من قبل از شکست عشقی کی بودم؟ یه پسر بچه درس خون و باهوش که همه زندگیش کتاب خوندن, بازی کامپیوتری و ساخت کلیپهای انمیشین بود. یه پسر بودم با ارتباط عمومی ضعیف, همه دوستم داشتند اما هیچکس با من صمیمی نبود. تا اینکه اونو دیدم, صادقانه بهش ابراز علاقه کردم اما اون ردم کرد. خیلی از دست خودم و از دست اون ناراحت بودم تا اینکه یه روز تو خونه یکی از اقوام فیلم یکی از جمع های خانوادگی رو مشغول تماشا شدیم. من هم تو فیلم بودم. وقتی خودم رو تو فیلم دیدم تعجب کردم. حالا دیگه از دست اون طرف ناراحت نبودم که چرا بهم جواب رد داد چون مستحقش بودم, تو اون فیلم دیدم من یه آدم مضطرب هستم, یا بلند میخندم یا خیلی ساکت هستم تمام حرکاتم آنی و غیر طبیعی هست. فهمیدم من اصلا اون آدم قوی و باهوش و ریلکسی که فکر میکردم نیستم بلکه یه موجود مضطرب استرسی هستم که بویی از زندگی در اجتماع نبردم. تصمیم گرفتم عوض بشم. 5 سال طول کشید و الان من کامل شدم, اونقدر کامل که همه اطرافیانم رو تحت تاثیر قرار میدم. شخصیتی شدم که میتونم نه یک دختر بلکه 10 دختر رو از لحاظ روانی ارضا کنم, من بزرگ شدم خیلی بزرگتر و این واقعیت هست که میگم هر شب خدا رو صد هزار بار شکر میکنم اون شکست عشقی در اوایل جوونی برای من رخ داد و همچنین از اون دختر هم ممنونم بخاطر اینکه بجای ترحم واقعیت رو به من گفت.
اینه که من فک میکنم شکست عشقی واسه هر کس لازمه.