sلام
ناخدا سرزمین عشــ ـق هم اومد ..
خسته نباشین
اگر هر کدوم از سوالها رو دوست داشتی جواب نده .. (راحت راحت باش)
سلام
سرزمین عشق ناخدا هم داشت؟!
ممنون
مرسی
1. دوست دارم با منطقت اینا رو توصیف کنی (هیچ حسی توی نوشته هات نیار)
منطق.....
آدم : موجودی که با اهداف بزرگ الهی آفریده شد ولی وقتی اومد تو این دنیا یادش رفت برای چی اومده .. مخصوصا این آدمی که داریم هر روز میبینیم .. شاید آدم قدیم
دی) بهتر بود ... من فکر میکنم هیچکدوم ما نمیدونیم برای چی اومدیم.... و بعضی ها مون هم الکی اسم آدمو یدک میکشیم (منظورم آدمی هست که فرشته ها براش سجده کردن)
درخت: چیزی که باید سبز باشد ! کلا واسطه ی نعمت باید باشه
(یعنی عجب منطقی :دی)
رنگ بنفش: خیلی خوشرنگه... نه به جلفی صورتی ... نه به بی روحی آبی
خرس بامزه : چه منطقی به کار ببرم الان؟! خب بچه ها ازش استفاده میکنن به عنوان همدمی که باید داشته باشن ولی ندارن
گل : اینم منطق؟!! مممممممم...... چیز زیباییست ... جلوه ای از زیباهای دنیا
عشق: انسان با عشق کامل میشه (منطقی گفتما)
2. حالا دوست دارم با احساست اینا رو جواب بدی (هیچ منطقی توی نوشته هان نیار)
ابر : جایی که دوست دارم روش راه برم .. یه تیکه ازش بکنم بخورم
به نظر میاد اونجا یه قصر ساختن :دی
روزها : روز ها میگذرند لحظه ها از پی هم میتازند وگذشت ایام,چون چروکی است که برچهره من میماند من نیستم آنکه باید می بودم ، آنکه باید باشم
ستاره : ستاره.......... ممممممممممم..... میدرخشد ... چشمک میزند ... میگوید من اینجام این بالا ! اگه راس میگی تو هم بیا
رنگ سبز: سبز سبزم من درختی ریشه دارم
سبز روح زندگی را در انسان میدمد
آشیانه : یاد انجمن آشیانه افتادم
هک و یه همچین چیزایی :دی
3. رنگ اینها رو بهم میگین :
حال
آینده
زمان
مهربونی
صداقت
آبشار
هوا سفید :دی
4. از بین دو موارد , یکی رو انتخاب کنید :
خوب بودن یا خوب ماندن :
تلاش یا تمرکز :
شیطون بودن یا ساکت بودن :
با ادب بودن یا با شخصیت بودن :
خوب ماندن
تلاش
ساکت بودن
باشخصیت بودن
5. از چه پرستیژ شخصیتی خوشتون میاد ؟!! (حداقل یه خط توضیح بدین .. جنسیت فرقی نمیکنه)
خب آدمی که مودب و خوش برخورد باشه، باشخصیت باشه ، هرکاری ازش سر نرنه (!) و حدود خودشو بشناسه و بیخودی خودشو نگیره و متواضع باشه
6. هر کدوم از موارد زیر رو خیلی خلاصه در پنج کلمه بگین :
فصل مهربونی : یعنی چی؟! میتونه بهار باشه.... واقعا متوجه منظورتون نشدم!
ماه عاشقیت : یادم نمیاد کدوم ماه بود
عجب سوالی :دی
فرق بین حس و منطق : منطق، عقل و حس، قلب است
:دی
آوا خانوم چجور آدمی هست : 500بار جواب این سوالو دادم
این عبارت رو تفسیر کن : "اگه بی راهه نباشه , جاده هم معنی نداره" همون قضیه ی ادب را از که آموختی از بی ادبان ! همون قضیه ی خوب و بد کنار هم معنی پیدا میکنن :دی
7.پررنگ ترین چیزی که میتونه تو رو نجات ابدی ببخشه .. بنظرت چیه ؟!! چقدر اونو میشناسی ؟!! چقدر دوست داری بشناسیش ؟!! چقدر همت میکنی که بشناسیش ؟!!
اصلا اگر بشناسیش فکر میکنی چیکار کنی ؟!!
چی نیست! کیه! یه آدمه که خدا برام فرستاده..... خود خدا بهم گفته این شخص نجاتت میده
8. با دیدن این عکسا .. اون حسی که پیدا میکنی بگو : (اگر هم تونستی ربطی بین عکسایی که گذشتم پیدا کنی .. خیلی خیلی عالی میشه )
چیکار کنم که کلا توی فاز حس هستم..
خب..............
عکس اول : به گمانم
دی) رسیده به آخر دنیا ... داره اون طرفو نگاه میکنه !
عکس دوم: دلخوشی های کوچیک بعضی آدما که زیادن ولی ما کمتر میبینمشون.... چیزی که شاید هیچوقت به چشم ما نیاد ولی برای اونا یه دینا ارزش داره
عکس سوم: خوشحالی عجیب و غریب یه آدم! احتمالا جواب بله گرفته :دی
عکس چهارم : به به چه جای خوشگلی.... جون میده برای قدم زدن :دی
عکس پنجم : تلاش و کوشش کردن و نتیجه ش رو درو کردن ! احساس خوبیه...
9. داریم به آخر میرسیم هااااا
الف :خب حالا ایندکلمه رو گوش کن و اگر دوست داشتی حست رو در حین شنیدنش واسم بنویس .. اینجا کلیک کن
ب : برو توی پروفم زندگینامم رو بخون (قوانین دوست داشتنی من) .. و نظرت رو توی یه 7 کلمه در موردش بگو
خدا کنه برسیم :دی
الف: اسپیکر ندارم : (((((
ب:
قوانین دوست داشتنی من :
هیچ چیزی وجود ندارد که شما از اون بی اطلاع باشین .. فقط فراموش کردین که اون در کجای ذهنتون هست
هر چیزی در این دنیا دارای فرکانس مختص به خود است .. پس اگر میخوای کسی یا چیزی رو در گیر خودت کنی کافی هست رو خط فرکانسی اون باشی
وقتی تونستی با عقلت چیزی رو تجسم کنی و با احساست , در روح خودت شور و شوق همراه با لذت (عشق) رسیدن به اون رو بیافرینی اونوقت تازه .. آره اونوقت تازه میتونی در هستی , حرف از وجود بزنی
کاش ساده باشم
دست نوشته های من ..
خب.....
قانون اول : درسته چیزایی که ازشون بی اطلاعیم بالاخره
یه جایی به گوشمون خوردن که فکر کردیم چیزی در موردشون نمیدونیم!
قانون دوم: آره دیگه
باید بری تو نخش :دی
قانون سوم: اصلا
نفهمیدم اینو :دی
قانون چهارم: ساده بودن
سخت نیست که
:دی
10. (این سوال قبل بهش برخورده بودم .. ولی چند روز پیش برام شد یه چالش جالب)
دقت کردی به زمان ..
بعضی وقتا که یه روز سختی پیش رو داری از اول صبح به این فکر هست که کی روز تموم میشه و اینکه آیا من کار رو خوب انجام میدم!! .. وقتی به آخر روز میرسه و کار تموم میشه یه حس خوبی پیدا میکنی (اگر درست انجام بدی) و اگر همون لحظه فکر کنی به زمان , میبینی که چقدر وقت و زمان قدرتمند هست که بعضی وقتا ما رو در گیر خودش میکنه (یه جورایی میخوام حال زمان رو بگیرم)
شاید یکمی بد منظورم رو میرسونم .. ولی منظورم این هست که چطور میشه از بعد زمان فراتر رفت و اینقدر قدرت داشت که اول روز بشینه و با کمی تمرکز , اون روز رو پیش خودش تجسم کنی و اینقدر حس قوی داشته باشی که تموم خوش آمد ها و بد آمدهای اون روز رو پیش بینی کنی و در برخورد با هر مشکلی راه حلی داشته باشی و سریع اونو انجام بدی
خدا انسان رو آفریده و گفته فراتر از هر چیزی هست .. من میخوام اون بُعد آدمی رو پیدا کنم که اون زمان رو تعیین میکنه , نه اینکه ما زیر سیطره زمان باشیم
بنظرت چطوری میتونم این کار رو بکنم ؟!!
سوال آخرم یکمی سخت هست (یکمی هاااا) .. برای راهنمایی میتونی به اول زمانی که میخواستی جواب سوالهای منو بدی برگردی و ببینی چقدر زود جوابا رو دادی (از قوانین من هم میتونی استفاده کنی)
اول چیزی که به ذهنم رسید قورباقه بود .. قورباقه ای که باید هر روز صبح قورتش بدی تا اذیتت نکنه در طول روز :دی
وقتی میدونی اون روز چه کارهایی باید انجام بدی بهشون فکر میکنی .. عقل رو دادن برای چی؟! قورباقه هارو دونه دونه بزار جلوت و براشون برنامه ریزی کن
از موقعی که پست شمارو شروع کردم به جواب دادن 3ربع ساعت گذشته :دی
===================================
آوا خانوم ممنون که جواب دادین
انشاالله بهترین ها مشتاقتون باشن
مُردم تا جواب دادم
ببخشید همرو پیچوندم
خیلی ممنون