مشاعرۀ سنّتی

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

سپاه عشـق تو از گوشه ای کمین بگشود

هزار فتنه و آشوب در
جهان انداخت
:gol:
 

N O X

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا توانی به جهان  خدمت محرومان كن
به دمی یا قدمی یا قلمی یا درمی
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یک شبی با
خیال او گفتم :

چند مسکین در
انتــظار بود ؟
:gol:
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مکش کمان
جفا بر دل َم ، که تیر غمت

خود از نشانه ی
جان بی شمار می گذرد
:gol:
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستم به ماه مي رسد امشب، اگر كه عشق
دست مرا دوباره بگيرد، مگر كه عشق...:gol:
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مرا
یاری است کز من یاد نارد

که دارد این چنین یاری ؟
دریغااااا
:gol:
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

در پیش ماه‌رویان سر خط بندگی ده
کاین جا کسی نخوانده‌ست فرمان پادشا را

تا ترک
جان نگفتم، آسوده دل نخفتم
تا سیر خود نکردم نشناختم خدا را ...
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

او
صبر خواهد از من بختی که من ندارم

من
وصل خواهم از وی قصدی که او ندارد
:gol:
 

N O X

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

درد ما را نیست درمان در جهان

درد ما را
روی ِاو درمان بود
:gol:
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو چون نسیم گذر کن به عاشقان و ببین

که همچو
برگ خزانت چه جان نثارانند
:gol:
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون ....
دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است


ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است


برادران طریقت نصیحتم مکنید

که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگ است...
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده

شبیخون
خیال َت هم شب از شب زنده داران پُرس
:gol:
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست


که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست


نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر

نهادم آینه‌ها در مقابل رخ دوست...
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرگ حق دارد که از ما روی برگردانده است
زندگـــی در کـــام ما زهــــر هلاهل ریختـــه
هر چه دام افکندم آهوها گریزان تر شدند
حال، صدها دام دیگـــر در مقـــــابل ریخته
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
هـواي ديـده طـوفـانـي، دلـم دريـاي مـحـنت هـــا
گهي
مي بارد اين ابر و گهي مي غرد اين دريــا

 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشبی راغم دل با تو نگفتن حیف است
اشک در چشم ونخفتن حیف است
من وتنهائی وغمهای درون دل خویش
در حضور تو و این داغ نهفتن حیف است
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا دل نشود عاشق
دیوانه نمیگردد
تا نگذرد از تن جان
جانانه نمیگردد
گریان نشود چشمی
تا آنکه نسوزد دل
بیهوده بگرد
شمع
پروانه نمیگردد


 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا