درد دل...

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز

غروب دریاچه
نگاه زمین به آسمان بود تا باران ببارد
باران بارید , دریاچه رنگین کمان را دید , پرنده ها آمدند
آبی, همه جا آبی بود
زلال دریاچه, آبی بیکران آسمان ...................
آن روزها را می بینیم
نه خیلی هم دو, شاید همین دیروز بود
روزهایی که می دیدیم آمدن پرستوهای مسافر را
و خروش موج های کوچک و بزرگ
در دامان آبی طبیعت
و امروز پاهای خسته ما ,مسافر کویری است که خود ساخته ایم از آن آبی بیکران

می نشینم و می اندیشم, که خود کرده را تدبیر نیست
تا دیگر نپرسیم از هم که دستهای چه کسی آسمان های پر از باران را از زمین دزدیدند.
دستهای آبی و نمناک زمین کجاست؟
حالا دستهای برهنه و سیاه زمین رو به آسمان پهن شده , دستهای خالی زمین


دریاچه صبور بود اما این بار بی رحمی ها را تاب نیاورد دریاچه خشک شده اما هنوز نگاه ما به آسمان است چه کسی آبی را فراموش می کند؟ پرواز پرنده ها را موج هارا چه کسی را فراموش می کند؟ حالا عبور که می کنی جزر نمکزار و لاشه های پرندگان چبزی نمی بینی اما این سرزمین هرگز خاطره پرواز و آبی را فراموش نمی کند خاطره تاسف باری که با دستهای ما انسانها خاطره شد

آی پرنده کوچک, ما زندگی را ازتو گرفتیم وقتی آبها را برای خودمان می خواستیم
چقدر بی رحمانه شما را در شوره زار جا گذاشتیم
اینک نظاره گر چه شده ا م؟
کدام واژه در وصف این همه غفلت ما انسانها می گنجد

عبورت را به خاطر می سپاریم
زمزمه ات را دریاچه به یاد می آورم
پروازت را پرنده تداعی می کنم
طلوع و غروب دریاچه را دیدیم
دیگر اما کدام آبی کدام دریاچه؟
پرنده می خواستم پروازت را ببینیم
دیر آمدم اما .....
گناه پرنده چه بود او همراه همیشگی دریاچه بود
زیبایی دریاچه بود
کدام دست سرد زندگیت را گرفت؟
اینک صدای آوازی نمی آید
کجا هستند پرندگان عاشق دریاچه؟
کدام دریاچه کدام پرنده؟
چه کسی باور کند که اینجا دریاچه بوده ؟
این کویر ترک خورده را چه کسی درک می کند؟
تا چشم می دید آب بود و پرنده
آبی بود و بیکران و حال کویر است و نمک
و لاشه ی پرندگان نمک سوز شده از خشکسالی
چه کسی تاوان بی حرمتی به دریاچه را می دهد؟
 

FZ.H

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر سخته وقتی کسی رو با تموم وجود دوست داری جلوت پرپر شه و تو کاری جز دعا ازت بر نیاد.روزای سخت زندگیمه.عموی خوبم داره برای زنده بودن می جنگه.تازه می فهمم چقدر زیادی دوستش دارم.خدایا خودت می دونی چی می خوام ازت.روزای روشن و سرشار از امید می خوام برای عموم.خدایا نمی دونم چه قدر درد داره شیمی درمانی و برق دادن و چه قدر سخته دونستن اینکه باید بری اما خدایا صبر عطا کن به عموم و تموم آدمایی که دوستش دارند.خدایا شفا بده.پیش تو کاری نیست.
شگفتا
وقتی بود نمی دیدم
وقتی می خواند نمی شنیدم
وقتی دیدم که نبود
وقتی شنیدم که نخواند
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
قطار می رود !
تو می روی!تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام.
که سال های سال در انتظاره تو کناره این قطاره رفته ایستاده ام.
و همچنان به نرده های ایستگاه تکیه داده ام!!!
زیرا که سوگند یاد کرده ام که همیشه وهمیشه منتظرت بمانم
...

 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچکس با من نیست ! ...
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفس تنهایی
در قفس میخوانم
چه غریبانه شبی ست
شب تنهایی من ...
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی كه آمد تا روزی كه رفت،انگار در یك خلاء،یك رویا و یك آرزو گذشت، آرزویی كه به نتیجه نرسید و هدفی كه به نشانه نزد. او رفت و برای ابد یك نقطه خالی با یك سبد گل رز به یادگار گذاشت. او رفت و من آرزو كردم كه هیچ‌گاه رفتنی بی برگشت تكرار نشود...!
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم تا آخر عمر خانه نشین خیال تو باشم. به یاده رفتنت مثل
ابرها بغض کنم به نامه های ننوشته ات پاسخ بدهم و از پشت پنجره به
آرزوهایت سلام کنم.می خواهم تا انتهای این جاده همچنان بی قرار تو
باشم و تمام لحظه ها را به عشق دیدن تو طی کنم.می خواهم با تو از
حادثه عبور کنم.

کسی را نداشتم تا با او از رازهای کوچک بگویم.از دانه های شبنم بر
تیغه های علف کسی را نداشتم تا با او از رازهای بزرگ بگویم...
ازانچه در دلم می گذرد
...
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگاهم کن، نگاهم کن
تو چنگ شب گرفتارم
یه دریا تو چشام دارم
ولی هرگز نمی بارم
به جر تو آشنایی نیست
رفیق و هم صدایی نیست
ولی حتی برای ما پناهی جز جدایی نیست
منم از روزگار سوت و کور بی نفس خسته
منم تنها ترین عابر توی این کوچه که بن بسته
ببین سبزینه فریاد تلخم تو گلو پژمرد
دوباره این من و دروازه های تا ابد بسته
تو بودی و تباهی رو تو چشام نمی دیدی
تو یک دم غصه ها رو از تو قلبم ندزدیدی
رسید ویرونی عشق و توی چشمام نمی بینم
تو هم مثل خودت بودی، تو هم من را نفهمیدی
این ها حرف دل یه نفره، اون نفر من نیستم… ولی همه این حرف ها رو به من زده…
من هم می تونم در جوابش بگم که
تو هم من را نفهمیدی…
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو
به سادگی می گذری
همان طور که من گذشتم
از همه دار و ندارم
از خوشی هایم
واز تمام چیزهایم
برای تو
تو
به سادگی می گذری
از من . . . !
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش می شد دیگر بار تو را میدیدم
اما افسوس که دیگر نیستی
عقربه های انتظارت از شمارش ایستاده
چرا که تو دیگر رفته ای.
بی بازگشت.
کاش می شد سنگین ترین سکوت ها را با تو فریاد می کردم.
با تو بودم با تو می ماندم و با تو می رفتم
نیستی
نیستی تا ببینی دست از همه جا شسته به دنبال تو می گردم
ولی چه بیهوده که بیهوده میگردم
دیگر نیستی مرا پاک از یاد برده ای
تو سخت درگیر مشغله خویشتنی
کجا دیگر جای برای من درمانده !!
ولی من خود نیز با مشغله خوی کرده ام عزیز
اما مشغله تو نیز خود مشغله ایست بسیار ...
ای خدا چرا من دلتنگم؟
چرا صدایم را نمی شنوی؟
رهایم کن از بند این غم ها
خسته شده ام.
سخت محتاج رهاایم
من سال هاست بار خود را بسته ام از هیچ.
چشم انتظار سفرم
شاید فردایی برای من نباشد گویی انتظار به پایان رسیده
شاید ثانیه ای دیگر وقت سفر است
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی که نگاهت کردم کلام نگاهت راکه با شکست نور عشق و قلم التماس نوشته بودی خواندم.

خواندم که می گویی دوستت دارم.
خواندم که فریاد می زنی تو را می خواهم.
خواندم که فریاد بر آوردی تنهاییم.
خواندم که در تنهاییت به دنبال کسی می گردی.
لبخندت را دیدم... لبخندی عاجزانه...
من می دانم .می دانم که در انتظار هستی...
انتظار کسی که بخاطرش فریادت در سکوت بیداد می کند.
و می گوید باور کن دوستت دارم....
حرفهایت.صدایت به من تلنگری زد....
ترانه ی دل انگیز عشق را شنیدم
عشق را لمس کردم ...... نگاهش کردم...
عشق در وجودم نهاده شد.
تو را دیدم!!!!
عاشق پیشه ی تنهای خسته که بابار سنگین عشق به دنبال معشوقه ی خود می گردد....
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
که پیغام دهم؟
به شبانگاهی که شب مانده به راه..
یا به انبوه کلاغان سیاه
به که پیغام دهم؟
به پرستو که سفری کند از سردی فصل
یا به مرغان نکوچیده ی مرداب گناه
به که پیغام دهم؟
دست من دست تو را می طلبد
چشم من روی تو را می جوید
لب من نام تو را می خواند
پای من راه تو را می پوید
بی تو از خویش گریزانم من!!!!
به که پیغام دهم؟
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرام باش پرنده‌ی وحشی
آرام...
برای تو
از بازوانم قفسی ساخته‌ام
که در آن
خدا را می‌توان نهاد
 

سوگل 2

عضو جدید
تو اگر در تپش باغ خدارا دیدی همتی کن وبگو ماهیها حوضشان بی اب است
 

سوگل 2

عضو جدید
در ابعاد اين عصر خاموش،من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنهاترم!
بيا تا برايت بگويم چه اندازه تنهايي من بزرگ است
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش مادرم مداد رنگی های کودکی هایم را نگاه می داشت ...
آن روزها با تمام مدادهایم نقاشی می کشیدم جز مداد سفید ...
به خوبی به یاد دارم که تمام مداد هایم کوچک و کوچکتر می شدند
جز مداد سفید ...
آن روزها دلم به حال مداد سفیدم می سوخت !
و نمی دانستم که اصلا چرا این مداد در جمع دیگر مداد ها قرار می گیرد ...
وقتی تمام کاغذ ها سفیدند ...
مداد سفید به چه کار می آید ...
اما حالا که کودکیم و مداد سفیدم را گم کرده ام ...
تازه می فهمم که کاغذ سیاه ، روی سیاه و دل سیاه هم وجود دارد !
و کاش مداد سفیدم بود تا این خط خطی های سیاه رویان را رنگ سپید می زد ...!
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه که بودم
پیشانی ام سفید بود ...
بابا
به دبستان که رفتم آب داد ...
ما گلهای خندان شدیم و فرزندان ایران ...
و دفتر های ما خط خطی !
بچه که بودی
آسفالت بود و یک تکه گچ
و خانه های از یک تا هشت ...
بعد که باران می آمد
و خط ها را می برد ...
تکلیف ما سفید بود ...
حالا بعد از این همه سال
مشق هایم را نمی دانم ...
پیشانی ام پر از خط ...!
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستهایم بی حس و نگاهم نگران
می توانی تو بیا سر این قصه بگیر و بنویس
این قلم ؛ این کاغذ ؛ اینهمه مورد خوب
راستش می دانی طاقت کاغذ من طاق شده . . .
پیکر نازک تنها قلمم ؛ زیر آوار غم و درد دگر خرد شده
می توانی تو بیا سر این قصه بگیر و بنویس . . .
می توانی تو از این دنیای وحشی بنویس
من دگر خسته شدم . . .
راست گفتند می شود زیبا دید؛ می شود آبی ماند
اما ... تو بگو...... گل پرپر شده زیباییست؟؟؟!!! رنگ مرگ ِ عشق آبیست؟
می توانی تو بیا؛ این قلم ؛ این کاغذ
بنشین گوشه دنجی و از این شب بنویس
بنویس از کمر بید شکسته ؛ و یک پنجره ساکت و بسته
هر چه می خواهی از این صحنه به تصویر بکش . . .
صحنه ئ پیچش یک پیچک زشت
جراتش را داری که ببینی قلمت می شکند؟
کاغذت می سوزد؟
من دگر خسته شدم . می توانی تو بیا
این قلم؛ این کاغذ ؛ اینهمه مورد خوب
من دگر خسته ام از این تب و تاب
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
||سوگند را ساختيم تا سوگند ياد کنيم که عاشق بمانيم||

با سوگند شروع مي کنيم، با اميد ادامه مي دهيم و آرزو داريم با وصال ختم شود .... سوگند مي خوريم به زيبايي عشق پاک که دل از هم نگيريم که لحظه اي از ياد يکديگر غافل نشويم که براي هم باشيم و به ياد هم که دوست داشتن را از ياد نبرده و با آمدن هر سپيده و شروع هر روز به ياد يکديگر چشم به جهان بگشاييم .... و در آخر سوگند به عشق که در غم و شادي با هم باشيم ...
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]من این پایین نشستم سرد و بی روح [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]تو داری میرسی به قله ی کوه [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]داری هر لحظه از من دور میشی[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]ازم دل میکنی مجبور میشی[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]تا مه راه و نپوشونده نگام کن[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]اگه رو قله سردت شد صدام کن[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]یه رنگ مرده از رنگین کمونم [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]من این پایین نمیتونم بمونم [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]منم اون که تورو داده به مهتاب [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]کسی که روت و می پوشونه تو خواب [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]کسی که واسه آغوش تو کم نیست[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]میخوام یادم بره دست خودم نیست[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]تا مه راه و نپوشونده نگام کن[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]اگه رو قله سردت شد صدام کن[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]یه رنگ مرده از رنگین کمونم [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]من این پایین نمیتونم بمونم [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]تا مه راه و نپوشونده نگام کن.....[/FONT]
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]وسکوت........[/FONT]
زیباترین آواز در سمفونی تنهایی
در اوج فرو رفتن در خویش
در اعماق قله ی رهایی

به هنگامی که نمیبینی آشنایی که ببیند تورا
که برهاند تورا از قفس بغض
که بپرسد:
( ( به کدامین جرم به دیار تنهایان تبعید گشته ای؟))

کاش گوشی .سکوتم را میشنید!!!!
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
بادهای ناآرام روحم را زخم می زنند ...
کسی نمی داند
این روزها
من در عبور لحظه های سرد
گم شده ام ...!
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
این چگونه منطقی ست ...

که هر چه موزون تر می نوازی ...

تعادل خراب تر می شود !!!
 

Mahdi JooN

عضو جدید
من حالم خوب نیست..ولی درد و دلم هم نمیاد.
فقط میدونم دلتنگی واقعا بعضی وقت ها دیگه غیر قابل تحمل میشه....مثه الان من
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگر دیوار ها به آه های من ...

و من ...

به نگاه های سرد آنها ...

عادت کرده ام !
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزگار ماست ...

تلخی

سختی

تندی

این نماد ماست ...

سردی

نامردی

صد رنگی !!!
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
قشنگي راه رفتن زير باران فقط به خاطرپنهان بودن اشکهاست
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
تنها دليل زنده بودنم ياد خاطرات تلخ اما زيباي اوست
 

Similar threads

بالا