زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!
- شروع کننده موضوع Phyto
- تاریخ شروع
از کجا میدونستی؟!!
سلاااااااااااااااااااااااممممم
دیدی هنوز 1 ساعت نشده جواب گرفتی ؟:ي
آواتارت چه بامزس :ي
20112
عضو جدید
20112
عضو جدید
سلام رضا فکر کنم اون عینک دماغدارتو نزدی
ای ول خوب تو هم میرفتی باهاشون نهارم یه چیز میخوردین بیرونمن جای تو باشم نمک فلفل زیاد میریزم تو غذا که نتونن بخورن(بدجنسی )
اخی چه دوستای خوبی همش بفکرت هستنولی در مجموع چون رفتن شکار جای شما نبود که بریاین زهرا همیشه تیرکمونش همراشه اما یادش میره تیر ببره با خودش )
فکر کنم شکار مورد نظرو پیدا کردن دارن دنبالش میکنن یجور راضی بشه گفتم که جای تو نبود هیچی نمیخواد بگی دعا کن موفق بشن
گرمم بود اخه....دیروز که رفتیم باغ ارم مردم از گرما....روزا کمتر بیرون میرم...خیلی سریع گرما زده میشم....حیف نیومدن وگرنه ورمی کمپوست بهترین گزینه بود:دییییییی
اوهوم...(شکلک مظلومیت)... اگه میرفتم بهشون میگفتم چه چوری شکار کنن و چی شکار کنن که ارزششو داشته باشه... زدی به هدففف...یادش میره تیر ببره همراش: ))))
من که از خدامه موفق باشن و بهترین ها رو واسه هردوشون میخوام(شکلک قلب عشقولانه زیاد)
مریم من یه راه حل دارم واست..
درو ببند برو خونه مامانت اینا..
بگو شماه م همونطور که میرین بیرون میچرخین.. میخورین.. .خودتونم جای استراحت و و اینا رو پیدا کنین
رفتم:دی
بعد زهرا امد دنبالم خونه مامانم با هم امدیم خونمون وسایلشو برداشت رسوندم خونه مامان...بعدش رفت: ( دلم واسش تنگ میشه...
ریحان دختر دایی زهرا میگفت شما که همش همدیگه رو میبینین چرا اینجوری میکنین....نمیدونست زهرا اگه بره یه قرن دیگه میاد شیراز(یه اهنگ غمگین داره میخونه....حال این نوشته ها به اهنگه میخوره)
من کی زدم؟ اصلا دستم بهت میرسه که بزنمت:دی
بلی بلی...البته منم خوش شانس بودم تو این زمینه....:دی
ایشالله همه دوستان گل به کسی که لایق هم باشن و با هم تو بیشترین زمینه ها تفاهم داشته باشن و با هم به خوشبختی و ارامش به تمام معنا برسن، برسن و شیرینیشو از ته ته دلشون حس کنن
خیلیییییی باحال بید این....دوستش دارم فراوون
عجب حرفای سنگینی ..کسی کمکت کرد ؟؟
وی اول این شکارچی ها رو رد کنیم برن بعدا بقیه
هان؟ نه...تهنا تهنا گفتم...:دی
هر وقت وقتشون شد خودشون میرن...نگران نباشیم واسه این....
میگم یه اهنگ باحال ارامش بخش میخوام...اگه بیشتر هم شد مشکلی نیس:دی
باشه .. پس به وقتش
شام و شیرینیشو اینارو تو میخوری کیفشو میبری.. ما چی ؟؟
میام وصفش میکنم واستون...
وصف العیش نصف العیش...
میخوای دعوتت کنم؟ از طرف من دعوت...بیا با هم بریم میگم داداشمه یا پسر خالمه یا یه نسبت خانوادگی بهت میدم...اونا هم دیگه پیگیرش نمیشن تو اون موقعیت....البته به شرطی که گرمش کنیا:دی
نچ خودش باید دعوت کنه.(شکلک زبون و پرو بازی و اینچزا)
انگار دلت نمیخواد بیای...بیشین تا دعوتت کنن:دی
میگم که با خودم بیا...گوش نمیکنی....
تازهههه همین روزا مراسم عروسی یکی از بچه های باشگاه س (شادوماد اسمتو نگفتما:دی)
قراره با هم جمع شیم بریم کلبشو روشن کنیم...
اساسا از ته دل میگم : کووووووووووووووووووووووووووووووووووووفففففففففتتت شهه
خوش بگذره بهتون.
من نمیدونم چرا اقایون با وجود کچل بودن هی از فعل کچل شدن استفاده میکنن:دی
شب خوش
خیر پیش
اساسا از ته دل میگم : کووووووووووووووووووووووووووووووووووووفففففففففتتت شهه
خوش بگذره بهتون.
غلظت دعات زیاد بود...یکم کمش کن تا یه کوچولو بهمون مزه بده حداقل...بخیل نباش برادر...میام واست تعریف میکنم...اصلا میخوای عکس و فیلم عروس دوماد هم بیارم واست ...
غلظت دومیه کم بود...اثر نداشت...
