1- نشانه به جا مانده از مصر باستان حاکی از آن است که در ان زمان عامل شوینده ، یک جفت پای فرو برده شده در آب بود. زیرا در آن زمان راه مطلوب برای شستن لباس ها لگد کوب کردن آنها بود. فولنس های رم قدیم در آمد شان را بوسیله یشستن لباس ها با پا هایشان به دست می آورند. فرآیند شستشو در آن زمان خیلی ساده بود. رختشویخانه ها از هر نوع، یک رفتار صرفاً مکانیکی شامل: ضربه زدن، لگد کوب کردن، ساییدن و روشهای مشابه آن داشتند. از زمان های خیلی دور شناخته شده بود که به هر حال قدرت شویندگی آب ممکن است از راه های مختلف افزایش یابد. برای مثال مشخص شد که آب باران از آب معمولی برای شستشو بسیار مناسب تر است. همچنیین آبّ گرم قدرت شویندگی بیشتر یاز از آب سرد دارد و این افزایش دما به نظر می رسد اثر آب را بهبود می بخشد.
حتی مصرها از سود (کربنات سدیم) به عنوان افزایش قدرت شویندگی استفاده می کردند. از این آب بعداً همراه سدیم سیلیکات برای ساختن آب نرم تر به عنوان مکمل استفاده کردند. این دو ماده پایه ای اولین شوینده تجاری را تشکیل دادند که آن را شرکت برجسته آلمانی henkels bleichsodo در سال 1878 معرفی کرد. اثر نرمی آب به خاطر رسوب یون های کلیسم و منیزیم می باشد که به طور همزمان نمک های آهن نیز که تمایل به زنگ زدن رختشویخانه را دارند، حذف می شوند.
استفاده از صابون از زمان قدیم شناخته شده بود. این محصول از تشکیل یک ماده غیر فعال معروف به "صابون آهکی" جلوگیری می کند، ودر نتیجه رختشویخانه ها دیگر به وسیله ی باقیمانده های نامحلول صابون دچار انسداد نمی شوند.
صابون قدیمی ترین ماده فعال سطحی(surfactant) می باشد که بوسیله ی گالس در 2500 سال قبل از میلاد شناخته شد . روی هم رفته گالس، با این کشف اعتبار زیادی یافت. برای بیشتر از 3000 سال ، صابون به طور جدی به عنوان یک ماده روغنی- خصوصاً روغن مو-و به عنوان اصلاح کننده مورد توجه بود. تنها در 1000 سال گذشته صابون به عنوان عامل اساسی برای شستشو مورد استفاده قرار گرفته است. صابون تا زمانی که راه اصلی برای تولید مواد مورد نیاز برای صابونی شدن فراوان کشف شد، مطرح بود. در اوایل قرن بیستم و با شروع اولین شوینده خود کار (1907)جایش را به عنوان یک عامل در سیستم های چند جزئی برای شستشو عادی پارچه ها پیدا کرد . در اینجا صابون با سازند هایی همچون کربنات سدیم ، سیلیکات سدیم، و پربورات سدیم، ترکیب می شود.
عامل شوینده جدیدی از نظر اقتصادی به صرفه تر بود و افزایش قدرت شستشوی این عوامل جدید اساساً موجب کاهش انجام کارهای دستی در رختشویخانه ها شد. پیشرفت مهم دیگری که صورت گرفت انتقال تکنولوژی از کار سخت و پر قدرت دستی که در رختشویخانه انجام می شد، به ماشین لباسشویی بود. این تغییر منجر به دگر گونی در فرمولاسیون عوامل شوینده شد. صابون ها که به یک عامل حساس به آب سخت معروف بودند به تدریج به وسیله ی مواد فعال سطحی سنتزی، با شرایط بهتر جانشین شدند. اولین ماده ویژه برای جانشینی صابون، سولفات های الکلی روغنی بودند که در آلمان در سال 1928 توسط برتیش و کورکرز کشف شد. وجود سولفات آلکیل های مصنوعی بر پایه روغن های طبیعی که امکان قابلیت شستشوی بهتر راب رای شوینده های طبیعی اولیه فراهم می ساخت، به وسیله ی فما[1]، در آلمان در 1932 معرفی شد و این مورد در سال 1933 در بازار ایلات متحده به وسیله ی درافت ادامه پیدا کرد. سولفات های آلکیل روغنی و مشتقات آن(سولفات ها آلکیل اترريال، که به وسیله ی واکنش آلکیل های روغنی با اکسید های اتیلن قبا از سولفاته شدن بدست می آید) معمولاً اهمیت آن ها را در بسیاری از کاربردها، خصوصاً در شوینده های قوی، شویند های ویژه، عوامل شستشو، ماده آرایشی و در دستشوئی ها حفظ می کنند. پذیرش کلی مواد فعال سطحی سنتزی، با کاهش حسیاسیت آن ها به سختی آب، نسبت به صابون، در سال های پس از جنگ جهانی دوم یک پیشرفت است. پروکند و گامبل نیز شوینده سنتزی تاید را رد ایلات متحده در سال 1946 معرفی کردند.
به هر حال معیارهای جدیدی برای موا فعال سطحی معرفی شدند اما معیار مربوط به قابلیت تخریب بیولوژیکی نادیده گرفته شده بود. در نتیجه بعضی تابستان های فوق العاده گرم در آلمان، بویژه در سال 1959 ، مسیر آب چند رود خانه در نزدیکی دیواره و دیگر موانع توسط مواد مومی مسدود شده بود. این مواد به وسیله ی تخریب بیولوژیکی TPS و نونیل فنول اتوکسیلات ها ایجاد می شود و گروه دوم از شوینده ها یی هستند که اخیراً معرفی شده اند. به هر حال کشف اینکه خیلی از مواد فعال سطحی می توانند حتی از یک کارخانه فاظلاب مدرن عبور کنند منجر به قبول قانون شوینده در سال 1961 شد که مقرراتش در سال 1964 قابل اجرا گردید. بر طبق این قاون صاحبان صنایع از فروش هرگونه شوینده و عوامل پاک کننده ای که قابلیت تخریب بیولوژیکی آن در تستی که توسط کمیسیون شویند ها طراحی شده کمتر از %80 باشد، منع گردیدند. در ابتدا فقط مواد فعال سطحی انیونی به طور موثر برای شویندگی استفاده می شدند اما بعداً مواد فعال سطحی غیر یونی نیز به آن ها ملحق شدند. به هر حال آلمان خیلی سریع در پیروی از آن با تصویب قانون مشابه در اغلب کشورها مثل فرانسه، ایتالیا و ژاپن پیش قدم شد.
آلکیل بنزن سولفونات ها و نونیل فنول اتوکسیلات های شاخه دار شده به مقدار زیاد و به طور موثر با آلکیل بنزن سولفونات ها و الکل اتو کسیلات ها روغنی خطی، جانشین شدند.
مرحله مهم دیگر در توسعه شوینده ها، جانشینی عوامل کمپلکس کننده به جای سازند هایی شبیه کربنات سدیم می باشد. اولین عامل کمپلکس کننده کاربردی از یک نوع دی فسفات سدیم بود، اما بعد از جنگ جهانی دوم به وسیله ی تری فسفات سدیم با تاثیر بیشتر ، جایگزین شدند. اخیراً تبادلگرهای یونی غیر آلی مانند زئولیت به عنوان سازنده ها معرفی شدند.
حتی مصرها از سود (کربنات سدیم) به عنوان افزایش قدرت شویندگی استفاده می کردند. از این آب بعداً همراه سدیم سیلیکات برای ساختن آب نرم تر به عنوان مکمل استفاده کردند. این دو ماده پایه ای اولین شوینده تجاری را تشکیل دادند که آن را شرکت برجسته آلمانی henkels bleichsodo در سال 1878 معرفی کرد. اثر نرمی آب به خاطر رسوب یون های کلیسم و منیزیم می باشد که به طور همزمان نمک های آهن نیز که تمایل به زنگ زدن رختشویخانه را دارند، حذف می شوند.
استفاده از صابون از زمان قدیم شناخته شده بود. این محصول از تشکیل یک ماده غیر فعال معروف به "صابون آهکی" جلوگیری می کند، ودر نتیجه رختشویخانه ها دیگر به وسیله ی باقیمانده های نامحلول صابون دچار انسداد نمی شوند.
صابون قدیمی ترین ماده فعال سطحی(surfactant) می باشد که بوسیله ی گالس در 2500 سال قبل از میلاد شناخته شد . روی هم رفته گالس، با این کشف اعتبار زیادی یافت. برای بیشتر از 3000 سال ، صابون به طور جدی به عنوان یک ماده روغنی- خصوصاً روغن مو-و به عنوان اصلاح کننده مورد توجه بود. تنها در 1000 سال گذشته صابون به عنوان عامل اساسی برای شستشو مورد استفاده قرار گرفته است. صابون تا زمانی که راه اصلی برای تولید مواد مورد نیاز برای صابونی شدن فراوان کشف شد، مطرح بود. در اوایل قرن بیستم و با شروع اولین شوینده خود کار (1907)جایش را به عنوان یک عامل در سیستم های چند جزئی برای شستشو عادی پارچه ها پیدا کرد . در اینجا صابون با سازند هایی همچون کربنات سدیم ، سیلیکات سدیم، و پربورات سدیم، ترکیب می شود.
عامل شوینده جدیدی از نظر اقتصادی به صرفه تر بود و افزایش قدرت شستشوی این عوامل جدید اساساً موجب کاهش انجام کارهای دستی در رختشویخانه ها شد. پیشرفت مهم دیگری که صورت گرفت انتقال تکنولوژی از کار سخت و پر قدرت دستی که در رختشویخانه انجام می شد، به ماشین لباسشویی بود. این تغییر منجر به دگر گونی در فرمولاسیون عوامل شوینده شد. صابون ها که به یک عامل حساس به آب سخت معروف بودند به تدریج به وسیله ی مواد فعال سطحی سنتزی، با شرایط بهتر جانشین شدند. اولین ماده ویژه برای جانشینی صابون، سولفات های الکلی روغنی بودند که در آلمان در سال 1928 توسط برتیش و کورکرز کشف شد. وجود سولفات آلکیل های مصنوعی بر پایه روغن های طبیعی که امکان قابلیت شستشوی بهتر راب رای شوینده های طبیعی اولیه فراهم می ساخت، به وسیله ی فما[1]، در آلمان در 1932 معرفی شد و این مورد در سال 1933 در بازار ایلات متحده به وسیله ی درافت ادامه پیدا کرد. سولفات های آلکیل روغنی و مشتقات آن(سولفات ها آلکیل اترريال، که به وسیله ی واکنش آلکیل های روغنی با اکسید های اتیلن قبا از سولفاته شدن بدست می آید) معمولاً اهمیت آن ها را در بسیاری از کاربردها، خصوصاً در شوینده های قوی، شویند های ویژه، عوامل شستشو، ماده آرایشی و در دستشوئی ها حفظ می کنند. پذیرش کلی مواد فعال سطحی سنتزی، با کاهش حسیاسیت آن ها به سختی آب، نسبت به صابون، در سال های پس از جنگ جهانی دوم یک پیشرفت است. پروکند و گامبل نیز شوینده سنتزی تاید را رد ایلات متحده در سال 1946 معرفی کردند.
به هر حال معیارهای جدیدی برای موا فعال سطحی معرفی شدند اما معیار مربوط به قابلیت تخریب بیولوژیکی نادیده گرفته شده بود. در نتیجه بعضی تابستان های فوق العاده گرم در آلمان، بویژه در سال 1959 ، مسیر آب چند رود خانه در نزدیکی دیواره و دیگر موانع توسط مواد مومی مسدود شده بود. این مواد به وسیله ی تخریب بیولوژیکی TPS و نونیل فنول اتوکسیلات ها ایجاد می شود و گروه دوم از شوینده ها یی هستند که اخیراً معرفی شده اند. به هر حال کشف اینکه خیلی از مواد فعال سطحی می توانند حتی از یک کارخانه فاظلاب مدرن عبور کنند منجر به قبول قانون شوینده در سال 1961 شد که مقرراتش در سال 1964 قابل اجرا گردید. بر طبق این قاون صاحبان صنایع از فروش هرگونه شوینده و عوامل پاک کننده ای که قابلیت تخریب بیولوژیکی آن در تستی که توسط کمیسیون شویند ها طراحی شده کمتر از %80 باشد، منع گردیدند. در ابتدا فقط مواد فعال سطحی انیونی به طور موثر برای شویندگی استفاده می شدند اما بعداً مواد فعال سطحی غیر یونی نیز به آن ها ملحق شدند. به هر حال آلمان خیلی سریع در پیروی از آن با تصویب قانون مشابه در اغلب کشورها مثل فرانسه، ایتالیا و ژاپن پیش قدم شد.
آلکیل بنزن سولفونات ها و نونیل فنول اتوکسیلات های شاخه دار شده به مقدار زیاد و به طور موثر با آلکیل بنزن سولفونات ها و الکل اتو کسیلات ها روغنی خطی، جانشین شدند.
مرحله مهم دیگر در توسعه شوینده ها، جانشینی عوامل کمپلکس کننده به جای سازند هایی شبیه کربنات سدیم می باشد. اولین عامل کمپلکس کننده کاربردی از یک نوع دی فسفات سدیم بود، اما بعد از جنگ جهانی دوم به وسیله ی تری فسفات سدیم با تاثیر بیشتر ، جایگزین شدند. اخیراً تبادلگرهای یونی غیر آلی مانند زئولیت به عنوان سازنده ها معرفی شدند.