مشاعرۀ سنّتی

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز


تيرگی ها را بدنبال چه می كاوم؟
پس چرا در انتظارش باز بيدارم؟
در دل مردان كدامین مهر جاويد است؟
نه ... دگر هرگز نمی آيد بديدارم

با کمی تخلص



تيرگی ها را بدنبال چه می كاوم؟
پس چرا در انتظارش باز بيدارم؟
در دل انسان كدامین مهر جاويد است؟
نه ... دگر هرگز نمی آيد بديدارم

شب شما هم بخیر اسما ن خانم.
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
آتشی بود و فسرد
رشته ای بود و گسست
دل چو از بند تو رست
جام جادوئی اندوه شكست

آمدم تا بتو آويزم
ليك ديدم كه تو آن شاخه بی برگی
ليك ديدم كه تو به چهره امیدم
خنده مرگی
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یارب آن شاه وش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانۀ کیست
-------------------------
بابا شما دیگه کی هستید من که تا میام برای یه شعر جواب بنویسم صد تای دیگه شما نوشتین
دست مریزاد
 

russell

مدیر بازنشسته
هر روز دلم به زیر باری دگر است
در دیده‌ی من ز هجر خاری دگر است

من جهد همی‌کنم قضا می‌گوید
بیرون ز کفایت تو کاری دگراست

سلام بچه ها !
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا دو چشمش به رخم حیران نیست
به چه کار آیدم این زیبایی؟
بشکن این آینه را ای مادر
حاصلم چیست ز خود آرایی؟
 

russell

مدیر بازنشسته
ياري اندر کس نمي‌بينيم ياران را چه شد
دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد!!!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یا گلِ نو رسته شو ؛ یا بلبلِ شوریده حال
یا چراغِ خانه ؛ یا آتش به جان پروانه باش
فروغی بسطامی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یافت وصلِ شمع چون پروانه از خود در گذشت
در گذر از جان تو هم جویی اگر جانانه را
صغیر اصفهانی
 
آخرین ویرایش:

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]من افتاب زرد لب بام هستیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]من مرغ تنگ حوصله ی دام هستیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در چشم من چه جلوه ای از بامداد عمر[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]من شمع نیم سوخته ی شام هستیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران ، وای به حال دگران
 

yasin.m

عضو جدید
نسل؛نسل سوخته؛به رنگ خاکستر..........................حریق عشق و ایمان؛نسل غارتگر
غروب عاطفه ؛ مرگ حقیقت....................................... صلیب زندگی؛مرگ کبوتر

فرود غیرت و دست رفاقت.........................................قنوط بلبل و ترک صداقت
گریز از اینه ؛ اه دروغین...........................................قبول خاری و تن به فضاحت

سقـوط ادمیت ؛ترک فریاد..........................................هزاران خفته در خون؛رفته از یاد
سوار بی سر و صد سربداران....................................فـروپاشی انسان؛تکیه بر باد

فراز سایه ها؛رنگ سیاهی...................................... قحيط زندگی؛روح تباهی
شراب خون و دل؛ شرم تبسم..................................مسیر ادمیت در دو راهی

((حسن ميرزايي))
 
آخرین ویرایش:

Mahdi JooN

عضو جدید
یار با ما بی‌وفایی می‌کند
بی‌گناه از من جدایی می‌کند
شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
جای دیگر روشنایی می‌کند
می‌کند با خویش خود بیگانگی
با غریبان آشنایی می‌کند
جوفروشست آن نگار سنگ دل
با من او گندم نمایی می‌کند
یار من اوباش و قلاشست و رند
بر من او خود پارسایی می‌کند
ای مسلمانان به فریادم رسید
کان فلانی بی‌وفایی می‌کند
کشتی عمرم شکستست از غمش
از من مسکین جدایی می‌کند
 

Mahdi JooN

عضو جدید
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست
چنان به دام تو الفت گرفت مرغ دلم
که یاد می‌نکند عهد آشیان ای دوست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ترکِ افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

 

Mahdi JooN

عضو جدید
یک نقطه انتخاب نکرده است هیچ کس
خال بیاض گردن او انتخاب ماست
در ظاهر اگر شهپر پرواز نداریم
افشاندن دست از دو جهان، بال و پر ماست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یافت وصلِ شمع چون پروانه از خود در گذشت
در گذر از جان تو هم جویی اگر جانانه را
صغیر اصفهانی
 

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
زبان خامه ندارد سربیان فراق وگرنه شرح دهم با توداستان فراق
 
آخرین ویرایش:
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا