ali_santori
عضو جدید
من از كاري كه كرده‌ام، بشدت پشيمانم. نيما در نبود برادرش مدام بي‌قراري مي‌كرد، از اين وضع خسته شده بودم. عصر حادثه وقتي به خانه برگشتم، ديدم نيما و پسر همسايه‌مان خانه را به هم ريخته‌اند و شيطنت مي‌كنند. پسر همسايه را از خانه بيرون كردم و در اوج عصبانيت نيما را بشدت كتك زدم.
جام جم: در تحقيقات قضايي ـ پليسي مشخص شد، عامل كودك‌آزاري پسر 4 ساله تهراني، مادرش بوده و پدرش در شكنجه او نقشي نداشته است.
شامگاه يكشنبه اين هفته زن و مردي جوان، پسر كوچولويي را كه بي‌هوش بود، به بيمارستان كودكان مفيد تهران منتقل كردند.
پزشكان در بررسي وضعيت پسر 4 ساله به نام نيما با مشاهده آثار كبودي زيرچشمانش و سوختگي در بدن نحيفش متوجه شدند او شكنجه شده است.
به اين ترتيب نيما با تلاش پزشكان به هوش آمد و والدينش به كلانتري قلهك تهران منتقل و جداگانه بازجويي شدند.مادر كودك در تحقيقات، با اعتراف به كتك‌زدن پسر كوچولويش، از رفتار خود ابراز ندامت كرد و گفت، شوهرش در وقوع اين حادثه نقشي نداشته است. اين در حالي بود كه پدر نيما در بازجويي عنوان كرد من پسرم را شكنجه كرده‌ام و با اظهار بي‌گناهي همسرش، خواست تا او را آزاد كنند.در پي اظهارات متناقض اين زن و شوهر، بازجويي‌ها از آنها ادامه يافت تا اين كه مرد خانواده روز گذشته واقعيت را فاش كرد و گفت، همسرش ناخواسته فرزندشان را كتك زده است.با مشخص شدن اين موضوع، زن جوان دوباره بازجويي شد و به پليس گفت: من از كاري كه كرده‌ام، بشدت پشيمانم. نيما در نبود برادرش مدام بي‌قراري مي‌كرد، از اين وضع خسته شده بودم. عصر حادثه وقتي به خانه برگشتم، ديدم نيما و پسر همسايه‌مان خانه را به هم ريخته‌اند و شيطنت مي‌كنند. پسر همسايه را از خانه بيرون كردم و در اوج عصبانيت نيما را بشدت كتك زدم.
متهم افزود: شوهرم در كودك آزاري نقشي نداشت. او به‌محض ورود به خانه و ديدن نيما، متوجه ماجرا شد و 2 نفري پسرمان را به بيمارستان رسانديم. مادر گفت: از پسر كوچولويم نيما مي‌خواهم مرا ببخشد. آثار كبودي زيرچشمانش نيز به خاطر شيطنت‌هاي او بوده و چون خود را به در و ديوار مي‌كوبيد، اين آثار ناشي از آن است.
با تشكيل پرونده قضايي اين كودك آزاري در شعبه پنجم بازپرسي دادسراي اطفال و نوجوانان تهران، بازپرس آذرتاش پس از شنيدن اظهارات اين زوج، پدر نيما را كه در كودك آزاري نقشي نداشت، آزاد و براي مادر خانواده نيز قراركفالت صادر كرد.گزارش خبرنگار ما حاكي است، تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.نيما، پسر آسيب ديده همچنان در بيمارستان كودكان مفيد تهران بستري است.
جام جم: در تحقيقات قضايي ـ پليسي مشخص شد، عامل كودك‌آزاري پسر 4 ساله تهراني، مادرش بوده و پدرش در شكنجه او نقشي نداشته است.
شامگاه يكشنبه اين هفته زن و مردي جوان، پسر كوچولويي را كه بي‌هوش بود، به بيمارستان كودكان مفيد تهران منتقل كردند.
پزشكان در بررسي وضعيت پسر 4 ساله به نام نيما با مشاهده آثار كبودي زيرچشمانش و سوختگي در بدن نحيفش متوجه شدند او شكنجه شده است.
به اين ترتيب نيما با تلاش پزشكان به هوش آمد و والدينش به كلانتري قلهك تهران منتقل و جداگانه بازجويي شدند.مادر كودك در تحقيقات، با اعتراف به كتك‌زدن پسر كوچولويش، از رفتار خود ابراز ندامت كرد و گفت، شوهرش در وقوع اين حادثه نقشي نداشته است. اين در حالي بود كه پدر نيما در بازجويي عنوان كرد من پسرم را شكنجه كرده‌ام و با اظهار بي‌گناهي همسرش، خواست تا او را آزاد كنند.در پي اظهارات متناقض اين زن و شوهر، بازجويي‌ها از آنها ادامه يافت تا اين كه مرد خانواده روز گذشته واقعيت را فاش كرد و گفت، همسرش ناخواسته فرزندشان را كتك زده است.با مشخص شدن اين موضوع، زن جوان دوباره بازجويي شد و به پليس گفت: من از كاري كه كرده‌ام، بشدت پشيمانم. نيما در نبود برادرش مدام بي‌قراري مي‌كرد، از اين وضع خسته شده بودم. عصر حادثه وقتي به خانه برگشتم، ديدم نيما و پسر همسايه‌مان خانه را به هم ريخته‌اند و شيطنت مي‌كنند. پسر همسايه را از خانه بيرون كردم و در اوج عصبانيت نيما را بشدت كتك زدم.
متهم افزود: شوهرم در كودك آزاري نقشي نداشت. او به‌محض ورود به خانه و ديدن نيما، متوجه ماجرا شد و 2 نفري پسرمان را به بيمارستان رسانديم. مادر گفت: از پسر كوچولويم نيما مي‌خواهم مرا ببخشد. آثار كبودي زيرچشمانش نيز به خاطر شيطنت‌هاي او بوده و چون خود را به در و ديوار مي‌كوبيد، اين آثار ناشي از آن است.
با تشكيل پرونده قضايي اين كودك آزاري در شعبه پنجم بازپرسي دادسراي اطفال و نوجوانان تهران، بازپرس آذرتاش پس از شنيدن اظهارات اين زوج، پدر نيما را كه در كودك آزاري نقشي نداشت، آزاد و براي مادر خانواده نيز قراركفالت صادر كرد.گزارش خبرنگار ما حاكي است، تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.نيما، پسر آسيب ديده همچنان در بيمارستان كودكان مفيد تهران بستري است.
surprised:
) این بچهه باید تو ملا عام شلاقش زد تا نره هی خودشو به مشت و لگدای مامان جونش بزنه.
