وقتي پروتوني را در ميدان مغناطيسي خارجي قرار مي دهيم حاصل قرار گرفتن آن ايجاد چرخشي ديگر است.به فركانس
چرخش پروتون در ميدان مغناطيسي فركانس تقدمي پروتون ها مي گويند و پروتونها به این ترتیب مي توانند امواجي هم
فركانس با فركانس چرخش را جذب كنند و جذب و نشر انرژي در پروتون ها اتفاق مي افتد.
در ساخت دستگاه NMR به دو طريق مي توان عمل كرد.
1- تغيير ميدان مغناطيسي
2- تغيير فركانس رادیویی
دستگاهي كه در آن فركانس ثابت است و ميدان را به ميزان مختصر تغيير مي دهيم ساده تر است.
دستگاههاي NMR ميدان آنها در محدوده كوچكي تغيير مي كند و فركانس ثابتي به همه پروتون ها مي تابد.
بنابراين اين نوع دستگاه يك ميدان اوليه ثابت و يك ميدان ثانويه متغير دارد كه sweep generator اين كار را انجام مي دهد.
به این دستگاهها دستگاه continuous wave (c.w) میگویند.
دستگاههاي جديد FT-NMR يا pulse-NMR
به اين دستگاهها pulse NMR system گویند. هر پالس شامل تمام فركانس هايي است كه براي رزونانس رسيدن تمام پروتونها
لازم است كه در 0.01 ثانيه فراهم ميشود. ميدان در آنها ثابت است و فركانس تغيير مي كند Magnet بايد همواره روشن باشد
تا يكنواختي ميدان به هم نخورد در زمان كوتاه پالسي به نمونه فرستاده مي شود كه حاوي تمام فركانس هايي است كه براي
به رزونانس رسيدن همه پروتون ها لازم است.
1- با اين روش مي توان تعداد زيادي طيف را در فواصل زماني كوتاه گرفت
2- همچنین می توان از هسته هايي با فراواني كم هم مي توان طيف گرفت.(افزايش حساسيت)
3- از نمونه، با مقدار كم طيف بگيريم
طيف گيري از نمونه مقدار كم: زيرا با اين دستگاهها مي توان در زمان كوتاه تعداد Scanها را زياد كرد كه با جمع كردن پيك ها
noise به اندازه پيك اصلي افزايش نمي يابد. افزايش شدت پيك ها با راديكال تعداد اسكن متناسب است. اما از حدي بيشتر
با افزايش تعداد اسكن هم طيف خوبي نمي گيريم و فقط بايد مقدار نمونه را زياد كنيم.
براي يكنواخت (ثابت) بودن ميدان لازم است مگنت دائما روشن باشد. روشن بودن دائمي مگنت گرماايجاد مي كند با استفاده
از chiller آن را خنك مي كنيم. مگنت دستگاه ما الكترومگنت فركانس 80HTZ و ميدان حدود 2Tesla است. البته از80HTZ به
بالا دیگر از الکترو مگنت استفاده نمی شودو به جای آن از مواد ابر رسانا superconductive براي ایجاد میدان استفاده ميشود
اما این مواد در دماي زير صفر اين خاصيت را دارند كه براي تامين اين دما از ازت يا هليم مايع استفاده مي شود. (عيب آن)
هر چه ميدان را قويتر كنيم R(resolution)بيشتر مي شود.
دستگاه قديمC.W-NMR
ميدان در محدوده کوچکی تغيير می کند و فرکانس ثابتی به همه پروتون ها می تابد.
محل جذب پروتون ها در NMR را محل شيفت شيميايي پروتون ها مي گويند. محل شيفت اطلاعات زيادي راجع به ساختمان
جسم و محل قرار گرفتن پروتون ها به ما مي دهد.
محل جذب:
محل شيفت شيميايي را بر مبناي استانداردي به نام TMS تترامتيل سيلان بيان ميكنيم جذب TMS در صفر PPM است مهمترين
عامل موثر بر شيفت شيميايی الکترونهای هاي اطراف پروتون است هر چه eها بيشتر روي پروتون ها اثر شيلدينگ بگذارند اثر
ميدان مغناطيسي كم شده و بايد بر شدت ميدان مغناطيسي افزوده شود.
TMS محافظت شده ترين پروتونها ها را دارد بنابراين به شدت از ميدان مغناطيسي كم مي كند و بايد بر شدت ميدان افزوده شود.
بنابراين صفر بالاترين ميدان مغناطيسی را دارد.
يك قطره TMS به همه نمونه ها اضافه مي شود براي اينكه پيك صفر داشته باشيم- چون TMS 12 پروتون دارد كه از لحاظ شيميايي
یکسان هستند با يك قطره جواب مي دهد.
در 27°C به جوش مي آيد و از نمونه ها به راحتی جدا مي شود.تنها مشكل TMS اينست که با حلال هاي مائي قابل اختلاط نيست.
براي طيف از حلال مائي: TMS را در لوله مويين ميريزيم و آن را در لوله NMR مي اندازيم (استاندارد خارجي )ويا از DSS سديم 2,2
دي متيل، سيلاپنتا سولفونات استفاده می کنيم . اين ماده هم با يك قطره يك پيك شارپ مي دهد.
استفاده از استاندارد خارجي دقت زيادي ندارد بعلت عدم يكنواختي اثرميدان بر نمونه و استاندارد .
با دستگاه NMR قديمي(CW-NMR) حدود 50mg نمونه و 0.5cc حلال لازم داريم در دستگاه جديد با 5mg هم ميتوان طيف گرفت.
وقتي از ماده اي مثل اتيل برومايد طيف مي گيريم دو نوع پروتون داريم.
براي يافتن تعداد پروتون ها در هر محل احتياج به انتگرال گيري داريم.
بنابراين قلم را طوري تنظيم مي كنيم كه جايي كه پيك ندارد خط صاف رسم كند و ابتداي هر پيك متناسب با تعداد پروتون ها بالا
رود.پروتون هاي تحت تاثير اسپين پروتون ها كربن مجاور هم قرار مي گيريند كه باعث شاخه دار شدن پيك ها مي شود.
تعداد شاخه ها= تعداد پروتون هاي كربن مجاور +1
وقتي پروتوني از دو طرف تحت تاثير اسپين كربن مجاور قرار بگيرد فواصل شاخه ها J گفته مي شود.اگر هر دو كربن مجاور يك
پروتون با يك اثر بگذارند بعضي شاخه ها روي هم مي افتند.بنابراين تعداد شاخه ها از فرمول (nA+nB+1) بدست مي آيد.
مقدار گاهي براي شناسايي تركيب به كار مي رود و در تركيبات ترانس مقدار J بيشتر است و براي شناسايي شكل فضايي
تركيب به كار مي رود.
قسمت هاي مختلف دستگاه NMR:
1- ميدان اوليه ثابت Magnet
2-ميدان ثانويه متغيير sweep generator
3- فرستنده امواج راديويي
4- گيرنده امواج راديويي
5- ركوردر
6- لوله محتوي نمونه
تهيه نمونه:
مهمترين حلال بدون پروتون در NMR ،ccl4 است اگر تركيب در آن حل شود ، بعدCDCL3 كلروفرم دو تره و بعد CD3OD متانول
دوتره و D2O و در نهايت DMSO دي متيل سولفوكسايد استفاده مي شود(هر چه تعداد D در حلال بيشتر شود گرانتر مي شود.)
حلال هاي دو تريوم صد در صد خالص نيستند و پيك حلال ديده مي شود مثلا پيك پروتون كلرفروم مربوط به CDCL3 در 7.22ppm
ظاهر مي شود معمولا حلال هاي 99.5% استفاده مي شود البته 99.999% هم وجود دارد كه خيلي گران است.
اگر جسم در هيچ كدام از حلال هاي گفته شده حل نشد در CF3COOH حل مي كنيم پروتون اسيد پيك مي دهد.
اگر در حدود ppm12-11 ببينيم احتمال مي دهيم پيك اسيد است براي مطمئن شدن بعد از طيف گرفتن يكي دو قطره آب دو دوتره
اضافه مي كنيم و دوباره پيك مي گيريم اگر پيك شدتش خيلي كم شد پروتون اسيد بوده كه قابل تبادل بوده است.
براي كاليبراسيون دستگاه NMR از تركيبي استفاده مي شود كه پيك هاي sharp داشته باشد، مثل اتيل بنزن كه سه نوع پروتون
و سه پيك دارد.
روش كار C.W-NMR:
براي كاليبراسيون دستگاه، نمونه اتيل بنزن را داخل لوله NMR ريخته و داخل Magnet ميگذاريم و با 20 دور در ثانيه آن را ميچرخانيم .
هر 60HZ=1 ppm
زمان sweep (اسكن)، 50 ثانيه است.
با استفاده ازsweep zero، TMS را روي صفر تنظيم مي كنيم.
شدت پيك ها را با Spectrum amplitude تنظيم مي كنيم.
هدف از استفاده اتيل بنزن تنظيم دستگاه و اطمینان از تعداد شاخه هایی است که دستگاه می دهد.
بعد از گرفتن طيف، انتگرال گيري را انجام مي دهيم و براي اين كار دكمه INT را مي زنيم.
سپس دكمه reset را مي زنيم براي اينكه مطمئن شويم كه قلم ثبات به بالاي كاغذ بر خورد نميكند ابتدا قلم را بالا آورده و انتگرال
مي گيريم و بعد از اطمينان از مناسب بودن شدت انتگرال انتخاب شده ، قلم را پايين مي آوريم و انتگرال مي گيريم.
براي در آوردن نمونه spin را قطع كرده و دكمه eject را مي زنيم.
با پيچ vertical قلم را پايين مي آوريم ،كنترل عمودي و پيك را رسم مي كنيم اگر شدت زياد بود شدت را كم مي كنيم تنظيم شدت
با spectrum amplitude است.
نمونه: بوتيريك اسيد
براي مشاهده پيك اسيد عرض صفحه را دو برابر ميكنيم و براي اينكه روي پيكهاي قبلي نيفتاد قلم را بالا مي آوريم و براي مشاهده
پيك اسيد off set 600HZ=5ppm مي كنيم و مقدار offset را با محل جذب جمع مي كنيم در اينجا 6ppm را off set کردیم.
وقتي پيك ها از هم فاصله كمي داشته باشند. انتگرال پيوسته مي گيريم زيرا خط پايه مشخص نيست تا براي پيك بعدي روي آن reset
كنيم.
روش كار pulse-NMR
در شروع كار بايد از يكنواخت بودن ميدان مطمئن شويم كه مشخص كننده ميدان ثابت، سيگنال دوتريوم است. يعني اصطلاحا" ميدان
را روي سيگنالی كه از دوتريوم مي آيد lock مي كنيم. (Lock D2) تا وقتي Lock برقرار باشد ميدان هموژن است و ميتوان طيف گرفت.
تا وقتي چراغ روشن باشد و اگر به هر دليلي lock از دست برود مانند رفتن برق و ... هموژن بودن از بين رفته و حتي روي پيك هاي
گرفته شده نمي توان حساب كرد و بايد مجددا طيف گرفت.
براي تامين سيگنال دوتريوم در همه حلالها دوتريوم داريم و حتي اگر نمونه تترا كلريد كربن (بهترين حلال) حل شود باز هم مقداري
كلروفرم دوتره براي برقراري lock به آن اضافه مي كنيم .
طيف گيري از هسته هاي با فراواني كمتر: 13C در اين مورد مهم است زيرا با فراواني1.1% داراي اسپين 2/1 است. استفاده از طيف
13C وقتي اهميت دارد كه مثلا آلكان داريم زيرا تمام آلكان ها در PNMR پيك مشابه در ناحيه ppm 101-0.9 مي دهند. اما محل جذب
آلكانها در 13CNMR در محدوده بيشتر 15-35ppm است بنابراين در طيف 13C هر كربني يك پيك مي دهد مگر دو كربن كه شرايط
كاملا يكسان داشته باشند، يعني محدوده وسيع طيف 13C سبب ميشود كربن ها با اختلاف جزئي نيز با فواصل مناسب ppm 6-5
از هم جدا شوند.
محدوده جذب در PNMR ، 0-15ppm ولي در 13CNMR ، O-200ppm است كه سبب ايجاد پيك هاي مستقل مي شود.
مثلا در طيف PNMR اتيل بنزن 3 پيك زير را ديديم.
1- شاخه ppm 1
2- 4 شاخه 2ppm
3- پيك آروماتيك 7ppm
ولي در طيف 13CNMR اتيل بنزن 6 پيك مي بينيم.
در طيف 13C ، splitting شاخه شاخه شدن نداريم. زيرا اثر پروتونها بر C را خودمان با عمل decoupling از بين مي بريم تا طیف ساده تر
شود و در مورد اثر 13C بر 13C هم احتمال كنار هم قرار گرفتن و مزدوج شدن دو 13C حدود صفر است پس در طيف 13CNMR پيك ها
يك شاخه است و سطح زير پيك نداريم.
بعلاوه ارتفاع پيك ها كه نشان دهنده تعداد 13C در یک موقعیت خاص می باشد، هيچ اطلاعي در مورد ساختمان جسم نمي دهد،
چون وجود 13C در مولكول، اتفاقي است و حتي ممكن است وقتي طيف كربن هاي همسان روي هم افتاده پيك كوچكتري ببنيم.
بنابراين در 13CNMR تنها محل شيفت شيميايي است كه اطلاعاتي در مورد ساختمان جسم مي دهد.
كار با دستگاه pulse-NMR :
گرفتن طيف هيدروژن اتيل بنزن و طيف كربن اتيل بنزن: در دستگاه يك مخزن آب براي خنك كردن مگنت وجود دارد. نمونه مي چرخد
تا تحت تاثير يكنواخت ميدان قرار گيرد.
همانند دستگاه قبل ارتفاع نمونه ها را تنظيم كرده و در مگنت قرار مي دهيم. سپس Spin را روشن مي كنيم. نمونه شروع به چرخش
مي كند. سيگنال دوتريوم را پيدا كرده و در وسط صفحه تنظيم مي كنيم سپس دكمه lock را مي زنيم تا lock D2 برقرار شود و چراغ
روشن شود و ميدان يكنواخت گردد. براي كاليبره كردن دستگاه NMR از اتيل بنزن طيف مي گيريم دستگاه وقتي تنظيم است كه با يك
scan طيف خوبي از اتيل بنزن بگيريم. براي طيف كربن وقتي تنظيم است كه با یک Scan طيف خوبي را اتيل بنزن 80% بگيريم پس از
گرفتن طيف انتگرال مي كنيم.
طيف گيري از اتيل بنزن در PNMR :
طيف آن بصورت پيك CH3 بين 2-1 و به صورت triplet ظاهر شد پس دو پروتون همسايه دارد. پيك CH3 بين 3-2 و به صورت quartet ظاهر
شد پس 3 پروتون همسايه دارد.
پيك آروماتيك به شكل singlet ظاهر مي شود.
طيف گيري از اتيل بنزن در CNMR :
كاليبراسيون براي CNMR اتيل بنزن هم نسبت به پيك كربنهاي حلال صورت مي گيرد، حلال بنزن است و طيف آن در 127ppm حاصل
مي شود.( بنزن دوتره) يعني ابتدا حلال بنزن را به دستگاه مي دهيم. پيك CH2 چون به حلقه متصل است (الكترون كشنده) در ميدان
پايين تري نسبت به CH3 ظاهر مي شود.پيك هاي آروماتيك بين حدود 120 تا ppm150 ظاهر مي شود.
براي مشخص كردن نوع كربن ها از تكنيك DEPT استفاده مي كنيم. در اين تكنيك زاويه پالس را تغيير مي دهيم از مزاياي 135, 90, 45
زيرا در هر زاويه پيك يكي از انواع c تغيير مي كند به شكل زير:
Dept 45° فقط C حذف مي شود.
Dept 90° فقط CH مشاهده مي شود.
Dept 135° فقط CH2 معكوس مي شود.
CH3 هيچ تغييري در هيچ از يك زوايا نمي كند.