زراعت گیاه جو

محسن88

عضو جدید
کاربر ممتاز
جو ، دانه ‌گیاهی ‌یک ‌ساله ‌از جنس‌ هُردئوم‌ (تیره‌گندمیان)، دارای ‌چندین ‌گونه، که ‌جو معمولی‌ با نام‌ علمی‌ هردئوم‌ وولگاره‌ یا هردئوم‌ دیستیکُم‌، از انواع‌ کاشته ‌شده ‌این ‌غله‌ مهم ‌است‌ که ‌از قدیم ‌خوراک ‌انسان ‌و حیوان ‌بوده ‌است‌(برای ‌وصف‌ مشروح‌ انواع‌ جو و نامهای ‌علمی و محلی ‌آنها در ایران‌ رجوع کنید به طباطبائی‌، کتاب‌ 1، ص90‌ـ124). در منطقه ‌گیاهْ جغرافیایی ‌ایران ‌سیزده‌ نوع‌ جو، شامل ‌گونه‌های ‌وحشی‌ و مزروع‌، گزارش‌ کرده‌اند. گونه‌های ‌مزروع‌ عبارت‌اند از: 1) هُردئوم‌ گلاوکم‌ که ‌هم‌ کاشته‌ می‌شود و هم‌ در زمینهای ‌بایر می‌روید؛ 2) ه. اسپونتانئوم‌ که‌ به ‌صورت‌ دیم ‌کاشته‌ می‌شود؛ 3) ه. دِستیکُم؛ 4) ه. وولگاره و 5) ه . آئگیسراس‌. تقریباً همه ‌این ‌گونه‌ها، به ‌جز گونه ‌آخر، علاوه ‌بر ایران‌، در افغانستان‌، مغرب‌ پاکستان‌، ترکمنستان ‌و مشرق‌عراق‌کاشته‌می‌شوند (برای‌شرح ‌و محل‌ دقیق ‌رویش‌ هریک‌ از انواع‌ رجوع کنید به بور، ش‌17، ص‌232ـ243).

واژگان‌. جو در فارسی‌میانه‌ jaw (مکنزی، ذیل‌واژه‌)؛ در اوستایی‌ yava (بارتولومه، ستون 1265ـ1266)؛ در بعض‌ زبانها و گویشهای ‌ایرانی‌، از جمله ‌کردی‌ jo (شرفکندی‌، ذیل ‌واژه‌)، لریjō (ایزدپناه‌، ذیل‌واژه‌)، گیلکی‌ jo (سرتیپ‌پور، ذیل‌ واژه‌) و بلوچی‌ jō و jav (هرن‌، ذیل ‌واژه‌)؛ در نواحی ‌ترکی ‌زبان arpa (ثقفی‌، ذیل ‌واژه‌) و در عربی‌ شَعیر خوانده ‌می‌شود.
پیشینه ‌شناخت‌ و کاشت‌.
جو یکی‌ از نخستین ‌غله‌های ‌کاشته ‌شده ‌است‌. بعضی‌، خاستگاه ‌آن ‌را غرب‌آسیا می‌دانند. بقایای ‌نیم‌سوخته‌ جو در گورهایی ‌در آسیای‌صغیر یافته شده ‌که‌ متعلق ‌به 3500 سال ‌پیش‌ از میلاد است‌( آمریکانا، ذیل‌"Barley" ). به ‌احتمال‌ دیگر، کاشت ‌جو در بلندیهای‌ اتیوپی‌ و در جنوب‌شرقی‌ آسیا از دورانهای‌ پیش ‌از تاریخ ‌آغاز شده‌است و گمان‌می‌رود که ‌پنج‌هزار سال‌ پیش‌ از میلاد در مصر کاشته‌ می‌شده‌ است‌( بریتانیکا، ذیل‌ "Barley" ؛ قس‌ طباطبائی‌، همانجا). در ایران ‌کاشت‌جو، مانند کاشت ‌گندم‌، به‌ آغازِ کشاورزی‌ باز می‌گردد. در منطقه‌ موسوم‌ به ‌هِلالِ خَصیب ‌نوعی‌جو وحشی‌(همان‌ هردئوم‌ اسپونتانئوم‌) یافت‌می‌شود. به‌ طور کلی‌جوهای‌ وحشی‌، از جمله‌ نوع‌ مذکور که‌ تنها سَلَف ‌همه‌ شکلهای‌ مزروع‌ است‌، در شمال ‌شرق‌ ایران‌ و شمال‌ افغانستان ‌تا کوههای ‌هندوکش‌ گسترده‌اند ( د. ایرانیکا، همانجا).

یکی‌از کهن‌ترین ‌اَسناد در باره ‌جو، به ‌عنوان ‌غله‌ای ‌مهم‌ در زندگی‌آدمیان‌، حُکمی‌است ‌که‌ در عهد عتیق‌(سِفْرِ لاویان‌، 27:16) در باره ‌ارزیابی‌ هر قطعه‌ زمین‌ بر اساس ‌مقدار جو موردنیاز برای‌ کِشت ‌آن ‌آمده ‌و ظاهراً حاکی ‌از وسعت‌ سطح ‌زیر کشت‌ جو در آن‌ روزگار است‌. همچنین ‌در عهد عتیق‌ آمده‌ که‌جو هم‌ برای‌ تهیه ‌نان‌(سِفْرِداوران‌، 7:13) و هم‌ برای‌ خوراک‌ چهارپایان (کتاب‌ اول‌پادشاهان‌، 4:28) کاشته‌می‌شده‌است‌. تصویر سه‌ سنبله‌جو منقوش‌ بر روی ‌سکه‌ای ‌از دوران‌آگریپای‌اول‌، پادشاه‌ یهود (41ـ44 میلادی‌؛ رجوع کنید به د. جودائیکا، ذیل‌"Barley" )، نیز دالّ بر اهمیت‌ این‌غله ‌در زندگی‌مردم ‌آن‌روزگار است‌. گیاهداروشناسان ‌دوره‌اسلامی‌، گندمی‌ وحشی‌ به ‌نام‌ سُلت‌(شُلت‌، کُلتا) را، به ‌اشتباه‌، نوعی‌ جو پنداشته‌اند. شاید دینوری (سده‌ سوم‌) نخستین ‌کسی ‌بوده‌ که ‌چنین‌ اشتباهی‌کرده‌است‌(رجوع کنید به ج‌2، ص‌42، ش‌527) و پس ‌از او در کتاب‌ الفلاحه‌النبطیه‌، تألیف ‌یا ترجمه ‌ابن‌وحشیه‌(سده‌چهارم‌؛ ج‌1، ص‌424ـ425)، با کلماتی ‌حاکی ‌از عدم‌ اطمینان ‌آمده ‌است‌ که‌ در بابِل ‌نوعی‌جو به‌ نام‌ کلتامی‌روید که ‌می‌گویند همان‌ شعیر رومی (= خَنْدَروس‌ ) است‌، به ‌ظاهر شبیه‌ گندم ‌است ‌اما سفتی‌ گندم ‌را ندارد و مانند جو متخلخل‌ است‌ و می‌افزاید که ‌در زبان ‌یونانی ‌این ‌گیاه‌ نامی‌ دارد که‌ نه‌ شبیه‌ نام‌ جو است‌ و نه ‌مانند نام‌ گندم‌ (محتملاً اشاره ‌او به‌ همان‌«خندروس‌» است‌). پس‌از او دیگران ‌نیز همین‌اشتباه ‌را تکرار یا از ابن‌وحشیه‌ نقل‌ کرده‌اند، از جمله‌ ابن‌سینا (ج‌1، کتاب‌2، ص‌746) و ابن‌عَوّام‌(ج‌2، ص‌46). مایرهوف‌، در شرح‌ خود بر کتاب‌ اسماء العقّارابن‌میمون‌(سده‌ششم‌)، در باره‌ هویت ‌سلت‌ نوشته‌ است‌: «سلت‌ گونه‌ای ‌گندمِ وحشی‌ شبیه ‌به‌ جو است‌» (ش‌، ص‌131ـ 132).
طبع‌ و خواص‌ جو
. بقراط (ح 460 ـ ح 370 ق‌م‌) در کتاب ‌الامراض‌الحادّه‌، از آنچه‌ از جو به‌ دست‌می‌آید به ‌ذکر کشک‌ جو بسنده‌کرده‌ و آن ‌را بهترین‌غذا برای ‌بیماریهای‌ سخت‌دانسته‌، زیرا دارای ‌ده ‌ویژگی‌است‌که ‌به ‌گفته ‌او در چیز دیگری‌ جمع‌ نمی‌شوند، از جمله‌ لزوجت‌، نرمی‌ و رطوبت ‌معتدل ‌که‌عطش ‌را رفع‌می‌کند(به ‌نقل‌ ابن‌بیطار، ج‌4، ص‌135). به ‌نوشته ‌دیوسکوریدس‌ (سده‌اول‌میلادی‌) در هیولی ‌الطبّ فی‌ الحشائش ‌و السموم‌ (ص‌176)، غذائیت ‌جو از گندم ‌کمتر است ‌و به‌ سبب‌ وجود مادّه‌ای ‌مغذّی ‌که‌ هنگام‌ جوشیدنِ جو از آن‌ خارج‌ می‌شود، غذائیت‌ آبِ جو (ماءالشعیر) از جو بیشتر است‌ و مانع‌از خشکی‌نای ‌و جراحت‌آن‌می‌شود. به‌عقیده‌جالینوس‌(129ـ 199 میلادی‌) طبع‌جو سرد و خشک ‌در درجه‌اول‌ و خشکانندگی ‌سَویقِ(= آرد بوداده‌) جو بیش‌ از جو است‌(به ‌نقل ‌ابن‌بیطار، ج‌3، ص‌ 62). ماسَرجویه‌(سده‌ دوم‌) طبع‌جو را سرد در درجه‌ دوم‌ و خشک ‌دانسته‌، اما گفته ‌است ‌که ‌جو پوست‌کنده‌، خشکاننده (مجفّف‌) نیست‌ و نوشیدن ‌ماءالشعیر را نیز برای ‌از بین‌بردن‌لک‌ و پیس‌ مفید دانسته‌ است‌(به‌ نقل ‌رازی‌،1374ـ1390، ج‌21، قسم‌1، ص 100). به‌ نظر محمدبن‌زکریای رازی‌(250ـ313) طبع‌جو به‌ اعتدال‌ نزدیک‌تر است‌ تا به ‌سردی‌. جو نفّاخ ‌است‌ و برای‌کسانی‌ که از بیماریهای‌ناشی ‌از سردی‌ و قولنج ‌رنج‌ می‌برند مضر و برای ‌لاغر شدن‌و نیز برای‌کسانی‌ که ‌گرم‌ مزاج‌اند مفید است‌(1408، ص‌122). وی‌غذائیت ‌نان‌جو را نیز کمتر از نان‌گندم‌ دانسته‌است‌(ص‌125). به‌ عقیده‌ ابن‌وحشیه‌( الفلاحه‌النبطیه‌، ج‌1، ص‌421)، جو از گندم‌سردتر و مرطوب‌تر و خونی ‌که ‌از آن‌ به‌ وجود می‌آید کمتر از خون‌ حاصل‌ از گندم ‌است‌. وی ‌از نوشیدنی دیگری ‌به ‌نام «ماء دشیش‌» یاد کرده (همان‌، ج‌1، ص‌422) که ‌ظاهراً لعابِ حاصل از جوشاندن ‌جو در آب‌است‌. اَخَوینی ‌بخاری‌(متوفی‌ح 373) در نکوهش ‌آشامیدن‌ فقّاع ‌و شَلماب‌/ شِلماب‌(نوعی‌مُسکر که‌ از گندم‌ می‌گرفتند)، به ‌نقل ‌از پزشکان‌ پیشین ‌یا هم‌عصر خود، گفته‌است‌این‌دو سبب‌پدیدآمدن‌سودا، استسقا و ابتلا به ‌جذام‌می‌شوند و معده‌ را ضعیف‌می‌کنند (ص‌168ـ 169). به ‌نوشته‌ ابن‌بُطْلان‌بغدادی‌(سده‌پنجم‌)، جو برای ‌قوّت‌دافعه ‌سودمند و برای‌ درد شکم ‌مضر است‌ و اگر دانه‌جو تیره‌ رنگ‌ باشد برودتش‌ کمتر است‌. وی‌ پس‌ از ذکر طرز تهیه ‌کشکاب (جو خیس‌کرده ‌و پخته ‌که‌ کف ‌آن ‌را بگیرند)، در باره‌خواص ‌آن ‌گفته‌ است‌: «هم دفع‌ را تسهیل ‌می‌کند و هم‌ مُدرّ است‌و به‌ سبب ‌رطوبت ‌موجود در آن‌تشنگی ‌را رفع‌می‌کند» (ص24- 25). به ‌عقیده ‌اسماعیل‌بن‌ حسن‌جرجانی‌(متوفی‌530؛ ص‌131) نان‌جو زودتر از معده ‌و روده‌ها بیرون ‌می‌رود، به‌ همین‌سبب‌مزاج ‌را نرم ‌می‌کند، اما مصرف‌ مداوم‌ نان‌ جو بدن‌ را سرد می‌کند. ابن‌بیطار (ج‌3، ص‌63) از ترکیبی‌ متفاوت ‌یاد کرده‌است ‌که ‌ماهیت ‌آن‌ معلوم‌ نیست‌: «خمیرترش ‌آن‌[جو] را با شیرترش‌ مخلوط‌ کرده‌می‌گذارند یک ‌شب‌ بماند و سپس‌می‌نوشند. عطش‌ناشی‌ از تب ‌و گرمای‌معده ‌را فرو می‌نشاند.» به‌ عقیده‌ داوود انطاکی‌(متوفی‌1008؛ ص‌305) خوردن‌جو در بهار و تابستان ‌برای‌ کاستن‌ از غلیان‌ خون‌ و التهاب ‌صفرا و عطش‌ مفید است‌. به ‌نوشته ‌حکیم مؤمن‌(سده‌یازدهم‌؛ ص‌165)، مخلوط ‌شکر و سَویقِ جو بهترین‌غذا برای‌ کودکان است‌.

جو در احادیث ‌و روایات‌. درباره‌ جو روایات ‌بسیاری‌ آورده‌اند، از جمله‌ مجلسی‌ در بِحار الانوار از امام‌صادق‌ علیه‌السلام ‌نقل ‌کرده‌است‌: «اگر خدا چیزی‌ را شفابخش‌تر از جو می‌دانست ‌آن‌ را غذای ‌پیامبران ‌قرار می‌داد» (ج‌63، ص‌255، نیز رجوع کنید به ج‌59، ص‌279). در منابع ‌فقهی‌، آشامیدن ‌آب‌جو یا فقّاع ‌که‌ از جو به ‌دست‌می‌آید و سُکرآور است‌، حرام‌است ‌و این ‌غیر از ماءالشعیر است ‌که ‌از جوشاندن‌جو حاصل‌ می‌شود و مُسکر نیست‌(رجوع کنید به توضیح المسائل‌ مراجع‌، ج‌1، ص‌89 ـ 90؛ فقاع‌*).

کاشت‌ جو در ایران‌. طبق ‌آمار وزارت‌ جهاد کشاورزی ‌در سال ‌زراعی‌1380ـ1381 ش‌، سطح‌ زیر کشت‌جو در ایران‌، حدود 67ر1 میلیون‌هکتار و میزان ‌تولید جو حدود 08ر3 میلیون ‌تُن ‌برآورد شده‌است‌(ایران‌. وزارت‌جهاد کشاورزی‌، ج‌1، ص‌23). میزان ‌واردات ‌این ‌محصول‌ نیز، در 1380 ش‌ طبق‌ آمار گمرک‌ جمهوری‌ اسلامی ‌ایران‌(ص‌18) 63ر260 ، 924 تن ‌بوده ‌است.

امروزه‌ مهم‌ترین ‌کاربرد جو در صنایع‌غذایی‌، تهیه ‌مالت‌ و عصاره‌ مالت‌است‌ که ‌مادّه ‌اصلی‌ در تهیه ‌بعضی‌ آشامیدنیها و غذاهاست‌ (برای ‌طرز تهیه ‌و موارد استعمال ‌مالت ‌و عصاره ‌آن‌ رجوع کنید به زرگری‌، ج‌4، ص‌702ـ 705). دانه ‌نیمکوب‌ جو نیز در تهیه ‌برخی ‌از آشها به‌ کار می‌رود.

جو در ادبیات ‌فارسی‌. در ادبیات ‌فارسی‌ هرجا سخن ‌از جو رفته‌ بیشتر منظور نشان‌ دادن ‌ناچیزی ‌و کم‌بهایی‌ شی‌ء موردنظر بوده‌است‌(مثلاً رجوع کنید به حافظ‌، ج‌1، ص‌680، 814). جو در ادبیات‌عامیانه ‌فارسی‌نیز در مثلها و اشعار بسیاری ‌به ‌کار رفته ‌است‌، مانند «گندم‌ نمای ‌جو فروش‌» (برای‌ تمثیلها و باورهای‌عامیانه ‌در باره ‌جو رجوع کنید به شاملو، ذیل ‌واژه‌).
منابع‌:
علاوه‌ بر کتاب‌مقدّس‌. عهد عتیق‌؛ ابن‌بطلان‌، تقویم‌الصحه‌، ترجمه‌ فارسی‌ از مترجمی ‌نامعلوم (اواخر قرن‌ پنجم‌/ اوایل‌قرن‌ششم‌)، چاپ‌ غلامحسین‌ یوسفی‌، تهران‌1366 ش‌؛ ابن‌بیطار؛ ابن‌سینا؛ اخوینی ‌بخاری‌؛ انطاکی‌؛ ایران‌. وزارت ‌جهاد کشاورزی‌، معاونت ‌برنامه‌ریزی‌ و اقتصادی‌. دفتر آمار و فناوری‌ اطلاعات‌، آمارنامه ‌کشاورزی‌، ج‌1، تهران‌1382 ش‌؛ حمید ایزد پناه‌، فرهنگ ‌لری‌، تهران‌1363 ش‌؛ توضیح‌ المسائل ‌مراجع‌: مطابق ‌با فتاوای ‌دوازده ‌نفر از مراجع‌ معظّم‌ تقلید، گردآوری ‌محمدمحسن ‌بنی‌هاشمی‌خمینی‌، قم‌: دفتر انتشارات‌اسلامی‌، 1378 ش‌؛ نیرالزمان‌ثقفی‌، فرهنگ ‌فارسی‌ـ آذربایجانی‌، تهران‌1377ـ 1378 ش‌؛ اسماعیل‌بن ‌حسن‌ جرجانی‌، ذخیره ‌خوارزمشاهی‌، چاپ‌ عکسی از نسخه‌ای خطی‌، چاپ‌علی‌اکبر سعیدی‌ سیرجانی‌، تهران‌1355 ش‌؛ شمس‌الدین ‌محمد حافظ‌، دیوان‌، چاپ‌ پرویز ناتل ‌خانلری‌، تهران‌1362 ش‌؛ حکیم‌ مؤمن‌؛ احمدبن داوود دینوری‌، کتاب‌النبات‌، ج‌2: حروف ‌س‌ـ ی‌، گردآورده محمد حمیداللّه‌، قاهره‌1973؛ دیوسکوریدس‌، هیولی ‌الطبّ فی ‌الحشائش‌ و السموم‌، ترجمه ‌اِصْطِفَن‌بن ‌بَسیل ‌و اصلاح‌ حنین‌بن‌ اسحاق‌، چاپ‌ سزار ا.دوبلر و الیاس ‌تِرِس‌، تطوان‌1952؛ محمدبن‌زکریا رازی‌، کتاب ‌الحاوی ‌فی ‌الطب‌، حیدرآباد، دکن‌1374ـ1390/ 1955ـ 1971؛ همو، المنصوری‌ فی‌ الطب‌، چاپ‌ حازم ‌بکری ‌صدیقی‌، کویت 1408/1987؛ علی‌زرگری‌، گیاهان ‌داروئی‌، ج‌4، تهران 1369 ش‌؛ جهانگیر سرتیپ‌پور، ویژگیهای ‌دستوری ‌و فرهنگ ‌واژه‌های ‌گیلکی‌، رشت 1369 ش‌؛ احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، حرف‌ج‌، تهران‌1381 ش‌؛ عبدالرحمان‌شرفکندی‌، فرهنگ ‌کردی ‌ـ فارسی‌= هه ‌نبانه ‌بورینه‌، تهران‌1369 ش‌؛ محمد طباطبائی‌، گیاه‌شناسی ‌کاربردی ‌برای‌ کشاورزی‌ و منابع‌طبیعی‌، کتاب‌1: گیاهان ‌زراعت‌های‌بزرگ‌، تهران‌1365 ش‌؛ الفلاحه ‌النبطیه‌، الترجمه ‌المنحوله ‌الی ‌ابن‌وحشیه‌، چاپ ‌توفیق‌فهد، دمشق‌1993ـ 1998؛ گمرک‌ جمهوری‌ اسلامی ‌ایران‌، آمار بازرگانی ‌خارجی‌ جمهوری ‌اسلامی ‌ایران‌: واردات ‌سال‌1380، تهران‌ 1381 ش‌؛ مجلسی‌؛ پاول ‌هرن‌، اساس ‌اشتقاق فارسی‌،[ با توضیحات‌ یوهان‌ هاینریش‌ هوبشمان‌]، ترجمه‌ جلال‌ خالقی ‌مطلق‌، تهران‌1356 ش‌؛
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
زراعت گیاه جو

گیاهشناسی
ساقه جو مانند دیگر گندمیان، توخالی بوده و ارتفاع آن بر حسب شرایط محیطی، بین 30 تا 120 سانتی متر است. این ساقه بین 5 تا 10 برگ دارد که به طور متناوب در دو طرف ساقه قرار گرفته اند. برگ جو هم مانند دیگر گندمیان، دارای غلاف، پهنک، زبانک و گوشواره است. غلاف علاوه بر انجام فعالیت فتوسنتزی، در استحکام ساقه هم نقش دارد.
در امتداد ساقه، محور سنبله قرار دارد. سنبله از مجموع سنبلچه ها و هر سنبله از یک گلچه تشکیل یافته است. دانه، داخل گلچه تشکیل می گردد. پوشینک های داخلی و خارجی گلچه، هنگام رسیدن دانه به آن چسبیده و حتی موقع برداشت هم جدا نمی شوند. زمانی که دانه به تدریج رطوبت خود را از دست می دهد، حجم آن کم شده و پوشینک داخلی چین می خورد. میزان این چین خوردگی، مرغوبیت محصول جو را نشان می دهد، بدین ترتیب که هر چه چین ها بیشتر باشد به همان اندازه پوشینک نازک تر است و در نتیجه بهتر می توان از این نوع دانه جو در صنایع تخمیر استفاده نمود چون نرم تر است.
ساختمان شيميايي دانه جو :
ساختمان شيميايي دانه جو به عوامل متعددي همچون رقم و نوع گياه و شرايط محيطي بستگي داشته و بطوركلي شامل قند ها، پروتين، چربي و خاكستر مي باشد .
كربوهيدراتها :كربوهيدراتها تركيب اصلي دانه جو مي باشد كه بيش از 80 درصد وزن خشك گياه را تشكيل مي دهند .
عمده كربوهيدراتهاي موجوددرجو لخت را نشاسته تشكيل داده و سايركربوهيدراتها شامل پنتوزان، بتاگلوكان، سلولز، و ميزان كمي از تك قندي ها و دو قندي ها مي باشد . جو لخت از نظر ميزان بتاگلوكان درسطح پايين تري قرار داشته وحداكثر مقدارآن به حدود 16 درصد مي رسد. در حاليكه ميزان آن درجهاي معمولي بين 30 -35 درصد مي باشد. ميزان بتاگلوكان در جو بسيارمهم بوده زيرا مقدار آن كه آبدوست مي باشد نيز باعث افزايش حلاليت و در نتيجه افزايش چسبندگي و ايجاد مشكل ويسكوزيته گوارشي در جانوران تك معده اي و كاهش قابليت هضم مواد غذايي مي شود. بخش اعظم سلولز در دانه و پوسته جو قرار داشته كه بوسيله آسياب نمودن كاهش مي يابد. جو لخت در هنگام خرمنكوبي نيز داراي ميزان سلولز پايين تري از جو معمولي مي باشد.
چربي : دانه جو معمولا بين 2-4 درصد چربي داشته كه مهمترين آن تري گليسيريد ها هستندكه به ميزان 79-1/73 درصد ازكل چربي ها را شامل مي شود. 77% چربي ها درآندوسپرم ذخيره شده اند .
پروتئين : ميزان پروتئين درجو متفاوت بوده كه از 8 % در جو هاي معمولي تا 20 % در جو لخت است. پروتئين ذخيره موجود در جو هيدروژن بوده كه مقدارآن از اسيدآمينه ليزين كمتر مي باشد. با افزايش پروتئين كاهش اسيد آمينه ليزين همراه خواهد بود.
تركيب و ارزش غذايي : ارزش غذايي جو لخت بالاتر از جو معمولي است. درصد فيبر پايين و پروتئين بالاي آن از مزيت هاي اين نوع مي باشد . درصدآمينو اسيدها بويژه لزين آن نسبت به ذرت بالاتر است. وجود مواد بازدارنده در جو معمولي مصرف آن را درتغذيه طيور محدود نموده بطوريكه استفاده زياد ازجو معمولي در تركيب تغذيه طيورسبب كاهش قابليت هضم خوراك،كندي سرعت عبور مواد غذايي درمجراي گوارشي طيور وكاهش هضم چربي، چسبنگي در مدفوع و مصرف زياد آب و اسهال در مرغ ميگردد. در جو بدون پوشينه چون الياف پايين مي باشد (پايينتر از فيبر ذرت) و مواد باز دارنده كمتري دارد . مصرف آن درتغذيه طيور مشكلات فوق را در برنخواهد داشت.
تفاوت ظاهري جو بدون پوشينه با جو معمولي :
بعد از ظهور خوشه در جو بدون پوشينه وجود يك يا چند انحنا روي ساقه در حد فاصله بين برگ پرچم تا خوشه جو لخت را از ساير ارقام جو معمولي كه كشت مي گردند متمايز مي سازد. با استفاده از اين صفت مي توان در مزارع بذري جو بدون پوشينه ارقام معمولي را شناسايي وحذف نمود. تفاوت ديگر اين است كه دانه ها در جو بدون پوشينه هنگام رسيدن همانند دانه گندم در داخل پوشينه بصورت آزاد قرار گرفته و در حين خرمن كوبي جدا مي گردد. حال آنكه جو معمولي بدون پوشينه ها به دانه چسبيده و حدود 10 تا 14 درصد وزن دانه را شامل مي گردد.
عمليات كاشت :
کاشت جو از طریق بذركاري به صورت دست پاش و يا به وسيله بذر كارها بطور خطي انجام مي پذيرد. در مزارعي كه خوب آماده نشده اند و داراي علف هرز مي باشند طريقه دست افشاني به رديفكاري ارجعيت دارد. فواصل بوته ها در كشت دست پاش يكنواخت بوده در حاليكه در كشت هاي خطي فواصل زيادي بين خطوط خالي مانده وعلفهاي هرز فرصتي براي حضور بدست مي آورند. بذر كاري در مزارع مكانيزه به وسيله بذر افشان بسيارارزان تر و سريع تر انجام مي گيرد. به همين دليل از كود پاشهاي سانتريوفوژ به عنوان بذر افشان و براي زير خاك كردن بذر از ديسك استفاده مي گردد .
عمق بذر:عمق بذر در خاك به عواملي نظيرزراعت ديم وآبي ،كيفيت زمين و ... بستگي داشته كه حداكثر5 تا 6 سانتيمتر خواهد بود. در اراضي ديم عمق كاشت زيادتر بوده تا بذر براي روئيدن از رطوبت بيشتراعماق استفاده نمايد. در اراضي حاصلخيز و مرغوب بذر درعمق كمتري كاشته شده و جوانه ها زودتر ازخاك بيرون مي آيند. اما در زمين هاي نا هموار بذر در عمق بيشتري قرار گرفته تا شرايط خاك مشكلي در جوانه زني بذر ايجاد نكند.
آبياري مزرعه : در نقاط مختلف كشوربسته به شرايط آب و هوايي مزرعه جو را چند بار آبياري ميكنندكه تعدادآن از 3 تا 6 مرحله متفاوت مي باشد . مراحل آبياري به شرح ذيل است :
1- براي سبز شدن (خاك آب )
2- براي ظهور ساقه ( ساق آب )
3- براي بيرون آمدن خوشه ( خوشه آب )
4- آبي كه در موقع رسيدن پرچم و مادگي و عمل تلقيح مي دهند ( گل آب )
5- آبي كه در موقع رسيدن دانه ها مي دهند و موسوم به ( دان آب ) مي باشد
تناوب زراعي :جو در تناوب با نباتات روغني وگياهان وجيني مور د استفاده واقع ميشو د. از آنجايي كه جو در مقابل عوامل نا مساعد جوي وخشكي وگرما وشوري و عوامل نامساعد خاك مقاوم ترازگندم است. براي احياي اراضي خصوصا خاك هاي شورآن را در اول تناوب قرار مي دهند.
تراكم مناسب : حداكثرعملكرد دانه غلات ازتراكم گياهي كمتر از 200 بوته درمتر مربع بدست مي آيد. لذا افزايش در ميزان بذر بيش از آنكه موجب افزايش توليدگردد باعث افزايش هزينه هاي توليد بدون افزايش عملكرد مي شود. از سوي ديگر تراكم بوته مستقر در زمين كه از تعداد بذر معيني بدست مي آيد بسته به فصل، نوع خاك و ..... در يك مزرعه متفاوت خواهد بود . در مديريت بهينه انتظار استقرار 80 درصد بذر هاي كاشته شده معقول است اما حتي در كارهاي آزمايشگاهي و به هنگام نامساعد بودن شرايط خاك يا شيوع غير متعارف بيماريها وآفات استقراركمتر از 25 درصد از بذور نيز ديده شده است . در نتيجه در توصيه مقادير بذر براي غله كاران درصد مناسبي براي افت و استقرار به منظور تضمين حداكثر عملكرد گياه سبز در نظرگرفته مي شود. به عنوان مثال 400 بوته درمترمربع به طورمعمول براي دستيابي به جمعيت بهينه گندم زمستانه كه در شمال اروپا كشت مي شود توصيه شده و بطورمتوسط حدود 200 تا 300 بوته در مترمربع كافي خواهد بود و اين در حالي است كه بر خلاف علاقه فراوان به حداقل تراكم بوته زراعي براي دستيابي به حداكثرعملكرد هنوز ميزان بذرتوصيه شده بر حسب كيلوگرم درهكتاربيان مي شود. با توجه به اين واقعيت كه ميانگين وزن دانه گياهان زراعي درارقام وفصول مختلف ممكن است متفاوت باشد احتمال برآورد ميزان بذروتراكم مناسب مشكل خواهد بود.
عمليات زراعي( تهيه زمين ) :آماده كردن زمين مستلزم اجراي عمليات شخم و ديسك به همراه نرم كردن خاك و از بين بردن كلوخه ها مي باشد. بعد از آماده شدن زمين مبادرت به كشت نموده كه بر اساس آبي يا ديم بودن عرصه نوع كشت رديفي و يا دستپاش و سيستم آبياري انتخاب مي گردد .
سازگاری گیاه جو
از لحاظ سازگاري با شرايط محيطي جو وضعيت خوبي را به دليل قدرت تحمل شوري آن نسبت به ساير غلات دارا مي باشد. كشت جو بدون پوشينه در دو دهه اخير در كانادا و اروپا گسترش يافته و كاربرد آن جهت تغذيه طيور رو به افزايش يافته است. سابقه كشت اين محصول در ايران به بيش از 30 سال مي رسد و در حال حاضر در استان هاي كرمان ،يزد، مركزي ،سيستان وبلوچستان،كرمانشاه، ايلام، اصفهان وگلستان درسطح محدودي كشت مي شود. جو بدون پوشينه با نام هاي محمدي، پيغمبري، مكه اي بين كشاورزان معروف است واحتمالاً منشأ آن مناطق خشك عربستان بوده و از آنجا به مناطق مختلف كشور آورده شده است. عملكرد آن در اغلب موارد بيش از عملكرد جو معمولي است و يكي از محاسن اين جو عدم ريزش دانه پس از رسيدن است. استفاده از جو بدون پوشينه و تريتيكاله جايگزين خوبي جهت جبران كمبود ذرت و گندم وارداتي دركشور مي باشند . با توجه به ارزش غذايي جو لخت در تغذيه طيور و امكان توليد اين محصول در كشور و با عنايت به اينكه كشور ايران جزو مناطق نيمه خشك مي باشد استفاده از بارندگي هاي زمستانه در زراعت هاي پاييزه و زمستانه در اولويت قرار مي گيرد. بنابراين جايگزين نمودن جو لخت به جاي ذرت دانه اي در تغذيه طيور از اهميت و جايگاه خاصي بر خوردار مي باشد.
جو یکی از سازگارترین غلات است که در شرایط آب و هوایی مساعد، در خاک حاصلخیز که قابلیت نگهداری آب در آن زیاد باشد، و همچنین در خاک هایی که پ.هاش آنها بین 7 تا 8 باشد تولید می شود. این گیاه نسبت به گندم در برابر خشکی مقاوم تر است و بنابراین در آب و هوایی که آب، سبب محدود کردن تولید غلات می شود، جو می تواند بیشترین محصول را تولید کند. در شرایط دیم هم عملکرد جو بهتر از گندم و چاودار می باشد. تولید جو در همه نوع زمینی با بارندگی سالیانه 200 تا 250 میلیمتر امکان پذیر است.
جو نسبت به دمای بالا (بیش از 32 درجه سانتی گراد) مقاوم است. اما در شرایط آب و هوای مرطوب، در برابر دمای بالا بسیار حساس است.
دانه جو نسبت به گندم برای جوانه زدن به رطوبت کمتری نیاز دارد. در مواردی که پس از جوانه زدن دانه، گیاه به علت کمبود رطوبت خشک شود، با فراهم شدن شرایط مساعد رطوبتی، گیاه رشد مجدد خود را با شدت بیشتری آغاز می نماید.
جو از لحاظ مقاومت به سرما، نسبت به گندم در ردیف پایین تری قرار می گیرد. بنابراین به نظر می رسد که کشت جوی پاییزه در مناطق سردسیر چندان اطمینان بخش نباشد.

در مقایسه با سایر غلات، جو نسبت به شوری خاک، چه در مرحله جوانه زنی و چه در مراحل دیگر مقاوم تر است.

در خصوص واکنش به دما، سه نوع جو موجود است:
1. نوع بهاره که به سرما حساس بوده و بنابراین در بهار کاشته می شود.
2. نوع پاییزه که در فصل پاییز کاشته می شود و تا فرا رسیدن فصل بهار، سنبله تولید نمی کند.
3. نوع حد واسط که نسبت به سرما مقاومت کمتری داشته و در نقاط نسبتاً گرمسیر در هر دو فصل بهار و پاییز کشت می شود.
جوی بهاره و پاییزه را نمی توان همچون گندم بهاره و پاییزه که تفاوت دانه آنها کاملاً مشخص است، تشخیص داد.

جوی پاییزه در بسیاری از نواحی نیمه خشک که بارندگی آنها غالباً در فصول گرم سال (بهار و تابستان) انجام می شود، تقریباً 10 تا 14 روز زودتر از گندم پاییزه کاشته می شود. جوی بهاره را هم تا آنجا که امکان دارد باید زودتر کاشت. البته جو نسبت به سرمای بهاره (دمای زیر صفر) نسبت به گندم حساس تر است. کشت زودتر جوی بهاره سبب می شود که محصول جو قبل از فرا رسیدن ایام گرم و خشک، برسد. تأخیر در کشت جو سبب لاغری دانه، عملکرد پایین و... می شود.
در خصوص واکنش به دما، سه نوع جو موجود است: نوع بهاره که به سرما حساس بوده و بنابراین در بهار کاشته می‌شود. نوع پاییزه که در فصل پاییز کاشته می‌شود و تا فرا رسیدن فصل بهار، سنبله تولید نمی‌کند. نوع حد واسط که نسبت به سرما مقاومت کمتری داشته و در نقاط نسبتاً گرمسیر در هر دو فصل بهار و پاییز کشت می‌شود. جوی بهاره و پاییزه را نمی‌توان همچون گندم بهاره و پاییزه که تفاوت دانه آنها کاملاً مشخص است، تشخیص داد. جوی پاییزه در بسیاری از نواحی نیمه خشک که بارندگی آنها غالباً در فصول گرم سال (بهار و تابستان) انجام می‌شود، تقریباً 10 تا 14 روز زودتر از گندم پاییزه کاشته می‌شود. جوی بهاره را هم تا آنجا که امکان دارد باید زودتر کاشت. البته جو نسبت به سرمای بهاره (دمای زیر صفر) نسبت به گندم حساس تر است. کشت زودتر جوی بهاره سبب می‌شود که محصول جو قبل از فرا رسیدن ایام گرم و خشک، برسد. تأخیر در کشت جو سبب لاغری دانه، عملکرد پایین و... می‌شود.

کود
جو هم مانند دیگر گیاهان خانواده گندمیان، مراحل رشد مختلفی دارد که زمان هر مرحله تحت تأثیر عوامل مختلف قرار می گیرد. یکی از عوامل مؤثر در رشد گیاه، خاک و البته استفاده از کود می باشد. نیازهای کودی جو مشابه گندم است. پایین بودن میزان نیتروژن و فسفر و تا حدی پتاسیم خاک، می تواند عملکرد جو را محدود نماید. البته استفاده از کود به منظور تولید حداکثر محصول، باید بر مبنای آب قابل مصرف برای گیاه باشد. همچنین برای تولید جو به عنوان خوراک دام، میزان کود مصرفی معمولاً زیادتر از کود مصرفی برای گیاه جو است که برای مصارف دیگر از جمله تهیه ی فراورده های تخمیری کشت می شود. معمولاً مصرف 50 تا 60 کیلوگرم نیتروژن در هر هکتار، می تواند عملکرد جو را به نحو مطلوبی افزایش دهد.

آفات و بیماری های جو
جو نسبت به بیماری های قارچی فوق العاده حساس است. سیاهک یکی از مهم ترین این بیماری هاست.
سیاهک پنهان جو، عامل قارچی به نام U.hordei می باشد. در این بیماری، توده ای از اسپورهای سیاه رنگ جای محتویات دانه را می گیرد. اسپور بیماری در سطح دانه یا داخل خاک قرار می گیرد. زمانی که بذر جوانه می زند، اسپور هم جوانه زده و به گیاه جوان حمله می نماید. شیوع این بیماری در خاک های اسیدی بیش از خاک های خنثی یا خاک های آهکی پ.هاش بیشتر از 7 است.
سیاهک آشکار، به وسیله ی قارچی به نام U.gnuda ایجاد می شود. در این بیماری، توده ای از اسپورهای سیاه رنگ، جای همه اعضای گل را می گیرند. پس از متلاشی نمودن گل، اسپور سیاهک با باد و باران پخش شده و به تمام کلاله های بوته های آلوده نشده هم می رسد و انتشار می یابد.
زنگ ساقه، زنگ برگ و زنگ های نواری هم از دیگر بیماری های قارچی هستند که به خصوص در نقاط گرم و مرطوب زیان های فراوانی به جو وارد می کنند.
جو نسبت به حمله سفیدک که عامل آن Erysiphia grarninis است بسیار حساس است. این بیماری، معمولاً در خاکی که میزان نیتروژن آن بالا باشد، بیشتر انتشار می یابد. البته گرد گوگرد می تواند این بیماری را کنترل نماید.
از سایر بیماری های جو می توان پوسیدگی ریشه، لکه سیاه، سوختگی و انواع بیماری های ویروسی را نام برد.
برداشت جو
معمولاً جو را هنگامی که رطوبت دانه بین 30 تا 40 درصد باشد، برداشت می کنند. در این میزان رطوبت، دانه ها چاق تر است. با توجه به این که میزان رطوبت برای انبار کردن دانه بالاست، باید به طرق مصنوعی دانه را خشک نمود تا از گرم شدن و فساد بعدی دانه جلوگیری به عمل آید.

جو بدون پوشينه معمولاً زودتر ازجو معمولي وگندم رسيده و زمان برداشت آن يا كمباين زماني است كه رطوبت دانه به كمتر از 13-14 درصد رسيده است .

منابع:

www.daneshname.roshd.ir1.
www.fa.wikipedia.org2.
www.jago.ir .3
www.profiles.roshd.ir.4
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
جو با نام علمي )2N=14 ) (Hordeum Vulgar ) يكي از مهمترين گياهان خانواده غلات مي باشد و از نظر ميزان توليد در مرتبه پنجم پس از گندم و برنج و ذرت و سيب زميني (FAO1995 ) قرار دارد . گياه جو در ابتدا فقط به عنوان علوفه مورد استفاده قرار مي گرفت . اما امروز به طور گسترده در تغذيه انسان و بالاخص در تهيه نوشيدني ها و مالت به كار مي رود. جو به دو گروه 2 رديفه و 6 رديفه تقسيم مي شود. جو 2 رديفه بيشتر در صنعت مالت سازي و6 رديفه در صنايع غذايي بكار مي رود و داراي عملكرد بالاتري نيز مي باشد. منشاء واقعی جو هنوز ناشناخته است. اما بسیاری از محققین، خاستگاه این گیاه را کوه های زاگرس در غرب ایران، آناتولی جنوبی و فلسطین می دانند. بر پایه نظریه والیوف، مبداء جوی ریشک دار و غلاف دار، کشور اتیوپی و شمال آفریقا و مبداء نوع بدون ریشک، ریشک کوتاه و کلاهک دار، آسیای جنوب شرقی، به ویژه چین، ژاپن و تبت است.

جو برای تعداد زیادی از مردمان نواحی سردسیر و خشک به خصوص خاور میانه و شمال آفریقا منبع غذایی مهمی به شمار می رود. البته امروزه بیشتر برای خوراک دام و تهیه ی فراورده های تخمیری از این گیاه استفاده می کنند.
جو یکی از غلات مهم در جهان است که به عنوان غذا مورد استفاده بشر و حیوانات قرار می گیرد. این گیاه علفی متعلق به خانواده گرامینه (گندمیان) می باشد. و دارای انواع زراعی و وحشی می باشد.
گونه های زراعی جو سه دسته هستند: شش پر، دوپر و جوی چهار پر. این گیاه نسبت به گندم سازگارتر بوده و در همه نواحی معتدل و در بسیاری از نقاط سردسیر هم به عمل می آید. در دیم زارهایی که رطوبت خاک و بارندگی برای رشد گندم ناکافی باشد، جو می تواند جایگزین آن شود.
 

Similar threads

بالا