مرتضی ممیز
(زاده ۴ شهریور سال ۱۳۱۵ در تهران درگذشت ۵ آذر سال ۱۳۸۴) طراح گرافیک، تصویرگر، استاد دانشگاه است. او را پدر هنر گرافیک ایران مینامند.
دوران کودکی و نوجوانی
مرتضی در خانواده ای هنردوست متولد شد و در دوران کودکی استعداد و علاقه ی ویژه ای به نقاشی و طراحی نشان داد،دوران متوسطه برای کمک به خرج تحصیل خود برای مغازه ها تابلو نویسی میکرد در آن دوران بود که به خاطر علاقه خانوادگی به مصدق وارد جریانات سیاسی شد که نتیجه آن چند کاریکاتور در روزنامه ی شاهد شد،در سال های آخر دبیرستان مرتضی گاهی به کتابخانه ی وابستگی فرهنگی سفارت لهستان سر میزد و در آنجا بود که برای اولین بار با مجلات پولند و گرافیک لهستان آشنا شد.
تحصیلات دانشگاهی
سال ۱۳۳۵ او وارد دانشکده ی هنرهای زیبا یدانشگاه تهران در رشته ی نقاشی شد و در آنجا زیر نظر علی محمد حیدریان که از شاگردان کمال الملک بود آموزش می بیند،در دانشگاه بود که با سهراب سپهری،پرویز کلانتری،ژازه طباطبائی ، چنگیز شهوق و ... آشنا می شود،در ۱۳۴۴ از دانشگاه فارغ التحصیل شد و برای ادامه تحصیل راهی فرانسه می شود و گواهی طراحی غرفه را در مدرسه ی هنرهای تزئینی فرانسه اخذ می کند،درهمان جا بود که با فیروزه صابری آشنا شده سال های بعد با او ازدواج می کند، زندگی مشترک آن ها تا سال ۱۳۷۵ که سرطان فیروزه آن را پایان داد ادامه پیدا کرد.
شروع دوران کاری تا قبل از انقلاب
ورود به آتلیه ی محمد بهرامی در سال ۱۳۳۷ باعث شروع فعالیت حرفه ای او میگردد در این آتلیه بود که اولین سفارش پاکت سیگار،جلد کتاب و اولین نشانه ی خود را طراحی می کند . در همین آتلیه با پرویز کلانتری ، سیروس امامی ،آیدین آغداشلو و محمد احصایی همکار می شود و همکاری آنها تا سال ۴۱ که او آتلیه بهرامی را ترک کرد ادامه داشت، بعد از آن در بخش تبلیغات خارجی کانون آگهی زیبا فعالیت خود را ادامه می دهد و در همان ساختمان کانون آگهی زیبا با احمد شاملو آشنا شده و دعوت او را برای همکاری در کتاب هفته قبول می کند و در آنجا به عنوان تصویرگر وگرافیست مشغول می شود،بعد از آن با نشریاتی چون کتاب ماه،اتاق صنایع و معادن،فرهنگ،اطلاعات سال و مجله کاوش نیز همکاری میکند. سال 47 بعد از بازگشت خود از فرانسه در هنرهای زیبا مشغول به کار شده و درسال ۴۹ رشته ی گرافیک را تاسیس می کند در همان سال همراه با علی اصغر معصومی و فرشید مثقالی آتلیه 42 را تاسیس کردند. ممیز در دهه ی ۵۰ بیشتر وقت خود را صرف گرافیک فرهنگی کرده بود برای تئاتر،فیلم و جشنواره به طراحی پوستر پرداخت و در همان سال ها نیز همچنان به نقاشی می پرداخت که نتیجه ی آن نمایشگاه های : آبی ، گنج و گستره ۱ و ۲ شد . سال ۵۵ مرتضی ممیز و چندی از همکاران او سندیکای گرافیست های ایران را تاسیس کردندو بعد از آن به برپایی نمایشگاه ۵۰ سال گرافیک ایران پرداخت، همین دوره در نمایشگاه واش آرت شرکت کرد و چاقوهای خود را آویزان کرد و در این سفر مقدمات عضویتAGI در آمد را فراهم می کند. در سال ۵۷ همراه با شاگردان خود پوسترهایی برای انقلاب طراحی کرد.
فعالیت های او بعد از انقلاب
در سال های نخست بعد از انقلاب امکان تشکیل سندیکا و انجمن گرافیست های ایران برای او مقدور نبود ولی با این حال او گردهمای های گرافیست هارا در آتلیه و کافه ها تشکیل داد که در پی آن اولین تعرفهی قیمت خدمات گرافیت بعد از انقلاب پدید آمد. اوایل انقلاب بود که در پی اخراج اساتید دانشگاه به دلایل سیاسی او را نیز زیر فشار قرار دادند اما ممیز کوتاه نیامد و زیر بار تهمت های سیاسی نرفت و همچنان مشغول به تدریس در آن دانشگاه شد .در سال 1365 با پیشنهاد به علی اصغر محتاج اولین بی ینال طراحان گرافیک را راه اندازی میکند،او با حمایت و سعی خود اولین دوسالانه ی گرافیک را برگذار می کند. دوره ای که ممیز به مدیریت گروه ارتباط تصویری عکاسی دانشگاه تهران انتخاب شد، از طراحان جوان و کاربلد آن دوران همچون فرزاد ادیبی ، رضا عابدینی ،ساعد مشکی ،مجید عباسی و علیرضا مصطفی زاده دعوت به همکاری کرد و به ریاست شورای سردبیری مجله ی نشان انتخاب شد . از دیگراقدامات او پیشنهاد عضویت ،قباد شیوا ، ابراهیم حقیقی ، رضا عابدینی و ساعد مشکی به AGI کرد. ممیز در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد و از ۲۳ آبانماه ۱۳۸۴ برای تازهترین دور شیمیدرمانی، در بیمارستان آبان تهران بستری شده بود که چند روز بعد حالش رو به وخامت نهاد و سرانجام در ۶۹ سالگی روز شنبه پنجم آذر ماه ۱۳۸۴ برابر ۲۶ نوامبر ۲۰۰۵ درگذشت. پیکر مرتضی ممیز، هفتم آذرماه، تشییع و در باغبانکلا واقع در کُردانکرج، بهخاک سپرده شد.
اگرچه در سالیان اخیر چندان کار گرافیک نمی کرد و شاید بهتر بگوییم آثار چندان خوبی نداشت(آنطور که مرتضیممیز را می شناختیم) ولی در شکلی تازه (به قول قباد شیوا؛ دیپلمات فرهنگی شده بود و سعی بسیاری در تشکیل انجمن صنفی و ایجاد بستری برای حضور گرافیست ها از خود نشان داد که نتایج آن در شکل گیری نهادهای مختلف و گروههای هنری می توان جستجو کرد و فضای راکد گرافیک با تک عنوان نشریه گرافیکی و یک بینال دست و پا شکسته را (به همراه هم نسلان دیگر) تبدیل به جریانی از گروههای مختلف گرافیکی، بینالها و نمایشگاههای متعدد نمود که نیاز است تا از طرف نسل حاظر ادامه یابد. جریاناتی چون بینال پوستر، نمایشگاه روی جلد کتاب، پوسترهای تجربی و نمایشگاه تایپوگرافی و.... وی با برپایی و تشویق مجلات مختلف گرافیک و چاپ و معرفی هنرمندان و هنر گرافیک ایران به جهان راهی را به جوانمردی در زندگی طی نمود
مسوولیتها
وی در طول فعالیتهای هنری خود بیش از ده نمایشگاه اختصاصی از ۱۳۳۹ تا ۱۳۷۷ در تهران و دو نمایشگاه اختصاصی در آلمان (۱۳۶۵-۱۳۶۷) و بیش از ۷۴ نمایشگاه گروهی در ایران، آلمان، فرانسه، آمریکا، بلژیک، فنلاند و یوگسلاوی برپا کرد و طراحی گرافیکی و تهیه پوستر برای صدها جلد کتاب و نشریات مختلف توسط او انجام گرفت.
کتابشناسی
طراحی و کارگردانی سه فیلم انیمیشن برای فستیوال فیلمهای کودکان کانون پرورش فکری تهران در سالهای ۵۲–۱۳۵۰ با عنوانهای:
طراح گرافیک و مدیر هنری مجلات:
(زاده ۴ شهریور سال ۱۳۱۵ در تهران درگذشت ۵ آذر سال ۱۳۸۴) طراح گرافیک، تصویرگر، استاد دانشگاه است. او را پدر هنر گرافیک ایران مینامند.
مرتضی در خانواده ای هنردوست متولد شد و در دوران کودکی استعداد و علاقه ی ویژه ای به نقاشی و طراحی نشان داد،دوران متوسطه برای کمک به خرج تحصیل خود برای مغازه ها تابلو نویسی میکرد در آن دوران بود که به خاطر علاقه خانوادگی به مصدق وارد جریانات سیاسی شد که نتیجه آن چند کاریکاتور در روزنامه ی شاهد شد،در سال های آخر دبیرستان مرتضی گاهی به کتابخانه ی وابستگی فرهنگی سفارت لهستان سر میزد و در آنجا بود که برای اولین بار با مجلات پولند و گرافیک لهستان آشنا شد.
تحصیلات دانشگاهی
سال ۱۳۳۵ او وارد دانشکده ی هنرهای زیبا یدانشگاه تهران در رشته ی نقاشی شد و در آنجا زیر نظر علی محمد حیدریان که از شاگردان کمال الملک بود آموزش می بیند،در دانشگاه بود که با سهراب سپهری،پرویز کلانتری،ژازه طباطبائی ، چنگیز شهوق و ... آشنا می شود،در ۱۳۴۴ از دانشگاه فارغ التحصیل شد و برای ادامه تحصیل راهی فرانسه می شود و گواهی طراحی غرفه را در مدرسه ی هنرهای تزئینی فرانسه اخذ می کند،درهمان جا بود که با فیروزه صابری آشنا شده سال های بعد با او ازدواج می کند، زندگی مشترک آن ها تا سال ۱۳۷۵ که سرطان فیروزه آن را پایان داد ادامه پیدا کرد.
شروع دوران کاری تا قبل از انقلاب
ورود به آتلیه ی محمد بهرامی در سال ۱۳۳۷ باعث شروع فعالیت حرفه ای او میگردد در این آتلیه بود که اولین سفارش پاکت سیگار،جلد کتاب و اولین نشانه ی خود را طراحی می کند . در همین آتلیه با پرویز کلانتری ، سیروس امامی ،آیدین آغداشلو و محمد احصایی همکار می شود و همکاری آنها تا سال ۴۱ که او آتلیه بهرامی را ترک کرد ادامه داشت، بعد از آن در بخش تبلیغات خارجی کانون آگهی زیبا فعالیت خود را ادامه می دهد و در همان ساختمان کانون آگهی زیبا با احمد شاملو آشنا شده و دعوت او را برای همکاری در کتاب هفته قبول می کند و در آنجا به عنوان تصویرگر وگرافیست مشغول می شود،بعد از آن با نشریاتی چون کتاب ماه،اتاق صنایع و معادن،فرهنگ،اطلاعات سال و مجله کاوش نیز همکاری میکند. سال 47 بعد از بازگشت خود از فرانسه در هنرهای زیبا مشغول به کار شده و درسال ۴۹ رشته ی گرافیک را تاسیس می کند در همان سال همراه با علی اصغر معصومی و فرشید مثقالی آتلیه 42 را تاسیس کردند. ممیز در دهه ی ۵۰ بیشتر وقت خود را صرف گرافیک فرهنگی کرده بود برای تئاتر،فیلم و جشنواره به طراحی پوستر پرداخت و در همان سال ها نیز همچنان به نقاشی می پرداخت که نتیجه ی آن نمایشگاه های : آبی ، گنج و گستره ۱ و ۲ شد . سال ۵۵ مرتضی ممیز و چندی از همکاران او سندیکای گرافیست های ایران را تاسیس کردندو بعد از آن به برپایی نمایشگاه ۵۰ سال گرافیک ایران پرداخت، همین دوره در نمایشگاه واش آرت شرکت کرد و چاقوهای خود را آویزان کرد و در این سفر مقدمات عضویتAGI در آمد را فراهم می کند. در سال ۵۷ همراه با شاگردان خود پوسترهایی برای انقلاب طراحی کرد.
فعالیت های او بعد از انقلاب
در سال های نخست بعد از انقلاب امکان تشکیل سندیکا و انجمن گرافیست های ایران برای او مقدور نبود ولی با این حال او گردهمای های گرافیست هارا در آتلیه و کافه ها تشکیل داد که در پی آن اولین تعرفهی قیمت خدمات گرافیت بعد از انقلاب پدید آمد. اوایل انقلاب بود که در پی اخراج اساتید دانشگاه به دلایل سیاسی او را نیز زیر فشار قرار دادند اما ممیز کوتاه نیامد و زیر بار تهمت های سیاسی نرفت و همچنان مشغول به تدریس در آن دانشگاه شد .در سال 1365 با پیشنهاد به علی اصغر محتاج اولین بی ینال طراحان گرافیک را راه اندازی میکند،او با حمایت و سعی خود اولین دوسالانه ی گرافیک را برگذار می کند. دوره ای که ممیز به مدیریت گروه ارتباط تصویری عکاسی دانشگاه تهران انتخاب شد، از طراحان جوان و کاربلد آن دوران همچون فرزاد ادیبی ، رضا عابدینی ،ساعد مشکی ،مجید عباسی و علیرضا مصطفی زاده دعوت به همکاری کرد و به ریاست شورای سردبیری مجله ی نشان انتخاب شد . از دیگراقدامات او پیشنهاد عضویت ،قباد شیوا ، ابراهیم حقیقی ، رضا عابدینی و ساعد مشکی به AGI کرد. ممیز در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد و از ۲۳ آبانماه ۱۳۸۴ برای تازهترین دور شیمیدرمانی، در بیمارستان آبان تهران بستری شده بود که چند روز بعد حالش رو به وخامت نهاد و سرانجام در ۶۹ سالگی روز شنبه پنجم آذر ماه ۱۳۸۴ برابر ۲۶ نوامبر ۲۰۰۵ درگذشت. پیکر مرتضی ممیز، هفتم آذرماه، تشییع و در باغبانکلا واقع در کُردانکرج، بهخاک سپرده شد.
اگرچه در سالیان اخیر چندان کار گرافیک نمی کرد و شاید بهتر بگوییم آثار چندان خوبی نداشت(آنطور که مرتضیممیز را می شناختیم) ولی در شکلی تازه (به قول قباد شیوا؛ دیپلمات فرهنگی شده بود و سعی بسیاری در تشکیل انجمن صنفی و ایجاد بستری برای حضور گرافیست ها از خود نشان داد که نتایج آن در شکل گیری نهادهای مختلف و گروههای هنری می توان جستجو کرد و فضای راکد گرافیک با تک عنوان نشریه گرافیکی و یک بینال دست و پا شکسته را (به همراه هم نسلان دیگر) تبدیل به جریانی از گروههای مختلف گرافیکی، بینالها و نمایشگاههای متعدد نمود که نیاز است تا از طرف نسل حاظر ادامه یابد. جریاناتی چون بینال پوستر، نمایشگاه روی جلد کتاب، پوسترهای تجربی و نمایشگاه تایپوگرافی و.... وی با برپایی و تشویق مجلات مختلف گرافیک و چاپ و معرفی هنرمندان و هنر گرافیک ایران به جهان راهی را به جوانمردی در زندگی طی نمود
مسوولیتها
- مدیریت گروه گرافیک و عکاسی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
- مدیریت و طراحی هنری جشنواره بینالمللی فیلم تهران(۱۳۵۲-۱۳۵۶)
- ریاست هیات مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران
- ریاست دوسالانههای گرافیک ششم، هفتم و هشتم
- مشاور هنری کتابخانه و مرکز اسناد دانشگاه تهران
- ریاست کمیته ایرانی انجمن بینالمللی طراحان گرافیک (AGI)
وی در طول فعالیتهای هنری خود بیش از ده نمایشگاه اختصاصی از ۱۳۳۹ تا ۱۳۷۷ در تهران و دو نمایشگاه اختصاصی در آلمان (۱۳۶۵-۱۳۶۷) و بیش از ۷۴ نمایشگاه گروهی در ایران، آلمان، فرانسه، آمریکا، بلژیک، فنلاند و یوگسلاوی برپا کرد و طراحی گرافیکی و تهیه پوستر برای صدها جلد کتاب و نشریات مختلف توسط او انجام گرفت.
کتابشناسی
- طراحی، نقاشی در سه جلد (۱۳۵۱)
- طراحی تزیینی (۱۳۵۴)
- نشانهها (نمونه کارهای شخصی) (۱۳۶۲)
- طراحی اعلان (۱۹۸۴)
- تصویر و تصور (۱۳۶۸)
- طراحی روی جلد (۱۳۶۸)
- طراحی روی جلد (مجموعه آثار) (۱۳۸۲)
- حرفهای تجربه. مجموعه مقالات از سال ۱۳۴۵ تا۱۳۸۲، انتشارات دید(۱۳۸۲)
- نیم قرن کار (مجموعه آثار) (۱۳۸۳)
- تصویر سازیهای عالی در کتابهای مختلف
طراحی و کارگردانی سه فیلم انیمیشن برای فستیوال فیلمهای کودکان کانون پرورش فکری تهران در سالهای ۵۲–۱۳۵۰ با عنوانهای:
- آنکه عمل کرد و آنکه خیال بافت (۱۳۵۰)
- یک نقطهٔ سبز (۱۳۵۱)
- سیاه پرنده (۱۳۵۲)
طراح گرافیک و مدیر هنری مجلات:
- ایران آباد(۱۳۳۹)
- گفتگو(۱۳۳۷-۱۳۸۴)،
- کیهان هفته(۱۳۴۰-۱۳۴۱)،
- مجله کاوش(۱۳۴۲- ۱۳۴۳)،
- نگین(۱۳۴۴)،
- فرهنگ و زندگی(۱۳۴۸-۱۳۵۰)،
- رودکی(۱۳۵۰_۱۳۵۷)،
- سینما(۱۳۵۳_۱۳۵۴)،
- کلک(۱۳۶۹_۱۳۸۴)،
- نگاه نو(۱۳۷۰-۱۳۷۸)،
- شریف(۱۳۷۲-۱۳۸۰)،
- پیام امروز(۱۳۷۳-۱۳۷۹)،
- زمان(۱۳۷۳-۱۳۷۹)
- طراح پوستر نمایش «پیروزی در شیکاگو» و فیلمهای «طبیعت بیجان»، «ستارخان»، «کمال الملک»، «گوزنها»
- طراح صحنه و لباس چهارده نمایشنامه در تالارهای نمایش تهران
- طراح صحنه و لباس فیلمهای «ستارخان» و «طبیعت بی جان»
- طراح نور نمایشنامههای «بازگشتی نیست» و «دندون طلا» و «اطاق خصوصی»
- جایزه بهترین طراحی کتاب کودک سالهای ۴۵ـ۱۳۴۲
- مدال رتبه اول دانشجوی ممتاز دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران (۱۳۴۴)
- برنده مدال طراحی نمایشگاه بینالمللی طراحی ژوونیزی فرانسه (۱۹۶۶)
- طراح شاعر برای طراحی پوسترهای سینمایی فستیوال سینمایی کان (۱۹۷۵)
- جایزه و مدال بهترین پوسترهای سینمایی جشنواره فجر تهران (۱۳۶۵، ۱۳۶۶ و ۱۳۶۹)
- جایزه بهترین آثار طراحی نشانههای دهه ۸۰ میلادی (۱۹۹۰)
- خبرگزاری دانشجویان ایران
- وبگاه فرهنگستان هنر
- آرش تنهایی، نگاهی به زندگی و آثار مرتضی ممیز. انتشارات ویژه:۱۳۸۹
آخرین ویرایش: