دانشگاه علم و صنعت ایران

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Clemenza

عضو جدید
از سیاست که حرف بزنیم چماق مهمونمون میکنن... از اتفاقات و مشکلات دانشگاه بگیم کسی تحویل نمیگیره... راجع به فوتبالم صحبت کنیم همه صداشون در میاد...
باشه ما دیگه هیچی نمیگیم...
مثل اینکه بحث محفل رو به هم زدیم... به خاله بازی و داستان ببعیتون ادامه بدین...

مجتبی جان شرمنده حق داری ولی ما هم سی زمینی نیستیم بعد یه روز کار و تلاش و ... میایم اینجا به امید دوستان و محفل دوستانه

سلام بچه ها
چون یه مدتی نبودم شروع کردم به خوندن نوشته هاتون.گفتم بد نیست منم یه چیزایی بنویسم.حالا که حرف استادیوم شد و الان فهمیدم عمل حرام انجام دادم وباید توبه کنم بذارید بنویسم تا بعدش توبه کنم که رفتم استادیوم برادران.
اولین بار برای مسابقه بین دانشکده کامپیوتر و شیمی بود که رفتم اونم به عنوان تماشاچی افتخاری.تیم دانشکده واسمون کلی خرید کرده بود.با یه عالمه آبنبات چوبی!یه اکبر پا طلایی داشتیم که حسابی گل کاشت.آخرم شیمیستا زدند ناقصش کردند.اما برای اولین تجربه عالی بود.تو اون آفتاب داغ داغ خوش گذشت.حالا نمی دونم کجای این کار فعل حرامه مهندس؟راستی یه عالمه هم جیغ و داد کردیما!شاید این حرام بوده.وای وای!

اکبر؟ همه بهش تیکه مینداختن ولی مصداق بابا لنگ دراز بودا. یه بازی هم دروازه بان کامپیوتر اخراج شد این بابا رفت تو دروازه.

حاجی به دل نگیر
ولی این چیزا برای تحصیل کرده ها باید یه سرگرمی باشه نه کل کل و خدای نکرده دعوا
ما اینجا همه با هم دوست هستیم
تازه قراره تو مهمونی دور هم باشیم
چرا همه بیخیال مهمونی شدن
راستی کلا چند نفر هستید ؟
من باید بدونم چند تا گوسفند بکشم

داش فرزاد بزرگ جمع انقدر وعده نده بابا:smile:

من زبان عمومی با آن یارو پیرمرد ترکه بود که هوای خانوما رو داشت ، با اون داشتم
یه خاطره هم ازش دارم

کلاً گروه زبان میانگین سنی بالای 70 بود که اونم به خاطر وجود خانوم گلبوئی و واعظی بود. وگرنه می رفت بالای 80. حالا بیدهری رو میگی؟ مرتیکه همش .... حتی یه دفعه سر کلاس ما یکی از دخترارو رو هم بغل کرد می گفت من جای باباتم.
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
موافقم!

موافقم!

کریم کلا یه بار پاش به توپ خورد... اونم شانسی زد تو گل...
پرسپولیسم شد تیم... ؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه اون موقعیت سید صالحی جلوی دروازه گل میشد الان انقدر قدقد نمیکردین... :mad:
آخر فصل را خواهیم دید که چندم میشین...

سلام
واقعا این پرسپولیس چقدر خوش شانسه.اگه آمار همه گلاشو بگیرید می بینید همش ماله دقیقه 90 به بعده.آخه چقدر شانس.جوجه رو هم آخر لیگ می شمرندا!توجه کردید.؟قابل توجه قرمز رنگ ها.

با احترام به همه سلیقه ها تو مملکتی که معنی سلیقه شخصی رو نمی فهمی.
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
از سیاست که حرف بزنیم چماق مهمونمون میکنن... از اتفاقات و مشکلات دانشگاه بگیم کسی تحویل نمیگیره... راجع به فوتبالم صحبت کنیم همه صداشون در میاد...
باشه ما دیگه هیچی نمیگیم...
مثل اینکه بحث محفل رو به هم زدیم... به خاله بازی و داستان ببعیتون ادامه بدین...

حالا چرا ناراحت میشی مهندس
خواستیم خدای نکرده دعواتون نشه;)
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بچه ها
چون یه مدتی نبودم شروع کردم به خوندن نوشته هاتون.گفتم بد نیست منم یه چیزایی بنویسم.حالا که حرف استادیوم شد و الان فهمیدم عمل حرام انجام دادم وباید توبه کنم بذارید بنویسم تا بعدش توبه کنم که رفتم استادیوم برادران.
اولین بار برای مسابقه بین دانشکده کامپیوتر و شیمی بود که رفتم اونم به عنوان تماشاچی افتخاری.تیم دانشکده واسمون کلی خرید کرده بود.با یه عالمه آبنبات چوبی!یه اکبر پا طلایی داشتیم که حسابی گل کاشت.آخرم شیمیستا زدند ناقصش کردند.اما برای اولین تجربه عالی بود.تو اون آفتاب داغ داغ خوش گذشت.حالا نمی دونم کجای این کار فعل حرامه مهندس؟راستی یه عالمه هم جیغ و داد کردیما!شاید این حرام بوده.وای وای!

کی برد؟ م.شیمی دیگه؟;):D
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام خانوم خانوما
این همه استاد باید با این احمدی خوش چهره شروع می کردی.؟من که اونقدر اذیتش کردم و سوال می کردم بهم می گفت دیگه نمی خواد بیای سر کلاس من نمرتو میدم.از اذیت کردن تنها آدمی که ناراحت نشدم همین علی احمدی بود.دستیارشو دیده بودی؟خدا نصیب نکنه.یه پسر جوون بود که تو امتحانا فقط تقلبارو می گرفت.اعصاب نداشت.همون جا برگه ها رو پاره می کرد.راستی تاریخ اسلام با کی داشتی؟

بچه ها یه ذره هم از زبان عمومی و ریاضی بگید.با کی این درسارو داشتید؟



به به خانوم مهمندس
غیبت داشتی!!;)


آخه خیلی دومسش دارم!!!:surprised::surprised::biggrin::biggrin:

من اصلا اسم استادای دانشکده معارف رو یادم نیست, این یکی هم ....
من که تا اونجا که تونستم این درسا رو ساعت 1 تا 3 برمیداشتم] homework های درسای دیگه ام رو انجام میدادم.

شاید بچه های جدید ندوونند. این علی احمدی قبل از ورود ما (79) به دانشگاه چند ترم از درس دادن به دختر ها ممنوع شده بود . کسایی که باهاش کلاس داشتند میدونند چه قدر سر کلاس مزخرف حرف میزد.
یک ترم بچه ها صداش رو ضبط کردند, بردند پیش رییس دانشگاه اوناهم مجبور سدند چند ترم بهش درس ندند.
ولی هزار ماشالله انقدر پشتش گرم بود که دوباره کلاس رو گرفت:surprised::surprised::surprised::mad::mad:
 

Clemenza

عضو جدید
به به خانوم مهمندس
غیبت داشتی!!;)


آخه خیلی دومسش دارم!!!:surprised::surprised::biggrin::biggrin:

من اصلا اسم استادای دانشکده معارف رو یادم نیست, این یکی هم ....
من که تا اونجا که تونستم این درسا رو ساعت 1 تا 3 برمیداشتم] homework های درسای دیگه ام رو انجام میدادم.

شاید بچه های جدید ندوونند. این علی احمدی قبل از ورود ما (79) به دانشگاه چند ترم از درس دادن به دختر ها ممنوع شده بود . کسایی که باهاش کلاس داشتند میدونند چه قدر سر کلاس مزخرف حرف میزد.
یک ترم بچه ها صداش رو ضبط کردند, بردند پیش رییس دانشگاه اوناهم مجبور سدند چند ترم بهش درس ندند.
ولی هزار ماشالله انقدر پشتش گرم بود که دوباره کلاس رو گرفت:surprised::surprised::surprised::mad::mad:

ما که عرض کردیم از سعادت کلاس داشتن با ایشون محروم بودیم چی جوری حرف می زد؟
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
من زبان عمومی با آن یارو پیرمرد ترکه بود که هوای خانوما رو داشت ، با اون داشتم
یه خاطره هم ازش دارم
این گفته بود که بعد از من کسی سر کلاس نیاد (یعنی زود بیاید) یه روز من که رسیدم سر کلاس اینم تازه وارد کلاس شد و هنوز روی صندلیش ننشسته بود .
تا دید من تازه اومدم و دارم میشینم ، شروع کرد به داد و بیداد که چرا دیر اومدی، مگه من نگفتم بعد از من نیاید و از این حرفا
من بیچاره هم گفتم ببخشید ، دفعه آخرم بود (ورودی جدیدم بودم دیگه ، زبونم کوتا)
آقا یک ربع بعد از من یه خانم چادری ولی خوب خوش قد و هیکل اومد تو
خلاصه با کلی اشوه که استاد ببخشید که دیر شد
یارو هم با زن ذلیلی تماممممممممممم برگشت گفت : خواهش میکنم خانم ، بفرمایید ، عیب نداره
دیگه خودتون حال منو اون لحظه درک کنید ... :smile:
اینجوری شده بودم :confused:

من دکتر فروتن داشتم اگه اشتباه نکنم.
روز اول گفت خودتون رو معرفی کنید با رشتتون رو.
خوب من که نمیدونستم دانشگاه شیمی نداره، خواستم اشتباه نشه گفتم مهندس شیمی.
انقدر بهم خندید:redface: گفتم دخترم هنوز 4 سال مونده تا مهندس بشی عجله نکن:surprised::biggrin::biggrin:
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
مجتبی جان شرمنده حق داری ولی ما هم سی زمینی نیستیم بعد یه روز کار و تلاش و ... میایم اینجا به امید دوستان و محفل دوستانه



اکبر؟ همه بهش تیکه مینداختن ولی مصداق بابا لنگ دراز بودا. یه بازی هم دروازه بان کامپیوتر اخراج شد این بابا رفت تو دروازه.



داش فرزاد بزرگ جمع انقدر وعده نده بابا:smile:



کلاً گروه زبان میانگین سنی بالای 70 بود که اونم به خاطر وجود خانوم گلبوئی و واعظی بود. وگرنه می رفت بالای 80. حالا بیدهری رو میگی؟ مرتیکه همش .... حتی یه دفعه سر کلاس ما یکی از دخترارو رو هم بغل کرد می گفت من جای باباتم.

:surprised::surprised::eek::eek::eek::eek::surprised:
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما که عرض کردیم از سعادت کلاس داشتن با ایشون محروم بودیم چی جوری حرف می زد؟


گفتن نداره
ولی یک بار سر کلاس خود ما, من داشتم طبق معمول مساله هام رو حل میکردم, حواس به صحبت های تو کلاس نبود
یک دفعه متوجه شدم دیدم نصف کلاس خالیه
از ادب استاد دختر ها روشون نشده بود بمونند سر کلاس:surprised::mad::mad::mad:
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز

جدا این اتفاق افتاده؟!!!!!:surprised:
علم و صنعت چرا امسال این جوری شده؟!!! هیچ دانشگاهی به این شدت عمل نکرده

تنها کاری که در حال حاضر ازم برمیاد اینه که برای همشون دعا کنم:( ایشالله خیلی اذیت نکنندشون
 

htaheri

عضو جدید
سلام
واقعا این پرسپولیس چقدر خوش شانسه.اگه آمار همه گلاشو بگیرید می بینید همش ماله دقیقه 90 به بعده.آخه چقدر شانس.جوجه رو هم آخر لیگ می شمرندا!توجه کردید.؟قابل توجه قرمز رنگ ها.

با احترام به همه سلیقه ها تو مملکتی که معنی سلیقه شخصی رو نمی فهمی.
فعلا که وضعیت شما استقلالی ها از همون اول پاییز مشخصه!!!!!!:biggrin::biggrin::biggrin:به قول معروف سالی که نکوست از بهارش پیداست!!!!!!!!:biggrin::biggrin::biggrin:
 

htaheri

عضو جدید
حالا چرا ناراحت میشی مهندس
خواستیم خدای نکرده دعواتون نشه;)
چرا باید بینمون دعوا بشه خانوم مهندس یه کل کل حسابی بین طرفدارای دوآتیشه ی دوتیم بزرگ استقلال و تیم بزرگتر پرسپولیس بود!!!!!!! :neutral::neutral::neutral:
 

htaheri

عضو جدید
حاجی به دل نگیر
ولی این چیزا برای تحصیل کرده ها باید یه سرگرمی باشه نه کل کل و خدای نکرده دعوا
ما اینجا همه با هم دوست هستیم
تازه قراره تو مهمونی دور هم باشیم
چرا همه بیخیال مهمونی شدن
راستی کلا چند نفر هستید ؟
من باید بدونم چند تا گوسفند بکشم
مهندس آبروی ما مکانیکی ها رو به باد دادی رفت!!!!!!!!الان این م.شیمی ها هر جا می شینن میگن مکانیکی ها بد قولن و همش لاف می زنن!!!!!!!! :mad::mad::mad:
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
حاجی به دل نگیر
ولی این چیزا برای تحصیل کرده ها باید یه سرگرمی باشه نه کل کل و خدای نکرده دعوا
ما اینجا همه با هم دوست هستیم
تازه قراره تو مهمونی دور هم باشیم
چرا همه بیخیال مهمونی شدن
راستی کلا چند نفر هستید ؟
من باید بدونم چند تا گوسفند بکشم

ما که بیخیال نشدیم مهندس
اما اگه شما شدید، این یک بحث دیگه است;)
 

farzad.valve

عضو جدید
داش فرزاد بزرگ جمع انقدر وعده نده بابا:smile:



کلاً گروه زبان میانگین سنی بالای 70 بود که اونم به خاطر وجود خانوم گلبوئی و واعظی بود. وگرنه می رفت بالای 80. حالا بیدهری رو میگی؟ مرتیکه همش .... حتی یه دفعه سر کلاس ما یکی از دخترارو رو هم بغل کرد می گفت من جای باباتم.[/QUOTE]
حاجی اولا وعده الکی نیست چون اولش پیشنهاد خودم بود
دوما بیدهری بود ای ولله
 

farzad.valve

عضو جدید
من دکتر فروتن داشتم اگه اشتباه نکنم.
روز اول گفت خودتون رو معرفی کنید با رشتتون رو.
خوب من که نمیدونستم دانشگاه شیمی نداره، خواستم اشتباه نشه گفتم مهندس شیمی.
انقدر بهم خندید:redface: گفتم دخترم هنوز 4 سال مونده تا مهندس بشی عجله نکن:surprised::biggrin::biggrin:
حالا الان مهندس شدی یا نه ؟
 

farzad.valve

عضو جدید
گفتن نداره
ولی یک بار سر کلاس خود ما, من داشتم طبق معمول مساله هام رو حل میکردم, حواس به صحبت های تو کلاس نبود
یک دفعه متوجه شدم دیدم نصف کلاس خالیه
از ادب استاد دختر ها روشون نشده بود بمونند سر کلاس:surprised::mad::mad::mad:
مگه چی گفته بود ؟
 

farzad.valve

عضو جدید
جدا این اتفاق افتاده؟!!!!!:surprised:
علم و صنعت چرا امسال این جوری شده؟!!! هیچ دانشگاهی به این شدت عمل نکرده

تنها کاری که در حال حاضر ازم برمیاد اینه که برای همشون دعا کنم:( ایشالله خیلی اذیت نکنندشون
بهتره دعا کنی که محارب اعلام نکننشون
 

farzad.valve

عضو جدید
ما که بیخیال نشدیم مهندس
اما اگه شما شدید، این یک بحث دیگه است;)
ای بابا ، چرا حرف تو دهن آدم میذارین
تعداد نفرات رو مشخص کنید و یه جوری یه جایی عکسهای همدیگر رو که قراره بیایم رو ببینیم بعدش ایشالله روز دقیق مهمونی
نظر شما چیه ؟
 

farzad.valve

عضو جدید
حرف های نامربوط
خارج از شان دانشگاه و دانشجو ( خارج از شان یک فرد عادی و با فرهنگ!!!)

اگه بشناسینش که میدونید منظورم چیه، وگرنه که من چیز بیشتری نمیتونم بگم;)
من معارف یک رو با اون داشتم
دری وری زیاد میگفت
ولی فکر نمیکردم تو کلاس دخترا هم اونجوری باشه
 

(sara_h)

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من معارف یک رو با اون داشتم
دری وری زیاد میگفت
ولی فکر نمیکردم تو کلاس دخترا هم اونجوری باشه
سلام...
نميدونم يعني وقت ندارم بدونم در باره كدوم استاد صحبت مي كنيد ......
اما از دري وري گفتن و چرت و پرت هيچكي فكر نكنم به پاي كريمي ( البته حاج اقا كريمي:eek:)
برسه ...........
اصلا ايشون كراماتي دارند كه نگو و نپرس ...............:surprised::surprised::surprised:
مراعات هم نميكرد جلوش چه كساني نشستن .....خانم هستن ..اقا هستن .........هيچ:surprised:

 

farzad.valve

عضو جدید
سلام...
نميدونم يعني وقت ندارم بدونم در باره كدوم استاد صحبت مي كنيد ......
اما از دري وري گفتن و چرت و پرت هيچكي فكر نكنم به پاي كريمي ( البته حاج اقا كريمي:eek:)
برسه ...........
اصلا ايشون كراماتي دارند كه نگو و نپرس ...............:surprised::surprised::surprised:
مراعات هم نميكرد جلوش چه كساني نشستن .....خانم هستن ..اقا هستن .........هيچ:surprised:
اولا سلام
دوما بحث علی احمدی بود
سوما کم پیدایی
چهارما امتحانا چطور بودن ؟
پنجما همین دیگه
 

Clemenza

عضو جدید
حاجی اولا وعده الکی نیست چون اولش پیشنهاد خودم بود
دوما بیدهری بود ای ولله
بابا چرا مگه چی شده ؟
من که سر قولم هستم ....
:eek::eek::eek:
ای بابا ، چرا حرف تو دهن آدم میذارین
تعداد نفرات رو مشخص کنید و یه جوری یه جایی عکسهای همدیگر رو که قراره بیایم رو ببینیم بعدش ایشالله روز دقیق مهمونی
نظر شما چیه ؟
بابا جون عکس چیه شما قرار رو بذار یه جایی ما میایم دیگه البته مهمون شمائیم

من معارف یک رو با اون داشتم
دری وری زیاد میگفت
ولی فکر نمیکردم تو کلاس دخترا هم اونجوری باشه
حرف های نامربوط
خارج از شان دانشگاه و دانشجو ( خارج از شان یک فرد عادی و با فرهنگ!!!)

اگه بشناسینش که میدونید منظورم چیه، وگرنه که من چیز بیشتری نمیتونم بگم;)

عجب چی می گفتن اینا؟ من که خودم اصولاً سر کلاس نبودم. من فقط عاشق حاج آقا حبیبیان بودم
 

mojtaba_81

عضو جدید
من با حبیبیان متون داشتم... بدتر از علی احمدی بود تو بد دهنی... تنها استاده کار درست معارف واسعی بود ... انقلاب داشتم باهاش فکر کنم... خیلی منصفانه حرف میزد... یه دفع یادمه شروع کرد مارکسیسم رو تحلیل کرد ...
زبان هم با طباطبایی داشتم... رزمی کار بود... قضیه ی بیدهری رو هم شنیدم... بغل نکرده بود... دست کشیده بود رو سر و صورت یه دختره...

جوانرودی (استاد مکانیک ) رو هم آره گرفته بودند ... ولی خبر ندارم چی شده...
 

Clemenza

عضو جدید
قضیه ی بیدهری رو هم شنیدم... بغل نکرده بود... دست کشیده بود رو سر و صورت یه دختره...
سر کلاس ما بود. بغل که نه به این معنا face to face سر کلاس بود دخترها سمت چپ می نشستن. داشت راه می رفت (البته اصولاً نشسته بود این یه دفعه گویا خوب این جوری دیگه) از بالا خم شد رو دختره (از پش سر)

پ.ن: قضیه معلوم شد؟:D
 

htaheri

عضو جدید
ای بابا ، چرا حرف تو دهن آدم میذارین
تعداد نفرات رو مشخص کنید و یه جوری یه جایی عکسهای همدیگر رو که قراره بیایم رو ببینیم بعدش ایشالله روز دقیق مهمونی
نظر شما چیه ؟
عکس میخوای چه کار مگه تا الان فرشته ندیدی!!!!!!!!!!!!!!!!!:eek::eek::smile:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا