سلام دوست عزیز پوریا جان.......سلام
شکر خدا . شما هم خوبید ؟
درسا خوب پیش میره !؟!
ما هم خوبیم به لطف خدا از وقتی که امتحانات تموم شد
درسا هم بگی نگی خوب بودن............
سلام دوست عزیز پوریا جان.......سلام
شکر خدا . شما هم خوبید ؟
درسا خوب پیش میره !؟!
پس خدا رو شکر ..سلام دوست عزیز پوریا جان.......
ما هم خوبیم به لطف خدا از وقتی که امتحانات تموم شد
درسا هم بگی نگی خوب بودن............
مرسی ممنونم انشاله هیچ دانشجویی از دانشجو بودنش نا امید نشه!!!!!!پس خدا رو شکر ..
انشالله همین جوری خوب پیش بره .
کاش دوباره برمیگشتم به اون دورانی که تموم شدن امتحانات باعث خوشحالیم میشد
بله واقعا افسوس کاش میشد یه بار دیگه تجربش کردبله ، کاشکی من هم به آن دوران بر می گشتم ، افسوس و صد افسوس که باید به گذشته ها و روزهای خوب افوسوس خورد ... باز هم افسوس ....
کاش دوباره برمیگشتم به اون دورانی که تموم شدن امتحانات باعث خوشحالیم میشد
میخوام صد سال برنگردم
ولی برای ما که دوران خوبی بود فکر راحتی داشتیم شب که میخواستیم سر رو بالش بزاریم زود خوابمون میبرد الان باید کلی اول به مشکلاتمون فکر کنیم بعد خوابمون ببره از خستگی فکرمیخوام صد سال برنگردم
شاید شرایط شما فرق کنه.ولی من دلم برای اون روزایی که بدون دغدغه ی زندگی و فکرای دیگه فقط مشغول تحصیل بودم تنگ شده...
عماد سلام چطوری؟؟وحید جان ، متاسفانه از دبیرستان به بعد دیگه روزهای بدون دغدغه ای وجود نداره .
هر چه جلوتر میری ، دغدغه بیشتری داری !
مخصوصا تو ایران . وحید فکر کنم خودمون از شدت فکر و دغدغه توی 35/40 سالگی سکته مغزی / قلبی چیزی کنیم و راحت شیم .
بچه ها چرا ناامید هستین؟؟؟؟؟عماد سلام چطوری؟؟
اولا خداییش این چه آواتاریه؟؟؟
دوما منکه میدونم به 35 هم نمیرسم
یادش بخیر همسن توکه بودم دنیارو زیر و رو میکردم...بچه ها چرا ناامید هستین؟؟؟؟؟
ما اگه خودمون بخوایم سخت بگیریم زندگی هم دوبرابرش به همون سخت میگیره پس بهتره با زندگی و تمام سختی هاش سازگاری پیدا کنیم......
اقا وحید جوری حرف میزنی که انگال 50 سالته..........ماشااله همه جونیم شما از ما جوون تر..........یادش بخیر همسن توکه بودم دنیارو زیر و رو میکردم...
اینو درست میگید.......این قدر از دست زندگی ،کار ،درس، این سربازی لاکردار، شغل ،ازدواج ،استرس برامون پیش میاد که عمرمون زیاد نمیشه سر 40 سکته رو زدیم رفتیمشاید همه از لحاظ سنی جوون باشیم
ولی از بس سختی و مشکلات سر راهمون گذاشتن و از این مغز تفلکی ما هی کار کشیدیم دیگه استهلاکمون خیلی بالاست متاسفانه
بلهه .. نظر منم اینجا اینقدر ضشرایط سخته که واقعا ادم رو پیر می کنه ... ولی به نظر من توی این شرایط و حتی بدتر از انها هم میشه زندگی شادی کرد ... به نظرم اگر کمتر نگران آینده باشیم و کمتر غصه گذشته رو بخوریم شرایط خیلی بهتر میشه ..شاید همه از لحاظ سنی جوون باشیم
ولی از بس سختی و مشکلات سر راهمون گذاشتن و از این مغز تفلکی ما هی کار کشیدیم دیگه استهلاکمون خیلی بالاست متاسفانه
شما دیگه چرا سامان جان .اینو درست میگید.......این قدر از دست زندگی ،کار ،درس، این سربازی لاکردار، شغل ،ازدواج ،استرس برامون پیش میاد که عمرمون زیاد نمیشه سر 40 سکته رو زدیم رفتیم
من که الان 20 سالمه هزارتا دغدغه و استرس برام وجود داره.............خدا بهمون رحم کنه.........
سلام پوریا جانشما دیگه چرا سامان جان .
شما که توی اون منظره های قشنگ و اون اکیپ بحال کوه نوردی و شکار می تونی از زندگی لذت ببری .
غصه گذشته و اینده رو زیاد نخور .. همچی رو بسپور به خدا ..
سلام پوریا جان
منم تهد تاثیر حرفای دوستان قرار گرفتم دیگه............
درسته ما هم همش تو طبیعت و کوه هستیم اما مشکلات خستمون کرده..........از حرفت خیلی خوشم اومد که گفتین باید غصه گذشته رو نخوریم و برای آینده برنامه ریزی کنیم........
و همون طور گفتید واقعا دوست خوب نعمته که موقع ناراحتی فقط میتونی بری پیش اون و شاد باشی........اما دوستای خوب خیلی کم گیر میاد یا اگرم گیر بیاد وقتی قدرشون رو میدونی که از پیشت میرن و تنها میمونی..........
واقعا قبول دارماینو درست میگید.......این قدر از دست زندگی ،کار ،درس، این سربازی لاکردار، شغل ،ازدواج ،استرس برامون پیش میاد که عمرمون زیاد نمیشه سر 40 سکته رو زدیم رفتیم
من که الان 20 سالمه هزارتا دغدغه و استرس برام وجود داره.............خدا بهمون رحم کنه.........
بیشتر منظورم از سن شرایط کنونی تو بود.اقا وحید جوری حرف میزنی که انگال 50 سالته..........ماشااله همه جونیم شما از ما جوون تر..........
لابد ما هم دوستان ناباب بودیم که باعث نامیدی شما شدیمسلام پوریا جان
منم تهد تاثیر حرفای دوستان قرار گرفتم دیگه............
درسته ما هم همش تو طبیعت و کوه هستیم اما مشکلات خستمون کرده..........از حرفت خیلی خوشم اومد که گفتین باید غصه گذشته رو نخوریم و برای آینده برنامه ریزی کنیم........
و همون طور گفتید واقعا دوست خوب نعمته که موقع ناراحتی فقط میتونی بری پیش اون و شاد باشی........اما دوستای خوب خیلی کم گیر میاد یا اگرم گیر بیاد وقتی قدرشون رو میدونی که از پیشت میرن و تنها میمونی..........
بابا دلای پر!!!!!!!بیشتر منظورم از سن شرایط کنونی تو بود.
من وقتی دانشجو بودم شادترین و سرحالترین آدم دنیا بودم.با اینکه خیلی کم و کسری داشتم توی زندگیم ولی میگشتم بین دوستام و بهشون روحیه میدادم.
تو از امتحان و درس و نمره مینالی!!!؟؟؟هنوز نمیدونی وقتی درستو و سربازیت تموم شد تازه اول اول اول بدبختیته!!!!
خوش بحال دخترا که شرایط ازدواجشون فقط رسیدن سنشون به 22 و 23 سالگیه!!!!
پسرای بدبخت!!!بخدا عند نامردیه!!!
عاقا جان من یه جوونم در اووج نیاز!!!نه شرایط ازدواج دارم!نه کار دارم!!!نه پدری دارم که حامیم باشه!!!نه پول دارم!!!نه هییییییییییچ!!!درسم تموم شده!مشکل سربازی هم ندارم دیگه!باید چیکار کنم؟؟؟
نمیتونم با روابط مزخرف دوستی و صرفا برای گذران وقت با کسی باشم!!!با این شرایط هم نمیشه کسی رو خواست!!!بخدا نمیدونیم چیکار کنیم!!!خیلیا مشکل منو دارن ولی خب به قول دوستام دوست دختر بهترین گزینست!خود خدا هم برای امثال ما که خوردیم به بدترین شرایط مملکت باید یه سری خطوط قرمزشو پاک کنه!باید تبصره بیاره برای قوانینش!!!
آقا جان من نمیتونم!باید جیکار کنم!!؟؟؟؟
اصن خدایا ما نخوایم ادامه بدیم باید کیو ببینیم؟؟؟
اختیار دارید .........شما تاج سر مایید ناامیدی در همه ی جوون ها ایرانی به وفور یافت میشه........اما باید حلش کرد........خودم هنوز راه حلش رو پیدا نکردم............لابد ما هم دوستان ناباب بودیم که باعث نامیدی شما شدیم
واقعا حق با شماست............من که هنوز اول درسم هست از همین الان ناامید هستم چه برسه وقتی سربازیم رو هم تموم کنم.بیشتر منظورم از سن شرایط کنونی تو بود.
من وقتی دانشجو بودم شادترین و سرحالترین آدم دنیا بودم.با اینکه خیلی کم و کسری داشتم توی زندگیم ولی میگشتم بین دوستام و بهشون روحیه میدادم.
تو از امتحان و درس و نمره مینالی!!!؟؟؟هنوز نمیدونی وقتی درستو و سربازیت تموم شد تازه اول اول اول بدبختیته!!!!
خوش بحال دخترا که شرایط ازدواجشون فقط رسیدن سنشون به 22 و 23 سالگیه!!!!
پسرای بدبخت!!!بخدا عند نامردیه!!!
عاقا جان من یه جوونم در اووج نیاز!!!نه شرایط ازدواج دارم!نه کار دارم!!!نه پدری دارم که حامیم باشه!!!نه پول دارم!!!نه هییییییییییچ!!!درسم تموم شده!مشکل سربازی هم ندارم دیگه!باید چیکار کنم؟؟؟
نمیتونم با روابط مزخرف دوستی و صرفا برای گذران وقت با کسی باشم!!!با این شرایط هم نمیشه کسی رو خواست!!!بخدا نمیدونیم چیکار کنیم!!!خیلیا مشکل منو دارن ولی خب به قول دوستام دوست دختر بهترین گزینست!خود خدا هم برای امثال ما که خوردیم به بدترین شرایط مملکت باید یه سری خطوط قرمزشو پاک کنه!باید تبصره بیاره برای قوانینش!!!
آقا جان من نمیتونم!باید جیکار کنم!!؟؟؟؟
اصن خدایا ما نخوایم ادامه بدیم باید کیو ببینیم؟؟؟
منکه گفتم خیلیا مثه منن ولی یه راهی برای خودشون دست و پا کردن!حالا شاید نه چندان راه اخلاقی باشه!!ولی خب دیگه!!!بابا دلای پر!!!!!!!
شرایط دخترا هم بهتر از شما نیست
وقتی شما پسرا شرایط ازدواج ندارین مسلما کسی هم نیست بره خواستگاری دخترا اگرهم هست کمه......درسته؟
شرایط بده ولی باید امیدوار بود و راه درست رو انتخاب کرد حالا هر کس با توجه به شرایط خودش
خیلیا این مشکلات رو دارن
پس تنها نیستین شک نکنید
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
فهرست طرح های توجیهی و مطالعات امکان سنجی موجود در باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | 7 | ||
تکمیل ویکی باشگاه مهندسان ایران | مهندسی شیمی | مهندسی شیمی | 1 |