظلومم
بزن که تا دم دیگر کنار بابایی

کنار راس عموهای خود پریده ای و

کنار شمس و قمر ای ستاره غوغایی



 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا