شخصيت شناسي با استفاده از اشكال هندسي و فرهنگ فنگ شويي

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
ابتدا يكي از اشكال بالا رو انتخاب كنيد سپس به مطالعه مطالب پايين بپردازيد

اين تست براي ارزيابي افراد نسبت به موقعيت شغلي شان كاربرد دارد ويا به منظور پي بردن به اين نكته كه افراد مختلف تا چه حدي مي توانند با هم كار كنند مثلا اگر شما به شدت علاقه منديد كه يك كار خاص و اصولي را انجام دهيد فردي كه مربع را انتخاب مي كنيد مي تواند همكار تواناي شمادر انجام امور تجاري و كاري باشد.همچنين اينگونه افراد براي كار در دواير حسابرسي هم كاملا مناسبند چون كارهاي اين افراد با اصول و برنامه ريزي خاصي پيش ميرود و به نظر من براي انتخاب منشي بهترين گزينه مي باشد چون با خصوصيات خود نظم خوبي به دفتر شما مي بخشد پس در فرمهاي استخدامي خود اين تست را جاي دهيد.و يا افرادي كه مثلث را انتخاب مي كنند افراد مناسبي در پيش بردن يك هدف و يا پروژه اي مهم مي باشند.

خصوصيات اشكال:

مربع:

چنين افرادي بسيار منظم و مرتب هستند و به كارهاي گروهي علاقه دارند. براي شروع هر كاري تمام جوانب آن را در نظر گرفته و بعد با برنامه ريزي دقيق به آن كار خواهند پرداخت.به ندرت در اين افراد خلاقيت ديده مي شود و هميشه سعي مي كنند در مسيري مشخص گام بردارند و كمتر از اين راه دور مي شوند.

مستطيل:

اصول گرايي مشخصه بارز اين افراد است.آنها نيز نظم و ترتيب را دوست دارند ولي آنرا بيشتر از طريق سازماندهي دقيق انجام مي دهند.اين امر باعث مي شود كه راه هاي مناسبي را انتخاب و همه مقررات و قوانين را بررسي كنند.اگر وظيفه اي به اين افراد محول كنيد ابتدا آنرا به خوبي سازماندهي مي كنند تا اطمينان يابند آنها بطور اصولي انجام خواهد شد.

مثلث:

اشخاصي كه شكل مثلث انتخاب آنهاست هدف گرا هستند.آنها از برنامه ريزي قبل از انجام كارها لذت مي برند و به طرح موضوعات و برنامه هاي بزرگ و بلند مدت تمايل نشان مي دهند،اما ممكن است جزئيات را فراموش كنند.اگر كاري را به عهده آنها بگذاريد ابتدا هدفي را براي آن تعيين و سپس با برنامه ريزي كار را آغاز مي كنند.

دايره:

چنين افرادي اجتماعي و خوش صحبت هستند.هيچ لحن خشني ندارند و امور را به وسيله صحبت كردن تحت كنترل خود در مي آورند.ارتباطات اولين اولويت آنها در زندگي است.مطمئن باشيد اگر وظيفه اي به آنها محول شود آن قدر درباره آن صحبت مي كنند تا هماهنگي لازم ايجاد شود.

منحني:

خلاقيت در اين افراد موج مي زند و اغلب اوقات كارهي جديد و متفاوت ارائه مي دهند.نظم و ترتيب برايشان كسالت آور است و اگر تكليف را براي آنها در نظر بگيريد،ايده هاي خوب و مشخصي را براي آن ارائه مدهند اما زياد انتظار نداشته باشيد كارها با نظم و طبق هدف مشخص شده پيش برود.

نتيجه گيري:

بطور كلي افرادي كه سه شكل اول يعني مربع،مستطيل،مثلث را انتخاب مي كنند در جهت مسير ويژه در حركتند و كارها را بطور منطقي و اصولي پيش مي برند ولي ممكن است خلاقيت كمي داشته باشند (ممكن است يعني در موارد زيادي افراد خلاقي هم مي توانند باشند).اما گزينشهاي دايره و منحني نشان دهنده خلاقيت و برون گرايي است.چنين افرادي به موقعيت هاي جديد و ساير افراد دسترسي پيدا مي كنند ولي چندان اصول گرا و قابل اطمينان نيستند.

اما چه ربطي با فنگ شويي مي تونه داشته باشه؟


ميدانيم كه در فنگ شويي به پنج عنصر در طبيعت پرداخته كه اساس زندگي بشر مي باشند كه عبارتند از:

آب :: چوب :: آتش :: خاك :: فلز


هر كدام از اين عناصر طبيعي شكل و رنگ خاص خود را داشته كه با حالت طبيعي آن در طبيعت رابطه اي مستقيم دارد مثل:

آبي بودن عنصر آب همراه با شكلي منحني مثل يك رودخانه و يا موجهاي زيباي آب كه حركتهاي موجي دارند

سبز بودن عنصر چوب همراه با شكلي بلند و كشيده مثل يك تنه درخت بزرگ و يا يك شاخه بلند گندم كه مثل مستطيلي بلند و كشيده است.

