[FONT=times new roman, times, serif]ای زخم چندین ساله ات بر سینه ی ایام
گاهی سرت بر خاک و گاهی سایه ات بر بام
ای عشق ای تقدیر تن داده به اغوشم
لب می خوش بیمار چشم آتشین اندام
جاری شده در بستر هر رود طغیان گر
پنهان شده در خواب اقیانوس ها آرام
ای آمده از لحظه های خواب و بیداری
امیزه ی نیمی حقیقت نیمه ای الهام
هر سو نشانی داری و از تو نشانی نیست
دل خواه دور از دست بر اوازه ی بی نام
دوری بزن در حلقه ی گیسوی من ای عشق
جام لبت را یک نفس بگذار بر لبهام....[/FONT]