راه کباب شدن روی آتش!

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار



آدم ها سه دسته اند:
الف) عاقل.
ب) نیمه عاقل. نیمه ی عاقل این آدم ها بهشان کمک می کند از نظرات فرد عاقل استفاده کنند.
ج) بی عقل. البته خدا کسی را بدون عقل خلق نکرده، ولی بعضی ها نه به عقل خودشان کاری دارند، نه به عقل عاقل ها و نه به عقل نیمه عاقل ها!
آبگیری بود که در آن سه ماهی شگفت انگیز زندگی می کردند. روزی چند صیاد در گذر خود به آن آبگیر رسیدند. تا آن آبگیر و آن ماهی ها را دیدند، زود رفتند تا دام بیاورند و صیدشان کنند. ماهی ها هم از نیت صیادان باخبر شدند.
یکی از آن ماهی ها عاقل و هوشمند بود. وقت را تلف نکرد و با این که آبگیر را دوست داشت، عزم کرد که برود. چون دوستان خود را می شناخت، به خود گفت که باهاشان مشورت نمی کنم، چون مرا سست خواهند کرد. عشق وطن و زادبوم در جانشان ریشه دارد و جهلشان به من هم سرایت می کنند. باید از این آبگیر خطرناک رفت و خود را به دریا رساند.
این شد که راه دریا را در پیش گرفت. بسیار رنج کشید و عاقبت خود را در دریایی انداخت که حد و مرزی نداشت.
صیادان از راه رسیدند. ماهی دوم که نیمه عاقل بود، پی برد که وقت را از دست داده. خود را سرزنش می کرد که چرا به همراه آن ماهی عاقل نرفته؛ اما می دانست که نباید برگذشته تاسف خورد، چون گذشته رفته و دیگر به دست نمی آید.
پس به فکر مکر و فریب افتاد. خود را به مردن زد. پس از مدتی صیادان دیدند که ماهی همراه با آب بالا و پایین می آید. تاسف خوردند. برش داشتند و از آبگیر به روی خاک انداختند. ماهی پنهانی روی خاک غلتید و در آب فرو رفت و خود را نجات داد.
ماهی سوم احمق بود و در برابر صیادان به چپ و راست می جست تا خود را برهاند. صیادان دام انداختند و صیدش کردند و بر سر آتش گذاشتند. روی آتش شکنجه می دید و حرارت بی تابش کرده بود. با خود می گفت که اگر این بار از دام نجات پیدا کردم، دیگر در آبگیر نمی مانم و راه دریا را در پیش می گیرم.

محمد بلخی (بازنویسی از محمد قاسم زاده)

سایت پنج روز
 

Similar threads

بالا