نقش عناصر در گياه

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
متخصصین تغذیه گیاه سه عنصر ازت (N)، فسفر (P) و پتاسیم (K) را که غلظت آنها در برگهای گیاهان در حدود 50/2، 15/0 و 00/2 درصد است، جزء عناصر اصلی (Macronutrients) و گوگرد (S) را جزو عناصر غذایی ثانویه ((Secondary nutrients طبقه بندی کرده‌اند. ولی بنا به دلایل متعدد، از جمله زیادی غلظت گوگرد در اندامهای گیاهی (25/0درصد)، در مقایسه با فسفر (15/0 درصد) و نقش بسیار مثبت این عنصر در مواردی مانند افزایش قابلیت جذب عناصر غذایی و بهبود کمّی و کیفی محصولات کشاورزی، اصلاح خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاکهای آهکی و سدیمی و همچنین افزایش نفوذپذیری و کاهش pH و حذف بی‌کربنات از آب آبیاری و نقش بسیار مؤثر و مثبت آن در کاهش تنشهای شوری و سدیمی، باید جایگاه فعلی این عنصر تغییر یابد و در ردیف عناصر اصلی قرار گیرد و مصرف سالانه آن از مصرف کودهای فسفاتی (700 هزار تن در سال) فراتر رود. البته نظر به اینکه شکل قابل جذب گوگرد توسط گیاهان به صورت یون سولفات (SO4=) است، بنابراین لازم است گوگرد با کمک ریز جانداران اکسید کننده گوگرد به صورت یون سولفات درآید.
گوگرد، عنصری حیاتی برای تغذیه گیاهان است و نقش آن برتر از فسفر می‌باشد. نقش گوگرد در گیاهان، به طور عمده ساخت پروتئین، روغن و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی است. مقدار گوگرد مورد نیاز برای برداشت هر تن دانه‌های روغنی 12 کیلوگرم، برای بقولات 8 کیلوگرم و برای غلات 4 کیلوگرم است. در ذکر اهمیت گوگرد از دید تغذیه گیاه، همین کافی است که در اکثر محصولات کشاورزی نسبت ازت به گوگرد (N/S) لازم است در محدوده 15-10، و در دانه‌های روغنی این نسبت برای دستیابی به افزایش عملکرد و بهبود کیفیت، باید کمتر از 10 باشد.
نتایج آزمایشها نشان داده‌است که اگر گوگرد به همراه مواد آلی و باکتریهای تیوباسیلوس با روش صحیحی جایگذاری شود و رطوبت نیز در حد مطلوب باشد، می‌تواند تا حد 60 درصد عملکرد محصولات کشاورزی را افزایش دهد. شکل قابل استفاده گوگرد توسط گیاهان، به صورت یون سولفات است. ازاین رو برای تبدیل گوگرد به سولفات باید شرایط اکسیداسیون در خاک مهیا باشد.
برای قابل استفاده شدن گوگرد، از راه تبدیل آن به سولفات، مهیا کردن چهار شرط (رطوبت، مواد آلی، جایگذاری عمقی و میکروارگانیسمهای اکسیده‌کننده گوگرد) الزامی است. از سوی دیگر چون خاکهای کشاورزی کشور آهکی و شور هستند و آب آبیاری نیز محتوی بی‌کربنات فراوان است، بنابراین در اولویت قرار دادن ساخت انواع کودهای سولفاتی مخصوصاً اوره با پوشش گوگردی، سولفات آمونیوم، فسفات سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم که دارای خاصیت اسیدزایی نیز هستند، توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی و نیز بخش خصوصی الزامی است.
امروزه، بیش از هر زمان دیگر، تأمین نیاز گیاهان به عناصر غذایی کافی به منظور تضمین تولید محصول و در نتیجه تأمین امنیت غذایی جامعه بشری، اهمیت دارد. کشاورزان به طور مداوم در تلاشند تا با رفع کمبودهای این عناصر و استفاده بهینه از مصرف کود، تولید محصول را به حد پتانسیل (ژنتیکی) نزدیک کنند




گوگرد یکی از عناصر غذایی ضروری برای رشد گیاه و تولید محصولات به شمار می‌رود. نیاز گیاهان به این عنصر، مشابه فسفر و حتی بیشتر نیز است. در سالهای گذشته، به دلیل آلودگی زیاد هوا، مقدار بیشتری گوگرد از طریق اتمسفر و همچنین قارچ‌کشهای حاوی گوگرد، وارد خاک می‌شد و کمبود آن کمتر مشاهده می‌شد، ولی در سالهای اخیر با کاهش بارانهای اسیدزا، حذف این منابع گوگردی، استفاده از محصولات پر نیاز به عناصر غذایی و کشاورزی متمرکز، کمبود این عنصر در مناطقی از جهان تشدید شده است. گوگرد برای ساختن پروتئین و آنزیم از طریق شرکت در ساختمان اسیدهای آمینه متیونین و سیستئین الزامی است. بنابراین در عملکرد و کیفیت محصولات بسیار تأثیرگذار است.
گوگرد به شکلهای مختلف در خاک و هوا یافت می‌شود. تجزیه مواد آلی و احیاء سولفات توسط موجودات زنده نیز یکی از راههایی است که باعث ورود گوگرد به اتمسفر می‌شود. قسمت اعظم گوگرد در اثر سوزاندن سوختهای فسیلی به صورت SO2 وارد هوا می‌شود. بنابراین مقدار گوگرد موجود در اتمسفر مناطق مختلف، به دوری و نزدیکی آنها به مراکز صنعتی بستگی دارد (بختیاری و همکاران، 1380). پوستة زمین دارای 06/0 درصد گوگرد است و گوگرد از نظر مقدار در طبیعت، در ردیف ششم و از لحاظ میزان نیاز گیاه، پس از سه عنصر اصلی قرار دارد.
مقدار گوگرد در خاک از 002/0 درصد تا 5 درصد متغییر بوده و به طور متوسط بین 5/0 تا 01/0 درصد است. گوگرد در خاک به دو شکل معدنی و آلی یافت می‌شود، تقریباً تمام گوگرد موجود در نواحی خشک و درصد کمی از گوگرد موجود در مناطق مرطوب به‌صورت معدنی است. نسبت مقدار گوگرد آلی و معدنی بسیار متفاوت است و به طبیعت خاک pH)، وضعیت زه‌کشی، مقدار مواد آلی، ترکیبات کانی‌ها) و عمق پروفیل بستگی دارد. گوگرد معدنی در خاک به طور عمده به صورت سولفات است. اگر چه ترکیبات در وضعیت اکسایش مانند سولفیدها (سولفید آهن)، سولفیت، تیوسولفات کمتر یافت می‌شود، اما در شرایط غرقابی، گوگرد معدنی در شکلهای احیاء شده مانند H2S و Fe S2 تشکیل می‌شود.
پیریت (FeS2) شکل عمده گوگرد در خاکهای غرقابی و مردابی است و در برخی شرایط نیز گوگرد عنصری می‌تواند تشکیل شود. اما بخش عمدة گوگرد در خاکهای آهکی و شور به شکل گچ (CaSO4.2H2O) وجود دارد. نظر به تأثیر بی‌کربنات در کاهش جذب مقدار عناصر غذایی گیاه به ویژه ریزمغذیها، عملکرد محصولات تحت تأثیر گوگرد قرار می‌گیرد. مطالعات نشان می‌دهد که احیاء ریبونوکلوتید به دی‌اکسی ریبونوکلوتید به وسیله احیاء کننده‌ای که آهن جزء ساختمانی آن است، انجام می‌پذیرد. بنابراین در شرایط بی‌کربنات بالا، سنتز DNA که برای رشد سلول و تقسیم آن ضروری است، کاهش یافته و در نتیجه رشد سلولها و عملکرد نیز کاهش می‌یابد.
مطالعات محققین فراوان از جمله شهابی و ملکوتی (1380) نشان داد که بی‌کربنات آب آبیاری باعث کاهش عملکرد می‌شود. گوگرد عنصری که به خاک اضافه ‌شود، به وسیله باکتریهای اکسید کننده گوگرد اکسیده ‌شده و به سولفات تبدیل می‌شود. این فرآیند اسیدزاست و در نهایت تولید اسیدسولفوریک می‌کند و پروتون اسیدسولفوریک باعث اسیدی شدن خاک می‌گردد. میزان اثر گوگرد و سرعت تبدیل آن به اسید سولفوریک به مقدار رطوبت، جمعیت و قدرت اکسیدکنندگی میکروارگانیسمهای موجود در خاک و دما بستگی دارد. سرعت این واکنش کُند است. گوگرد عنصری حداقل دو سال زمان لازم دارد تا کاملاً به اسید سولفوریک تبدیل شود. در این واکنش، در نهایت حلاّلیت آهن، روی و منگنز افزایش می‌یابد و زردبرگی کاهش می‌یابد.
در مطالعه‌ای که توسط محققین انجام شد، تأثیر 300 گرم سکوسترین آهن و 10 و 20 کیلوگرم گوگرد به ازاء هر درخت در رفع کلروز هلو مؤثر بود. بعد از یکسال مصرف 10 و 20 گیلوگرم گوگرد، به ترتیب باعث کاهش اسیدیته از 2/8 به 6/6 و 4/6 گردید و بدین‌ترتیب زردبرگی ناشی از کمبود آهن بهبود یافت.
بسیاری از صاحبان گلخانه‌ها اسیدسولفوریک را در آب گلخانه‌ها تزریق می‌کنند تا قلیائیت بالای آن پایین بیابد. در واقع اگر در گلخانه کمبود آهن و ریزمغذیها مشخص شود یا pH بستر کشت بالا باشد و یا گیاهان حساس به قلیائیت زیاد، دچار زردبرگی شوند، ‌حتماً بی‌کربنات آب آبیاری بالاست و باید از اسید سولفوریک برای پایین آوردن آن استفاده شود. اسیدی کردن آب آبیاری باعث کاهش تصاعد آمونیاک (NH3)، افزایش نفوذپذیری خاک و کاهش خطر زیادی بُر (B) خاک می‌گردد. برای این کار می‌توان حتی از اسیدسولفوریک سه درصد همراه با آب آبیاری استفاده کرد. استفاده از اسیدسولفوریک و دیگر مواد اسیدزا در خاکهای آهکی می‌تواند حلاّلیت ریزمغذیها را از طریق حذف بی‌کربنات خاک و کاهش اسیدیته افزایش دهد.
در خاکهای آهکی، اسید اضافه شده به وسیله ترکیبات بازی خنثی شده و pH خاک پایین می‌آید. بدین‌ترتیب حلاّلیت عناصری مثل فسفر، آهن، منگنز، روی و مس افزایش می‌یابد. از سوی دیگر اسیدی کردن باعث افزایش فسفر قابل تبادل خاک می‌شود. در واقع تری‌فسفات کلسیم در اثر اسید سولفوریک، تبدیل به دی‌کلسیم فسفات و مونو کلسیم فسفات می‌شود که محلولتر هستند. محققین نشان دادند که در سویا با دو آزمایش گلخانه‌ای و مزرعه‌ای، با مصرف 250 میلی‌گرم بر کیلوگرم اسیدسولفوریک، در شرایط گلخانه‌‌ای و 560 کیلوگرم بر هکتار اسیدسولفوریک، عملکرد محصول از 434 به 2164 کیلوگرم در هکتار افزایش یافت. یک آزمایش گلخانه‌ای دیگر نشان داد که تزریق اسید سولفوریک به خاکهای با کمبود فسفر، حلاّلیت فسفر را در ناحیه تیمار شده بهبود بخشیده و جذب فسفر را نیز افزایش داد.
در آزمایش‌ دیگری مقادیر مختلف اسیدسولفوریک به سه خاک دارای کمبود فسفر اضافه شده و نتایج نشان داد که جذب فسفر توسط گیاه گوجه فرنگی با افزایش‌مصرف اسید سولفوریک افزایش یافت. در این آزمایش، عملکرد گیاه از 5/0 گرم برای هر بوته در تیمار شاهد به 5/3 گرم افزایش یافت و جذب فسفر از 5/0 میلی ‌گرم برای هر بوته در شاهد به 4/7 میلی‌گرم در بوته رسید.
در آزمایش دیگری، سویای حساس به کمبود آهن را در گلدانهای 500 گرمی مورد مطالعه قرار دادند و مقدار ناچیزی از ضایعات معادن مس حاوی آهن و اسیدسولفوریک را که در مجموع 16 درصد آهن داشت، در زیر ریشه قرار دادند. مطالعات نشان داد که مقدار یک گرم و دو گرم اسیدسولفوریک برای هر گلدان بهترین تیمار بود. البته در تیمار یک گرمی، جذب آهن و عملکرد افزایش یافت و زردبرگی بر طرف شد ولی در تیمار دوگرمی، اندکی قهوه‌ای شدن ریشه‌ها مشاهده گردید. میلانی و همکاران (1378) برای افزایش قابلیت بهره‌برداری اراضی شور و قلیایی از اسیدسولفوریک در سطح مزرعه استفاده کردند . نتایج نشان داد که پس از مصرف اسیدسولفوریک و یک نوبت آبیاری سنگین، میزان شوری(ECe) و قلیائیت (SAR) در عمق 30-0 سانتیمتر، به ترتیب 6/51 و 9/28 درصد کاهش یافت.
نتایج مشاهدات اولیه مزرعه نشان داد که بوته‌های گندم کرتهایی که با اسید سولفوریک (به میزان 4/6 تن اسید غلیظ 95 درصد در هکتار) تیمار شده بودند، دارای گیاهانی به رنگ سبز و بدون علایم کمبود عناصر غذایی و شاداب بودند، در صورتی که بوته‌های گندم کاشته شده در کرت شاهد، از رشد و شادابی کمتری برخوردار بودند. همین اثر اصلاحی در باغهای سیب نیز از طریق کاهش غلظت بی‌کربنات آب آبیاری حادث گردید .


یکی دیگر از نقشهای گوگرد، استفاده از آن برای اصلاح خاکهای شور و قلیا است. ذکر این نکته ضروری است که کار با اسید سولفوریک بسیار خطرناک بوده و باید احتیاطهای لازم به هنگام حمل، نگهداری و مصرف آن رعایت شود. امروزه، برای جلوگیری از خطرات احتمالی اسید سولفوریک، استفاده از گوگرد به همراه مواد آلی و باکتریهای تیوباسیلوس بیشتر توصیه می‌شود. راههای ورود گوگرد به خاک عبارتند از مصرف کودهای مختلف حاوی گوگرد، هوادیدگی کانیهای گوگرد دار، استفاده از مواد اصلاح کننده حاوی گوگرد، افزودن بقایای آلی به خاک و ورود گوگرد از طریق اتمسفر، آفت کشها و آب آبیاری. راههای خارج شدن گوگرد از خاک، عبارتند از جذب گوگرد توسط گیاهان و میکروارگانیسمها، آبشویی، فرسایش خاک، سوزاندن بقایای گیاهی و تصعید گوگرد از خاک.
از ویژگیهای مهم گوگرد، دارا بــودن درجات مختلف اکسیداسیون (2-تا 6+) است که این امر به گردش آن در طبیعت کمک می‌کند. چرخة گوگرد شامل چهار مرحلة معدنی شدن، آلی شدن، احیاء شدن و اکسیدشدن می‌باشد. شکلهای مختلف گوگرد به طور دایم در حال تغییر و تبدیل به یکدیگر بوده و در داخل این چرخه در گردش هستند. گوگرد به طور عمده به صورت سولفات توسط گیاهان و میکروارگانیسمها جذب می‌شود. یونهای سولفات در اثر هوادیدگی کانیهای حاوی گوگرد و یا در اثر معدنی شدن ترکیبات آلی گوگرد دار، آزاد شده و وارد محلول خاک می‌شوند. با توجه به اینکه حدود 90 درصد گوگرد موجود در اغلب خاکها به‌صورت آلی بوده و نمی‌تواند به طور مستقیم به وسیلة گیاهان و میکروارگانیسمها جذب شود، اهمیت معدنی شدن گوگرد مشخص می‌شود.
معدنی شدن مواد آلی گوگرد دار فرایندی است که طی آن، این مواد توسط میکروارگانیسمها، به منظور کسب انرژی تجزیه شده و گوگرد موجود در آنها به صورت سولفات آزاد می‌شود. معدنی شدن فرایندی کاملاً میکروبی است و افزودن بازدارنده‌های میکروبی باعث توقف آن می‌شود. معدنی شدن مواد آلی، یک فرایند غیراختصاصی بوده و توسط طیف وسیعی از میکروارگانیسمها (باکتریها، قارچها و اکتینومیستها) انجام می‌شود. معدنی شدن ترکیبات آلی گوگرد دار به دو طریق انجام می‌گیرد.
الف) بیولوژیک: گوگرد متصل به کربن در اثر اکسیداسیون کربن به وسیلة میکروارگانیسمهای هتروتروف به منظور کسب انرژی، اکسید شده و به صورت سولفات آزاد می‌شود.
ب) بیوشیمیایی: گوگردی که متصل به کربن نیست، به وسیلة آنزیمهای برون سلولی معدنی می‌شود. مانند استرسولفاتها توسط آنزیمهای سولفاتاز مختلف که نمونه بارزی از فرایند معدنی شدن بیوشیمیایی است. هر عاملی که بتواند رشد، نمو و فعالیت میکروارگانیسمهای خاک را تحت تأثیر قرار دهد، روی معدنی شدن گوگرد نیز اثر خواهد داشت، بنابراین عوامل مؤثر بر معدنی شدن ترکیبات آلی گوگرد دار عبارتند از تناوب خشکی و رطوبت، دما، رطوبت، pH خاک، حضور یا عدم حضور گیاه، تهویه خاک، مقدار گوگرد موجود در مواد آلی و نوع مواد آلی گوگرد دار.
گوگرد 2/0 تا 5/0 درصد وزن خشک گیاهان را تشکیل می‌دهد. حدطبیعی نسبت N/S در بافتهای گیاهی، 15 گزارش شده است. اکسیداسیون گوگرد مهمترین مرحله چرخة گوگرد است. زیرا در بسیاری از خاکها منبع اصلی گوگرد، کانیهای گوگرد دار هستند که گوگرد موجود در آنها به شکل احیاء بوده و همچنین گوگرد موجود در بعضی از مواد اصلاح کننده و کودهای گوگردی به شکل احیاء است. گوگرد قابل جذب گیاهان و میکروارگانیسمها، شکل اکسید شده (سولفات) است و به‌علاوه اکسیداسیون ترکیبات گوگردی در خاک، منبع کسب انرژی برای گروهی از میکروارگانیسمهای موجود در خاک است که اثرات مفید آنها در اصلاح و بهبود تغذیه گیاه حائز اهمیت است. ترکیبات احیاء گوگرد موجود در خاک (سولفید، تیوسولفات، تتراتیونات، گوگرد عنصری و سولفیت) می‌توانند طی دو فرایند اکسیداسیون شیمیایی یا بیولوژیک اکسیده شوند. اکسیداسیون شیمیایی ترکیبات احیاء شده گوگرد در خاک طی فرایندهای پیچیده‌ای انجام می‌گیرد. اکسیداسیون بیولوژیک گوگرد یک فرایند غیر اختصاصی است، زیرا طیف وسیعی از میکروارگانیسمهای مختلف (باکتریها، قارچها، اکتینومیستها) قادر به انجام آن هستند. میکروارگانیسمهای اکسید کننده گوگرد عبارتند از میکروارگانیسمهای اکسید کننده گوگرد هتروتروف: باکتریهای فتولیتوتروف (Photolithotroph)؛ باکتریهای شیمیولیتوتروف (Chemiolithotroph)؛ تیوباسیلوس تیواکسیدانس Thiobacillus thiooxidans) (؛ تیو باسیلوس فرواکسیدانس (Thiobacillus ferrooxidans)؛ تیوباسیلوس تیوپاروس thioparus) (Thiobacillus؛ تیوباسیلوس نوولـوس(Thiobacillus novelus)؛ تیوباسیلوس دنیتروفیکانس (Thiobacillus denitrificans) و سولفولوبوس (Sulfolobus).
افزودن گوگرد به خاک به منظور تأمین نیاز گیاه به این عنصر، یا اصلاح و بهبود وضعیت تغذیه گیاه (از طریق اکسیداسیون گوگرد و آزاد شدن عناصر غذایی مثل فسفر، آهن و روی) وقتی مؤثر خواهد بود که میزان اکسیداسیون گوگرد در خاک قابل توجه باشد. از آن‌جا که اکسیداسیون شیمیایی گوگرد بسیار کُند بوده و قسمت اعظم گوگرد موجود در خاک توسط میکروارگانیسمها اکسید می‌‌شود، ازاین رو هر عاملی که بتواند رشد و نموّ و فعالیت میکروارگانیسمهای اکسید کنندة گوگرد را تحت تأثیر قرار دهد، بر میزان اکسیداسیون گوگرد در خاک نیز اثر خواهد گذاشت.
میزان اکسیداسیون بیولوژیک گوگرد به اثرات متقابل سه عامل اصلی (جمعیت میکروارگانیسمهای اکسید کننده، مشخصات ترکیب گوگردی و شرایط محیطی موجود در خاک بستگی دارد. مهمترین عوامل مؤثر عبارتند از: درجه حرارت، تهویه و رطوبت خاک، بافت خاک، pH خاک، مواد آلی، اتصال باکتری به سطح گوگرد، اندازه ذرات گوگرد، اثر نوع نمک، اثر آنزیم ردانز و ‏آفت‌کشها. از آنجا که باکتریهای جنس تیوباسیلوس مهمترین اکسید کنندگان گوگرد در خاک به شمار می‌روند، تلقیح خاک با این باکتریها، باعث افزایش سرعت اکسیداسیون گوگرد می‌شود. نتایج تلقیح وقتی قابل توجه خواهد بود که به خاکهای قلیا، گوگرد و باکتری به طور توأم اضافه شود. چرا که بعضی از خاکهای سدیک (سدیمی) دارای جمعیت ناکافی از این باکتریها هستند. تقریباً تمام خاکها، دارای باکتریهای اکسید کنندة گوگرد هستند ولی تعداد این باکتریها به علت فقدان ترکیبات گوگردی ناچیز است.
افزودن شکلهای احیاء گوگرد به خاک (چه از طریق اتمسفر یا در کودها) موجب افزایش تعداد اکسید کننده‌ها و بالا رفتن توان اکسایش در خاک می‌شود، بنابراین اختلاف تیمارهای تلقیح شده با شاهد تلقیح نشده چندان چشمگیر نیست و این دلیلی است که در شرایط مزرعه تلقیح کمتر مؤثر واقع می‌‌شود (بختیاری و همکاران، 1380؛ کوچک‌زاده و همکاران، 1380).
• میزان برداشت گوگرد در مقایسه با فسفر توسط گیاهان: میزان غلظت گوگرد در برگ گیاهان، اغلب بیش از دو برابر فسفر است و این امر اهمیت نسبی گوگرد را در مقایسه با فسفر به وضوح نشان می‌دهد. غلظت گوگرد نیز باید در خاکهای زراعی بالاتر از 15 میلی‌گرم در کیلوگرم باشد.
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
جدول شماره1- مقایسه میزان جذب گوگرد در مقایسه با فسفر در تولید تعدادی
از محصولات کشاورزی
گیاه محصول
(تن در هکتار) فسفر (P)
(کیلوگرم) گوگرد (S)
(کیلوگرم)
یونجه 18 40 45
ذرت (دانه‌ای) 23 34 16
ذرت سیلویی 72 48 33
بادام زمینی (دانه) 6 10 11
سیب‌زمینی(غده) 63 40 13
برنج(دانه) 8 23 6
سویا (دانه) 8 24 13
گوجه‌فرنگی(میوه) 90 23 28
گندم (دانه) 11 5 6
جو (دانه) 11 8 11
چغندرقند (آیش) 67 2 11
نیشکر (ساقه) 36 43 60

در راستای ترویج تولید و مصرف انواع کودهای محتوی گوگرد، ساخت و مصرف کودهای ذیل در مقیاس صنعتی شروع شده است تا نقش آنها در افزایش عملکرد هکتاری و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی مشخص‌تر گردد.
• ساری کود (گوگرد کشاورزی گرانوله): این کود یکی از تولیدات کودی داخل است که در کیسه‌های 50 کیلوگرمی عرضه می‌شود و حداقل محتوی 85 درصد گوگرد است. در حالی که نیاز تعدادی از گیاهان به گوگرد (غلظت گوگرد در داخل گیاه بیش از فسفر است) به مراتب بیشتر از فسفر است و علی رغم تولید سالیانه بیش از یک میلیون تن گوگرد در داخل کشور، متأسفانه تاکنون حتی در خاکهای آهکی و قلیایی نیز از گوگرد به عنوان کود استفاده نشده است. با توجه به آثار مثبت گوگرد در کاهش pH موضعی خاکهای آهکی، تأمین سولفات مورد نیاز گیاهان، افزایش حلالیت عناصر کم مصرف و پرمصرف به ویژه فسفر، آهن و روی، و کنترل برخی از عوامل بیماریزای قارچی نظیر سفیدک و همچنین نقش آن در اصلاح خاکهای شور و قلیا و خاصیت اصلاح کنندگی آبها، لازم است نسبت به تأمین کودهای گوگرددار از جمله ساری‌کود (گوگرد کشاورزی) مورد نیاز مزارع اقدام شود.
مقدار مصرف ساری کود در مزارع با توجه به نقش بسیار مثبت آن،حداقل 300 کیلوگرم در هکتار است. برای این که این کود مؤثر واقع شود، ساری کود را باید همراه با مواد آلی مصرف کرده. همچنین رطوبت خاک نیز کافی باشد. زمان مصرف این کود، قبل از کاشت محصولات زراعی بوده و برای تضمین اثر بخشی آن، باید همراه باموادآلی،زیرخاک شود.مصرف ساری‌کود در شرایط غرقابی و زراعت برنج و همچنین در خاکهای گچی، توصیه نمی‌شود. در شکل شماره 4 نمونه‌ای از ساری کود نشان داده شده است.
•گوگرد آلی گرانوله: این کود یکی از تولیدات داخل کشور بوده و در راستای نیل به افزایش مواد آلی خاکها، اصلاح pH خاک و نیل به کشاورزی پایدار، تولید می‌شود. این کود محتوی حدود 45 درصد گوگرد، 45 درصد مواد آلی و 10 درصد بنتونیت است که 90 درصد اندازه ذرات آن 4-2 میلیمتر بوده و در کیسه‌های 25 کیلوگرمی عرضه می‌شود. در شکل شماره 5، نمونه گوگرد آلی گرانوله نشان داده شده است.
با توجه به آثار بسیار مثبت گوگرد (سولفات) در تأمین نیاز غذایی گیاهان، کاهش موضعی pH منطقه ریشه، اصلاح خاکهای قلیایی، کاهش بی کربنات آب آبیاری و افزایش حلاّلیت و قابل استفاده بودن عناصر غذایی پرمصرف (فسفر) و کم مصرف (ریزمغذیها) به ویژه آهن، روی، … و کنترل برخی از بیماریها نظیر سفیدک، لازم است این کود در عمق خاک (با شخم زیر خاک شود) جایگذاری و رطوبت نیز به مقدار کافی باشد تا امکان تبدیل گوگرد به سولفات (فرم قابل استفاده گیاهان) به وجود آید. مقدار مصرف گوگرد آلی گرانوله حداقل 500 کیلوگرم در هکتار است.

• بیوفسفات طلایی محتوی روی: این کود یکی از تولیدات داخل کشور است که به شکل پودری و در کیسه‌های 25 کیلوگرمی عرضه می‌شود. درصد فسفر کل در این کود 20 درصد است که با کمک باکتریهای تیوباسیلوس به شکل قابل استفاده گیاه در می‌آید. هر کیسه حاوی 15کیلوگرم خاک فسفات غلیظ شده، 5 کیلوگرم گوگرد، 4 کیلوگرم کود آلی و یک کیلوگرم سولفات روی به همراه یک بسته مایه تلقیح تیوباسیلوس است. این کود برای باغهای میوه، آن هم در داخل چاله‌ها و یا کانال به همراه کودهای دیگر و نیز در محصولات زراعی قبل از کاشت، قابل استفاده است. از این به بعد این کود در باغها و مزارع کشور، جایگزین قسمتی از کودهای فسفاته وارداتی خواهد شد. در شکلهای شماره 6 و 7 نمونه‌ای از کود بیوفسفات طلایی و نحوه جایگذاری عمقی آنها نشان داده شده است.
این کود فاقد کادمیم بوده و علاوه بر تأمین فسفربه دلیل کاهش موضعی pH خاک، به تأمین غذایی محصولات به روی، آهن و …، کمک می‌کند. علاوه بر این، با افزایش فعالیتهای حیاتی و اصلاح خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، حاصلخیزی خاک را نیز افزایش می‌دهد. برای این‌که این کود مؤثر واقع شود باید به صورت چالکود یا کانال کود جایگذاری شده و رطوبت نیز به مقدار کافی باشد تا امکان تبدیل گوگرد به سولفات با کمک باکتریهای تیوباسیلوس فراهم شود.
در زمان مصرف، ابتدا در سایه (نور غیر مستقیم) یک بسته مایه تلقیح تیوباسیلوس را با محتویات کیسه کود بیوفسفات طلایی 25 کیلوگرمی مخلوط می‌کنند. آنگاه مقدار یک کیلوگرم (برای هر درخت) را در کانال یا چند چاله (به قطر 35 سانتیمتر و عمق 50 سانتیمتر) که در قسمت انتهایی سایه‌انداز درخت حفر شده است، می‌ریزند. در صورت موجود بودن برگهای کاملاً پوسیده یا کود حیوانی و یا کمپوست، می‌توان آنها را نیز به مخلوط نهایی همراه با کودهای دیگر چاله اضافه کرد. برای هر درخت جوان (دهساله) مصرف یک کیلوگرم بیوفسفات طلایی حداقل برای هر دو سال یکبار کافی خواهد بود. در شکل شماره 7، تصویری از چالکود و یا کانال کود نشان داده شده است.
علاوه بر تولید انبوه سه کود فوق، تولید و مصرف کودهای سولفاتی دیگر نظیر تولید و مصرف سولفات آمونیوم، فسفات سولفات آمونیوم، سولفات پتاسیم، سولفات منیزیم، سولفات روی، اوره با پوشش گوگرد (SCU)، سولفات مضاعف آمونیوم و روی پیگیری می‌شود. در جدول شماره 2 نیاز کودی کشور به انواع کودها از جمله کودهای محتوی گوگرد در سال 1382 ارائه شده است.

جدول شماره 2 ـ نیاز کودی سالانه و مقادیر آنها برای سال زراعی 82-1381 در کشور
نام کود مقدار (هزارتن) نام کود مقدار (هزارتن)
اوره
نیترات آمونیوم
سولفات آمونیوم
اوره با پوشش گوگردی
فسفات سولفات آمونیوم
سوپرفسفات تریپل
فسفات آمونیوم
سوپرفسفات ساده
بیوفسفات طلایی
کودمیکروبی فسفاته
کود کامل ماکرو (زراعی) 600،1
175
50
20
200
240
100
70
45
10
450 کودکامل ماکرو (باغی و اراضی شور)
کود کامل ماکرو (آبیاری تحت فشار)
بیوکامل ماکرو
سولفات پتاسیم
کلرور پتاسیم
ساری کود (گوگرد کشاورزی گرانوله)
گوگرد گرانوله آلی
کودهای منیزیمی و کلسیمی
سولفات روی
بقیه کودهای میکرو 80
10
10
115
115
30
50
20
50
10
جمع کود موردنیاز کشور (هزار تن) 450،3

پیشنهادها (چه باید کرد؟)
از آنچه که گفته شد جمع‌بندی زیر ارائه می‌شود:
• تحقیقات متعدد اثرات مثبت مصرف گوگرد در افزایش کمّی و کیفی محصولات مختلف در خاکهای آهکی را نشان داده است. توصیه می‌شود برای بهبود مشکل تغذیه گیاه، گوگرد همراه با سایر کودها در خاکهای آهکی مصرف شود.
• از آن جا که قسمت اعظم اکسایش گوگرد در خاک توسط میکروارگانیسمها صورت می‌گیرد برای تسریع اکسایش، لازم است مواد آلی همراه با گوگرد به خاک اضافه شود تا اکسایش آن با افزایش فعالیت میکروارگانیسمها تشدید گردد.
•برای فعالیت میکروارگانیسمهای اکسید کننده گوگرد لازم است رطوبت در حد کافی در محیط وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد چنین شرایطی را از لحاظ مواد آلی و رطوبت بهتر بتوان در داخل چالکود در کنار درختان فراهم نمود. در ابتدا باکتریهای تیوباسیلوس گوگرد را به سولفات تبدیل کرده و با تشکیل و تجمع آنیون سولفات در محیط ریشه درخت،‌ اسیدیته موضعی در اطراف ریشه درختان پایین آمده و حلالیت املاح غذایی مختلف افزایش می‌یابد.
•مصرف کودهای محتوی گوگرد در حال حاضر رقمی کمتر از 10درصد کودهای ازتی است که باید با کمک ترویج و اطلاع‌رسانی افزایش داده شود. در حال حاضر نسبت ازت، فسفر (P2O5)، پتاسیم (K2O)، گوگرد و ریزمغذیهای مصرفی در کشور تقریباً 100، 45، 21، 9 و یک درصد بوده و در ده سال آینده لازم است این نسبت به صورت 100، 40، 30، 40 و 4 درصد اصلاح شود.
• با مصرف گوگرد، علاوه بر افزایش عملکرد و ارتقاء کیفی محصولات کشاورزی، pH خاک در ریزوسفر (ناحیه فعالیت ریشه) کاهش داده شده و با استفاده از ترکیبات گوگردی و استفاده از دستگاه گوگردسوز، باکتریهای اکسید کننده گوگرد نظیر تیوباسیلوس، حلاّلیت عناصر ریزمغذی افزایش یافته و نفوذ‌پذیری خاک افزایش می‌یابد. چرا که مصرف گوگرد و ترکیبات گوگردی سبب اصلاح pH خاکهای شور و آهکی و کاهش تنش شوری می‌شود.
• لازم است تحقیقاتی در زمینه کاربرد مقادیر مختلف گوگرد و تیوباسیلوس در خاکهایی با مقادیر متفاوت آهک در محصولات باغی متفاوت انجام شود تا بهترین مقدار مصرف آنها مشخص شود.


منابع مورد استفاده
1ـ بختیاری، ع. ا، م. ج. ملکوتی، ک. خاوازی و ا. بای‌بوردی. 1380. جایگزینی بیوفسفات طلایی (خاک فسفات همراه با گوگرد، کود حیوانی تیوباسیلوس) با سوپر فسفات تریپل در باغهای سیب کشور. مجله علمی پژوهشـی خاک و آب (ویـژه نامـه مصرف بهینه کود)، جلد 12، شماره 14، صفحات 235-242، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، تهران، ایران.
2ـ پسندیده، م. 1381. شناخت ناهنجاریهای تغذیه‌ای و بررسی جایگزینی بیوفسفات طلایی با کودهای وارداتی در درختان سیب. پایان نامه
کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
3ـ خاوازی، ک. و م. ج. ملکوتی. 1380. ضرورت تولید صنعتی کودهای بیولوژیک در کشور (مجموعه مقالات). نشر آموزش کشاورزی، سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی، کرج، ایران.
4ـ سمر، سیدمحمود و مهرداد شهابیان. 1382. اثر غنی سازی کود آلی با گوگرد و سولفات آهن بر افزایش قابلیت جذب آهن در یک خاک آهکی. سمینار ملی تولید و مصرف گوگرد، شرکت ملی گاز ایران. مشهد، ایران.
5ـ کوچک‌زاده، ی، م. ج. ملکوتی و ک. خاوازی. 1380. بررسی نقش گوگرد، تیوباسیلوس، حل کننده‌های فسفات و مواد آلی در تأمین فسفر مورد نیاز ذرت از خاک فسفات. مجله خاک و آب، جلد 12، شماره 14، ویژه نامه مصرف بهینه کود، ص 250-243. مؤسسه تحقیقات خاک و آب، تهران، ایران.
6ـ مهاجرمیلانی، پ.، م. س. درودی، ر. وکیل و م. ج. ملکوتی. 1378. کاربری اسیدسولفوریک برای قابل بهره‌برداری کردن اراضی شور و قلیایی. نشریه فنی 61، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، نشر آموزش کشاورزی،‌ کرج، ایران.
7ـ نورقلی‌پور، ف.، م. ج. ملکوتی و ک. خاوازی. 1380. روشهای کاربری مستقیم خاک فسفات در مزارع و باغهای کشور. نشریه فنی شماره 191، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، نشر آموزش کشاورزی، کرج، ایران.
8ـ نورقلی‌پور، ف.، م. ج. ملکوتی و ک. خاوازی. 1380. روشهای کاربری مستقیم خاک فسفات در مزارع و باغهای کشور. نشریه فنی 191، وزارت جهاد کشاورزی، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، نشر آموزش کشاورزی، کرج، ایران
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
ریز مغذی ها (عناصر خرد با تاثیر کلان)///

ریز مغذی ها (عناصر خرد با تاثیر کلان)///

مقدمه :
تمامی موجودات زنده از جمله گیاهان برای رشد و نمو نیاز به غذا دارند. خاک تامین کننده اکثریت قریب به اتفاق عناصر غذایی مورد نیاز گیاه می باشد. به جز کربن ، اکسیژن و هیدروژن که عمدتا[SUP]ً[/SUP] از طریق آب و هوا تامین می گردند، منبع اصلی بقیه عناصر غذایی مورد نیاز گیاه محلول خاک می باشد. در خاک تقریبا[SUP]ً[/SUP] تمام عناصر غذایی که در جدول تناوبی وجود دارد، موجود می باشد. بخش اعظم این عناصر نیز در گیاه قابل اندازه گیری هستند اما گیاه برای جذب این عناصر حالت انتخاب ندارد و بدون در نظر گرفتن مفید یا مضر بودن، آنها را جذب می کند. تغذیه صحیح گیاه یکی از عوامل مهم در بهبود کیفی و کمی محصول به شمار می آید. در تغذیه صحیح گیاه نه تنها باید هر عنصر به اندازه کافی در دسترس گیاه قرار گیرد، بلکه ایجاد تعادل و رعایت نسبت میان میزان عناصر مصرفی از اهمیت ویژه برخوردار است، زیرا در حالت عدم تعادل تغذیه ای با افزودن تعدادی از عناصر غذایی نه تنها افزایش عملکرد رخ نمی دهد، بلکه اختلالاتی نیز در رشد گیاه ایجاد شده و در نهایت افت محصول حادث خواهد شد. از آنجائی که این فاکتور براحتی تحت کنترل زارع یا باغ دار می باشد، شناخت این عناصر نقش بسزائی در مدیریت مزرعه یا باغ دارد.
عناصر غذایی مورد نیاز گیاه به سه دسته تقسیم می شوند:
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image001.gif عناصر مضر یا غیر ضروری برای گیاه
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image001.gif عناصر مفید برای گیاه
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image001.gif عناصر لازم یا ضروری برای گیاه
عناصر مضر (Non-essential Elements) ، عناصری هستند که برای رشد و نمو گیاه زیان آورند و حتی در برخی موارد غلظت های کم این عناصر می تواند موجب کاهش قابل توجهی در عملکرد و رشد گیاه گردد.از جمله این عناصر می توان به سرب، کادمیوم و جیوه اشاره کرد.
عناصر مفید (Beneficial Elements) ، عناصری هستند که در صورتی که در محیط به مقدار کافی موجود باشند، سبب بهبود رشد گیاه و یا گیاهان خاصی می شوند به عنوان مثال سدیم برای چغندر قند؛ سیلیس برای برنج، جو، نیشکر و تا حدودی برای گوجه فرنگی؛ کبالت برای تثبیت بیولوژیکی نیتروژن توسط ریزوبیوم ها و جلبک های سبز و آبی خاصی مفید می باشد و همینطور ید برای جلبک های قهوه ای و وانادیم برای یک نوع جلبک سبز مفید بودن آن به اثبات رسیده است
دسته سوم عناصر لازم یا ضروری (Essential Elements) ، هستند. آرنون و اسکات (1939) سه معیار را برای ضروری بودن یک عنصر عنوان نموده اند. این سه معیار عبارت است از :
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif گیاه بدون آن عنصر قادر به تکمیل چرخه حیات خود نباشد
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif وظیفه آن عنصر توسط عنصر دیگری قابل انجام و جایگزینی نباشد
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif عنصر مستقیماً در متابولیسم و تغذیه گیاه نقش داشته باشد
براساس معیارهای فوق تا کنون 16 عنصر برای رشد و نمو گیاهان ضروری تشخیص داده شده است. کربن، اکسیژن، هیدروژن، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، گوگرد، آهن، منگنز، روی، مس، بر، مولیبدن و کلر شانزده عنصر ضروری مورد نیاز گیاهان هستند. سه عنصر اول یعنی کربن، اکسیژن و هیدروژن قسمت اعظم ماده خشک گیاهی (60 تا 90 درصد ) را تشکیل می دهند و کمبود آنها به جز در مورد کمبود آب دیده نمی شود. این سه عنصر عمدتاً از طریق آب و هوا تامین می شوند. سه عنصر فوق همراه با شش عنصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم (عناصر کودی) ، کلسیم و منیزیم (عناصر آهکی) و گوگرد عناصر غذایی پر مصرف یا پر نیاز برای گیاهان هستند. و هفت عنصر دیگر یعنی آهن، منگنز، روی، مس، بر، مولیبدن و کلر عناصر غذایی کم مصرف یا کم نیاز یا ریز مغذی هستند.(البته بعضی از منابع نیکل و کبالت را نیز جزء عناصر کم مصرف قلمداد می کنند) گیاهان همانگونه که بدون عناصر پر مصرف قادر به ادامه حیات نیستند ، بدون استفاده از عناصر غذایی کم مصرف نیز قادر به ادامه حیات نخواهند بود. تفاوت عمده ای که این عناصر با عناصر پر نیاز دارند این است که این عناصر در مقایسه با عناصر پر نیاز به مقدار کمتری مورد نیاز گیاهان هستند.بعبارت دیگر تفاوت این دو دسته در مقدار نیاز گیاهان به آنها است.اما ریز مغذی ها علی رغم نیاز کم، جایگاه ویژه ای در تولیدات کشاورزی دارند.
جدول زیر اطلاعاتی کلی از عناصر کم مصرف، از قبیل تاریخ کشف ضروری بودن عناصر کم مصرف برای گیاهان عالی، نام کاشفین این عناصر و همینطور فرم جذبی و میزان تحرک این عناصر در گیاهان، را در اختیار قرار می دهد.
عنصر
سال کشف
کاشف
فرم جذبی
میزان تحرک در گیاهان
آهن
1860
J. Sachs
Fe[SUP]++[/SUP]
نسبتاً غیر متحرک
منگنز
1922
J.S. McHargue
Mn[SUP]++[/SUP]
نسبتاً غیر متحرک
بر
1923
K. Warington
H[SUB]2[/SUB]BO[SUB]3[/SUB][SUP]-[/SUP]
نسبتاً غیر متحرک
روی
1926
A.L. Sommer & C.B. Lipman
Zn[SUP]++[/SUP]
تحرک کم
مس
1931
C.B. Lipman & G. Mackinney
Cu[SUP]++[/SUP]
در شرایط کمبود نسبتاً غیر متحرک و در شرایط کفایت متحرک
مولیبدن
1938
D.I. Arnon & P.R. Stout
MoO[SUB]4[/SUB][SUP]--[/SUP]
تحرک متوسط
کلر
1954
T.C. Broyer et al.
Cl [SUP]-[/SUP]
متحرک





از زمان کشف ضروری بودن این عناصر تا کنون، تحقیقات زیادی بر روی هر یک از این عناصر انجام شده است اما در سال های اخیر علاقه و توجه روز افزونی به نقش این عناصر در تولیدات کشاورزی معطوف شده است. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد که مهم ترین آنها عبارتند از :
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif پیشرفت در روش های آزمون خاک و تجزیه بافت گیاهی برای تشخیص کمبود آنها
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif وجود آمارهای زیاد در مورد عکس العمل نباتات زراعی و باغی به مصرف این عناصر
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif خارج شدن مقدار زیادی از این عناصر در اثر تولیدات کشاورزی در طول زمان
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif نقش عناصر کم مصرف در کنترل و جلوگیری از آفات و بیماری های گیاهی
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif استفاده زیاد از حد از کودهای با درجه خلوص بالا و بدون این عناصر
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif ایجاد کمبود این عناصر در اثر مصرف زیاد و دراز مدت فسفر
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif استفاده کم از کودهای حیوانی در تولیدات کشاورزی
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif نیاز به عناصر کم مصرف برای تولید عملکرد بالا
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif کمبود روز افزون این عناصر در جوامع بشری
علی رقم اهمیت روز افزون عناصر کم مصرف در تولیدات کشاورزی در کشورهای پیشرفته، متاسفانه در ایران به نقش این عناصر توجه کافی نشده است به طوری که مصرف کودهای حاوی این عناصر در کشور بسیار ناچیز است و به ازاء هر یک تن کود مصرفی، حدود دو گرم کود کم مصرف، هم مصرف نمی گردد. به عبارت دیگر با عنایت به این که مصرف سالانه کودهای شیمیایی در ایران حدود 2.5 میلیون تن است، باید سالیانه 75 هزار تن کودهای حاوی عناصر کم مصرف، مصرف نمود ولی مصرف این نوع کودها در کشور ما به حدود 200 هزار تن در سال هم نمی رسد. واضح است که در خاک های آهکی، مانند اکثریت خاک های ایران، در مقایسه با خاکهای اسیدی کمبود این عناصر بیشتر مطرح است. متاسفانه توجه به این عناصر نیز مانند توجه به مواد آلی و کودهای پتاسیمی به بوته فراموشی سپرده شده است.گواه این مطلب فرمول کودی کشور در چند سال اخیر می باشد که در زیر آمده است. در فرمول کودی کشور در سال 1370 به ترتیب نسبت نیتروژن (N) 100 ؛ فسفر (P[SUB]2[/SUB]O[SUB]5[/SUB]) 111 ؛ پتاسیم (K[SUB]2[/SUB]O) 3 ؛ گوگرد (S) 3 و ریزمغذیها صفر در صد و در سال 1375به ترتیب 100 ؛ 58 ؛ 5 ؛ 5 و صفر در صد بود و در سال 1380 به ترتیب به 100 ؛ 55 ؛ 22 ؛ 10 و 1 در صد اصلاح شد و در نظر است به نسبت های 100 ؛ 50 ؛ 40 ؛ 50 و 4 در صد ارتقا داده شود. تمامی موارد گفته شده در بالا و بی توجهی مسئولین، چه کشاورز و چه متخصصین امر بنده را بران داشت که نخستین مطلب تار نگار را به ریزمغذی ها اختصاص دهم و آنها را از هفت منظر ، نقش ریز مغذی ها در خاک، در تغذیه گیاهان، در تغذیه انسان و دام، پراکندگی جغرافیایی این عناصر، علایم تشخیصی کمبود و بیش بود ریز مغذی ها، توصیه کودی و در پایان مدیریت ریز مغذی ها در مزرعه(پیشگیری و مقابله با کمبود ریز مغذی ها)، بررسی کنم.
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
آهن (Fe)
نقش آهن در خاک :
آهن چهارمین عنصر فراوان پوسته زمین بعد از اکسیژن، سیلیسیم و آلومینیم با میزان 5.6 در صد می باشد و متوسط مقدار آن در خاک 3.8 در صد تخمین زده شده و تقریباً در هر نوع خاکی یافت می شود. ولی بیشتر به صورت غیر قابل حل در بین لایه های مختلف کانی ها و اکسید های آهن وجود دارد. معمولاً یون آهن به صور مختلف در خاک مشاهده می گردد.(به حالت دو ظرفیتی و یا سه ظرفیتی) در کانی های اولیه آهن به صورت Fe[SUP]++[/SUP] است که در طی هوا دیدگی در محیطی با تهویه نامناسب این کانی ها حل شده و Fe[SUP]++[/SUP] آزاد می کنند در حالیکه در خاک های با تهویه خوب به Fe[SUP]+++[/SUP] تبدیل و به صورت اکسید و هیدروکسید Fe[SUP]+++[/SUP] رسوب می کند. حلالیت آهن در خاک عمدتاً توسط اکسید های آهن سه ظرفیتی کنترل می گردد. غلظت Fe[SUP]3+[/SUP] در خاک به PH وابسته است و در PH بین 5.6 تا 8 به حداقل خود می رسد. که متاسفانه اکثریت خاک های کشور نیز دارای این PH هستند. با افزایش PH خاک از 4 به 8 غلظت Fe[SUP]3+[/SUP] از [SUP]8-[/SUP] 10به [SUP]20-[/SUP]10کاهش می یابد. به طور کلی به ازاء هر یک واحد کاهش در PH فعالیت Fe[SUP]3+[/SUP] هزار بار افزایش می یابد. یون سه ظرفیتی آهن در خاک تقریباً تحرکی نداشته و در اکثر موارد غیر محلول است و در بعضی از لجن ها و توربها به خاک و لجن رنگ قرمز می دهد. در حالی که در شرایط احیایی خاک که در این حالت آهن دو ظرفیتی در خاک غالب می باشد رنگ خاک خاکستری و گاهی هم آبی به نظر می رسد. بنابراین رنگ های خاک می توانند تحت تاثیر اکسید های آهن باشند، اکسید های آهن نظیر گوتیت و هماتیت در اکثر موارد عامل تغییر رنگ در خاک ها می باشند. به طور کلی رنگ هائی که بین قرمز و بژ هستند از قبیل قرمز، زرد، نارنجی، قهوه ای، بژ و رنگ های بین خاکستری تا سبز در نتیجه وجود آهن در خاک پدید می آیند. برای مثال ترکیبات آهن دار و رنگ خاک های شامل آنها را در زیر ذکر می نماییم.
هماتیت به رنگ قرمز؛ گوتیت به رنگ زرد یا قهوه ای مایل به قرمز؛ هیدرات فریک به رنگ قرمز؛ اکسید فرو در محیط اسیدی سبز و در محیط قلیایی آبی؛ استیل پینو سیدریت به رنگ زرد؛ هیدرات فرو به رنگ سبز مایل به خاکستری؛ کمپلکس های آهن و رس و هوموس به رنگ قهوه ای سیاه؛ کمپلکس های فرو به رنگ خاکستری و کمپلکس های فری به خاک رنگ قرمز می دهند.
در خاک اکسید های آهن در اثر واکنش های فیزیکو شیمیایی تشکیل می گردند. و در طبقه بندی جزء کانی های فرعی خاک قرار می گیرند. اکسید های آهن که دارای ساختاری هشت وجهی می باشد. در حقیقت کلوئید های می باشند با بار متغیر، بدین معنی که بار سطحی آنها توسط پارامتر های که با محلول خاک در ارتباط می باشند تعیین می گردد. بنابراین بر حسب تغییرات PH می توانند آنیونها و کاتیونهای را جذب نمایند. این کانی ها در PH معینی، فاقد بار سطحی می باشند که در اصطلاح به آن نقطه ZPC می گویند. و بار سطحی کانی در PH پایین تر از نقطه ZPC مثبت بوده و می تواند آنیون ها را جذب نماید و در PH بالا تر از ZPC بار سطحی اکسید های آهن منفی شده و در نتیجه کاتیون ها را جذب می نمایند. لازم به ذکر است که مقادیر ZPC برای ترکیبات آهن و آلومینیوم بین 7 تا 9 تغییر می نماید. در زیر مهمترین اکسید های آهن موجود در خاک را بیان می کنیم.
1) گوتیت (Goethite) :
گوتیت فراوان ترین و از نظر ترمو دینامیکی پایدار ترین اکسید آهن در خاک می باشد و فرمول کلی آن از قرار Fe[SUB]2[/SUB]O[SUB]3[/SUB],H[SUB]2[/SUB]O است ولی طبق نظریه Bragg برای نشان دادن بهترین صفات بلورین بهتر است آن را به صورت HFeO[SUB]2[/SUB] نمایش داد. گوتیت به صورت بلور های سوزنی شکل دیده می شود و در معادن آهن و در تشکیلات آلیوس(فراجی پن) و در بعضی فراسول ها مقدار قابل توجهی گوتیت وجود دارد. و به طور کلی گوتیت در خاک های شدیداً تخریب شده، بیشتر یافت می شود.
2) هماتیت (Hematite) :
هماتیت ( a-Fe[SUB]2[/SUB]O[SUB]3[/SUB] ) دومین اکسید آهن فراوان در خاک است. این کانی در خاک های کاملاً تخریب شده، وجود دارد.
دو کانی گوتیت و هماتیت فراوان ترین و پایدار ترین (فاز های a ) اکسید های آهن موجود در خاک می باشند. ولی اکسید های آهن دیگری نیز در خاک موجود می باشند که از اهمیت کمتری برخوردار می باشند از قبیل :
مگنتیت (Fe[SUB]3[/SUB]O[SUB]4[/SUB]) ، مگهمیت (g-Fe[SUB]2[/SUB]O[SUB]3[/SUB]) ، لپیدو کروسیت (g-FeOOH) ، فری هیدرات (Fe[SUB]10[/SUB]O[SUB]15[/SUB] . 9H[SUB]2[/SUB]O) ، فراکسیت (d-FeOOH) و آکاگانتیت (b-FeOOH)
در بیشتر نقاط کشور ما، مهمترین عامل کمبود آهن، زیادی بی کربنات در محلول خاک است که این بی کربنات خود نیز حاصل انحلال آهک در محلول خاک است.
بی کربنات تولید شده در محلول خاک، خاصیت بافری دارد بدین معنی که با جلوگیری نسبی از کاهش PH در اطراف ریشه از حلالیت بیشتر ترکیبات آهن دار و قابلیت جذب آهن می کاهد. برای تعیین اثرات کربنات کلسیم، روی جذب آهن از ضریب مخصوصی استفاده می شود که آنرا کلروز خاک (IPS) می نامند که از ضرب در صد کربنات کلسیم خاک در میزان آهن موجود در خاک بدست می آید.
اگر در فرمول فوق IPS بیش از 60 باشد نشان دهنده این است که جذب آهن از خاک توسط گیاهان به سختی انجام می گیرد. البته برخی از گونه های مقاوم درختان میوه تا IPS برابر 100 مقاومت می کنند.
همیشه کمبود آهن در گیاه ناشی از کمی مقدار کل آن در خاک نیست بلکه بیشتر اوقات وجود عناصر دیگر در خاک و ترکیب آهن با آنها موجب کاهش فراهمی آن می شود به عنوان مثال، افزایش جذب نیتروژن نیتراتی توسط گیاه موجب عدم تعادل نسبت کاتیون - آنیون می گردد که این امر منجر به تراوش بی کربنات از ریشه به ریزوسفر و در نتیجه کاهش جذب آهن می گردد،زیادی فسفر نیز با مکانیسم های که برای آن ذکر کرده اند می تواند غلظت آهن گیاهی را کاهش دهد همین برهمکنش های منفی نیز در مورد منگنز - آهن و مس - آهن، نیز گزارش شده است.
نقش آهن در گیاه :
اولین بار در سال 1860 ضرورت وجود آهن برای گیاهان توسط Van Sachs, knop کشف شد و از آن زمان تا کنون تحقیقات بی شماری در این رابطه انجام گرفته است.البته این تحقیقات در ایران از دهه 40 آغاز شده و رشد کندی نیز داشته است و عمدتاً بر روی درختان میوه بوده است. براساس نتایج این مطالعات، زرد برگی ناشی از آهک (Lime induced chlorosis) بخش وسیعی از کشور ما را فرا گرفته است که علت اصلی آن کمبود آهن در گیاه است.
آهن در خاک از طریق انتشار و حرکت توده ای و عمدتاً به صورت آهن فریک (Fe[SUP]3+[/SUP]) منتقل و زمانی که وارد ریزوسفر گیاهی می شود، به فرم آهن فروس (Fe[SUP]2+[/SUP]) احیا و سپس توسط ریشه جذب می گردد. به طور کلی گیاهان از دو استراتژی مشخص برای محلول نمودن و جذب آهن از خاک استفاده می کنند: دسته ای از گیاهان شامل گیاهان دو لپه ای و تک لپه ای های غیر گرامینه ایی در عکس العمل به کمبود آهن یک سری واکنش ها و تغییرات از لحاظ شکل و وظایف فیزیولوژیکی در ریشه هایشان صورت می دهند که این تغییرات موجب افزایش توانایی گیاه برای حل و جذب نمودن آهن از محیط می گردد. گیاهان این دسته برای جبران کمبود آهن، در داخل ریشه خود پروتون (احیا کننده) ایجاد کرده که این پروتون به خارج از ریشه پمپ شده و در نتیجه آهن فریک به آهن فروس تبدیل می گردد که بیشتر قابل جذب گیاه است. و یا اینکه ریشه یک مقداری مواد کلات کننده ایجاد می کند که این مواد کلات کننده هم آهن دو و هم آهن سه را می توانند کلات کرده و در اختیار گیاه قرار دهد. دسته دیگر از گیاهان که شامل گرامینه ها و گراس ها می باشند، می توانند از طریق ترشح لیگاند های آلی با وزن مولکولی کم، به نام سیدروفور که یک آمینو اسید غیر پروتئینی است. یون های Fe[SUP]3+[/SUP] را حل نموده و برای جذب آماده سازند .
لازم به ذکر است که این استراتژی ها در صورتی بروز میکنند که گیاه دچار کمبود باشد.
آهن نقش تاثیر گذاری را در گیاهان دارد. دو گروه از پروتئین های حاوی آهن، بنام های پروتئین های هم و پروتئین های غیر هم در گیاهان وجود دارد. پروتئین های هم شامل سیتوکروم های مختلف هستند. علاوه بر این دیگر پروتئین های هم شامل اکسیداز سیتوکروم، کاتالاز پراکسیداز و لگهموگلوبین هستند که در گره های ریشه غلات دیده می شوند. معروف ترین پروتئین آهن - گوگرد (پروتئین غیر هم)، فرودکسین است. پروتئین های آهن - گوگرد در فرایند های سوخت و ساز نظیر فتو سنتز، احیا سولفات (SO[SUB]4[/SUB][SUP]--[/SUP]) به سولفیت (SO[SUB]3[/SUB][SUP]-[/SUP]) ، تنفس و تثبیت N[SUB]2[/SUB] دخالت دارند. آهن تعدادی از آنزیم ها را فعال ساخته و نقش مهمی در سنتز RNA دارد. در اثر کمبود آهن غلظت کلروفیل و دیگر رنگ ریزه های گیاهی نظیر کاروتن و گزانتوفیل کاهش می یابد. آهن در فعال ساختن حامل های الکترون هر دو فتو سیستم (I و II) موثر است. در اثر کمبود آهن فتو سنتز شدیداً کاهش می یابد در حالی که کمبود آن اثری بر تنفس ندارد. در اثر کمبود آهن به علت کاهش فرودکسین و در نتیجه کاهش احیاء نیتریت، نیترات در گیاه تجمع می یابد. در لگوم های که از کمبود آهن رنج می برند، احتمالاً به علت صدمه دیدن تکثیر باکتری ها در طی تشکیل اولیه گره، گره بندی توسط ریزوبیوم ها مختل می گردد.
به طور کلی در برگ های تمام گونه های گیاهی علامت اصلی کمبود آهن جلوگیری از رشد کلروپلاست است.
نقش آهن در تغذیه انسان و دام :
کمبود آهن یکی از مهم ترین و عمومی ترین کمبود های تغذیه ای در جهان است که گستردگی وسیعی دارد. مهمترین گروه های حساس به کمبود آهن کودکان، نوجوانان، زنان شیرده و باردار هستند. گزارش های غیر رسمی حاکی از آن است که بیش از 30 در صد جمعیت جهان با کمبود آهن مواجه هستند.که البته در کشور های در حال توسعه کمبود آهن شیوع بیشتری دارد. در خاورمیانه 50 در صد زنان باردار و کودکان زیر هفت سال از کمبود آهن رنج می برند. کم خونی ناشی از کمبود آهن بیماری شایعی است که در اکثر مناطق دنیا مشاهده شده است. یکی از عوارض کمبود توام آهن و روی به نام کم خونی ایرانی Persian anemia است که در منبع خارجی نیز ذکر شده است.
مقدار متوسط آهن در بدن یک مرد هفتاد کیلوگرمی، 5 - 4 گرم و یا به عبارت دیگر حدود 60 تا 70 میلی گرم بر کیلوگرم است که بسته به اندازه و وضعیت آهن این مقدار فرق می کند. تقریباً 60 درصد آهن بدن در هموگلوبین و 8 تا 9 درصد در میوگلوبین ( ماده رنگین عضلات ) وجود دارد. هموگلوبین و میوگلوبین به ترتیب مسئول انتقال و ذخیره اکسیژن هستند. آهن برای سوخت و ساز صحیح ویتامین های B ضروری است، به رشد کمک کرده، مقاومت در مقابل بیماری ها را زیاد می کند، از خستگی جلوگیری می کند، رنگ موزون به پوست می دهد و کم خونی های حاصل از کمبود آهن را معالجه و پیش گیری می کند. (در انسانها حدود هشت درصد کل آهن مصرفی جذب بدن شده، عملاً وارد جریان خون می شود.)
مقدار مصرف روزانه آهن برای بالغین 18 میلی گرم و برای زنان باردار و شیرده بیش از 18 میلی گرم در روز توصیه شده است. بدن زنان دو برابر مردان آهن از دست می دهد. برای جذب آهن در بدن، مس، کبالت، منگنز و ویتامین C مورد نیاز است.همچنین تعدادی از ترکیبات از جذب آهن می کاهند. شناخته شده ترین آنها فیتات ( اینتول هگزا فسفات ) می باشد. معمولاً افزایش نمک های سدیم و پتاسیم فیتات از جذب آهن جلوگیری می کنند. این ترکیبات در دانه گندم وجود دارد و همراه با فیبر از جذب آهن موجود در گندم می کاهند. تانن و دیگر پلی فنول ها نیز می توانند نقش بازدارنده ای در جذب آهن داشته باشند. مثلاً چای یک مانع قوی در جذب آهن است. علاوه بر این مصرف زیادی و نامتعادل روی و مس از جذب آهن جلوگیری می کنند.
منابع سرشار از آهن عبارتند از: لوبیا سبز، کلم، کاهو، اسفناج، جوانه گندم، دل و جگر، صدف، بادام، پسته
منابع دارای آهن متوسط شامل : آرد سفید، آرد گندم، گوشت گوساله، جو و تخم مرغ
منابع فقیر آهن شامل: سیب، شیر، سیب زمینی، برنج و شکر سفید
پراکنش جغرافیایی آهن :
به دلیل کم توجهی به نقش عناصر غذایی در افزایش کمی و کیفی محصولات کشاورزی، اطلاعات کمی در مورد پراکنش جغرافیایی کمبود یا بیش بود کلیه عناصر غذایی از جمله عناصر کم مصرف در دست است. ولی آنچه مسلم است کمبود آهن عمدتاً در خاک های غیر آهکی و سبک (شنی) دیده می شود ، اما در خاک های آهکی مناطق خشک با تهویه کافی، شایع تر می باشد. در مطالعه جامع فائو که توسط سیلانپا در سال 1982 در بیش از 30 کشور جهان انجام شده است، معلوم گردید که بیش از 30 درصد خاک های این کشورها به نوعی به کمبود یک یا چند عنصر کم مصرف از جمله آهن مبتلا هستند. ولی کمبود آهن را در کشورهای مالتا، مکزیک، ترکیه و زامبیا شدید توصیف نموده است.گزارش های متعدد از مناطق دیگر جهان از جمله در گیاهانی که در مناطق خشک، آهکی و خاک های غیر شور آهکی کشورهای شرق مدیترانه، خاورمیانه و هند و بنگلادش رشد کرده اند، حاکی از بروز کمبود آهن در این کشورهاست.
در ایران گزارش مستند و کاملی از وضعیت و پراکندگی کمبود آهن در نباتات وجود ندارد. شواهد موجود حاکی از کمبود شدید آهن به خصوص در درختان میوه در اغلب استانهای کشور است. زرد برگی ناشی از آهک، شکل خاصی از کمبود آهن در گیاهان است که بخش وسیعی از کشور ما را فرا گرفته است. استان های تهران، قزوین، خوزستان، خراسان،فارس، اصفهان و آذربایجان بیش از سایر مناطق دچار این مشکل هستند. در مطالعاتی که به منظور تعیین حد بحرانی آهن و روی در گندم در بیش از 30 استان توسط محققین موسسه خاک و آب انجام گرفته است، بیانگر کمبود شدید آهن در استان خراسان می باشد. بر اساس این تحقیقات حدود 37 درصد از اراضی مورد مطالعه ، از لحاظ آهن کمبود داشته اند.

