تکنیک ارزیابی و بازنگری برنامه (Program Evaluation and Review Technique) یا تکنیک ارزیابی و بازنگری پروژه (Project Evaluation and Review Technique) که مخفف آن پرت (PERT) میشود یک ابزار آماری در مدیریت پروژه است که برای تحلیل و مشخص کردن وظایف مربوط به تکمیل یک پروژه به کار میرود و معمولا در کنار روش مسیر بحرانی (critical path method) یا CPM مورد استفاده قرار میگیرد.
PERT روشی است برای تحلیل وظایف موجود در تکمیل یک پروژه، مخصوصا زمان مورد نیاز برای تکمیل هر وظیفه و برای نشان دادن حداقل زمان مورد نیاز برای تکمیل کل پروژه. روش PERT توانایی این را دارد که در زمانی که به صورت دقیق جزییات و مدت زمان تمام فعالیتها را نمیدانیم، بتوانیم بر این عدم اطمینان غلبه کنیم و برای پروژه یک زمانبندی ایجاد نماییم. این روش بیشتر از این که یک تکنیک بر مبنای استارت و تکمیل باشد، رویداد محور (event-oriented technique) است و بیشتر در پروژههایی که زمان فاکتور اصلیتری نسبت به هزینه است به کار برده میشود. این روش برای پروژههای زیر ساختی و تحقیق و توسعهای پیچیده در مقیاس بسیار بزرگ و زمان مشخص به کار میرود. یک مثال برای این نوع پروژهها، المپیک زمستانی 1968 در گرنوبل فرانسه بود که از سال 1965 تا زمان شروع بازیها در 1968 از روش PERT استفاده کردند.
PERT برای مدیریت در جایی که وظایف مختلف به صورت همزمان انجام میشوند و برای کاهش تکرار کار بسیار با ارزش است.
تعریفهای مربوط به روش PERT
PERT روشی است برای تحلیل وظایف موجود در تکمیل یک پروژه، مخصوصا زمان مورد نیاز برای تکمیل هر وظیفه و برای نشان دادن حداقل زمان مورد نیاز برای تکمیل کل پروژه. روش PERT توانایی این را دارد که در زمانی که به صورت دقیق جزییات و مدت زمان تمام فعالیتها را نمیدانیم، بتوانیم بر این عدم اطمینان غلبه کنیم و برای پروژه یک زمانبندی ایجاد نماییم. این روش بیشتر از این که یک تکنیک بر مبنای استارت و تکمیل باشد، رویداد محور (event-oriented technique) است و بیشتر در پروژههایی که زمان فاکتور اصلیتری نسبت به هزینه است به کار برده میشود. این روش برای پروژههای زیر ساختی و تحقیق و توسعهای پیچیده در مقیاس بسیار بزرگ و زمان مشخص به کار میرود. یک مثال برای این نوع پروژهها، المپیک زمستانی 1968 در گرنوبل فرانسه بود که از سال 1965 تا زمان شروع بازیها در 1968 از روش PERT استفاده کردند.
- یک نمودار PERT ابزاری است که تصمیمسازی را تسهیل میکند. در پیش نویس اولیه نمودار PERT، رویدادها را به صورت سریالی با شمارههای مضرب 10 نشان میدهد تا امکان وارد کردن رویدادهایی که بعدا اضافه میشوند وجود داشته باشد.
- در نمودار PERT دو رویداد متوالی به وسیله فعالیتها به هم متصل میشوند که به صورت معمول به شکل فلش نشان داده میشوند.
- رویدادها دارای ترتیب منطقی هستند و هیچ فعالیتی را نمیتوان شروع کرد مگر این که رویداد قبلی آن تکمیل شده باشد.
- برنامهریز تصمیم میگیرد که کدام مایلاستونها جزو رویدادهای PERT هستند و همچنین درباره ترتیب مناسب آنها تصمیم میگیرد.
- یک چارت PERT برای وظایف مختلف دارای صفحات مختلفی است.
PERT برای مدیریت در جایی که وظایف مختلف به صورت همزمان انجام میشوند و برای کاهش تکرار کار بسیار با ارزش است.
تعریفهای مربوط به روش PERT
- رویداد پرت (PERT event): نقطهای است که شروع و تکمیل یک یا چند فعالیت را مشخص میکند. رویداد هیچ زمان یا منابعی مصرف نمیکند. اگر رویداد نشاندهنده یک یا چند وظیفه باشد، تا زمانی که تمام فعالیتهای منجر به آن رویداد تکمیل نشده باشند، به آن نخواهیم رسید (رخ نخواهد داد).
- رویداد پیشین (predecessor event): رویدادی است که بیدرنگ قبل از یک رویداد و بدون هیچ رویداد میانی وجود داشته باشد. یک رویداد میتواند چند رویداد پیشین داشته باشد و میتواند رویداد پیشین چند رویداد باشد.
- رویداد پسین (successor event): رویدادی است که بیدرنگ پس از یک رویداد دیگر و بدون هیچ رویداد میانی وجود داشته باشد. یک رویداد میتواند چندین رویداد پسین داشته باشد و میتواند رویداد پسین چندین رویداد باشد.
- فعالیت پرت (PERT activity): انجام واقعی یک وظیفه میباشد که زمان مصرف میکند و نیاز به منابعی همانند نیروی کار، مواد اولیه، فضا و ماشینآلات دارد. میتوان آن را با مشخص کردن زمان، تلاش و منابع مورد نیاز، برای حرکت از یک رویداد به رویداد دیگر در نظر گرفت. تا زمانی که رویداد پیشین رخ دهد، نمیتوان یک فعالیت PERT را انجام داد.
- زمان خوشبینانه (optimistic time) یا O: حداقل زمان ممکن مورد نیاز برای تکمیل یک فعالیت با فرض این است که همه چیز بهتر از آنچه که انتظار میرفت به پیش میرود.
- زمان بدبینانه (pessimistic time ) یا P: ماکزیمم زمان مورد نیاز برای تکمیل یک فعالیت با فرض این است که همه چیز به مشکل بر بخورد؛ در حالی که فاجعههای اصلی را در نظر نگیریم.
- زمان بسیار محتمل (most likely time) یا M: بهترین زمان تخمینی مورد نیاز برای تکمیل یک تسک با فرض این که همه چیز به صورت معمول پیش برود.
- زمان مورد انتظار (expected time) یا T[SUB]E[/SUB]: بهترین تخمین زمان مورد نیاز برای تکمیل یک وظیفه با حساب کردن بر روی این که کارها همیشه به صورت معمول انجام نمیشوند. زمان مورد انتظار، میانگین زمان مورد نیاز تسک است در صورتی که تسک چند بار در یک بازه زمانی تکرار شود.
TE = (O + 4M + P) ÷ 6
- شناوری (float) یا لقی (slack): مقیاسی است برای زمان و منابع اضافه برای تکمیل یک تسک؛ به عبارت دیگر میزان زمانی است که یک تسک پروژه میتواند بدون ایجاد تاخیر در تسکهای بعدی (شناوری آزاد) یا تمام پروژه (شناوری کلی) دچار تاخیر شود. لقی مثبت نشاندهنده جلو بودن از زمانبندی میباشد؛ لقی منفی نشاندهنده عقب بودن از زمانبندی و لقی صفر نشان دهنده طبق برنامه بودن است.
- مسیر بحرانی (critical path): طولانیترین مسیر پیوسته ممکن از رویداد ابتدایی تا رویداد انتهایی میباشد که تعیین کننده تقویم زمانی کلی مورد نیاز برای پروژه است و به همین دلیل هر تاخیر زمانی در طول مسیر بحرانی باعث تاخیر در رسیدن به رویداد انتهایی به حداقل همان میزان میشود.
- فعالیت بحرانی (critical activity): فعالیتی است که شناوری آن برابر با صفر است. یک فعالیت با شناوری صفر لزوما بر روی مسیر بحرانی نیست زیرا مسیر آن ممکن است طولانیترین نباشد.
- زمان پیشی (Lead time): زمانی است که در آن رویداد پیشین باید تکمیل شده باشد تا زمان کافی برای فعالیتهایی که باید تا پیش از یک رویداد PERT مشخص منقضی شوند وجود داشته باشد.
- زمان پسی (lag time): زودترین زمانی است که پس از آن یک رویداد پسین میتواند یک رویداد خاص PERT را دنبال کند.
- ردیابی سریع (fast tracking): انجام فعالیتهای بحرانی بیشتر به صورت موازی
- مسیر بحرانی شکننده (crashing critical path): کاهش زمان فعالیتهای بحرانی