در سنت اديان ابراهيمي اعتقاد به وجود خداي متشخص انسانوار، رسالت پيامبران الهي و زندگي پس از مرگ ركن اصلي
ايمان شمرده ميشود. پيروان اين اديان در طول تاريخ همواره تلاش كردهاند تا با اقامه دلايل عقلي، حقانيت (صدق) اين
آموزههاي دينی را اثبات و حجت را بر مخالفان (خداناباوران و شكاكان) تمام كنند. اما مخالفان (درست يا غلط) معتقدند
كه اولاً استدلال هاي مومنان خالي از اشكال نيست و ثانياً دلايل، شواهد و قرايني وجود دارند كه اين آموزه ها را به شدت
مورد ترديد قرار ميدهند. همين امر مانع ايمان آوردن آنها به وجود خدا و رسالت پيامبران و زندگي پس از مرگ ميشود. در
چنين فضايي متكلمان و فيلسوفان ديني براي اثبات برتري عقلاني موضع خود در مقايسه با موضع منكران معاد به راهي
ميانبر متوسل شده اند كه شرط بندي پاسكال يا برهان دفع خطر احتمالي نام دارد.
شكل ساده اين برهان به قرار زير است:
فرض کنیم زندگی پس از مرگ (همراه با پاداش و جزای اعمال) را نمیتوان با دلایل و براهین قطعی اثبات کرد، اما دستکم
میتوان گفت که وقوع آن محال نیست، بلکه کاملاً ممکن است.
اگر زندگی پس از مرگ واقعیت نداشته باشد، دیندار و غیردیندار (هر دو نابود شده و بنابراین) هیچکدام ضرر نکردهاند. ولی:
اگر زندگی پس از مرگ واقعیت داشته باشد، فرد دیندار بازی را برده و فرد بیدین همه هستی خود را باخته است. یعنی
دیندار به بهشت میرود و تا ابد غرق در نعمتها و پاداشهای الهی میشود، اما منکر معاد به جهنم میرود و دچار عذاب
دردناک الهی میشود.
عقل به ما میگوید خطر احتمالی را باید دفع کرد (قاعده دفع خطر احتمالی)
نتیجه: حکم عقل این است که هرچند دلیل محکم و قاطعی در اثبات زندگی پس از مرگ نداریم، ولی باید بنا را بر وجود آن
بگذاریم و دیندار باشیم تا در صورت وقوع معادذ ردچار عذاب دردناک الهی (که ممکن است ابدی هم باشد) نگردیم.
آخرین ویرایش: