درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
حضرت باران!

نسیم سحر، عاشقمان کرده است به بوی تو؛ کی خواهی بارید؟

کِی قطره قطره، تن دیوارها را خواهی شست؟
کی خواهی آمد تا جشن باران بگیریم؟
«آیا زمان آن نرسیده بر این زمین مرده بباری؟»
 

Majid Abdollahi

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعر های امام زمان (عج)

شعر های امام زمان (عج)

سلام.
این تاپیک مخصوص شعرهاییه که در وصف مولا و اقامون, قائم آل محمد, امام زمان (عج) هستش.
بیاین تا شاید بتونیم دل امام رو بدست بیاریم....:(:(


نزدیکتـــــر از قلبــــــــ منی با من مهجــــور
دوری ز من است و ز تو ما را گله ای نیست
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار

اگر چه روز من و روزگار مي گذرد
دلم خوش است که با ياد يار مي گذرد

چقدر خاطره انگيز و شاد و رويايي است
قطار عمر که در انتظار مي گذرد

به ناگهانيِ يک لحظه عبور سپيد
خيال مي کنم آن تک سوار مي گذرد

کسي که آمدني بود و هست، مي آيد
بدين اميد، زمستان، بهار، مي گذرد

نشسته ايم به راهي که از بهشت اميد
نسيم رحمت پروردگار مي گذرد

به شوق زنده شدن، عاشقانه مي ميرم
دو باره زيستنم زين قرار مي گذرد

همان حکايت خضر است و چشمه ظلمات
شبي که از بَرِ شب زنده دار مي گذرد

شبت هميشه شب قدر باد و، روزت خوش
که با تو روز من و روزگار مي گذرد
 

Majid Abdollahi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دارد زمـان آمدنت دیر میشــــود
دارد جوان سینه زنت پیر میشود
 

Majid Abdollahi

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتم شبی به مهدی از تو نگاه خواهم
گفتـــا من از تو ترک گنـــاه خواهـــم
.....!!!!
 

Majid Abdollahi

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولای من: هرگز نگویمت بیا دست من بگیر
عمریست گرفته ای مبــــادا رها کنــــــــــــی
 

a_ka775

عضو جدید
اگر عنایتی بر این گدا کنی چه می شود
مس وجود جان من طلا کنی چه می شود
غم فراق و دوریت گرفته سینه مرا
اگر که عقده دلم تو وا کنی چه می شود
به زخم های جان من بنه ز لطف مرهمی
به قلب زار من اگر شفا دهی چه می شود
هر آن طبیب کآمدم فزون نمود درد من
تو دردهای من اگر دوا کنی چه می شود
 

a_ka775

عضو جدید
من به غیر از آل طاها هادی و رهبر ندارم

زاد و توشه جز ولای آل پیغمبر ندارم
هر کسی نازد به ناز و نعمت و عنوان دنیا
جز نیاز این رو سیه بر درگه داور ندارم
روز و شب در انتظار مقدم محبوب یزدان
مهدی صاحب زمان من حاجت دیگر ندارم
در تمنای وصالش خون دل از دیده ریزم
غیر شور وصل او شوری دگر در سر ندارم
ای امام منتظر خود آگهی از حال زارم
تا بود جان در تنم از مهر تو دلبر ندارم
هست حیران را امید دستگیری در دو عالم
چون متاعی جز ولای ساقی کوثر ندارم
 

Majid Abdollahi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بچاها. من حدود 20روز خیلی کم میام http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/images/smilies/frown.gifhttp://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/images/smilies/frown.gif.
واسه همین این تاپیک رو به دوست خوبمون venous_20 میسپرسم. لطفا باهاش همکاری کنین...​
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قطعه گمشده اي از پر پرواز کم است
يازده بار شمرديم و يکي باز کم است

اين همه آب که جاريست نه اقيانوس است
عرق شرم زمين است که سربازکم است
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
درد و دل با امام زمان(عج)

درد و دل با امام زمان(عج)



مولای من! ای كاش آن اوایل كه زبان گشودم، نزدیكانم مرا به گفتن یا مهدی
وا می‌داشتند. ای كاش مهد كودكم، مهد، آشنایی با تو بود. كاشكی در كلاس
اول دبستان، آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی می‌كرد و نام زیبای تو
را سر مشق دفترچة تكلیفم قرار می‌داد. آقای من! از كجا آغاز كنم؟ از خود
بگویم یا از دیگران؟ از نسل‌های گذشته بگویم یا از نسل امروز؟ از دوستان
شكوه كنم یا از دشمنان؟ از آنانی بگویم كه خاطر شریف تو را می‌آزارند؟ از
آنها كه دستان پدرانه و مهربانت را خون ریز معرفی می‌‌كنند؟ از آنها كه
چنان برق شمشیرت را به رخ می‌كشند كه حتی دوستانت را از ظهورت
می‌ترسانند؟ می‌خواهم به سوی تو برگردم. یقین دارم برگذشته‌های پر از
غفلتم، كریمانه چشم می‌پوشی؛ می‌دانم توبه‌ام را قبول می‌كنی و با آغوش
باز مرا می‌پذیری. من از تو گریزان بودم؛ اما تو هم چون پدری مهربان،
دورادور مرا زیر نظر داشتی... العفو... العفو.... . (برگرفته از كتاب
آشتی با امام عصر «هراتی»

:gol::gol:
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
شعری از حضرت آیت الله خامنه ای تقدیم به حضرت مهدی (عج)




دل را زبي خودي سر از خود رميدن است
جان را هوا ي از قفس تن پريدن است



از بيم مرگ نيست كه سر داده ام فغان
بانگ جرس ز شوق به منزل رسيدن است


دستم نمي رسد كه دل از سينه بركنم
باري علاج شكر گريبان دريدن است



شامم سيه تر است ز گيسوي سركشت
خورشيد من برآي كه وقت دميدن است


سوي تو اي خلاصه گلزار زندگي
مرغ نگه در آرزوي پركشيدن است


بگرفت آب و رنگ ز فيض حضور تو
هر گل دراين چمن كه سزاوار ديدن است


با اهل درد شرح غم خود نمي كنم
تقدير قصه ي دل من ناشنيدن است


آن را كه لب به دام هوس گشت آشنا
روزي (امين) سزا لب حسرت گزيدن است




امین : تخلص رهبری ، آیت الله خامنه ای در غزل​

:gol::gol::gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
یاد مهدی (عج)


مهدی بیا که دیده ، چشم تو را ندارد
بر مرکزش زِیادت خال سیاه ندارد


در محفل الفبا شوری به پاست امّا
بی نام و یاد مهدی حال و هوا ندارد


در اول الفبا حرفی قیام کرده است
امّا او امامی جز قائمش ندارد


روزی به کربلایی حرفی زِآب کم بود
مَشکی به گریه افتاد ، دستی عَلَم ندارد


برخیز و رجعتی کن ، روز قیامت آمد
از انتقام خونش مهدی قیام دارد


باکی نباشد او را از فتنه های دجّال
هم یار‌ی از خرا‌ٚسان هم او شُعَیب دارد


هر چند بر ظهورش یک آیه کم نیامد
این سوره التماسی ، جز یک نظر ندارد

سوره : تخلّص شاعر
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
ای کاش شبیه باران بشویم
همدرس کلاس سربداران بشویم
ای کاش که انتظارمان سر برسد
یک روز به پای دوست قربان بشویم
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
السلام علیک یا بقیه الله
اي غايب از نظر ها كي مي شود بيايي
برقع ز رخ بگيري صورت به ما گشايي

آيا به كوه رضوان آيا به طور سينا
آيا به بيت القصي يا اينكه ذي طوايي

در مكه يا مدينه يا در نجف مقيمي
در شهر كاظميني يا سر من رائي

در كعبه در طوافي يا زائر بقيعي
در مشهد مقدس يا دشت كربلايي

هم پرچم حسيني بر دوش خود بگيري
هم قبر مادرت را بر شيعيان نمايي
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
تا به کی بار فراغ تو کشیدن مهدی
نام تو بردن و روی تو ندیدن مهدی
میزند دشمن تو طعنه به ما منتظران
تا کی از دشمن تو طعنه شنیدن مهدی
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز


ای منتظران گنج نهان می آید

آرامش جان عاشقان می آید

بربام سحر طلایه داران ظهور گفتند

که صاحب الزمان می آید.
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
امسال هم گذشت و دلي شعله ور نشد
چشمي براي غربت آيينه تر نشد

باران به چشم مردم ما محترم نبود
گل در ميان کوچه ما معتبر نشد

امسال هم شبيه همان سال هاي پيش
يک شاخه شوق در دل من بارور نشد

مهتاب هر شب از سر اين قريه مي گذشت
از اين همه ستاره کسي با خبر نشد

پايان نداشت فاصله ما و آسمان
اين راه باز يک دو قدم بيشتر نشد

امسال نيز عاشقي انگار کفر بود
دردي درون سينه کس منتشر نشد

من ماندم و روايت تاريک اين غزل
خورشيد روي دفتر من جلوه گر نشد

 

YAALIASGHAR

عضو جدید
یک عمر تو زخمهایمان را بستی
هرروز کشیدی به سر ما دستی
شعبان که به نیمه میرسد آقاجان
ما تازه به یادمان میافتد هستی
 

Similar threads

بالا