در خواست کمک

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدت ها بود چشمام نخندیده بود. وقتی به خودم تو آینه نگاه می کردم حتی وقتی که خنده ی زورکی می کردم تا چهره ی یک سال پیشم یادم بیاد، چشمام نمی خندید!
مدت ها بود که چند مشکل که بعضیا می گفتن یک دونش، آدم رو از پا درمیاره، رو دوش هام سنگینی می کرد.

آدمی که به خنده هاش معروف بود، مدت ها بود که دیگه نمی خندید. اگر هم می خندید گذرا می خندید. لحظه ای می خندید! و اکثر این خنده هاش هم از دست رفقای همین باشگاه بود! :redface:

آره مدتی این چندین مشکل بزرگ، داشت پدرم رو در میاورد. اما یکش چند روز پیش و یکی دیگش امروز به حالت نمیه حل در اومده! :w14::w16::w14:
اگرچه هنوز حل نشده اما من خیلی خوشحالم. قربون خدای مهربونم برم که تنهام نمی زاره.
فدای اون قدرتش بشم که همه چیز در ید اوست.

بگذریم از اوصاف خداییش که اگر بگم تاپیک منحرف می شه. اما من امروز یه مشکل شیرین دارم!

من می خوام خدا رو شکر کنم و شکر نعمت به جا بیارم. اون قدر اون مشکلات پیچیدم رو داره به حالت معمولی، ساده و پیش پا افتاده ای حل می کنه که کم مونده خودم هم یادم نیاد که چه قدر برای حلش خودم رو به در و دیوار زدم!

اون قدر ساده داره حلش می کنه که کم مونده بگم حل کردنش که کاری نداشت. نیازی به قدرت ایزدی نداشت! اصلا اسمش مشکل نبود! اصلا موضوعیت نداشت که حالا بخواییم واسش اسمی بزاریم. و این افکار باعث می شه که نتونم شکرش کنم.

اما منطقم می گه که باید شکر نعمت به جا بیارم اما چه جوری؟ یه دو بار بگم خدا یا شکرت و بعدش برم؟ :w20: همین؟!!

چه کنم؟

:w05::w14::w05:
 

water.87

کاربر بیش فعال
سلام دوست عزیز
به نظرم اگه هر لحظه هم خدا رو به خاطر مهربونیا و خوبیاش شکر کنیم کمه، ولی خدا همین تشکر خشک و خالی ما رو هم قبول داره (خیلی وقتا که نه تنها شکر نمی کنیم ، نق و نوقمون هم براست!!!بازم به رومون نمیاره و ازمون رو بر نمی گردونه)ولی به نظرم اگه به خاطر خدا ، برای اینکه حداقل به خودت ثابت کنی ادم قدر نشناسی نیستی، به خاطر خدا ، به خاطر خود خودش ، یه کاری رو که (ادما سرتا پا خطان،ناراحت نشیا ، خودم یکیش) یه کاری که می دونی خدا دوست نداره ولی تو انجامش می دی و انجام ندادنش برات خیلی سخته،یا کاری که باید انجام بدی و خیلی برات سخته ،از امروز به خاطر خدا روندتو عوض کن،کار خیلی سختیه ولی اگه اراده داشته باشی حله، اراده یه پاست و پای دیگش عشقی که از خدا ته قلبت احساس می کنی.....
موفق باشی
تو این ماه قشنگ ] تو روزایی که به تولد حضرت صاحب الزمان نزدیک میشیم ، التماس دعا..
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اول که میگن بهترین شکر شکریه به همون شکلی که خدا خودش گفته: الحمدلله رب العالمین...

دوم اینکه یکی از راه ای شکر همینه که شما خودتون گفتید، یعنی همینکه شما میدونید و دارید میگید خدا این کار رو جوری واسم حل کرد که خودم نفهمیدم، این یه جنبه از شکره، چون اگر فکر کنیم خودمون حلش کردیم، میشه نا سپاسی، پس همینی که شما معتقدید خدا این کار رو کرده، خودش نصفه راهه.

اینکه یادمون نره مصداق اون ایه از قرآن بشیم که گفت وقتی توی دریا و کشتی اند و جونشون در خطره خدا خدا میکنند و وقتی به ساحل میرسن خدا رو بالکل یادشون میره به گونه ای که گویا اصلاً هیچ وقت مشکلی نداشتند. نباید مثل این آیه شد که میشه کفران نعمت.

به نظر من نماز شکر خوندن و صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد راه خوبیه، و همچنین فراموش نکردن اینکه این حل مشکل همش از جانب خدا بوده...

ان شاء الله مشکلاتتون کامل حل بشه و مشکلات همه حل بشه...:gol::gol::gol:
خوشحال شدم از حل شدن مشکلتون، باز هم توکلتون بر خدا;)
موفق باشید:gol:
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز
به نظرم اگه هر لحظه هم خدا رو به خاطر مهربونیا و خوبیاش شکر کنیم کمه، ولی خدا همین تشکر خشک و خالی ما رو هم قبول داره (خیلی وقتا که نه تنها شکر نمی کنیم ، نق و نوقمون هم براست!!!بازم به رومون نمیاره و ازمون رو بر نمی گردونه)ولی به نظرم اگه به خاطر خدا ، برای اینکه حداقل به خودت ثابت کنی ادم قدر نشناسی نیستی، به خاطر خدا ، به خاطر خود خودش ، یه کاری رو که (ادما سرتا پا خطان،ناراحت نشیا ، خودم یکیش) یه کاری که می دونی خدا دوست نداره ولی تو انجامش می دی و انجام ندادنش برات خیلی سخته،یا کاری که باید انجام بدی و خیلی برات سخته ،از امروز به خاطر خدا روندتو عوض کن،کار خیلی سختیه ولی اگه اراده داشته باشی حله، اراده یه پاست و پای دیگش عشقی که از خدا ته قلبت احساس می کنی.....
موفق باشی
تو این ماه قشنگ ] تو روزایی که به تولد حضرت صاحب الزمان نزدیک میشیم ، التماس دعا..


ممنون دوست نوین :D:gol:
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول که میگن بهترین شکر شکریه به همون شکلی که خدا خودش گفته: الحمدلله رب العالمین...

دوم اینکه یکی از راه ای شکر همینه که شما خودتون گفتید، یعنی همینکه شما میدونید و دارید میگید خدا این کار رو جوری واسم حل کرد که خودم نفهمیدم، این یه جنبه از شکره، چون اگر فکر کنیم خودمون حلش کردیم، میشه نا سپاسی، پس همینی که شما معتقدید خدا این کار رو کرده، خودش نصفه راهه.

اینکه یادمون نره مصداق اون ایه از قرآن بشیم که گفت وقتی توی دریا و کشتی اند و جونشون در خطره خدا خدا میکنند و وقتی به ساحل میرسن خدا رو بالکل یادشون میره به گونه ای که گویا اصلاً هیچ وقت مشکلی نداشتند. نباید مثل این آیه شد که میشه کفران نعمت.

به نظر من نماز شکر خوندن و صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد راه خوبیه، و همچنین فراموش نکردن اینکه این حل مشکل همش از جانب خدا بوده...

ان شاء الله مشکلاتتون کامل حل بشه و مشکلات همه حل بشه...:gol::gol::gol:
خوشحال شدم از حل شدن مشکلتون، باز هم توکلتون بر خدا;)
موفق باشید:gol:

مقصی و کو مو للا ه( ممنون) :D
 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما من امروز یه مشکل شیرین دارم!

من می خوام خدا رو شکر کنم و شکر نعمت به جا بیارم.

اون قدر ساده داره حلش می کنه که کم مونده بگم حل کردنش که کاری نداشت. نیازی به قدرت ایزدی نداشت! اصلا اسمش مشکل نبود! اصلا موضوعیت نداشت که حالا بخواییم واسش اسمی بزاریم. و این افکار باعث می شه که نتونم شکرش کنم.

اما منطقم می گه که باید شکر نعمت به جا بیارم اما چه جوری؟ یه دو بار بگم خدا یا شکرت و بعدش برم؟ :w20: همین؟!!
چه کنم؟

:w05::w14::w05:

سلام دوست من
اولا که خوشحال شدم از اینکه مشکلتون حل شده
اما جواب سوال شما خیلی سادس، فقط کافیه دل بدین و اراده کنین
به همون سادگی که خدای بزرگ و مهربونمون مشکلتون رو حل کرده
کافیه چند تا چیز رو سر مشق اعمال و افکار و در کل، زندگیمون قرار بدیم

1- بریم دنبال اینکه بدونیم و اطلاع پیدا کنیم که خدا ازمون چی خواسته و چه انتظاراتی داره

2- آدم حرف گوش کنی باشیم (رو حرف خدا حرف نزنیم)

3- به هر چیزی که مربوط به خداوند و خواسته ها و گفته های اون می شه به دیده احترام و بزرگی بنگریم

4- دست آخر از خواسته های خودمون به نفع خداوندی که ما رو آفریده کناره گیری کنیم. (یعنی پا روی هوای نفسمون بذاریم)

می دونید اگه بخوایم همه اینا رو تو یک جمله خلاصه کنیم چی می شه:

یک کلام:

:gol:تقوی الهی رو رعایت کنیم:gol:

کافیه پا در این وادی بذاریم تا تا تازه بفهمیم که : بابا عجب لذت های شیرین و غیر قابل تصوری تو زندگی بوده که ما ازشون بی خبر بودیم و مشغول لذائد دنوی شده بودیم
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست من
اولا که خوشحال شدم از اینکه مشکلتون حل شده
اما جواب سوال شما خیلی سادس، فقط کافیه دل بدین و اراده کنین
به همون سادگی که خدای بزرگ و مهربونمون مشکلتون رو حل کرده
کافیه چند تا چیز رو سر مشق اعمال و افکار و در کل، زندگیمون قرار بدیم

1- بریم دنبال اینکه بدونیم و اطلاع پیدا کنیم که خدا ازمون چی خواسته و چه انتظاراتی داره

2- آدم حرف گوش کنی باشیم (رو حرف خدا حرف نزنیم)

3- به هر چیزی که مربوط به خداوند و خواسته ها و گفته های اون می شه به دیده احترام و بزرگی بنگریم

4- دست آخر از خواسته های خودمون به نفع خداوندی که ما رو آفریده کناره گیری کنیم. (یعنی پا روی هوای نفسمون بذاریم)

می دونید اگه بخوایم همه اینا رو تو یک جمله خلاصه کنیم چی می شه:

یک کلام:

:gol:تقوی الهی رو رعایت کنیم:gol:

کافیه پا در این وادی بذاریم تا تا تازه بفهمیم که : بابا عجب لذت های شیرین و غیر قابل تصوری تو زندگی بوده که ما ازشون بی خبر بودیم و مشغول لذائد دنوی شده بودیم


ممنونم. :gol::gol::gol:
 

مهندس خوش فکر

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدت ها بود چشمام نخندیده بود. وقتی به خودم تو آینه نگاه می کردم حتی وقتی که خنده ی زورکی می کردم تا چهره ی یک سال پیشم یادم بیاد، چشمام نمی خندید!
مدت ها بود که چند مشکل که بعضیا می گفتن یک دونش، آدم رو از پا درمیاره، رو دوش هام سنگینی می کرد.

آدمی که به خنده هاش معروف بود، مدت ها بود که دیگه نمی خندید. اگر هم می خندید گذرا می خندید. لحظه ای می خندید! و اکثر این خنده هاش هم از دست رفقای همین باشگاه بود! :redface:

آره مدتی این چندین مشکل بزرگ، داشت پدرم رو در میاورد. اما یکش چند روز پیش و یکی دیگش امروز به حالت نمیه حل در اومده! :w14::w16::w14:
اگرچه هنوز حل نشده اما من خیلی خوشحالم. قربون خدای مهربونم برم که تنهام نمی زاره.
فدای اون قدرتش بشم که همه چیز در ید اوست.

بگذریم از اوصاف خداییش که اگر بگم تاپیک منحرف می شه. اما من امروز یه مشکل شیرین دارم!

من می خوام خدا رو شکر کنم و شکر نعمت به جا بیارم. اون قدر اون مشکلات پیچیدم رو داره به حالت معمولی، ساده و پیش پا افتاده ای حل می کنه که کم مونده خودم هم یادم نیاد که چه قدر برای حلش خودم رو به در و دیوار زدم!

اون قدر ساده داره حلش می کنه که کم مونده بگم حل کردنش که کاری نداشت. نیازی به قدرت ایزدی نداشت! اصلا اسمش مشکل نبود! اصلا موضوعیت نداشت که حالا بخواییم واسش اسمی بزاریم. و این افکار باعث می شه که نتونم شکرش کنم.

اما منطقم می گه که باید شکر نعمت به جا بیارم اما چه جوری؟ یه دو بار بگم خدا یا شکرت و بعدش برم؟ :w20: همین؟!!

چه کنم؟

:w05::w14::w05:
سیلااااااااام
خوشحالم که مشکلتون حل گشته...............:gol::gol::gol:
هیچ اداب و ترتیبی مجوی
هرچه میخواهد دل تنگت بگوی.............:gol::gol::gol:
 

a30r

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا را شکر مشکلاتت حل شدن. بیایید واسه مشکلات بقیه هم دعا کنیم
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
سیلااااااااام
خوشحالم که مشکلتون حل گشته...............:gol::gol::gol:
هیچ اداب و ترتیبی مجوی
هرچه میخواهد دل تنگت بگوی.............:gol::gol::gol:


خدایا عاشششششششقتم :w16:
خدا را شکر مشکلاتت حل شدن. بیایید واسه مشکلات بقیه هم دعا کنیم

چشم. ما نباید به خدا بگیم من مشکل دارم باید به مشکل بگیم که من خدا دارم. :lol::w17::w16:
 

Similar threads

بالا