 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
ادامه//

ادامه//

علایم تشخیصی کمبود یا بیش بود آهن در گیاه :
جذب آهن توسط گیاه جذب فعال بوده و نیازمند انرژی می باشد. این انرژی از سوخت و ساز گیاهی تامین می شود.هر عاملی که بر سوخت و ساز گیاهی اثر داشته باشد، بر جذب و انتقال آهن و در نتیجه در ایجاد کمبود یا بیش بود آن در گیاه موثر خواهد بود. به طور کلی دو دسته عوامل محیطی و عوامل خاکی بر فراهمی آهن برای گیاه موثر می باشند. که در زیر هر دو عامل را به اختصار شرح می دهیم
1) عوامل محیطی:
عوامل آب و هوایی از جمله دما و رطوبت خاک به صورت زیر بر فراهمی آهن اثر می گذارند
کاهش دمای خاک از طریق کاهش رشد ریشه، کاهش سوخت و ساز گیاهی، کاهش تولید سیدروفور، افزایش مقدار بی کربنات در محلول خاک بر فراهمی آهن تاثیر می گذارد و زیادی دما نیز از طریق افزایش تجزیه میکروبی سیدروفور، افزایش میزان بی کربنات در اثر افزایش فعالیت میکروبی، افزایش جذب فسفر و همچنین افزایش رشد گیاهی و در نتیجه مقدار رطوبت خاک نیز با تاثیر بر سوخت و ساز گیاهی، غلظت بی کربنات در محلول خاک و شکل آهن در خاک(دو یا سه ظرفیتی)بر فراهمی آهن اثر می گذارد.
2) عوامل خاکی:
فراهمی آهن در خاک شدیداً به PH و پتانسیل رداکس خاک وابسته است. و مدیریت های مناسبی که بتواند PH خاک و پتانسیل رداکس آن را کاهش دهد، فراهمی آهن در خاک را بالا می برد. فراهمی آهن در خاک تا حدودی به فراهمی الکترون وابسته است. در محیط های غرقاب که الکترون زیاد و شرایط احیا فراهم است، فراهمی آهن زیاد است.علاوه بر این عوامل، مواد الی نیز نقش اساسی در چرخه عناصر کم مصرف ایفا می کنند. این مواد به عنوان کلات کننده های طبیعی با آهن موجود در خاک پیوند برقرار کرده و آنرا متحرک کرده و به ریشه می رسانند. همچنین مواد الی می تواند باعث تعدیل PH محیط اطراف ریشه گردند و در نتیجه به جذب آهن توسط ریشه های گیاه کمک کند. در بعضی مواقع فراهمی کم آهن در خاک ناشی از کمبود آن در گیاه نمی باشد بلکه در بیشتر اوقات وجود عناصر دیگر در خاک و ترکیب آهن با آنها موجب کاهش فراهمی آن می گردد. در مورد این عناصر در قسمت های قبل توضیح ارایه شده است.
اگر گیاهی قادر به جذب آهن به مقدار کافی نباشد، ساخت سبزینه در برگ ها کاهش می یابد. بدین ترتیب برگ ها رنگ پریده خواهند شد.در این حالت ابتدا فاصله بین رگبرگ ها، و سپس با شدت یافتن کمبود، به جز رگبرگ ها، تمام سطح برگ زرد می شود و در مراحل پیشرفته تر برگ ها سوخته و خشک می شوند، که در درختان مو به این حالت Bleach می گویند. از آن جا که آهن در گیاه پویا نیست، این علایم ابتدا در برگ های جوان و در قسمت های بالای ساقه مشاهده می شود و با تشدید یافتن کمبود، تمامی گیاه را در بر می گیرد. البته باید به این نکته توجه کرد که تنها کمبود آهن باعث زردی برگ ها نمی شود، کمبود منیزیم، نیتروژن و برخی از عناصر دیگر، بعضی از آفات و بیماری های گیاهی و یا نور کم نیز در مواردی منجر به زردی برگ ها می شود.
بهترین روش برای تشخیص کمبود یا بیش بود یک عنصر در خاک،آزمایش تجزیه خاک و گیاه می باشد.که با تجزیه گیاه و مشخص شدن میزان کمبود یا بیش بود آن عنصر در گیاه، می توان با آزمایش خاک توصیه کودی لازم را اعمال کرد.
مشخصات فنی، زمان و روش های مصرف کود های محتوی آهن :
امروزه هیچ کشوری در دنیای متمدن و در حال پیشرفت قادر به افزایش تولیدات کشاورزی بدون توجه به وضعیت عناصر غذایی نیست. و بهبود وضعیت عناصر غذایی از طریق افزودن کود های مختلف صورت می گیرد.
بهترین کود محتوی آهن در خاک های آهکی نظیر اکثریت قریب به اتفاق خاک های ایران، ترکیبات شیمیایی با بنیان Fe-DTPA و Fe-EDDHA (سکوسترین آهن-138) می باشد. این کود ها فقط به صورت مصرف خاکی و یا به صورت استفاده در آبیاری تحت فشار در درختان و زراعت های که به صورت نواری آبیاری می شوند، توصیه می گردد و استفاده از آنها به صورت محلول پاشی موثر نخواهد بود زیرا این کود ها در اثر نور تجزیه می شوند.
مقدار مصرف کود سکوسترین آهن-138 که حاوی شش در صد آهن می باشد بسته به سن درخت 50 تا 150 گرم برای هر درخت در روش خاکی توصیه شده است که در زمستان در نیمه خارجی سایه انداز درخت در زیر قطره چکان ها مصرف می شود.
از کود های مناسب دیگر، کلات های آهن با بنیان Fe-EDTA (با نام تجاری فتریلون) می باشد که محتوی شش در صد آهن بوده و مخصوص خاک های اسیدی است و مصرف آن به صورت محلول پاشی می باشد. کود دیگری به اسم کود میکروی کامل توسط تولید کننده گان داخل کشور تولید شده و به بازار آمده است. این کود غیر کلاته و ارزان است و به صورت محلول پاشی و یا چالکود قابل مصرف است.
البته کودهای دیگری نظیر سولفات آهن آبدار، با حداقل 19 در صد آهن و سولفات آهن خشک با 24 در صد آهن نیز در بازار موجود است. ولی از آنجایی که اکثریت قریب به اتفاق خاک های زراعی ایران آهکی است و مصرف سولفات آهن در این خاک ها موجب تثبیت سریع آن و تبدیل آن به فرم های غیر قابل جذب می گردد، لذا مصرف خاکی آن بجز به صورت موضعی توصیه نمی گردد.
مدیریت آهن در مزرعه:
بایستی به خاطر داشت که بروز کمبود آهن عمدتاً به دلیل ضعف مدیریت زارع یا باغ دار می باشد و با مدیریت قوی می توان در بیشتر مواقع از بروز کمبود جلوگیری نمود. از طرف دیگر بایستی به خاطر سپرد که همیشه پیشگیری آسان تر و کم هزینه تر از درمان می باشد. در این قسمت سعی می شود مسائل کاربردی و مفید در مورد مدیریت آهن در مزرعه، تیتروار ارایه گردد.
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif کاشت گیاهان مقاوم به کمبود آهن
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif عدم مصرف آب های سنگین که حاوی بیش از 200 پی پی ام بیکربنات هستند
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif افزودن مواد الی و کود سبز به خاک (پخش یکنواخت)
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image001.gif کاهش PH خاک از طریق مصرف اسید سولفوریک یا گوگرد عنصری
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif زدن شخم کافی و تهویه بموقع خاک
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif مصرف خاکی کلات های آهن
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif محلول پاشی با استفاده از کلات های آهن ساخت داخل و یا سولفات آهن
file:///C:/DOCUME~1/KARIMZ~1/LOCALS~1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif استفاده از سولفات آهن و یا حتی اسید سولفوریک برای تزریق در تنه درخت
 

Similar threads

بالا