قرمز بودن عنصر آتش همراه با شكلي مثلثي مثل آتشي شعله ور كه در يك نقطه به هم رسيده و شكلي مثل هرم و يا مثلث را دارد.

زرد بودن عنصر خاك همراه با شكل دايره و گرد مثل زمين كه هستي و سرشت همه ما انسانها از آن است.

خاكستري و نقرهاي بودن عنصر فلز همراه با شكلي مربعي كه براي ما ياد آور ورقهاي بزرگ فولادي و منابع فلزات در سطح زمين است.
 

ar ebrahimzadeh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
انرژي فنگ شويي






?فرانک ايکرمن? مدرس و كارورز يکي از روش‌هاي فنگ‌شويي است. او چنين اظهار مي‌کند که دانشش را مديون سرچشمه و مبداء آن است كه بر اساس غيب‌گويي در سيستم‌هاي باستاني شكل گرفته است. او مي گويد كه اين سيسيتم‌ها ريشه در دوران آتلانتيس دارند.
فرانک و شاگردش ?پاتريشيا بنکه? بهترين راه را براي اين‌که چيزي در رابطه با اين روش ياد بگيريم اجراي عملي آن دانست و پيشنهاد کرد که در دفتر مرکزي نشريه کيندرد اسپيريت آن را اجرا کند.







او در يک بعد از ظهر روز جمعه که دفتر خيلي شلوغ بود از راه رسيد. با وجود حضور ما و فعاليت‌هايي كه در محل ‌داشتيم، او انسداد انرژي را در مناطقي از ساختمان تشخيص داد. تشخيص او کاملاً منطبق بر دريافت‌هايي بود که ما نيز در آن مکان‌ها حس مي‌كرديم. پاتريشيا تفاوت اين سيستم را با ديگر سيستم‌هاي فنگ‌شويي در حين اجرا توضيح داد: ?اگرچه كه فنگ‌شويي به ظاهر يك هنر براي ايجاد هماهنگي در درون و بيرون فضاي ساختمان به‌نظر مي‌رسد، اما در اصل اين هماهنگي به انرژي فنگ‌شويي (كه گاهي روح فنگ‌شويي نيز ناميده مي شود)، يعني سرچشمه و مبداء و منبع اين سنت مربوط است. آن چه ‌که اين روش را از ديگر فنگ‌شويي‌ها جدا مي‌کند اين حقيقت است که در اين نوع، سيستم‌هاي نافذ انرژي در يك فضا مستقيماً در همان سطح انرژي متعادل مي‌شود.
در اين نوع انرژي فنگ‌شويي نيازي به جابه‌جايي مبل‌ها نيست، و يا اينكه به ديوارها ضربه زده شود، و يا اشياي اضافي در منزل قرار داده شود. اين از يک الگوي ثابت و يا استفاده از اشکال هندسي خاصي پيروي نمي‌کند. در واقع اجراي اين نوع فنگ‌شويي به‌سادگي يک درخواست و يا نيت است که کارورز درک ‌مي‌کند، و تشخيص مي‌دهد که فضا چگونه است، و افرادي که در آنجا زندگي يا کار مي‌کنند به چه چيزي نياز دارند. کليد انجام کار اين است كه كارورز به‌طريق به‌خصوصي نگاه کند و سيستم‌هاي انرژي موجود در فضا را ببيند و تشخيص بدهد که آيا جايي وجود دارد که در آن، انرژي مسدود و يا شديداً قطبي شده باشد و بر اساس اين تشخيص سيستم انرژي را با کمترين دستکاري و يا دخالت تغيير دهد?.
وقتي ما راجع به اين موضوع با فرانک ايکرمن _ بنيان‌گذار اين سيستم- صحبت کرديم او راجع به اشکالاتي که سيستم‌هاي فنگ‌شويي مي‌توانند براي زندگي ايجاد کنند اين چنين گفت: ?اغلب اين سيستم‌ها نمي‌توانند با موقعيت‌ها هماهنگ شوند. تئوري‌هايي هستند که گرايش به تکيه کردن به يک قانون خاص دارند اما زندگي خيلي به ندرت شرايط خاص مورد نظر آن تئوري را به وجود مي‌آورد. شخصي که براي سال‌ها در مکاني زندگي مي‌کند، ناخودآگاه انرژي‌هاي آن مکان را تغيير مي‌دهد. اين چيزي است كه لازم است در نظر گرفته شود، بنابراين حتي اگر سيستم صحيح و درست باشد با اين حال ممکن است بازتاب لازم در زندگي را موجب نشود?.
پاتريشيا توضيح داد که اين سيستم از يک سري قوانين ثابت و قطعي پيروي نمي‌کند: ?چيزي که من براي بيشترين بهره در نظر مي‌گيرم اين است که از طريق جاري شدن صحيح انرژي، انرژي‌هايي که در فضاي کاري يا زندگي افرادي كه در آنجا هستند، تغيير کند. نتايج تغييراتي که به‌وجود مي‌آيند، در هر زماني متفاوت است، زيرا براي هر كسي اين تغييرات مي‌تواند و يا لازم است متفاوت باشد. اين نمونه فنگ‌شويي چنين وعده‌اي نمي‌دهد که به محض درخواست كسي، به‌عنوان مثال درخواست افزايش پول از يک فنگ‌شوکار، پولش به شکلي جادويي زياد شود، يا تمام مشکلاتش حل شود. ولي چيزي‌که اين روش تضمين مي‌کند اين است که تغييرات انرژي حاصله درجايي که لازم است، حمايتش کند و البته در مراحل بعدي نياز به تغيير انرژي در خود فرد است.

ارزيابي و مشاهده پاتريشيا در مكان ما به سرعت و با دقت بالايي انجام شد. او توضيح داد که او در يافتن سيستم انرژي ابتدا ضعيف‌ترين مکان را جستجو مي‌کند. اين مكان ممکن است که در يک اتاق باشند، يا در كل خانه و يا در باغچه و محيط اطراف باشد. سپس او مناطق ضعيف را از نو متعادل مي‌‌کند تا سيستم انرژي تغيير يافته را در آن مناطق به جريان بياندازد.



قاعده کلي اين است که ابتدا انسدادهايي که در انرژي وجود دارد، برطرف شود، انرژي‌هاي اضافي بيرون بروند، سپس سطح انرژي مثبت بالا برود. لازم است آهنگ و ارتعاشات هماهنگ با آن فضا را پيدا کرد تا فهميد که چه چيزي براي افرادي که در آنجا زندگي يا کار مي‌کنند، ايده‌آل است.
پاتريشيا، بعد از شناسايي مناطقي که مشکل داشتند، نمادهاي ساده‌اي را بر روي برگه‌هايي نقاشي کرد و آنها را در مکان‌هاي مناسب بر روي ديوارها، زمين و سقف‌ها چسباند. او توضيح داد که مي‌خواهد موقعيت نمادها را مشخص کند و ظرفيت اتاق را افزايش بدهد چون که احساس تنگي جا مي‌كند و بعد او در هر يک از مناطقي که انتخاب مي‌كرد يک کبريت آتش زد و آن را در طول آن نماد به‌حرکت درآورد.
اساساً اين روش يک شيوة كاملاً در دسترس است. تئوري‌هاي چنداني ندارد و بيشتر تمريني است. پاتريشيا در مورد نمادهايي كه علامتشان فرق دارد توضيح داد که تفاوت اين نمادها، در يک فضاي خاص جريان انرژي، کيفيت و مسير آن را از راه‌هاي مختلفي تحت تاثير قرار مي‌دهد. به عنوان مثال، يک نماد براي شناسايي انرژي در سطوح عمودي يك مكان است، يکي براي سطوح افقي (مثلاً براي شناسايي اختلالات الکتريکي زيرزميني يا آبراهه‌ها مناسب است)، يکي براي راندن انرژي نامطلوب به بيرون از آن مکان و ديگري براي دعوت کردن انرژي خوب به داخل مکان.
فرانک اين روش را براي تغيير و يا تبديل و يا ... انرژي در انسان با طب سوزني ادغام كرده است؛ و از طريق آن تشخيص مي‌دهد که قطب‌هاي مريدين‌ها احتياج به توجه دارند. شناختن اين که کدام قطب بايد به کار رود، چيزي است که اين سيستم را شفابخش کرده است، دقيقاً همين امر در ساختمان‌ها نيز به کار مي رود. شناختن اين‌که کدام قسمت ساختمان منطقة حياتي آن است. کبريت مثل يک کليد آتش سوزي است که نمادها را روشن مي‌کند و باعث به کار افتادن ‌آن‌ مي‌شود.
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقاي ابراهيم زاده منم يك چيزايي در مورد فنگ شويي خوندم و همين چيدمان وسايل خونه كه اينه كجا بايد نصب بشه(زده بود جلوي در تا انرژي منفي رو به داخل خونه راه نده) از اين جور چيزا نوشته بود هم عجيب بود و هم جالب
 

Similar threads

بالا