تولد حضرت ابوالفضل العباس و روز جانباز

[jungle bird]

اول از همه این روز رو به همه ی شما دوستان تبریک میگم!

 

[jungle bird]

گفتند آتش است و نترسید مرد من
با شعله های حادثه رقصید مرد من
دشمن رسید تا دم دروازه های شهر
دل را چراغ کرد و نخوابید مرد من
وقتی که باد آمد و در ذهن باغ ریخت
او کوه بود او که نلرزید مرد من
شیری شروع شد به مصاف شغال ها
گردن کشید و ناخن و غرید مرد من
آتش ولی دو سوم او را به من نداد
اما عجیب این که نرنجید مرد من
ده سال بعد... شهر پر از فتنه و فریب
تن را کشیده در تب تردید مرد من
با بنز- چون شما- نه! که با ویلچری حقیر
در کوچه های غمزده چرخید مرد من
از خون کیست این همه میز و اعتبار
اما قبول دید و نپرسید مرد من
حالا من و عروس جوانی که نیستم
مثل انار خون زد و ترکید مرد من
هی سرفه سرفه سرفه و خون رو ملحفه
گلبرگهایی از جگرش دید مرد من
یک هفته پیش ملحفه لبریز سرخ شد
شک می کنم برای چه جنگید مرد من!

 

[jungle bird]

ای کاش امشبی تو نفس کم نیاوری
بر گونه های فاطمه شبنم نیاوری
سوز گلو و خیمه ی اکسیژن, اه, درد
در خانه شور و حال محرم نیاوری
امشب شب عروسی محمود و فاطمه است
در سور و سات شادی شان غم نیاوری
در موقع اجازه گرفتن چه خوب بود
این ماسک را درون سالن هم نیاوری
گفتند نامه ای بفرستید راستی
حیف است یک نوشته فراهم نیاوری
پس دیده بان حفظ حقوق بشر کجاست؟؟؟
تا کی؟ به ابروان پرت خم نیاوری؟
هر شب شهید می شوی از درد مرد من
ای کاش امشبی تو نفس کم نیاوزی!

 

[jungle bird]

آنکه می کارد دو دستش را کنار علقمه
سبز می خواهد بماند این صنوبرهای سرخ

 

[*** s.mahdi ***]

گفتند آتش است و نترسید مرد من
با شعله های حادثه رقصید مرد من
دشمن رسید تا دم دروازه های شهر
دل را چراغ کرد و نخوابید مرد من
وقتی که باد آمد و در ذهن باغ ریخت
او کوه بود او که نلرزید مرد من
شیری شروع شد به مصاف شغال ها
گردن کشید و ناخن و غرید مرد من
آتش ولی دو سوم او را به من نداد
اما عجیب این که نرنجید مرد من
ده سال بعد... شهر پر از فتنه و فریب
تن را کشیده در تب تردید مرد من
با بنز- چون شما- نه! که با ویلچری حقیر
در کوچه های غمزده چرخید مرد من
از خون کیست این همه میز و اعتبار
اما قبول دید و نپرسید مرد من
حالا من و عروس جوانی که نیستم
مثل انار خون زد و ترکید مرد من
هی سرفه سرفه سرفه و خون رو ملحفه
گلبرگهایی از جگرش دید مرد من
یک هفته پیش ملحفه لبریز سرخ شد
شک می کنم برای چه جنگید مرد من!

Click here to view the original image of 2000x1469px.

Click here to view the original image of 2000x1469px.

Click here to view the original image of 2000x1200px.

Click here to view the original image of 2000x1200px.

Click here to view the original image of 2000x2792px.

Click here to view the original image of 2000x2792px.

 

[jungle bird]

تو آبروی آبی و این را آب می فهمد
تو تشنه برمی گردی آیا آب می فهمد
هر روز از پشت عطش لب تشنه ی آبی
آن قدر لب تشنه که حتی آب می فهمد
عمریست در سوگ تو بین خیمه ها جاری است
عباس بودن را چه زیبا آب می فهمد

 

[*Maedeh.archi*]