گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
می دانی


یک وقت هایی باید

روی یک تکه کاغذ بنویسی

تـعطیــل است

و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال ســوت بزنی

در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که

پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند !!


 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
این روزها "بــی" در دنیای من غوغا میکند!
بــی*کس ، بــی*مار ، بــی*زار ، بــی*چاره بــی*تاب ، بــی*دار ، بــی*یار ،

بــی*دل ، بـی*ریخت،بــی*صدا ، بــی*جان ، بــی*نوا

*

*بــی*حس ، بــی*عقل ، بــی*خبر ، بـی*نشان ، بــی*بال ، بــی*وفا ، بــی*کلام

،بــی*جواب ، بــی*شمار ، بــی*نفس ، بــی*هوا ، بــی*خود،بــی*داد ، بــی*روح

، بــی*هدف ، بــی*راه ، بــی*همزبان *

*بــی*تو بــی*تو بــی*تو...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اینجا و
تو آنجا
دورند دستانمان از هم
آغوشم خالی
اما هرگز از یاد نبریم
که خدا
از تمام فاصله ها
بزگتر است . . .




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عجیبهوقتی ناراحتی یا مشکلی د اری..آدمهایی که به قول معروف صد پشت غریبه اند وشاید چند باری حالت رو پرسیدند ، آدمهایی که باهات نبودند ببینند کی هستیو چی هستی
وهمون تصویر ذهنیشون رو قبول کردند بیشتر نگرانت می شن..شاید حتی بیشتر بهتفکر می کنن...یه جورایی انگار خودشونو دوست دارن سهیم بدونن ..حتی اگهنمیشناسنت! یا حتی آدمهایی میان حالتو می پرسن که زمانی دلشونو شکستی...هیچ انتظاری نداری ازشون..
وجالبه دوستها یا آدمهایی که مدتهاست تو رو می شناسن ..باهات خوگرفتن...روشون حساب می کنی...بیشتر ازت فاصله می گیرند..دور می شن....شاید فکر می کنن درد و غم مسریه!
آدمهااز اونی که فکر می کنید دورترند ..و همیشه ی همیشه ، خدا از جایی لطفش روبرات می فرسته که انتظارش رو نداری..نه جایی که نگاهت رو بهش دوختی..
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اینجا زمین است
.
رسم آدم هایش عجیب است
.
اینجا گم که مى شوى

.
به جاى اینکه دنبالت بگردند
.
فراموشت مى کنند...
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ادما کنارتن تاکی؟ تا وقتی بهت نیاز دارن...
ازکنارت میرن یه روزی کدوم روز؟ روزی که کسی بیاد به جات...
دوست دارن تا کی؟ تا وقتی یه کی دیگرو واسه دوست داشتن پیدا کنند...
 

Tahmim

عضو جدید

آن کوچه ی بن بستـــ را .. یادت هست؟!! کــوچه قرارهایمان ...!

تا بیایی گلهای دیوار زن تنهای همسایه را پرپر میکردم ...

الان خاطره پرپر میـکنـم دل پرپر میکـنـم ...

...و حالا میفهمم دلیل لبخند معنی دار زن تنهای همسایه را ...

.. خیانت چشمان تو در کوچه ی بعدیــــــ ...!!!
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگــــــــــــــــــر درد داري

تحمــــــــــل کــــــــن...

روي هــــــــم کــــــه تلنبـــــــار شـــــــد

ديگــــــــر نميفهمـــــــي کـــــــــدام درد

از کجــــــــــاست....

کـــــــم کـــــــم خـــــــودش

بــــــــي حــــــــــس مي شـــــــــود!!!
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
کجایی یار همدردم
من احساسم رو گم کردم

میون سایه روشن ها
به دنبال تو میگردم

شدم یه آدم سنگی
که دنیامو نمیشناسم

پریشونم ، نمیدونم
چرا عشق و نمیشناسم

شبیه آینه روشن شد
نگام کن ، سردو بیتابم

کمک کن قلب معصومم
نه بیدارم نه تو خوابم

میخوام کبوتر دستام
غزل پرواز تو باشه

کنار آسمون تو
نگاهم رنگ دریا شه

تپش های تو آهنگه
تماشاییه بارونت

صدات آرامش عشق
مثل لالایی میمونه
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هـر چـقـدر هـم کـه حـسرت بـخـورم
اخـم کنـم
آن روز هـا بر نـمیـگردنـد
فـرامـوش هم نمیـشوند
میـماننـد تا مرا آب کنـنـد
آتـش بـزنـنـد

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم بهانه ات را میگیرد

چقدر امروز حس میکنم نبود تو را


صدایت در گوشم می پیچد و می گویم:

جانم...

مرا صدا کردی...؟؟!!

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باد

به نوازش گیسوان من بیا
و فریاد مرا با خود ببر
بی* وفا یان را به تو سپرده ام
آنان که در دل خود سنگ رو یانده بودند
و تنهایی را به من آموختند
و آنان که خود از سنگ بودند
و آتش را در دل من بر افروختند

__________________
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گاهی دلم میخواهد، وقتی بغض میکنم
خدا از آسمان به زمین بیاید، اشک هایم را پاک کند، دستم را بگیرد
و بگوید: اینجا آدما اذیتت میکنن ؟
بـیـا بـــریـــــم ..

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاه آنقدر تنها می شوم
که نام کوچک خود را فراموش می کنم
بس که صدایم نمی زنند
سکانس ِ آخر وجودم
بد جور بوی زندگی می دهد
.
.
.
می خواهم بخوابم
صعود نزدیک است
حصاری نیست
دیواری نیست
...
می خواهم
بخوابم
.
.
.
اگرچه
...
ماه با چراغ های خاموش کاری ندارد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق نگهداری می خواد، شبها بیداری می خواد، وقتی تنگه دل یار، از تو دلداری می خواد
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده،
خیلی وقته، دلی پرپر نشده
دل آسمون سبکتر نشده
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده، قلبم از دوری تو خیلی دلتنگ شده،
بعد تو هیچ چیز دوست داشتنی نیست
بغض غصه از دلم رفتنی نیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزی آمد که دل بستم به تو،از سادگی خویش دل بستم به قلب بی وفای تو
روزها میگذشت و بیشتر عاشقت میشدم، یک لحظه صدایت را نمیشنیدم غرق در گریه میشدم
روزی تو را نمیدیدیم از این رو به آن رو میشدم!
گفتی آنچه که میخواهم باش ، از آنچه که میخواستی بهتر شدم
گفتی تنها برای من باش ، از همه گذشتم و تنها مال تو شدم
روزی آمد که من مال تو بودم و تو عاشق کسی دیگر
اینک تنها اشک است که از چشمان من میریزد
تنها شده ام ، باز هم مثل گذشته همدم غمها شده ام
راهی ندارم برای بازگشت ، به یاد دارم شبی دلم تنها به دنبال ذره ای محبت میگشت
نمیپرسم که چرا مرا تنها گذاشتی ، نمیپرسم که چرا قلبم را زیر پا گذاشتی
میدانستم تو نیز مثل همه …
نمیبخشم تو را …
دیگر مهم نیست بودنت ، احساس گناه میکنم در لحظه های بوسیدنت
نمیبخشم تو را ، این تو بودی که روزی گفتی با دنیا نیز عوض نمیکنم تو را
دنیا که سهل است ، تو حتی نفروختی به کسی دیگر مرا
مثل یک جنس کهنه ، دور انداختی مرا!
نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام
مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم
تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و غم
تو را نمیبخشم ، و اینک روزی آمده که به خاطر تو حتی نمیریزد یک قطره اشکم!
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دست به صورتم نزن

می ترسم بیفتد..

نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد ..

سیل اشک هایم تو را با خود ببرد ..

و باز ..

من بمانم و تنهایی . . .


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست به صورتم نزن

می ترسم بیفتد..

نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد ..

سیل اشک هایم تو را با خود ببرد ..

و باز ..

من بمانم و تنهایی . . .


هنوز هم وقتی باران می آید

تنم را به قطرات باران می سپارم

می گویند باران رساناست
[FONT=tahoma, new york, times, serif] شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند


[/FONT]
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سعدی!
کجایی که ببینی به جایی رسیدیم که
بنی ادم فقط ابزار یکدیگرند..................
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

" بی همه گان به سر شود ... "

و
مــــــن
,

خیلـــــــــی
نـــگران
شده امـــــــــ

چـــــــــون

دیـــــگر دارد

بی تـــــــو هم به ســــر می شــــود انگـــــار !



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برایِ خرید به جایی میروی که همیشه با او میرفتی، تنهایی
اورا در آغوش میکشی آنگونه که همیشه دوست داشت، تنهایی
[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]غذایِ مورد علاقه اش را میخوری، تنهایی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]صبح تا شب با اویی، تنهایی[/FONT]

[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]رویِ نیمکت همیشگی تان مینشینی، تنهایی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]کلماتِ دوست داشتنی اش را در گوش میشنوی و میخندی، تنهایی[/FONT]

[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و او را صدا میزنی، بار ها و بار ها، اما به تنهایی[/FONT]

بوسه هایت را هرلحظه، بی دریغ، بر لبانش مینشانی، در تنهایی
[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دست در موهایش میکشی و او دستانت را پس میزند، چه تصویرِ غمناکی[/FONT][FONT=&quot]..
[/FONT][FONT=&quot]این تنهایی ست، آری تو تنهایی[/FONT]
.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آاای آدم ها ...

این ها که می نویسم ...

یعنی ...

چقدر زیاد دلم می خواهد


کسی باشد ...

بپرسد ... :

" خوبی ... ؟ "
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز









این روزها چقدر دلم برایت تنگ می شود
کسی نمی داند چرا…
کسی نمی پرسد چرا…
اما من سخت آشفته ام… و چقدر بی تاب…
می گویند این روزها
عاشقی هم پیشه ای است نو…
اما من
عاشقی پیشه نکرده ام…
من پیشه ام
عاشقی است…
از آن روز که ابتدایی نداشت…
من سال هاست که عاشق تو هستم
یادت می آید آن روزهای سرشار از شادی را…



آه که چقدر خسته ام
و کسی نمی فهمد… و نمی خواهد که بفهمد…


مدتی است که می خواهم عاشقت نباشم
مگر می گذارد
دل
چقدر دلم برایت تنگ است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مــ ــ ــن و تــ ــــو

مانند ِ حروف صدا داريم..!

يک در ميان ميتوانيم باشيم..

دو درميان...

اما کنار هــــــم

ه ر گ ز!

.
.
.

_
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی نا آرامی یا خسته ، به یک لیوان چای اعتماد کن ، شاید زندگی را برایت ساخت,
تنها چند دقیقه حتی!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به یادت هست فریاد دوستت دارم را
به یادت هست از اول کوچه دویدن، به شوق در آغوش کشیدن من را
میگفتی میخواهم دنیا نباشد اما مرا داشته باشی
یک لحظه نیز نیامده که بدون من نفس کشیده باشی
حالا من هستم و نگاهی خسته ،
به چه کسی بگویم دردهای این دل شکسته
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیشب که نمی دانستم برای کدامیک از دردهایم گریه کنم،کلی خندیدم
"صادق هدایت"
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
خَستــﮧاَم فَـردا نِگاهَت را بَرایَمـ پُست کُـטּ

یک بَغـَل حال و هَوایَت را بَرایَمـ پُست کُـטּ


گوشَم اَز آواز غَمگیـטּ سُکوتِ شَب پُراَست

لُطفا آن لَحـטּ صِدایَت را بَرایَمـ پُست کُـטּ
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا