مشاعرۀ سنّتی

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از دوست به یادگار دردی دارم
که آن درد به صد هزار درمان ندهم
من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم
میخواستم بزرگترین دریای دنیا بشم
آرزو داشتم برم تا به دریا برسم
شبو آتیش بزنم تا به فردا برسم
اما حالا..........من می روم........
 

eghlimaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم
میخواستم بزرگترین دریای دنیا بشم
آرزو داشتم برم تا به دریا برسم
شبو آتیش بزنم تا به فردا برسم
اما حالا..........من می روم........


من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد و شکر هیچ مگو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد و شکر هیچ مگو
و پس از هر قدمی گیج‌، مردّد می‌شد
مانده بود این که بماند، برود، امّا رفت‌
و مه صبح که بین من و او سد می‌شد
او به اندازة تنهایی من دور از من‌

او چنین رفت و چنان شد که نباید می‌شد
با همان چادر مشکی‌، چمدانی نه بزرگ‌
می‌گذشت از نظر و حال دلم بد می‌شد
 

eghlimaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
و پس از هر قدمی گیج‌، مردّد می‌شد
مانده بود این که بماند، برود، امّا رفت‌
و مه صبح که بین من و او سد می‌شد
او به اندازة تنهایی من دور از من‌

او چنین رفت و چنان شد که نباید می‌شد
با همان چادر مشکی‌، چمدانی نه بزرگ‌
می‌گذشت از نظر و حال دلم بد می‌شد

دوســـت دارد یار این آشفتگــــی
کوشـــش بیهوده به از خفتگــــی
 

vajiheh.kh

عضو جدید
تمام زندگانی ام تویی تویی هزار دفعه گفته ام
نگو به من تمام زندگانیت تمام نه نمی شود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمام زندگانی ام تویی تویی هزار دفعه گفته ام
نگو به من تمام زندگانیت تمام نه نمی شود
دلم مي خواد دستاي گرمت رو بگيرم
تو آغوشت گم بشم تا آروم بميرم
از بوي تنت من مست بشم و تو تويه چشمام خيره بشي
باز دلهره باشه و باز بي تابي
نمي دوندي قلبه شکستم اينجا اسيره
 
آخرین ویرایش:

vajiheh.kh

عضو جدید
دلم مي خواد دستاي گرمت رو بگيرم
تو آغوشت گم بشم تا آروم بميرم
از بوي تنت من مست بشم و تو تويه چشمام خيره بشي
باز دلهره باشه و باز بي تابي
نمي دوندي قلبه شکستم اينجا اسيره

هر ساعت انفجار مهیبی است در دلم
تنظیم بمب ساعتی ام را بهم بریز...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک نفر دلواپسم این پا و آن پا می کند
کاری از من بلکه بر می آید و من نیستم
من بودم و
توو یک عالمه حرف…و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!کاش بودی ومی فهمیدیوقت دلتنگی یک آه
چقدر وزن دارد…
 

vajiheh.kh

عضو جدید
من بودم و
توو یک عالمه حرف…و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!کاش بودی ومی فهمیدیوقت دلتنگی یک آه
چقدر وزن دارد…
در امتداد غربت این جاده ها عزیز
ایمان به بی پناهی انسان می آورم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در امتداد غربت این جاده ها عزیز
ایمان به بی پناهی انسان می آورم
می‌نشینی چند تمرین ریاضی حل کنی
خط‌کش و نقاله و پرگار، شاعر می‌شود

تا چه حد این حرف‌ها را می‌توانی حس کنی؟

حس کنی دارد دلم بسیار شاعر می‌شود
 

vajiheh.kh

عضو جدید
می‌نشینی چند تمرین ریاضی حل کنی
خط‌کش و نقاله و پرگار، شاعر می‌شود

تا چه حد این حرف‌ها را می‌توانی حس کنی؟

حس کنی دارد دلم بسیار شاعر می‌شود

دخیل بسته ام دلی شکسته بر ضریح گیسوان تو
رها کنم بدون استجابت دعام نه نمی شود...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
 

alone.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
شايد که رفتنم منو از ياد شما ببره


ولي شما تو قلبمي نهايته شکستنه


حالا که من دارم ميرم بزار يه چيزيرو بگم


بعدش آرومو بيخيال تو غربت آروم بگيرم
 

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا چشمیست خون افشان ز دست ان کمان ابرو ..... جهان بس فتنه میخواهد از ان چشم و از ان ابرو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا چشمیست خون افشان ز دست ان کمان ابرو ..... جهان بس فتنه میخواهد از ان چشم و از ان ابرو
و نسیم پشت نسیم می نوازد گونه ها را تا صبح
می شویم رایحه ای مثل اقاقی ها مست
می روم دشت به دشت، میدوم کوه به کوه
میرسم عاقبت ای دوست به تو
می شوم پرپر راهت تا صبح
ومن ازیاد تو تا صبح رفته بود
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام سلام
تشکر ندارم

دل از من برد و روی از من نهان کرد......خدارا با که این بازی توان کرد

اي بابا اين چه حرفيه شما لطف داري

دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني
دمي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني
 

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي بابا اين چه حرفيه شما لطف داري

دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني
دمي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني

مرسی جبران میکنم
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد......به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا