------------------- تحریفات و شبهات عاشورا -------------------

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
الهی قوت از تو، نصرت از تو
به هر کاری که باشد رخصت از تو
چو فردا خوانند دیوان محیا
شفاعت از محمد[SUP] (ص) [/SUP]رحمت از تو

دوستان عزیزم سلام
در این تاپیک لطف کنید ، تحریفات وشبهاتی که به روز عاشورا و همین طور واقیع مربوط به آن چه در بعد از آن روز و چه در قبل از آن نسبت داده شده رو اینجا بذارید ، تا با جوابگویی و موشکافی آنان بتونیم گامی در شناخت امام حسین (ع) چه به خود و چه به دیگران برداشته باشیم.


السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:

 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
موضوع امان نامه

موضوع امان نامه

از موضوعات خواندنی و تأمل برانگیز درحادثه کربلا، امان نامه هایی است که دشمن برای دو یار وفادار امام یعنی علی اکبر وعباس بن علی آورد.
متأسفانه برخی از واعظان و مداحان به جای آن که از این موضوع،بهره هایی معنوی برای مخاطب مشتاق فراهم کنند و از معرفت و بصیرت اصحاب خاص امامسخن بگویند، این موضوع مهم رادر فضایی

عاشقانه و احساسی و به عبارتی بسیار سطحی مطرح می کنند و از آن جا که این موضوع زمینه ساز مجلس گرمی آنان می شود، طبعا شاخو برگ هم پیدا می کند!

در این که شمربن ذی الجوشن و یا شخصدیگری از طرف ابن زیاد، برای عباس و فرزندان دیگر ام البنین، امان نامه آورد وآنان به شدت شمر و امان نامه وی را رد کرده و از پیش خود با قاطعیت راندند،

تردیدینیست و در بیش تر منابع آمده است،

و اما آن دنباله درازدامنی که به این خبر میبندند، باطل است که می گویند امام حسین به حضرت ابوالفضل العباس و برادرانش فرمود:حال که ابن زیاد برای شما امان نامه نوشته است، بهتر است بروید؛ زیرا

این قوم جزبا من با کسی کاری ندارند و اگر شما بروید در میان سپاهیان ابن زیاد، عزیز و مکرّمخواهید شد وآن وقت دیگر با وجود شما کسی نمی تواند اهل و عیال مرا اسیر کند یا برسر خواهرم زینب تازیانه بزند!

بی گمان این دنباله را برخی از روضهخوانان کم سواد درست کرده اند و ما هرچه گشتیم، حتی در کتاب های درجه دوم و سوم،خبری از آن نیافتیم، و اصولا معقول نیست که امام حسین به برادرانش بگوید حال کهامان نامه آمده است، بروید و برای همیشه منت و وبال این امان نامه ابن زیاد را بهگردن بگیرد؛ این حرف ها هرگز در شأن امام حسین نیست. کسانی که این سخنان را بهعنوان زبان حال امام حسین نقل می کنند جسورانه به امام حسین افترا می بندند ونادانسته به ساحت مقدس سالار شهیدان توهین می کنند.
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ایا یاران امام شب عاشورا پراکنده شدند؟

ایا یاران امام شب عاشورا پراکنده شدند؟

ایا یاران امام شب عاشورا پراکنده شدند؟

از برجسته ترین نکات حادثه عاشورا حضوراصحابی است وفادار و صاحب بصیرت که تا پای جان همراه امام شان ماندند و جان به راهاو فدا کردند، اما با سطحی نگری و تناقض گویی به نقل مطالبی پرداخته اند که نتیجه ای جز تحقیر و توهین امام یا اصحاب بزرگوارشان نیست و مگر نه این است که امامفرمودند اصحابی والاتر و بهتر از شما سراغ ندارم؟!

از جمله کتاب های مشهور به دروغ پردازیناسخ التواریخ نوشته محمدتقی سپهر معروف به لسان الملک است. شهید مطهری ضمن معرفیکتاب ناسخ التواریخ سعی دارد پاسخ این شبهه را نیز بدهد:
تنها صاحب ناسخ التواریخ این اشتباه تاریخی را کرده و نوشته است، وقتی امام حسین در شب عاشورا برای اصحاب خود صحبت کرد، عده ای از آنان از سیاهی شب استفاده کرده و رفتند؛ ولی این مطلب را

هیچ تاریخی تایید نمی کند. تنها اشتباه صاحب ناسخ است و غیر از او هیچ کس چنین اشتباهی نکرده است و قطعا در شب عاشورا هیچ کدام از اصحاب اباعبدالله نرفتند و نشان دادندکه در میان ما، غش دار و آن که نقطه ضعفی داشته باشد، وجود ندارد.

اگر آن چنان که این خبر ساختگی میگوید، اصحاب امام حسین از دور حضرتش پراکنده می شدند و از خود بی وفایی نشان میدادند، بی گمان تبلیغاتچی های بنی امیه آن را در بوق و کرنا می کردند، در حالی که می بینیم هرگز در کتاب های قدیمی، حتی در کتاب هایی که هواداران بنی امیه نوشته اند، خبری از این خبر ساختگی نیست.
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
فضلیت سازی برای روز عاشورا

عاشورا روز شهادت امام حسین بن علی وسوگ همیشه عالمیان است مگر آنان که از نسل بنی امیه اند؛ انّ هذا یوم تبرکت به بنوامیه بنابراین نمی توان عاشورا را مبارک دانست و برای آن فضلیت برشمرد!
در تحریف عاشورا بنی امیه دست به تبلیغات دامنه داری زدند و دردآور این که:

دامنه آن تبلیغات حتی به بسیاری ازکتاب های مقتل و حدیث نیز کشیده شده است و برخی هم بی خبر به آن تبلیغات دامن زده اند و نادانسته روایت هایی را که مزدوران بنی امیه برای تحریف حکمت قیام امام حسین ساخته بودند، در کتاب های خود که بیش تر با عنوان مجالس و مواعظ یا مقاتل نوشته اند، نقل کرده اند.

اکنون ما تنها برخی از آن اخبار را که در فضلیت روز عاشوراساخته شده است؛ آن هم فقط به نقل از یک کتاب، در این جا می آوریم:

1. خدا، زمین و آسمان را هم در روز عاشورا آفرید.
2. در ساعت شش روز جمعه، عاشر محرم الحرام و بهقولی بعد از زوال آفتاب آن روز، حضرت احدیت و بخشنده بی منت، در جسد آدم روح دمید.
3. در روز عاشورا فرشتگان بر حضرت آدم سجدهکردند.
4. خداوند، حضرت ام البشر، حوّا را هم در این روزآفرید.
5. نخستین ازدواج در جهان خلقت، یعنی ازدواج آدمو حوّا، در روز عاشورا بود.
6. حضرت آدم، در روز عاشورا در بهشت ساکن شد،و...

خلاصه این که همه کارهای بزرگ و نیک وفرح زا، از آفرینش زمین و آسمان گرفته تا خلقت عالم و آدم، پیروزی پیامبران،نابودی فراعنه و نمرود و ثمود، ازدواج ها و... همه در این روز اتفاق افتاده است!
جای تردید نیست که همه این اخبار برایتحریف عاشورا ساخته شده است.

مرحوم شیخ عباس قمی در این باره می گوید:
احادیثی که در فضلیت روز عاشوراست،مجعول است و بر حضرت رسول بسته اند.






السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
افسانه ساربان امام!

افسانه ساربان امام!

افسانه ساربان امام!

در ادامه بحث افسانه سازی، به داستانساربان و ربودن کمربند امام توسط او می پردازیم. از آن جا که داستان بسیار طولانیاست خلاصه آن را ذکر می کنیم:
شهربانو همراه خود از جواهرات گرانبهایایرانی می آورد و پس از ازدواج با امام به ایشان می بخشد. امام، روز عاشورا با اینتحفه گران بها ـ که کمربندی از طلای خالص بوده (!) ـ به میدان

می رود و به شهادتمی رسد! ساربان امام شبانه برای تصاحب این کمربند به سراغ جسد مطهر امام می رود وبر سر امام آن می آورد که مسلمان نشنود کافر نبیند.

سازنده این داستان طولانی درادامه آن، از زبان ساربان می گوید که: فرشتگان بر سر پیکر حسین فرود آمدند. گریهکردند وناله سردادند و از حسین از مصایب و مشکلاتش پرسیدند و او جنایت

مرا از اولتا آخر به آنان گزارش کرد و...، که جعلی بودنش از آفتاب نیز آشکارتر است. شما رابه خدا، چگونه ممکن است کسی که آن جنایت هولناک و وحشیانه را نسبت به فرزند رسول خدا مرتکب شده بود، بتواند جمال پیامبر و علی و حسن و زهرا‰ را زیارت کند؟! فقط این مانده بود که بگوییم جنایتکارانعاشورا اهل مکاشفه بودند و لابد گاه گاهی هم چون ساربان چشم بصیرتشان

باز می شد!

به احتمال زیاد این خبر را مزدوران بنیامیه ساخته اند تا در ذهن خوانندگان این داستان چنین تلقین کنند که یاران و اصحابحسین نسبت به آن حضرت بسیار بی وفا بودند و حتی ساربانش که عمری را با او بود و ازنزدیک اخلاق و رفتار امام را دیده بود، با حضرتش چنان رفتار کرد که دشمن جانی وکافر حربی هم نمی کند!

السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:

 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
افسانه سر به محمل کوبیدن

افسانه سر به محمل کوبیدن

افسانه سر به محمل کوبیدن

داستان سر به محمل کوبیدن نیز که ازقول مسلم جصّاص (گچ کار) نقل شده، غیرقابل باور و نیز سند آن محل تردید است:
این خبر بی مدرک و بی سند می گوید:زینب از شدت تأثر در میان مردم و دشمنان از خود بی خود شد و چنان سر بر چوب کجاوهکوبید که خون سرش در برابر چشم دشمنان و نامحرمان جاری شد!

اما تاریخ می گوید: امام حسین درواپسین وداعی که با اهل بیت داشت، به خواهرش فرمود: ای خواهرم، مرا درنماز شبفراموش نکن، و زینب کبری آن گاه که پیکر پاره پاره برادرش را در گودال قتلگاه دید،دستانش را به سوی آسمان گرفت و گفت: الهی تَقَبَّل منّا هذا القربان؛ خدایا اینقربانی را از ما بپذیر! (با این وصف، آن رفتار چگونه می تواند از این بانوی صبر وبردباری سر زده باشد؟!)

مسلم جصاص، مزدور ابن زیاد می گوید:زینب سرش را با چوب محمل شکافت و خون سرش را جاری ساخت تا شماتت دشمنان را باعث شود، اما پیام آور معصوم عاشورا حضرت زین العابدین می فرماید: ما رایتُ عمَّتیتُصَلِّی اللَّیل عَن جُلُوس الاّ لَیلَه الحادی عَشَر؛ هزگز عمه ام را ندیدم کهنماز شب را نشسته بخواند، مگر در شب یازدهم. تنها شب یازدهم محرم و شام غریبانعاشورای بزرگ بود که شیرزن کربلا از شدت درد و مصیبت ناچار شد نماز شب را نشسته بخواند.



السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تشریفات در قافله امام حسین (ع)

تشریفات در قافله امام حسین (ع)

تشریفات در قافله امام حسین (ع)

قاصدى از قاصدهاى كوفه براى اباعبداللَّه نامه آورده بود اين‏طور نقل كرده‏اند- يعنى اين‏طور بسته‏اند، تحريف و جعل كرده‏اند- كه آمد خدمت آقا جواب خواست، آقا فرمود: سه روز ديگر بيا از من جواب بگير. سه روز ديگر كه سراغ گرفت، گفتند آقا امروز عازم به رفتن‏اند. اين هم گفت: پس حالا كه آقا بيرون مى‏روند، من بروم جلال و كوكبه پادشاه حجاز را ببينم كه چگونه است؟ رفت ديد آقا خودشان روى يك كرسى

مثلًا مرصّعى نشسته‏اند، بنى هاشم روى كرسيهاى چنين و چنان نشسته‏اند، بعد محملها و عَماريهايى آوردند، چه حريرها، چه ديباجها، چه چيزها در آنجا بود! بعد مخدرات را آوردند با چه احترامى سوار اين محملها كردند.


اينها را مى‏گويند و مى‏گويند، بعد مى‏گويند اما عصر روز يازدهم اينها كه چنين محترمانه آمدند، آن وقت ديگر چه حالى داشتند!.
حاجى نورى مى‏گويد: اين حرفها يعنى چه؟! اين تاريخ است، امام حسين در حالى كه بيرون آمد اين آيه را مى‏خواند: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ»

يعنى خودش را در اين بيرون آمدن تشبيه مى‏كرد به موسى بن عمران در وقتى كه از فرعون فرار مى‏كرد و [از شهر] بيرون مى‏آمد «قالَ عَسى‏ رَبّى أَنْ يَهْدِيَنى سَواءَ السَّبيلِ»


. يك قافله بسيار بسيار ساده‏اى حركت كرده بود. مگر عظمت ابا عبداللَّه به اين است كه يك كرسى مثلا زرّين برايش گذاشته باشند؟ يا عظمت خاندان او به اين است كه سوار محملهايى شده باشند كه آنها را از ديباج و حرير پوشانده باشند، اسبهايشان چطور باشد، شترهايشان چطور باشد، نوكرهايشان چطور باشند؟! كجا بوده يك چنين چيزهايى؟!.
حالا من به‏طور نمونه بعضى از قضايايى را كه در كربلا نسبت مى‏دهند، عرض مى‏كنم.


السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
لیلا مادر علی اکبر (علیه السلام) در روز عاشورا...

لیلا مادر علی اکبر (علیه السلام) در روز عاشورا...

يكى از معروف ترين قضايا كه حتى يك تاريخ به آن گواهى نمى‏دهد، قصه ليلا مادر حضرت على اكبر است.

البته ايشان مادرى به نام ليلا داشته‏اند، ولى يك مورخ‏ نگفته است كه ليلا در كربلا بوده است. اما چقدر ما روضه ليلا و على اكبر خوانديم، روضه آمدن ليلا به بالين على اكبر! حتى من در قم در مجلسى كه به نام آية اللَّه بروجردى تشكيل شده بود، البته خود ايشان نبودند، همين روضه را شنيدم كه على اكبر رفت به ميدان، حضرت به ليلا فرمود: از جدم شنيدم كه دعاى مادر در حق فرزند مستجاب است، برو در فلان

خيمه خلوت، موهايت را پريشان كن و در حق فرزندت دعا كن، بلكه خداوند اين فرزند را سالم به ما برگرداند!.
اصلًا ليلايى در كربلا نبوده. بعلاوه اين منطق منطق حسين نيست. منطق حسين در روز عاشورا منطق جانبازى است. درباره على اكبر تمام مورخين نوشته‏اند كه درباره هركس كه آمد اجازه خواست، اگر به

نحوى مى‏شد حضرت عذرى برايش ذكر كند ذكر مى‏كرد الّا براى على اكبر «فَاسْتَأْذَنَ اباهُ فَأَذِنَ لَهُ» يعنى تا اجازه خواست، گفت: برو.
حالا چه شعرها [خوانده مى‏شود:]
خيزاى بابا از اين صحرا رويم نك به سوى خيمه ليلا رويم‏


مطلبى الآن يادم افتاد، آن خيلى عجيب بود. چند سال پيش در همين تهران، در منزل يكى از علماى بزرگ اين شهر، يكى از اهل منبر روضه ليلا خواند. يك چيزى من آنجا شنيدم كه به عمرم نشنيده بودم. گفت وقتى كه حضرت ليلا رفت در آن خيمه و موهايش را پريشان كرد، بعد نذر كرد كه اگر خدا على اكبر را سالم به او برگرداند و در كربلا كشته نشود، از كربلا تا مدينه ريحان بكارد! (سيصد فرسخ راه است.) اين را گفت، يكمرتبه زد زير آواز: «نَذْرٌ عَلَىَّ لَإنْ عادوا وَ انْ رَجَعوا- لَأَزْرَعَنَّ طَريقَ الطَّفِّ رَيْحاناً» (من نذر كردم كه اگر اينها برگردند، راه طفّ را ريحان بكارم.)
اين بيشتر براى من اسباب تعجب شد كه اين شعر عربى از كجا پيدا شد؟ بعد رفتيم دنبالش گشتيم، ديديم اين طفّى كه در اين شعر آمده كربلا نيست، «طف» آن سرزمينى بوده كه ليلا [معشوق‏] مجنون عامرى، همين عاشق معروف، در آن سرزمين سكونت مى‏كرده و اين شعر از مجنون است براى ليلى، و اين آدم اين شعر را براى ليلاى مادر على اكبر و براى كربلا مى‏خوانْد. آخر اگر يك مسيحى يا يك يهودى يا يك آدم لامذهب در آنجا باشد، او كه نمى‏فهمد كه اينها را اين بابا از خودش جعل كرده؛
مى‏گويد تاريخ اينها چه مزخرفاتى دارد!
العياذباللَّه اينها زنهايشان شعور نداشتند؟ «نذر مى‏كنم از كربلا تا مدينه ريحان بكارم» يعنى چه؟!




http://goftomanedini.com/showthread.php?t=6619
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ماجرای حجله حضرت قاسم (علیه السلام) در روز عاشورا!!!

ماجرای حجله حضرت قاسم (علیه السلام) در روز عاشورا!!!

از اين بالاتر، مى‏گويند: در همان گرماگرم روز عاشورا كه مى‏دانيم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند ، امام فرمود حجله عروسى راه بياندازيد، من مى‏خواهم عروسى قاسم را با يكى از دخترهايم، لااقل شبيهش هم شده، در اينجا ببينم.

(حالا قاسم يك بچه سيزده ساله است.) چرا؟ آخر آرزو دارم، آرزو را كه نمى‏توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببينيد، يك حرفى است كه اگر به زن دهاتى بگويى، به او برمى‏خورد.
گاهى از يك افراد خيلى سطح پايين [مى‏شنويم كه‏] من آرزو دارم عروسى پسرم را ببينم، عروسى دخترم را ببينم. حالا در يك چنين گرماگرم زدوخورد كه مجال نماز خواندن نيست، مى‏گويند حضرت فرمود كه

من در همين جا مى‏خواهم دخترم را براى پسر برادرم عقد كنم و يك شكل عروسى هم شده است در اينجا راه بياندازم. يكى از چيزهايى كه از تعزيه خوانى‏هاى قديم ما هرگز جدا نمى‏شد، عروسى قاسم بود، قاسم نوكدخدا، يعنى نوداماد، قاسم نوداماد؛ درصورتى كه اين قضيه در هيچ كتابى از كتابهاى تاريخى معتبر وجود ندارد.

اين مرد عالم، حاجى نورى، مى‏گويد: اول كسى كه اين [قضيه‏] را در كتابش نوشته است، ملاحسين كاشفى بوده در كتابى به نام «روضة الشهداء» و اصل قضيه دروغ و صددرصد دروغ است. سبحان اللَّه! گفت:
بس كه ببستند بر او برگ و ساز گر تو ببينى نشناسيش باز

اگر سيدالشهدا عليه السلام بيايد و ببيند (او در عالم معنا كه مى‏بيند، اگر در عالم ظاهر هم بيايد ببيند) چه مى‏بيند؟ مى‏بيند ما براى او اصحاب و يارانى ذكر كرده‏ايم كه او اصلًا يك چنين اصحاب و يارانى نداشته است. مثلًا در كتاب مُحرِق القلوب- كه اتفاقاً نويسنده‏اش عالم و فقيه بزرگى است ولى در اين موضوعات اطلاع نداشته- نوشته است يكى از اصحابى كه در روز عاشورا از زير زمين جوشيد هاشم مرقال بود و يك نيزه هجده ذرعى هم دستش بود. آخر يك كسى هم گفته بود سنان ابن أنس كه به قول بعضى سر امام حسين را بريد (بيشتر هم مى‏گويند او سر حضرت را بريد) نيزه‏اى‏ داشت كه شصت ذرع بود.
گفتند آخر نيزه شصت ذرعى كه نمى‏شود! گفت خدا از بهشت برايش فرستاده بود! محرق القلوب نوشته است كه هاشم بن عتبه مرقال با نيزه هجده ذرعى پيدا شد. درحالى كه اين هاشم بن عتبه از اصحاب حضرت امير بوده و در بيست سال پيش كشته شده بود. براى امام حسين يارانى ذكر مى‏كنيم كه نداشته است‏



السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

:gol::gol::gol:
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی ممنون دوست عزیز، بدعت خوبی گذاشتید انشالا که مستمر باشد.
والا امروزم من از یک شخص که جز بستگان من نیز میباشد چیزی شنیدم که موندم چه بگویم! متاسفانه بعضی از مداحان و تاشران دین، در هر برهه ای از تاریخ با توجه به سطح بینش و دانش مردم دین را به خورد آنان میدادند! البته موضوعی که من میگویم به روز عاضورا مربوط نیست ولی چون امشب شنیدم گفتم ذکر کنم.
تو فیلم مختار نامه نشون داد که امام حسن با معاویه بیعت کرد. این شخص که عزیز منم میباشد انگار احساس کرد که باید توجیهی برای این کار امام حسن بیاورد تا آبروی امام حفظ شود. فرمودند که شرایط امام حسن با بقیه فرق داشت ایشون آن لوحی که توش خداوند چیزهایی نوشته بودند نتواستند بخوانند و فقط 5 تن آل ابا خواندند. یعنی نمیدانستند که آینده چطور میشود. و جالبتر اینکه به جای امام حسن حضرت زینب را جز 5 تن حساب کردند. البته فقط این مورد نیست. ذهن نسلهای قبل ما متاسفانه پر از این باورهای سطحی و ماورای خلقت و سرشت انسان است. متاسفانه آنها عاشق رویدادها و روایتهای غیرعادی هستند زیرا با آنها اعتقاداتشان محکمتر میشود.
در ادامه اگر روایتی به ذهتم آمد حتما خواهم گفتم
ممنون
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خیلی ممنون دوست عزیز، بدعت خوبی گذاشتید انشالا که مستمر باشد.
والا امروزم من از یک شخص که جز بستگان من نیز میباشد چیزی شنیدم که موندم چه بگویم! متاسفانه بعضی از مداحان و تاشران دین، در هر برهه ای از تاریخ با توجه به سطح بینش و دانش مردم دین را به خورد آنان میدادند! البته موضوعی که من میگویم به روز عاضورا مربوط نیست ولی چون امشب شنیدم گفتم ذکر کنم.
تو فیلم مختار نامه نشون داد که امام حسن با معاویه بیعت کرد. این شخص که عزیز منم میباشد انگار احساس کرد که باید توجیهی برای این کار امام حسن بیاورد تا آبروی امام حفظ شود. فرمودند که شرایط امام حسن با بقیه فرق داشت ایشون آن لوحی که توش خداوند چیزهایی نوشته بودند نتواستند بخوانند و فقط 5 تن آل ابا خواندند. یعنی نمیدانستند که آینده چطور میشود. و جالبتر اینکه به جای امام حسن حضرت زینب را جز 5 تن حساب کردند. البته فقط این مورد نیست. ذهن نسلهای قبل ما متاسفانه پر از این باورهای سطحی و ماورای خلقت و سرشت انسان است. متاسفانه آنها عاشق رویدادها و روایتهای غیرعادی هستند زیرا با آنها اعتقاداتشان محکمتر میشود.
در ادامه اگر روایتی به ذهتم آمد حتما خواهم گفتم
ممنون

ممنونم از شما عزیز به جهت شرکت در بحث و همین طور نظر دادن:
درست می فرمایید متاسفانه بعضی تعصبات باعث شده ، چیزهایی رو به امامان معصوم نسبت بدهند که خودشان هم از آن بی خبراند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ببینید اگر از دید معنوی و عرفانی نگاه کنیم ، امامان ما قطعا دارای رتبه ها و درجات والایی بوده اند ، لکن این برای ما که مسلمانیم و اهل تشیع قابل هضم و باور است ...
شما فرض کنید به یک نفر که از آیین دیگر است و یا حتی بی خداست این حرفا ها رو بگوییم ! به نظر شما او باور خواهد کرد!
به نظر من بهترین روش برای معرفی امامان بزرگوار پرداخت به سیره عملی آن بزرگواران و بدون تعصب است...
همگی ما امام حسین و سقایش را دوست داریم و با نام آنها و پدر بزرگوارشان کار انجام می دهیم و از جا بر می خیزیم ، اما در پاره ای از جاها جلوتر و گاهی خیلی عقب تر از آنان حرکت می کنیم ،
به هر جهت آنان جزء بهترین و عالم ترین انسان های زمان خود و حتی بعد از خود بوده و هستند، چون تمامی اعمالشان به جهت رضایت خداوند بوده و لا غیر...
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم از شما
دقیقا همانطوری هست که میفرمایید.

به نظر من باید از یه دید دیگه به قضیه نگاه کرد. من میگم امام حسین آبروی بشریت رو خرید. ببینید مثلا خودتون رو بزارید جای فرشته ها یا اجنه، میگید این بشر که خدا میگفت برترین مخلوقاته، اینه؟ بشری که جز پستی و حقارت و شهوترانی و ظلمت چیز دیگه ای نداره؟ اونوقته که بشر میتونه سرش رو بلند کنه و از کسایی مثل امام حسین یا حضرت عیسی اسم ببره، بگه ما اینا رو داریم! مثلا تو یه تیم فوتبال میبینی همه سنشون بالای 27 هستش و به عنوان تیم مسن به حساب میاد ولی یه بازیکن 17 ساله داره، این بازیکن میانگین سن تیم رو میاره پایین، امام حسین هم همچین امتیازیه واسه بشریتی که جهل و حقارت سرتاپای تاریخش را فرا گرفته است! چه جنایتهایی که برای قدرت نشده است چه حقارتهایی که برای شهوترانی نشده است.

به نظر من نباید مسائل سطحی و عوام پسندانه رو قاطی مساله کرد وبه قول شما از شان و عظمت امام و کارش کاست. البته من میگم این حرکت وقتی ارزش پیدا میکنه که قبول کنیم یک شخص زمینی انجام داده نه یک موجود آسمانی!
 

Moein.B

دستیار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص مباحث اجرایی
ممنونم ازت دوست عزیز
والله وقتی بچه بودیم با مهربونی و بزرگی امامامون بزرگ می شدیم-ولی هر چی سنمون می رفت بالاتر داستان های الکی هم بیشتر می شد-اینقد دروغ می گفتن تا نظرمونو عوض کردن به امامای عزیزمون
 

Diamond.B

عضو جدید
از کجا اطمینان داری که تحریف شده این موضوع دلیل بیار
--------------------------------------------------------
احتیاج به دلیل نیست-برو یک کتاب فروشی بگو در مورد به طور مثال واقعه عاشورا رو برام کتاب بیار 8 تا کتاب برات میاره که هر کدوم با اون یکی فرق داره-حداقل 3تاشو خوندم.
 

Moein.B

دستیار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص مباحث اجرایی
مرسی دیاموند جان-در اامه میگم یک مثال می زنم و دیگه بحث نمیکنم-شبکه 1 یک مجری هست که امسال نمیدونم هست یا نه ولی 3 سال پشت سر هم برنامه داشت-من برنامه هارو ضبط کردم-
هر سال یک کتاب میاره در مورد واقعه ی کربلا-و هر سری با اون یکی فرق داره
اصلا چرا راه دور بریم این همه شما مساجد و هیئت این جاها میرید بشینید پای صحبتاشون ببینید چی میگن که اصلا با عقل جور در میاد یا نه
دیشب حسینیه بودم یک حاج آقایی داشت صحبت میکرد-میگفتن که امام حسین به قاسم (ع)اجازه ندادن که وارد جنگ بشه-مادر قاسم (ع) به پسرش گفت که قاسم جان یک دست نوشته ای روی بازوی تو گره خورده که امام حسن اون روی برای تو نوشته اون رو به امام تحویل بده-یعنی قاسم (ع) بعد از 13 سال اون رو برنداشته ببینه چیه؟هرکسی باشه ناراحت میشه دوست من
سرتونم به درد اوردم
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی دیاموند جان-در اامه میگم یک مثال می زنم و دیگه بحث نمیکنم-شبکه 1 یک مجری هست که امسال نمیدونم هست یا نه ولی 3 سال پشت سر هم برنامه داشت-من برنامه هارو ضبط کردم-
هر سال یک کتاب میاره در مورد واقعه ی کربلا-و هر سری با اون یکی فرق داره
اصلا چرا راه دور بریم این همه شما مساجد و هیئت این جاها میرید بشینید پای صحبتاشون ببینید چی میگن که اصلا با عقل جور در میاد یا نه
دیشب حسینیه بودم یک حاج آقایی داشت صحبت میکرد-میگفتن که امام حسین به قاسم (ع)اجازه ندادن که وارد جنگ بشه-مادر قاسم (ع) به پسرش گفت که قاسم جان یک دست نوشته ای روی بازوی تو گره خورده که امام حسن اون روی برای تو نوشته اون رو به امام تحویل بده-یعنی قاسم (ع) بعد از 13 سال اون رو برنداشته ببینه چیه؟هرکسی باشه ناراحت میشه دوست من
سرتونم به درد اوردم
:eek: لعنت و نفرین خداوند بر کسی که چنین تحریفاتی را بر بدنه اسلام و عاشورا میچسباند!!!
 

Similar threads

بالا