چرا دخترای نجیب دیگه به چشم نمی یان
- شروع کننده موضوع tala1988
- تاریخ شروع
- وضعیت
واقعا چرا داره
جای بحث داره
اما اینجا اگه قرار باشه بحث بشه همه بر اساس تفکرات درست یا غلط خودشون یه باورهایی رو به بقیه تحمیل میکنن
جای بحث داره
اما اینجا اگه قرار باشه بحث بشه همه بر اساس تفکرات درست یا غلط خودشون یه باورهایی رو به بقیه تحمیل میکنن
میگم من پول ندارم این حرفاتو طلا بگیرم ...ولی حرف دل زدیا دمت گرم
من میخام نظر خودمو بگم و به نظر کسی کار ندارم
یه سوال دارم از استارتر اینکه میخام بدونم شما تعریفت از نجیب بودن چیه؟
البته من تاپیکو نخوندم اما این انصاف نیست بگی به چشم نمیان! من خودم اگه همچین دخترایی ببینم کفاره میدم والا:دی
وای بحالم به چشمم هم بیاد
اونا وضشون معلومه اینجور موجودات اصن ادم نیستن
اگه تعریف شما این باشه که هر کی گوشه گیر باشه خونه نشین باشه یا مثلا ی شعر معروف هس که میگه:
توپ تانک دسته بیل دختر فقط با سیبیل
اگه تعریفت این باشه من مخالفم... که اره فقط اینا خوبن و بقیه.....
یا مثلا اگه طرف مانتویی باشه بگیم که اره این حتما ی ریگی تو کفششه ( قصد توهین ندارم ) یا مثلا این ادم ارایش میکنه یا به ظاهرش اهمیت میده
حتما حتما رابطه داشته این تفکر غلطیه شما از کجا میدونی دختر های نجیب به چشم نمیان؟! رفراندم گرفتی؟ پرسشنامه؟مصاحبه؟ امار؟
شما فقط یه چیزی تو ذهنت بوده اومدی پیاده ش کردی! هیچ سند و مدرکی نداره حرفتون
که ظاهرا عنوان تاپیکتون همین باشه! عنوان تاپیک مورد داره عزیز
گاهی وقتا نمیشه به سادگی تاپیک نوشت /
یه سوال دارم از استارتر اینکه میخام بدونم شما تعریفت از نجیب بودن چیه؟
البته من تاپیکو نخوندم اما این انصاف نیست بگی به چشم نمیان! من خودم اگه همچین دخترایی ببینم کفاره میدم والا:دی
وای بحالم به چشمم هم بیاد
اونا وضشون معلومه اینجور موجودات اصن ادم نیستناگه تعریف شما این باشه که هر کی گوشه گیر باشه خونه نشین باشه یا مثلا ی شعر معروف هس که میگه:
توپ تانک دسته بیل دختر فقط با سیبیل
اگه تعریفت این باشه من مخالفم... که اره فقط اینا خوبن و بقیه.....یا مثلا اگه طرف مانتویی باشه بگیم که اره این حتما ی ریگی تو کفششه ( قصد توهین ندارم ) یا مثلا این ادم ارایش میکنه یا به ظاهرش اهمیت میده
حتما حتما رابطه داشته این تفکر غلطیه شما از کجا میدونی دختر های نجیب به چشم نمیان؟! رفراندم گرفتی؟ پرسشنامه؟مصاحبه؟ امار؟
شما فقط یه چیزی تو ذهنت بوده اومدی پیاده ش کردی! هیچ سند و مدرکی نداره حرفتون
که ظاهرا عنوان تاپیکتون همین باشه! عنوان تاپیک مورد داره عزیز
گاهی وقتا نمیشه به سادگی تاپیک نوشت /
من میخام نظر خودمو بگم و به نظر کسی کار ندارم
یه سوال دارم از استارتر اینکه میخام بدونم شما تعریفت از نجیب بودن چیه؟
البته من تاپیکو نخوندم اما این انصاف نیست بگی به چشم نمیان! من خودم اگه همچین دخترایی ببینم کفاره میدم والا:دی
وای بحالم به چشمم هم بیاد
اگه تعریف شما این باشه که هر کی گوشه گیر باشه خونه نشین باشه یا مثلا ی شعر معروف هس که میگه:
توپ تانک دسته بیل دختر فقط با سیبیل
یا مثلا اگه طرف مانتویی باشه بگیم که اره این حتما ی ریگی تو کفششه ( قصد توهین ندارم ) یا مثلا این ادم ارایش میکنه یا به ظاهرش اهمیت میده
حتما حتما رابطه داشته این تفکر غلطیه شما از کجا میدونی دختر های نجیب به چشم نمیان؟! رفراندم گرفتی؟ پرسشنامه؟مصاحبه؟ امار؟
شما فقط یه چیزی تو ذهنت بوده اومدی پیاده ش کردی! هیچ سند و مدرکی نداره حرفتون
که ظاهرا عنوان تاپیکتون همین باشه! عنوان تاپیک مورد داره عزیز
گاهی وقتا نمیشه به سادگی تاپیک نوشت /
این نیز حرفیست
البته استارتر که نفرمودن همه
اما باقی حرفاتون قابل تامله
من میخام نظر خودمو بگم و به نظر کسی کار ندارم
یه سوال دارم از استارتر اینکه میخام بدونم شما تعریفت از نجیب بودن چیه؟
البته من تاپیکو نخوندم اما این انصاف نیست بگی به چشم نمیان! من خودم اگه همچین دخترایی ببینم کفاره میدم والا:دی
وای بحالم به چشمم هم بیاد
اگه تعریف شما این باشه که هر کی گوشه گیر باشه خونه نشین باشه یا مثلا ی شعر معروف هس که میگه:
توپ تانک دسته بیل دختر فقط با سیبیل
یا مثلا اگه طرف مانتویی باشه بگیم که اره این حتما ی ریگی تو کفششه ( قصد توهین ندارم ) یا مثلا این ادم ارایش میکنه یا به ظاهرش اهمیت میده
حتما حتما رابطه داشته این تفکر غلطیه شما از کجا میدونی دختر های نجیب به چشم نمیان؟! رفراندم گرفتی؟ پرسشنامه؟مصاحبه؟ امار؟
شما فقط یه چیزی تو ذهنت بوده اومدی پیاده ش کردی! هیچ سند و مدرکی نداره حرفتون
که ظاهرا عنوان تاپیکتون همین باشه! عنوان تاپیک مورد داره عزیز
گاهی وقتا نمیشه به سادگی تاپیک نوشت /
عالی گفتی...............
منم دقیقا همینو میگم.........منم دخترای نجیب و ترجیح میدم.........یعنی با حجاب باشه ........اخلاقشم بد نباشه......
عالی گفتی...............
منم دقیقا همینو میگم.........منم دخترای نجیب و ترجیح میدم.........یعنی با حجاب باشه ........اخلاقشم بد نباشه......
تایید میشود......
خب دخترای نجیب به واسطه نجابت و تواضعشون به چشم نمیان. چون این یه پارادکس هستش که کسی هم نجیب و اصیل باشه و هم با خودنمایی بخاد به چشم بیاد.
اصولا دخترایی که تو این سن و سال تو چشم ما پسرا میان بواسطه چیزای دیگه هست تا نجابتشون یعنی اصولا ما به همه چیزشون دقت میکنیم جز نجابت البته متاسفانه
ا
اصولا دخترایی که تو این سن و سال تو چشم ما پسرا میان بواسطه چیزای دیگه هست تا نجابتشون یعنی اصولا ما به همه چیزشون دقت میکنیم جز نجابت البته متاسفانه
ا
نه اگه هدفشون از این نجابت رضایت خداست پس نباید از مردم چشم داشتی داشته باشن.از این گذشته من متوجه نشدم منظورتون از ظلم چی هست؟ چه ظلمی به خانومای نجیب میشه که به بقیه خانوما نمیشه؟
نه عباد جان...........ببین بعضیا نجیب و خوبن ولی آیتمای دیگه که یکم مهمه ندارن ببخشید اینارو میگم ولی یا از لحاظ زیبایی کم دارن یا تحصیلات یا خونواده خوب........که البته قیافه و قد و هیکل خیلی برا آقا پسرا مهمه اگه برا پسرا مهم نباشه برا مادره پسرا هست..........من خودم با هرکدوم از دوستام صحبت میکنم میگن باحجاب ولی اکثریت اون ایتمارو ندارن وگرنه شک نکنین بیشتر از همه تو چشمن برا ازدواج.......
ببینید من میگم قرار نیست تعریفمون از خانوم نجیب این باشه حتی الامکان تو چشم نباشه
البته تو چشم بودن هم خودش تعاریفی داره
یه خانوم میتونه مدیر یه شرکت اما نجیب باشه و توچشم باشه
99درصد خانومایی که ادامه تحصیل ندادن خیلی از موقعیت ها رو تجربه نکردن که ببینن از پس این چیزا برمیان یانه
من میگم تو چشم بودن یا نبودن
مانتویی بودن یا نبودن
آرایش کردن یا نکردن
چادری بودن یا نبودن
نمازخون بودن یا نبودن
خوش رو و خوش اخلاق بودن یا نبودن
خلاصه ذات وجودی آدما و پاکی و نجابتشون رو نمیشه با این استدلالهای ساده سنجید
کی گفته به چشم نمیان 
خب هرکسی یه اولویتایی داره من خصوصیات ظاهری برام مهمه ولی اولین چیزی که بهش میپردازم مطمئنا نجابت و رفتار هستش. حالا اگه چهره زیادم تاپ نبود حتی معمولی ام بود میشه باهاش کنار اومد ولی با اخلاق بد نمیشه
منظور من از نجابت به هیچ عنوان حضور فیزیکی تو جامعه نیست خب خیلی خانوما به واسطه شرایط کاری و تحصیلی شون زیاد تو جامعه هستن .منظور من از نجابت حجاب اسلامی و چادر هم نیست . نجابت یه خصوصیت اخلاقیه نه ویژگی ظاهری. چیزایی که شما بالا گفتی مثل حجاب آرایش و.... شاید اثرات نجابت باشه ولی خود نجابت نیست
مولانا در "فیه ما فیه" می گوید:
پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورَد. خود را در آب می دید و می رمید. او می پنداشت که از دیگری می رمد، نمی دانست که از خود می رمد.
همه ی اخلاق بد _ از ظلم و کین و حسد و حرص و بی رحمی و کبر _ چون در توست نمی رنجیٍ؛ چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
در این تمثیل، مولانا به زیبایی مفهوم سایه را بیان می کند. مفهوم سایه (shadow) شاید از زمان یونگ به طور رسمی وارد ادبیات علم روانشناسی شد. در تعریف سایه آورده اند:
هر آنچه در ساختار روان ما خارج از حوزه ی آگاه و هوشیار باشد، در درجه های متفاوتی از تاریکی قرار دارد و سایه یا شادو نامیده می شود. یکی از مهمترین شادوها، آنیما و آنیموس است.
در روانشناسی یونگ، محتوای شادوها به دو بخش تقسیم می شود؛ یکی آنها که هم از نظر خود ما و هم از نظر سایرین غیرقابل قبول هستند و ما این افکار، اعمال، عادات و عواطف را مخفی نگه می داریم، و حتی گاهی از خودمان نیز پنهانشان می کنیم. هر هویتی که ما برای خود بسازیم یا تعریف کنیم، نقطه مقابل آن را به شادو تبدیل کرده ایم.
با این وصف، اندیشه یونگ درباره شادو، شامل سایه های مثبت هم می شود، یعنی عوامل بالقوه ی مثبتی که به سطح آگاهی نیامده اند. در واقع این همان شاخ فراوانی، غنا و ثروت زیرزمینی روان انسان را تشکیل می دهد.
در واقع در دو سطح می توان به سایه در روان انسان نگاه کرد:
از یک طرف ویژگی های منفی شخصیتی خودمان است که وجود آن را انکار می کنیم، ولی با دیدن آن در دیگری عکس العمل های تند نشان می دهیم و از آن فرد منزجر می شویم. در صورتی که از خصوصیات منفی خودمان است که منزجر می شویم. ما تحمل دیدن آنها را در خود نداریم برای همین با نشان دادن دیگری به نوعی می خواهیم خود را مبرّا کنیم. البته این فرآیند کاملاً ناخودآگاه صورت می گیرد و از وجود آنها بی خبر هستیم.
از طرف دیگر خصوصیاتی که با دیدن آن در دیگری به شدت مجذوب آن می شویم، به این دلیل است که آن خصوصیت به صورت بالقوه در ما موجود است ولی از آن بی خبریم و با مشاهده آن در دیگری آنها را فرافکنی می کنیم. به همین علت است طرفداران فراوانِ دانشمندان، فیلسوفان، هنرمندان، ورزشکاران و ... . در حقیقت ما به خاطر خود آنها نیست که مجذوبشان می شویم بلکه برای آن ویژگی های بالقوه خودمان است که در آنها به صورت بالفعل می بینیم.
همه ی افرادی که در زندگی با انها سر و کار داریم بخشی از وجود خود ما را منعکس می کنند، و گویی که هر لحظه در حال مشاهده خود در آیینه ی دیگری هستیم.
پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورَد. خود را در آب می دید و می رمید. او می پنداشت که از دیگری می رمد، نمی دانست که از خود می رمد.
همه ی اخلاق بد _ از ظلم و کین و حسد و حرص و بی رحمی و کبر _ چون در توست نمی رنجیٍ؛ چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
در این تمثیل، مولانا به زیبایی مفهوم سایه را بیان می کند. مفهوم سایه (shadow) شاید از زمان یونگ به طور رسمی وارد ادبیات علم روانشناسی شد. در تعریف سایه آورده اند:
هر آنچه در ساختار روان ما خارج از حوزه ی آگاه و هوشیار باشد، در درجه های متفاوتی از تاریکی قرار دارد و سایه یا شادو نامیده می شود. یکی از مهمترین شادوها، آنیما و آنیموس است.
در روانشناسی یونگ، محتوای شادوها به دو بخش تقسیم می شود؛ یکی آنها که هم از نظر خود ما و هم از نظر سایرین غیرقابل قبول هستند و ما این افکار، اعمال، عادات و عواطف را مخفی نگه می داریم، و حتی گاهی از خودمان نیز پنهانشان می کنیم. هر هویتی که ما برای خود بسازیم یا تعریف کنیم، نقطه مقابل آن را به شادو تبدیل کرده ایم.
با این وصف، اندیشه یونگ درباره شادو، شامل سایه های مثبت هم می شود، یعنی عوامل بالقوه ی مثبتی که به سطح آگاهی نیامده اند. در واقع این همان شاخ فراوانی، غنا و ثروت زیرزمینی روان انسان را تشکیل می دهد.
در واقع در دو سطح می توان به سایه در روان انسان نگاه کرد:
از یک طرف ویژگی های منفی شخصیتی خودمان است که وجود آن را انکار می کنیم، ولی با دیدن آن در دیگری عکس العمل های تند نشان می دهیم و از آن فرد منزجر می شویم. در صورتی که از خصوصیات منفی خودمان است که منزجر می شویم. ما تحمل دیدن آنها را در خود نداریم برای همین با نشان دادن دیگری به نوعی می خواهیم خود را مبرّا کنیم. البته این فرآیند کاملاً ناخودآگاه صورت می گیرد و از وجود آنها بی خبر هستیم.
از طرف دیگر خصوصیاتی که با دیدن آن در دیگری به شدت مجذوب آن می شویم، به این دلیل است که آن خصوصیت به صورت بالقوه در ما موجود است ولی از آن بی خبریم و با مشاهده آن در دیگری آنها را فرافکنی می کنیم. به همین علت است طرفداران فراوانِ دانشمندان، فیلسوفان، هنرمندان، ورزشکاران و ... . در حقیقت ما به خاطر خود آنها نیست که مجذوبشان می شویم بلکه برای آن ویژگی های بالقوه خودمان است که در آنها به صورت بالفعل می بینیم.
همه ی افرادی که در زندگی با انها سر و کار داریم بخشی از وجود خود ما را منعکس می کنند، و گویی که هر لحظه در حال مشاهده خود در آیینه ی دیگری هستیم.
يه جور ميگيد دختر نجيب انگار بقيه دخترا نانجيبن....همه دختراي ايراني نجيبن مگه خلافش ثابت شه اونم خيلي كمه تعدادشون
آفرین دقیقا
آفرین دقیقا
میدونی یه عده هسن فکر می کنن فقط خودشون خوبن و خودشون بنده خوبه خدا هستن همین که میبینن یه دختر مانتوییه و آرایش داره میگن دختره خرابه
منظورم استارتر نبود کلی گفتم
به نظرم همونقدر که تفکرات عوض شده باید واقع بین تر بشیم
گاهی انتظاراتی از یه خانومی داریم که پدر پدربزرگ من از دخترش داشته
من ندارم ولی مادرم مطمئنا داره اگه قرار باشه روزی تشکیل خانواده بدم فکر میکنم مادرم بهترین گزینه باشه برا اینکه یه همسر نجیب برام پیدا کنه
:|.................
نجابت یعنی اینکه اگه خانوم تو فضای مردونه هم کار کنه حد و حدود خودشو حفظ کنه ...حجابشو رعایت کنه ...حجاب فقط ظاهر نیست ..نحوه رفتار بگو بخند بیش از حد با اطرافیان مرد و.وو.
نحوه رفتار یک خانوم نشانگر خیلی چیزاست کاری هم به پوشش ندارم
من پسر بعد از این همه سال دیگه میدونم دختر چند مرده حلاجه
چون فیلم بازی کردن خیلی ها دیگه واقعن تابلو شده
درسته ولی خییییلیا نجابتو تو ظاهر تعریف میکنن نه تو رفتار...با این طرز تفکر باید چه کرد؟؟؟؟
هم ظاهر مهمه هم باطن ...یعنی طرف بیاد بی حجاب بگرده بعد بیاد بگه خیلی چادری ها هستن که از بی حجابا هم بدترن این توجیه خنده داره یا بگن دل پاک باشه این درست نیست ... ...تو خودت حجاب اخلاق داشته باش هم پوشش و هم نحوه رفتارتو تو جامعه درست کن ..تو منظورم شما نبود کلی میگم
چون مردم دنبال نجابت نیستن دنبال خوشگلی و ظاهران تازه جدیدا مد شده پسرا خواستگاری دخترای نجیب هم میرن همون روز اول میگن اگه میخوای زن من شی چادر کنار ارایش هم باید بکنی پای ارگ هم باهم برقصی ،دور زمونه بدجور عوض شده باور کنید خودم ادم سراغ دارم که توی خواستگاری این ها را به دختر گفته
وای چه پسرای باحالی ...همینه که میگن در و تخته باید چفت باشه ...حالا یه چی تو همین مایع هاست دیگه درست نمیدونم .... ولی خاک بر سر اون پسری که به زنش بگه باید چادر و بذاری و کنار و حتمن کنار ارگ باید باهم برقصی حالا تاکیدش حتمن رو ارگ بوده ؟عود ،گیتار ،جاز اینا ملاک نبوده ...هی روزگار
- وضعیت