چهل روز حسینی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترجمه بخشي از دعاي عرفه امام حسين(ع)

ترجمه بخشي از دعاي عرفه امام حسين(ع)

«حمد و سپاس خدايي را سزاست که تير حتمي قضايش را هيچ سپري نمي‌شکند
و لطف و محبت و هدايتش را هيچ مانعي باز نمي‌دارد و هيچ آفريده‌اي به پاي شباهت مخلوقات او نمي‌رسد.
...جهل و ناداني من و عصيان و گستاخي من، تو را باز نداشت از اينکه راهنمايي‌ام کني
به سوي صراط قربتت و موفقم گرداني به آنچه رضا و خشنودي توست.

پس

هرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتي؛
هرچه از تو خواستم، عنايتم فرمودي؛

هرگاه اطاعتت کردم، قدرداني و تشکر کردي؛
و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتهايم افزودي؛
و اينها همه چيست؟
جز نعمت تمام و کمال و احسان بي‌پايان تو!؟



... من کدام يک از نعمت‌هاي تو را مي‌توانم بشمارم يا حتي به ياد آورم و به خاطر بسپارم؟

... خدايا! الطاف خفيه‌ات و مهرباني‌هاي پنهاني‌ات بيشتر و پيشتر از نعمتهاي آشکار توست.
...خدايا ! من را آزرمناک خويش قرار ده آن‌سان که انگار مي‌بينمت.
من را آنگونه حيامند کن که گويي حضور عزيزت را احساس مي‌کنم.




خدايا!

من را با تقواي خودت سعادتمند گردان
و با مرکب نافرماني‌ات به وادي شقاوت و بدبختي‌ام مکشان.
در قضايت خيرم را بخواه
و قدرت برکاتت را بر من فروريز تا آنجا که تأخير را در تعجيل‌هاي تو و تعجيل را در تأخيرهاي تو نپسندم.

آنچه را که پيش مي‌اندازي دلم هواي تاخيرش را نکند
و آنچه را که بازپس مي‌نهي من را به شکوه و گلايه نکشاند.



...پروردگار من!

... من را از هول و هراس‌هاي دنيا و غم و اندوه‌هاي آخرت، رهايي ببخش
و من را از شر آنان که در زمين ستم مي‌کنند در امان بدار.




...خدايا!

به که واگذارم مي‌کني؟
به سوي که مي‌فرستي‌ام؟
به سوي آشنايان و نزديکان؟ تا از من ببرند و روي بگردانند؛
يا به سوي غريبان و غريبه‌گان تا گره در ابرو بيافکنند و مرا از خويش برانند؟
يا به سوي آنان که ضعف مرا مي‌خواهند و خواري‌ام را طلب مي‌کنند؟
... من به سوي ديگران دست دراز کنم؟ در حالي که خداي من تويي و تويي کارساز و زمامدار من.
...اي توشه و توان سختي‌هايم!
اي همدم تنهايي‌هايم!
اي فريادرس غم‌ها و غصه‌هايم!
اي ولي نعمت‌هايم‌!
...اي پشت و پناهم در هجوم بي‌رحم مشکلات!
اي مونس و مأمن و ياورم در کنج عزلت و تنهايي و بي‌کسي! اي تنها اميد و پناهگاهم در محاصره اندوه و غربت و خستگي! اي کسي که هر چه دارم از توست و از کرامت بي‌انتهاي تو!

...تو پناهگاه مني؛

تو کهف مني؛
تو مأمن مني؛
وقتي که راه‌ها و مذهب‌ها با همه فراخي‌شان مرا به عجز مي‌کشانند و زمين با همه وسعتش، بر من تنگي مي‌کند، و...
...اگر نبود رحمت تو، بي‌ترديد من از هلاک‌شدگان بودم
و اگر نبود محبت تو، بي‌شک سقوط و نابودي تنها پيش‌روي من مي‌شد.
...اي زنده!
اي معناي حيات؛ زماني که هيچ زنده‌اي در وجود نبوده است.

...اي آنکه:
با خوبي و احسانش خود را به من نشان داد
و من با بدي‌ها و عصيانم، در مقابلش ظاهر شدم.



...اي آنکه:

در بيماري خواندمش و شفايم داد؛
در جهل خواندمش و شناختم عنايت کرد؛
در تنهايي صدايش کردم و جمعيتم بخشيد؛
در غربت طلبيدمش و به وطن بازم گرداند؛
در فقر خواستمش و غنايم بخشيد؛

من آنم که بدي کردم من آنم که گناه کردم
من آنم که به بدي همت گماشتم
من آنم که در جهالت غوطه‌ور شدم
من آنم که غفلت کردم
من آنم که پيمان بستم و شکستم
من آنم که بدعهدي کردم ...
و ... اکنون بازگشته‌ام.
بازآمده‌ام با کوله‌باري از گناه و اقرار به گناه.
پس تو در گذر اي خداي من!
ببخش اي آنکه گناه بندگان به او زيان نمي‌رساند
اي آنکه از طاعت خلايق بي‌نياز است و با ياري و پشتيباني و رحمتش مردمان را به انجام کارهاي خوب توفيق مي‌دهد.



...معبود من!
اينک من پيش روي توأم و در ميان دست‌هاي تو.



آقاي من!

بال گسترده و پرشکسته و خوار و دلتنگ و حقير.
نه عذري دارم که بياورم نه تواني که ياري بطلبم،
نه ريسماني که بدان بياويزم

و نه دليل و برهاني که بدان متوسل شوم.
چه مي‌توانم بکنم؟ وقتي که اين کوله‌بار زشتي و گناه با من است!؟



انکار!؟
چگونه و از کجا ممکن است و چه نفعي دارد وقتي که همه اعضاء و جوارحم، به آنچه کرده‌ام گواهي مي‌دهند؟




...خداي من!

خواندمت، پاسخم گفتي؛
از تو خواستم، عطايم کردي؛

به سوي تو آمدم، آغوش رحمت گشودي؛

به تو تکيه کردم، نجاتم دادي؛
به تو پناه آوردم، کفايتم کردي؛



خدايا!
از خيمه‌گاه رحمتت بيرونمان نکن.

از آستان مهرت نوميدمان مساز.
آرزوها و انتظارهايمان را به حرمان مکشان.
از درگاه خويشت ما را مران.



...اي خداي مهربان!

بر من روزي حلالت را وسعت ببخش
و جسم و دينم را سلامت بدار
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنيت مبدل کن
و از آتش جهنم رهايم ساز.



...خداي من!
اگر آنچه از تو خواسته‌ام، عنايت فرمايي، محروميت از غير از آن، زيان ندارد
و اگر عطا نکني هرچه عطا جز آن منفعت ندارد.



يا رب! يا رب! يا رب!

...خداي من!

اين منم و پستي و فرومايگي‌ام
و اين تويي با بزرگي و کرامتت
از من اين مي‌سزد و از تو آن ...



...چگونه ممکن است به ورطه نوميدي بيفتم در حالي که تو مهربان و صميمي جوياي حال مني.
...خداي من!
تو چقدر با من مهرباني با اين جهالت عظيمي که من بدان مبتلايم!
تو چقدر درگذرنده و بخشنده‌اي با اين همه کار بد که من مي‌کنم و اين همه زشتي کردار که من دارم.



...خداي من!

تو چقدر به من نزديکي با اين همه فاصله‌اي که من از تو گرفته‌ام.



...تو که اين قدر دلسوز مني! ...
...خدايا تو کي نبودي که بودنت دليل بخواهد؟
تو کي غايب بوده‌اي که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کي پنهان بوده‌اي كه ظهورت محتاج آيه باشد؟



...کور باد چشمي که تو را ناظر خويش نبيند.

کور باد نگاهي که ديده‌باني نگاه تو را درنيابد.
بسته باد پنجره‌اي که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.
و زيانکار باد سوداي بنده‌اي که از عشق تو نصيب ندارد.




...خداي من!
مرا از سيطره ذلتبار نفس نجات ده و پيش از آنکه خاک گور، بر اندامم بنشيند از شک و شرک، رهايي‌ام بخش.



...خداي من!
چگونه نااميد باشم، در حالي که تو اميد مني!
چگونه سستي بگيرم، چگونه خواري پذيرم که تو تکيه‌گاه مني!
اي آنکه با کمال زيبايي و نورانيت خويش، آنچنان تجلي کرده‌اي که عظمتت بر تمامي ما سايه افکنده....
يا رب! يا رب! يا رب

 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امام حسین (ع) :
ایمان بنده مومن کامل نمیشود مگر اینکه در او چهار خصلت باشد :


1.
اخلاقش نیکو باشد ،

2.
بخشنده باشد ،

3.از
گفتن حرفهای زیادی خودداری کند ،

4.
زیادی مالش را انفاق کند.

ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 4
54
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
ان لقتل الحسین علیه السلام حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: برای شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.
جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .556
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
قال الرضا علیه السلام:
یابن شبیب! ان بکیت علی الحسین علیه السلام حتی تصیر دموعک علی خدیک غفر الله لک کل ذنب اذنبته صغیرا کان او کبیرا قلیلا کان او کثیرا.
امام رضا علیه السلام فرمود: ای پسر شبیب! اگر بر، حسین علیه السلام آن قدر گریه کنی که اشکهایت بر چهره ات جاری شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده ای می آمرزد، کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد.
امالی صدوق، ص .112
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
قال الباقر علیه السلام:
ما من رجل ذکرنا او ذکرنا عنده یخرج من عینیه ماء و لو مثل جناح البعوضة الا بنی الله له بیتا فی الجنة و جعل ذلک الدمع حجابا بینه و بین النار.
امام باقر علیه السلام پس از شنیدن سروده های «کمیت» درباره اهل بیت، گریست و سپس فرمود : هیچ کس نیست که ما را یاد کند، یا نزد او از ما یاد شود و از چشمانش هر چند به اندازه بال پشه ای اشک آید، مگر آنکه خداوند برایش در بهشت، خانه ای بنا کند و آن اشک را حجاب میان او و آتش دوزخ قرار دهد.
الغدیر، ج 2، ص .202
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


حضرت امام حسین (ع) : عبادت ‌کنندگان سه گروهند:

1- گروهی خداوند را به انگیزه رسیدن به پاداش و دست‌یافتن به نعمتهای نامحدودش عبادت می‌کنند، این دسته از عبادت‌کنندگان مانند سوداگران سودجو است.

2- بعضی خداوند را از ترس عذاب می‌پرستند و عبادت می‌کنند که این دسته از عبادت‌کنندگان در خور بردگان زرخرید است.

3- و کسانی هستند که خداوند را به منظور شکرگزاری و انجام یک وظیفه انسانی پرستش می‌نمایند ( خداوندا من تو را عبادت می‌کنم چون لایق پرستش و عبادت هستی ) این دسته از عبادت‌کنندگان عبادت انسان‌های احرار و آزادگان است و چنین عبادتی افضل و برتر از تمام عبادات است.

الحدیث جلد 3 صفحه 276
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دستان مبارك پيامبر اسلام (ص ) نخستين محلى بود كه امام حسين عليه السلام پس از ولادت در آن جاى گرفت . پيامبر رحمت در آستانه خانه ايستاده و منتظر ولادت فرزندش حسين عليه السلام بود. امام در لحظه ورود به اين جهان در حال سجده بود، پيامبر (ص ) به اسماء فرمود: فرزندم را بياور. اسماء او را در پارچه اى از پشم پوشيده نزد آن حضرت آورد. پيامبر با دستان مباركش حسين عليه السلام را گرفت و به او نگاه كرد و گريه سر داد و فرمود: ((اى ابا عبدالله ! مصيبت تو براى من سنگين است .))
كتف شريف جبرئيل و پيامبر نيز جايگاه ديگر حسين بود. گاهى هم بر پشت و سينه مبارك پيامبر مى نشست . حضرت رسول گاهى امام حسين را روى دست بلند مى كرد و دهان او را مى بوسيد و گاهى او را به قدرى بلند مى كرد تا همه مردم ايشان را ببينند. زمانى روى دست حضرت على عليه السلام قرار مى گرفت و حضرت امير او را بلند مى كرد و پيامبر او را مى بوسيد. آنگاه كه پيامبر نيز در حال احتضار بود حسين عليه السلام را بر سينه خود نشاند و بوسيد و فرمود: ((يزيد را با فرزند من حسين چه كار است . خدا به يزيد بركت ندهد.))

منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسين عليه السلام عزمى خاص در نجات دادن بندگان از عذاب الهى داشت ، و به همين خاطر سخت ترين تكاليف را برگزيد تا به درجه خاصى نايل شود كه شفاعتشان درباره كسانى كه مستوجب كيفر شده اند، مؤ ثر واقع شود و اين منظور حتى دشمنان را هم در بر مى گيرد. امام براى رفع عذاب از آنها هم سعى مى فرمود. حتى امام بر روى كسى كه براى جدا كردن سر مباركش آمده بود، لبخند زد و او را نصيحت فرمود!
امام حسين عليه السلام آنگاه كه ملاحظه فرمود نجات دادن كلى آنها از عذاب امكان ندارد، سعى كرد، عذاب آنها را كاهش دهد. كما اينكه اين قضيه درباره ((هرثمة بن ابى مسلم )) واقع شد. وقتى موعظه امام او را نجات نداد، امام حسين عليه السلام فرمود: از اينجا دور شو كه ما را نبينى و صداى ما را نشنوى . امام به ((عبيد الله جعفى )) نيز همين نصيحت را فرمود.

منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى
 

میلیشیا

عضو جدید
کاربر ممتاز


یک ساله ،مادر پر
سه ساله، بابا پر
پر زدن را اینگونه یاد گرفت رقیه...
رقیه جان دست‏هایت کوچک بودندبرای به آغوش کشیدن صبر و سختی.
اما تو چقدر سربلند بیرون آمدی از دردها و دلتنگی‏ها!
صبر را از چه کسی به ارث برده بودی،نمی‏دانم!
اما ایمان، هم‏پای تو بزرگ شده بود.

 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امام حسین در کلام بزرگان غیر مسلمان

امام حسین در کلام بزرگان غیر مسلمان

امام حسين(ع) خالق بزرگترين و زيباترين فداكاری انسانی در راه عشق به پروردگار در طول تاريخ بشريت است و شنيدن واقعه كربلا كه سرشار از عواطف پاك انسانی است در هر زمانی انسان‌ها را تحت تأثير قرار می‌دهد؛ در اين ميان گفته‌های شخصيت‌های بزرگ غيرمسلمان در مورد اين امام همام گويا و مؤيد اين حقيقت است:

1- «ادوارد گيبون» (1737-1794)، مورخ انگليسی و عضو پارلمان اين كشور در جلد پنجم بزرگترين اثر خود با نام «انحطاط و سقوط امپراتوری رم» می‌نويسد: تراژدی شهادت حسين در زمانی دور و آب‌وهوايی دور از تصور، احساسات سنگدل‌ترين خواننده را نيز برمی‌انگيزد. «واشينگتن ايروينگ» (1783-1859)، نويسنده، مورخ و سياستمدار آمريكايی می‌گويد: برای حسين(ع) اين امكان وجود داشت كه زندگی خود را با تسليم شدن به اراده يزيد نجات بخشد، ليكن مسئوليت او به عنوان يك پيشوا و مصلح اجازه نمی‌داد كه او خلافت يزيد را بپذيرد. بنابراين آماده شد تا با قبول هر ناراحتی و فشاری، دين اسلام را از چنگال بنی اميه برهاند. در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در ريگ‌های تفتيده عربستان، حسين ايستاد و جاودانه شد


2- تامس كارلايل» (1795-1881)،فيلسوف، نويسنده و مورخ اسكاتلندی عنوان می‌كند: بزرگترين درسی كه ما از تراژدی كربلا می‌گيريم اين است كه حسين(ع) و همراهانش به‌شدت مؤمن به خدا بودند. آن‌ها نشان دادند كه وقتی پای حق و باطل در ميان باشد، برتری عددی تأثيری ندارد. پيروزی حسين با وجود عده كم يارانش مرا شگفت‌زده می‌كند



3 - «چارلز ديكنز» (1812-1870)، نويسنده معروف انگليسی در مورد امام حسين(ع) می‌گويد: اگر حسين برای رسيدن به خواسته‌های دنيوی جنگيد، چرا خواهر، همسر و كودكان خود را همراه برد. اين همراهی گواه آن است كه حسين تنها برای اسلام شهيد شد.


4- «جواهر لعل نهرو» (1889-1964)، از رهبران انقلاب هند و اولين نخست‌وزير اين كشور پس از استقلال در مورد امام حسين(ع) گفته است: شهادت امام حسين(ع) برای همه جوامع و الگويی برای پيمودن راه عدالت و درستی است.

5 - «رابيندرانات تاگور» (1861-1941)، شاعر و فيلسوف هندی و نخستين آسيايی برنده جايزه نوبل می‌نويسد: برای زنده نگه داشتن حق و عدالت به جای ارتش و سلاح، موفقيت با فدا كردن جان محقق می‌شود، درست به همان صورت كه امام حسين قيام كرد. چنين پيروزی ابدی فقط توسط فردی كه به خدای متعال ايمان دارد، به دست می‌آيد.


6 - «ادوارد گرانويل براون» (1862-1926)، نويسنده و مستشرق معروف بريتانيايی می‌گويد: يادآوری صحرای خونين كربلا كه در آن نوه رسول خدا پس از شكنجه تشنگی و محاصره شدن با اجساد نزديكان خود، به شهادت رسيد، عميق‌ترين غم‌ها را در هر انسانی برمی‌انگيزد، احساساتی كه در برابر آن درد و و مرگ هم كوچك به نظر می‌رسند.


7 - «ماهاتما گاندی»(1869-1948)، رهبر سياسی و معنوی هند كه ملت هند را در راه آزادی از استعمار بريتانيا رهبری كرد، در مورد امام حسين(ع)، می‌گويد: من معتقدم كه گسترش اسلام نه با استفاده از شمشير بلكه با شهادت حسين بن علی، اين شخصيت قدسی آسمانی صورت گرفته است. من از حسين(ع) آموختم كه چگونه درحاليكه مورد ظلم قرار گرفته‌ام به پيروزی دست پيدا كنم.


8- «ساروجينی نايدو» (1879-1949)، شاعره ملی هند می‌نويسد: من به مسلمانان تبريك می‌گويم كه از ميان آن‌ها، حسين(ع)، يك انسان كامل متولد شد، كسی كه مورد احترام و ستايش همه جوامع است.


9 - «آنتوان بارا»، نويسنده معاصر مسيحی اهل سوريه و نويسنده كتاب‌های «حسين در تفكر مسيحی» و «ده روز گرما» كه ارادت خاصی به امام حسين(ع) دارد، سخنان زيادی در مورد امام حسين(ع) نقل كرده است، از جمله اينكه می‌گويد: اگر حسين(ع) از آن ما بود، همه جا برای او بيرقی برمی‌افراشتيم و با نام او همه را به دينمان دعوت می‌كرديم.


اين‌ها تنها گوشه ای از ديدگاه‌های انديشمندان غيرمسلمان در مورد امام حسين(ع) و جان‌فشانی ايشان و همراهانش در راه حق است.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تعجب فرشتگان از صبر امام(ع)
آن طور كه نقل كرده اند، صبر امام فرشتگان آسمان را به تعجب واداشت . كمى در اين احوال تدبر كن و تصور بنما كه حضرت با بدن پاره پاره روى ريگ هاى داغ و سوزان افتاده ، سر مباركش شكافته ، پيشانى اش شكسته ، تير سه شعبه قلبش را سوراخ نموده ، جگرش از شدت تشنگى آتش گرفته ، پيكر تكه تكه شده شهيدان و عزيزانش در جلوى ديدگانش افتاده و فرياد استغاثه اهل حرم او را متاءثر نموده ، دشمن هم زبان به شماتت گشوده ؛ اما با اين همه مصيبت ، امام خم به ابرو نمى آورند و آه نمى كشند و قطره اشكى نمى ريزند، بلكه خطاب به محبوب خود مى گويد ((خدايا! من نسبت به حكم تو صابرم ، معبودى جز تو نيست ، اى فريادرس فريادخواهان .)) همچنين در زيارت امام حسين عليه السلام آمده است كه ((صبر تو فرشتگان آسمان را به تعجب واداشت .))
از امام سجاد عليه السلام روايت شده است كه ((هر چه مصيبت ها بيشتر مى شد رنگ چهره امام حسين عليه السلام نورانى تر مى گشت و اعضا و جوارحش آرام مى گرفت .)) برخى گفتند، ببينيد چگونه امام نسبت به مرگ بى اعتنا است .


منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
مروت امام حسین(ع)
مروت امام تا به آنجا بود كه به دشمن آب داد و راضى به يارى و كمك جنيان نشد و عجيب تر اينكه وقتى شمر قبل از وقوع درگيرى ، براى گفتگو آمده بود و يكى از اصحاب خواست او را با تير بزند، امام فرمود هرگز اين كار را نكن ، من جنگ را آغاز نمى كنم .


منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى [h=2][/h]
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
از آنجا كه امام حسين عليه السلام را از نوشيدن آبى كه حق ساير مردم است ، باز داشتند، خداوند به آن حضرت چهار نوع آب عطا فرمود:
الف : آب كوثر؛ خداوند آن را حق عطش او و شهدايش قرار داد و آنها را از اين آب در روز عاشورا، هنگامى كه بر زمين مى افتادند و قبل از خروج روح از بدنشان ، سيراب نمود. كما اينكه وقتى حضرت على اكبر بر زمين افتاد، خطاب به امام گفت : ((اى پدر! جدم ، مرا به جامى سيراب كرد كه در روز عطش اكبر از آن آب مى نوشند.)) البته پاداش ‍ بسيارى از اعمال نيك سيراب شدن از آب كوثر است ، اما ويژگى امام حسين عليه السلام اين است كه كوثر، آنگاه كه گريه كنندگان بر حسين عليه السلام از آن مى نوشند، خوشحال مى شود.
ب : آن طور كه در روايت معتبر آمده است ، آب حيات در بهشت با اشك هايى كه براى آن حضرت ريخته شده است ، در هم مى آميزد و بر گوارايى آن مى افزايد.
ج : خداوند اشك ديده ها را به آن حضرت اختصاص داده است ، چرا كه آن حضرت كشته اشك چشم است و در اثر بردن نام آن حضرت و هر آنچه به نام اوست و در اثر ذكر مصيبت امام و بوييدن تربت پاك او اشك از ديده ها جارى مى شود.
د: شيعيان آن حضرت هر آب سرد و گوارايى كه بنوشند بايد حسين عليه السلام را ياد كنند، چرا كه ايشان فرمودند: اى شيعيان من ، هر گاه آب سرد و گوارايى نوشيديد مرا ياد كنيد. امام صادق عليه السلام نيز فرمودند: من هرگز آب سرد و گوارايى ننوشيدم مگر اينكه حسين عليه السلام را ياد كردم .
حكمتى كه در حقوق چهارگانه مربوط به آب براى حسين عليه السلام وجود دارد، ممكن است به خاطر يكى از اين دو وجه باشد: يكى اينكه امام حسين عليه السلام را از حقوق چهارگانه اى كه نسبت به آب داشت منع كردند؛ كه اين حقوق عبارتند از:
يكم : آب حق مشترك ميان ايشان و همه مردم است ؛ زيرا همه مردم در آب و زمين شريكند. به همين خاطر مى توان از نهرهايى كه متعلق به ديگران است ، بدون اجازه صاحبان آنها، آب نوشيد، و شايد به همين خاطر باشد كه سيراب كردن كافر تشنه ، امرى مستحب است .
دوم : از جهت اشتراك با تمام موجودات ذى روح ؛ زيرا تمام موجودات ذى روح حق دارند از آب بهره مند شوند. به همين دليل هر گاه خوف آن رود كه حيوان يا ذى روحى از تشنگى تلف مى شود، لازم است تيمم كرد و آب را به آن داد.
سوم : به خاطر حق سيراب كردن مردم كوفه است كه حضرت بر آنها دارد. امام عليه السلام سه مرتبه آنها را در كوفه سيراب كرد. يك بار در صفين ، بار ديگر در قادسيه و يك بار هم هنگامى كه با لشكر حر بن رياحى روبرو شد.
چهارم : حق خاص امام حسين عليه السلام نسبت به فرات ؛ زيرا فرات مهر فاطمه زهراء سلام الله عليها از جانب خداوند، هنگام ازدواج با امام على عليه السلام است . اما هيچ كس اين حقوق را نسبت به آن حضرت رعايت نكرد، حتى وقتى قطره اى آب براى فرزندش مطالبه كرد و كودك را به آنها نشان داد كه چگونه از تشنگى پرپر مى زند، به او رحم نكردند. آنگاه براى خودش آب خواست ، اما به آن حضرت هم آب ندادند و ايشان لب تشنه به شهادت رسيد.
اى حسين ! من پيش از تو سراغ ندارم كه دريايى از تشنگى مرده باشد و يا شيرى كه شتران گرد او را گرفته باشند.

منبع : خصائص الحسينيه و المزايا المظلوم
نویسنده : آية الله شيخ جعفر شوشترى
 

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انت الذی ...

انت الذی ...

اللهم اجعل غنای فی نفسی و الیقینفی قلبی و الاخلاص فی عملی و النور فی بصری


ملتمس دعا:gol: ... تو دعاتون مارو یادتون نره ...

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
نزدیك محرم است سینه زن خواهم شد
مجنون عزاى بى كفن خواهم شد
كورى دو چشم هر كه منكر باشد
امسال دوباره گریه كن خواهم شد

اللهم ارزقنا كربلا
♥•٠·
جانم حسین
یا على مدد

134.jpg


 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز


سوره ی مبارکه الانعام: آیه 151


قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَیْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(151)


بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برایتان بخوانم: اینكه چیزى را شریك خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیكى كنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشید! ما شما و آنها را روزى مى‏دهیم و نزدیك كارهاى زشت نروید، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق (و از روى استحقاق) این چیزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شاید درك كنید! (151)

امام صادق علیه‌السلام فرمود:
«کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده بود ‏کشتند: حسین علیه‌السلام را در میان خانواده‌اش به قتل رساندند.»
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز



قال الله تعالی فی کتابه : ما خلقتُ الجن و الإنس إلا لیعبدون.[SUP]1[/SUP]

السلام علیک أیهاالعبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین. [SUP][/SUP][SUP]2[/SUP]

ای علمـدار کربلا عباس

مرد میدان هـر بلا عباس
به تو سرمایه ادب دادند
عبد صالح تو را لقب دادند


چه شد که حضرت اباالفضل علیه السلام جایگاه خاصی پیدا کرد که هم در زمان حیاتش و هم بعد از آن معصومین علیهم السلام از او تجلیل کردند؟ تا جایی که در روایتی از امام سجاد علیه السلام آمده است: إن للعباس عندالله تبارک وتعالی لمنزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامه . یعنی عباس نزد خداوند متعال منزلتی دارد که روز قیامت تمام شهیدان ( نمی فرماید انسانهای عادی) به مقام او غبطه می خورند. [SUP]3[/SUP] می گویند ما کجا عباس کجا؟

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا