توی ده شلمرود حسنی تک وتنها بود.........

WOMIS

عضو جدید
توی ده شلمرود
حسنی تک و تنها بود٬
حسنی نگو بلا بگو
تنبل تنبلا بگو
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!

نه فلفلی٬ نه قلقلی٬
نه مرغ زرد کاکلی٬
هیچ کس باهاش رفیق نبود.
تنها روی سه پایه
نشسته بود تو سایه

باباش می گفت: حسنی میای بریم حموم؟
نه نمیام! نه نمیام!
سرتو می خوای اصلاح کنی؟
نه نمی خوام! نه نمی خوام!

کره الاغ کدخدا
یورتمه می رفت تو کوچه ها٬
الاغه چرا یورتمه میری؟
دارم میرم بار ببرم٬
دیرم شده عجله دارم.
الاغ خوب و نازنین!
سر در هوا سم بر زمین
یالت بلند و پرمو
دمت مثال جارو
یک کمی به من سواری میدی؟
نه که نمیدم
چرا نمیدی؟
واسه اینکه من تمیزم
پیش همه عزیزم٬ اما تو چی؟
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!

غازه پرید تو استخر٬
تو اردکی یا غازی؟
من غاز خوش زبانم!
میای بریم به بازی؟
نه جانم٬
چرا نمیای؟
واسه اینکه من
صبح تا غروب
میون آب٬ کنار جو٬
مشغول کار شستشو٬
اما تو چی؟
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!

در وا شد و یه جوجه
دوید و اومد تو کوچه
جیک جیک کنان
گردش زنان
اومدو اومد پیش حسنی٬
جوجه کوچولو کوچول موچولو
میای با من بازی کنی؟
مادرش اومد قدقدقدا
برو خونتون تو رو به خدا
جوجه ی ریزه میزه
ببین چقد تمیزه؟
اما تو چی؟
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!

حسنی با چشم گریون
پا شد و اومد تو میدون:
آی فلفلی! آی قلقلی!
میاین با من بازی کنین؟
نه که نمیایم
چرا نمیاین؟

فلفلی گفت:
من و داداشم
و بابام و عموم
هفته‌ای دو بار میریم حموم
اما تو چی؟
قلقلی گفت:نگاش کنین
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!

حسنی دوید پیش باباش٬
حسنی میای بریم حموم؟
میام! میام!
سرتو میخوای اصلاح کنی؟
میخوام! میخوام!
حسنی نگو یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل

الاغ و خروس٬ جوجه و غاز و ببعی٬
با فلفلی٬ با قلقلی٬ با مرغ زرد کاکلی٬
حلقه زدن دور حسن

الاغه می گفت:
اگه کاری نداری بریم الاغ سواری.
خروسه می گفت:
قوقولی قوقو قوقولی قوقو
هر چی میخوای فوری بگو.
مرغه می‌گفت:
حسنی! برو تو کوچه
بازی بکن با جوجه.
غازه می‌گفت:
حسنی بیا با همدیگه بریم شنا.

توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود!

حال کردین؟؟
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با اجازه صاحب تاپیک حالا من حسنی جدید میذارم


*حسنی نسل جدید*

*****


حسنی نگو جوون بگو


علاف و چش چرون بگو


موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه


نه سیما جون ،نه رعنا جون


نه نازی و پریسا جون


هیچ کس باهاش رفیق نبود


تنها توی کافی شاپ


نگاه می کرد به بشقاب !


باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟


نه نمی رم نه نمی رم


به دخترا دل می بازی ؟!


نه نمی دم نه نمی دم




گل پری جون با زانتیا


ویبره می رفت تو کوچه ها


گلیه چرا ویبره میری ؟


دارم میرم به سلمونی


که شب برم به مهمونی


گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین


یه کمی به من سواری می دی ؟!


نه که نمی دم


چرا نمی دی ؟


واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم


اما تو چی ؟


نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری


موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه




در واشد و پریچه


با ناز اومد توو کوچه


پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟


مامان پری ،از اون بالا


نگاه می کرد توو کوچه را


داد زد وگفت : اوی ! بی حیا


برو خونه تون تورا بخدا


دختر ریزه میزه


حسابی فرز وتیزه


اما تو چی ؟


نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری


موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه




نازی اومد از استخر


تو پوپکی یا نازی ؟


من نازی جوانم


میای بریم کافی شاپ؟


نه جانم


چرا نمی ای ؟


واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب


اما تو چی ؟


نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری


موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه




حسنی یهو مثه جت


رسید به یک کافی نت


اد شد ورفت تو چت رووم


گپید با صدتا خانووم!


هیشکی نگفت کی هستی ؟


چی کاره ای چی هستی ؟


تو دنیای مجازی


علافی کرد وبازی


خوشحال وشادمونه


رفت ورسید به خونه


باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟


اره می خوام اره میخوام


چاهارتا شرعن بگیرم ؟


اره می خوام اره میخوام


حسنی اومد موهاشو


یه خورده ابروهاشو


درست وراست وریس کرد


رفت و توو کوچه فیس کرد


یه زن گرفت وشاد شد


زی ذی شد و دوماد شد


خوشتون اومد؟!
 

parastoo kh

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو نمایشش همیشه منتظر الاغ کدخدا بودم ......این قسمتشو بیشتر دوست داشتم .....دوست نداشتی؟؟؟




اخه یه جوریه درسته که حیوان محترمه اما دید بقیه بهش...............
من دوست داشتم جوجه بشم:Dاونو دادن به صمیمی ترین دوستم:(
 

oven

عضو جدید
معلم ، شاگرد را صدا زد تا انشا ، اش را درباره علم بهتر است یا ثروت بخواند ... پسر با صدایی لرزان گفت : ننوشتم آقا ...! بعد از تنبیه شدن با خط کش چوبی ، او در گوشه کلاس ایستاده بود و در حالی که دست های قرمز و باد کرده اش را به هم میمالید زیر لب میگفت : آری ..! ثروت بهتر است چون می توانستم دفتری بخرم و انشاء بنویسم:(
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
من شبا برا بچم می خونم بخوابه اونم نامرد تا آخرین خطش گوش می ده بعد می خوابه!!!!!!
 
بالا