خب دیدم خیلی دوستان در حین بحث اب بازی در باب نبودن تفریحات در جامعه نظر گفتن و سخن راندند و تا تونستن جامعه و حکومت و ...رو به میز محاکمه کشیدن و همه تقصیر کار شدن ولی....
داستان زیبایی رو بزارید براتون بگم.قشنگه
میگن روزی اینشتین یه سمیناری رفت و پالتوشو تو ماشین گذاشت و رفت سمینار
بعد از سمینار اومد بیرون دید که از پالتوش خبری نیست
خیلی ناراحت شد و به فکر فرو رفت.در همین حین دانش پژوهانی که دور اینشتین بودن شروع کردن به مقصر پیدا کردن
یکی گفت مقصر پلیس هست که امنیت این خیابون رو برقرار نمیکنه
دیگری گفت پلیس بدبخت چه گناهی داره نمیتونه که برای هر خیابون مامور بزارن که. مقصر نگهبان جلوی در هست که مراقب ماشین اقای اینشتین نبوده و پالتوی تو ماشین به سرقت رفته
سومی گفت که بابا الکی تقصیر رو گردن این پیرمرد نگهبان نندازید.مقصر خود اقای اینشتین هست که پالتوشو تو ماشین جا گذاشت
همینطور داشتن درباره مقصر حرف میزدن که اینشتین در حالیکه سرش رو میخاروند به حالت متفکرانه ای گفت :
مثل اینکه تو این قضیه همه ما مقصر بودیم جز اقای دزد!!!!
حالا دوستان همه رو مقصر میدونن جز ..... جز خودمون رو.
طرف معتاد میشه میگن دوستاش مقصرن - پدر مادرش مقصرن - جامعه مقصره - پلیس مقصره و ...
و کسی نیست که بگه اول از همه خودش مقصره که نتونسته جلوی خودشو بگیره درمقابل مواد مخدر.
-----------------------------------------------------------------------
طرف قاتل میشه میگن مقتول تحریک کرده مقصره - میگن بیکاری و فقر مقصره - میگن زنش مقصره
و کسی نیست که بگه اول از همه خودش مقصره که نتونسته جلوی خشمشو بگیره
-----------------------------------------------------------------------------------
طرف اب بازی میکنه با پسر غریبه میگن که جامعه مقصره - شهرداری مقصره - طرح دشمن بوده و فیس بوک مقصره و ...
و کسی نیست که بگه اول از همه خودش مقصره که عفت و حیای خودشو حفظ نکرده و باعث شده عکس با مانتوی خیس شده و چسبونش رو هر کسی به نظاره بنشینه
----------------------------------------------
داستان زیبایی رو بزارید براتون بگم.قشنگه
میگن روزی اینشتین یه سمیناری رفت و پالتوشو تو ماشین گذاشت و رفت سمینار
بعد از سمینار اومد بیرون دید که از پالتوش خبری نیست
خیلی ناراحت شد و به فکر فرو رفت.در همین حین دانش پژوهانی که دور اینشتین بودن شروع کردن به مقصر پیدا کردن
یکی گفت مقصر پلیس هست که امنیت این خیابون رو برقرار نمیکنه
دیگری گفت پلیس بدبخت چه گناهی داره نمیتونه که برای هر خیابون مامور بزارن که. مقصر نگهبان جلوی در هست که مراقب ماشین اقای اینشتین نبوده و پالتوی تو ماشین به سرقت رفته
سومی گفت که بابا الکی تقصیر رو گردن این پیرمرد نگهبان نندازید.مقصر خود اقای اینشتین هست که پالتوشو تو ماشین جا گذاشت
همینطور داشتن درباره مقصر حرف میزدن که اینشتین در حالیکه سرش رو میخاروند به حالت متفکرانه ای گفت :
مثل اینکه تو این قضیه همه ما مقصر بودیم جز اقای دزد!!!!
حالا دوستان همه رو مقصر میدونن جز ..... جز خودمون رو.
طرف معتاد میشه میگن دوستاش مقصرن - پدر مادرش مقصرن - جامعه مقصره - پلیس مقصره و ...
و کسی نیست که بگه اول از همه خودش مقصره که نتونسته جلوی خودشو بگیره درمقابل مواد مخدر.
-----------------------------------------------------------------------
طرف قاتل میشه میگن مقتول تحریک کرده مقصره - میگن بیکاری و فقر مقصره - میگن زنش مقصره
و کسی نیست که بگه اول از همه خودش مقصره که نتونسته جلوی خشمشو بگیره
-----------------------------------------------------------------------------------
طرف اب بازی میکنه با پسر غریبه میگن که جامعه مقصره - شهرداری مقصره - طرح دشمن بوده و فیس بوک مقصره و ...
و کسی نیست که بگه اول از همه خودش مقصره که عفت و حیای خودشو حفظ نکرده و باعث شده عکس با مانتوی خیس شده و چسبونش رو هر کسی به نظاره بنشینه
----------------------------------------------
آخرین ویرایش: