گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
باب یه عکس بهم بدید درست میشه
منم چشم و دل پاکم میتونم نظر بدم که شما باهم دوست بودید یا نه
;)
آقا احسان
ویدا(سمیه)جان
شبتون بخیرررررررر
بای بای
 
آخرین ویرایش:

mahz

کاربر حرفه ای
امشب همه رفتن
منم میرم
کسی نمونده
لامپ ها رو خاموش کنم
درارو ببندم
کسی نیست بمن بگه شب بخیر
باوشه
 

amirs1987

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام میم شیمیای عزیز...
روز اول هفته همتون بخیر باشه;)
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو سالاری با اون امضای قشنگت
حال کردم با مرام
سلام شهرام جون قسمت نشد همو ملاقات كنيم ولي واست پيام ميذارم شايد بعدا خونديش...
امضا خودتم خيلي سالاره داداش....
خودتم سالاري داداش....
كلا سالاري ....
 

artan2

اخراجی موقت
گوگل: من صاحب همه چیم .

ویکی پدیا: من همه چیو می‌دونم .

فیسبوک: من همرو میشناسم .

اینترنت: من نباشم شما ها هیچین .

برق: زر اضافی نزنید !
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما یادتون نمی یاد:
یه زمانی بود که وقتی تلفن زنگ میخورد
به صورت انتحاری خودمونو پرت میکردیم رو تلفن
حتی ممکن بود اون وسط یقه ی همدیگه رم جر بدیم که برسیم به گوشی
... ... حالا تلفن زنگ میخوره کله ی یکی میره تو کتاب
... اون یکی خوابش میبره
یکی دیگه م یه چیز عجیب تو مونیتورش کشف میکنه
مامانه غرغر کنان با دست و بالِ کفی میره گوشی رو برمیداره!!!
 
  • Like
واکنش ها: bera

bera

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرگ چه لغت بیمناک وشورانگیزی است !از شنیدن ان احساسات جانگدازی به انسان دست میدهد .خنده را از لب می زدایدد شادمانی را از دل میبرد تیرگی وافسردگی آورده وهزار گونه اندیشه های پریشان از جلو چشم میگذراند
زندگانی از مرگ جدایی ناپذیر است تا زندگانی نباشد مرگ نخواهد بود .از ستاره آسمان تا کوچکترین ذره روی زمین دیر یا زود میمیرند .سنگها وگیاهان هرکدام پی درپی بدنیا آمده وبه سرای نیستی رهسپار شده ودر گوشه فراموشی مشتی گرد وغبار میگردند.

مرگ همه هستی را به یک چشم نگریسته و سر نوشت آنها را یکسان میکند نه توانگر میشناسد ونه گدا نه پستی ونه بلندی.ودر مغاک تیره آدمیزاد گیاه وجانور را در پهلوی یکدیگر میخواباند.تنها در گورستان است که دژخیمان وخونخواران از بیدادگری خود دست میکشند وبیگناهان شکنجه نمیشوند .وبزرگ وکوچک در خواب شیرینی غنوده اند .چه خواب آرام وگواریی که روی بامداد را نمیبینند

هنگامی که آزمایش سخت ودشوار زندگی چراغهای فریبنده جوانی را خاموش کرده سرچشمه مهربانی خشک شده .سردی وتاریکی وزشتی گریبانگیر میگردد اوست که چاره میبخشد و اوست که اندام خمیده سیمای پر چین تن رنجور را در خوابگاه آسایش مینهد.

ای مرگ تو مانند مادر مهربانی هستی که بچه خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش میکشد .نوازش میکند و میخواباند
 

bera

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی دانم چه میخواهم بگویم
زبان در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است وافسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
نمی دانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم میگدازد
خیالی ناشناسی آشنا رنگ
گهی میسوزد وگه مینوازد
پریشان سایه ای آشفته آهنگ
زمغزم می تراود گیج وگمراه
چو روح خوابگردی مات ومدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه
درون سینه ام دردیست خونبار
که همچون گریه می گریدگلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمی دانم چه میخواهم بگویم..... هوشنگ ابتهاج(سایه)
 

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرگ چه لغت بیمناک وشورانگیزی است !از شنیدن ان احساسات جانگدازی به انسان دست میدهد .خنده را از لب می زدایدد شادمانی را از دل میبرد تیرگی وافسردگی آورده وهزار گونه اندیشه های پریشان از جلو چشم میگذراند
زندگانی از مرگ جدایی ناپذیر است تا زندگانی نباشد مرگ نخواهد بود .از ستاره آسمان تا کوچکترین ذره روی زمین دیر یا زود میمیرند .سنگها وگیاهان هرکدام پی درپی بدنیا آمده وبه سرای نیستی رهسپار شده ودر گوشه فراموشی مشتی گرد وغبار میگردند.

مرگ همه هستی را به یک چشم نگریسته و سر نوشت آنها را یکسان میکند نه توانگر میشناسد ونه گدا نه پستی ونه بلندی.ودر مغاک تیره آدمیزاد گیاه وجانور را در پهلوی یکدیگر میخواباند.تنها در گورستان است که دژخیمان وخونخواران از بیدادگری خود دست میکشند وبیگناهان شکنجه نمیشوند .وبزرگ وکوچک در خواب شیرینی غنوده اند .چه خواب آرام وگواریی که روی بامداد را نمیبینند

هنگامی که آزمایش سخت ودشوار زندگی چراغهای فریبنده جوانی را خاموش کرده سرچشمه مهربانی خشک شده .سردی وتاریکی وزشتی گریبانگیر میگردد اوست که چاره میبخشد و اوست که اندام خمیده سیمای پر چین تن رنجور را در خوابگاه آسایش مینهد.

ای مرگ تو مانند مادر مهربانی هستی که بچه خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش میکشد .نوازش میکند و میخواباند
خیلی قشنگ بود، مرسی
 
  • Like
واکنش ها: bera

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در پی ممنوعیت حضور خانومها در پیست های اسکی بدون سرپرست قانونی (همسر یا پدر)
اونایی که دوست دارن برن اسکی در خدمتشونیم نقش شوهر رو بازی می کنیم
اول از همه یه شارژ 2000 تومانی ایرانسل مسیج میکنی تا 48 ساعت بعدش زنگ میزنم بهت باهات قرار میزارم
اگه ماشین خودم بیارم 30000 تومان میگیرم اگه ماشین خودت بیاری 25000 تومان میگیرم، اگه 2نفرین میتونم واسه یکیتون بابا شم واسه اونیکی شوهر که اینجوری با تخفیف میشه 50000 تومان
اگه با تریپ و قیافت هم حال کنم دفعه بعد مجانی میام باهات
مسیج الکی نزنین که شارژ نداشته باشه جواب نمیدم...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز

www.drawastickman.com
به این سایت سری بزنید










یک آدمک بکشید ، اون شروع به حرکت میکنه و یه داستان شروع میشه ، باید در حین داستان با کشیدن وسایلی که لازم داره باز هم کمکش کنید









تا به هدفش برسه !! ، اگر این سایت رو امتحان نکنید ، مطمئناً اشتباه کردید
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.facebook.com/Beautiful.sentences

شاید هرگز غوغای درونم را
ارام بخش نباشی
روح پریشانم؟
بگو با این بالهای شکسته
چگونه میشود پرواز کرد؟
... شاید بیهوده بدنبال
مفهومی میگردم
نا اشنا
تا مدفون کند
بلند پروازیهای
بی منطق و مصیبت بارم را
براستی که ره گم کرده ام
در سیل خروشان انسانها
به من نشان ده؟
مسیر رود ارام را
میخواهم قایق کاغذی
خود را در اب بیاندازم

 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
مریم جونم
ستاره جونم
ویدا جونم
آقا بهنام
آقا میلاد
آقا شهرام
آقا حامد
آقا احسان
(اسامی بدون رعایت هیچ ترتیب خاصی ذکر شده اند:D)
کوشین پس؟:(
 
بالا