برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نیــازی بـه انتــقام نیـست !
فـقط مـنتظر بـمان ..
آنـها کـه آزارت مـی دهند ..
سرانـجام بـه خـود آسیـب مـی زنند ..
و اگـر بـخت مـدد کنـد ..
خــداوند اجـازه مـی دهد تماشاگرشان باشــی …!
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]من از یادتــــــــــ نمـــی کاهم،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] تــو را هر لحـــــــظه چون احســـــــاس نیما،[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] چشـــــــــــــــم در راهــــم[FONT=courier new,courier,monospace]...[/FONT][/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]
 

70arezu

عضو جدید
"به یاد داداش دانیال"

بعد از تو ...


جای خالی دلم ...

مثل کفش های سیندرلا...

اندازه هیچ یک از مردمان شهر نشد...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوس داشتن کسى که دوستت نداره

مثه این میمونه که تو فرودگاه منتظر کشتى باشى !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میسرایند سخنهایم ولی چه فایده وقتی ان لحظه
که دلتنگتم حواست نیست
ان لحظه که به تو میاندیشم
نمیتوانی بشنوی صدای اندیشه ام را
پس تنها میگویم خوش به حال خدا
هر لحظه کنار توست و من
هر لحظه از تو سخن میگویم برایش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺩلم ﺑﺎﻟﮑﻨﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ...

ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﺎﺩ خنک ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ...

یک ﻓﻨﺠﺎﻥ ﺑﺰﺭگ ﻗﻬﻮﻩ ...

یک ﺟﺮﻋﻪ ﺗﻮ ...

یک ﺟﺮﻋﻪ ﻣﻦ ...

ﻭ ﺳﮑﻮﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮔﺮﻩ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ...

ﺑﯽ ﮐﻼﻡ ...

ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ !... ؟

ﺩﻟﻢ ﯾﮏ " ﻣﻦ " ﻣﯽ ﺧﻮﺍهد ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ...

ﻭ ﯾﮏ " ﺗﻮ " ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای تو نامه ای می نویسم…

دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.

دلتنگی که فاصله را نمی فهمد !

نزدیک باشی و اما دور…دور…دور !

تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.

تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند…

پر از کوچه هایی که همه ی آن ها برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند!

فکر کن پای این دیوارهای سرد و سنگین چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!

خون بهای این دل های شکسته را چه کسی می دهد ؟!

حالا نشسته ام برایت نامه ای بنویسم.

چمدانی پر از نامه جا می ماند برای تو ، از مسافری که عمری عاشقت بود…
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
delam ke tang mishavadaz tto be khodayam migoyam ama to ke hargez sedayam ra nemishenave
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
دَر ذِهن ِ زَنـآنـﮧے مـَن ..

.مـَرد یـَعـنـے تـِکـیـﮧ گـآهـے اَمـن

یـَعـنـے بـوسـﮧ اے اَز روے دوست دآشتـَن

، بــِدون ِاَنـدَکـے شـَرم !

دَر ذِهـن زَنآنـﮧے مـَن ...

مـَرد یـَعـنـے کـوه بـودَن ..

پـُر اَز سـِخـآوَت ،

پـُر اَز حـَیـآے مـَردآنـﮧ دَر کـِنـآر ِ ایـن اُبـُهـَت

، لـوس شـُدَن ـهـآے کـودَکـآنـﮧ ! :)

دَر ذِهن ِ زَنـآنـﮧے خـوش ـبـیـن مـَن ...

مـَرد یـَعـنـے دوست مـےـدآرَمـِت ،

تـو هـَر لـَحـظـﮧ بـآ مـَنـے!

تـو مـَردے ..مـَن بـے تـو بـآ تـَمـآم آفـَریـنـِش بـےگـآنـﮧاَم!

کـآفـےـست دَست ِ رَد بــِزَنـے!مـےـرَوَم پـے زِنـدِگـے اَم ،

بـَرآے آرآمـِشَت تـآ بــِدآنـے چــِقـَدر مـُحـتـَرَم َـست ایـن

آسـآیــِشـَت ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای تو مینویسم زندگی من ........

برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

دستانت را لمس می کنم .........

صورتت را نوازش می کنم .....

تو را در اغوش می گیرم .....

برایت از دلم میگویم .....

از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه تاییدم کنی چه تکذیب‎


عاشقانه هایم از تو می گویند‎
و شعرهایم تو را می سرایند‎
چه نگاهم کنی چه نه ‎
چشمان من چون تشنه ای گمگشته
در صحرای چشمانت تو را می جویند‎‎
چه مرا بخواهی چه نه‎
قلبم با هر طپش تو را می خواند
و هر نفسم به یادت چون آتشی سینه ام را میسوزاند‎
من عاشقم
عاشق همیشگی تو‎
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دَر ذِهن ِ زَنـآنـﮧے مـَن ..

.مـَرد یـَعـنـے تـِکـیـﮧ گـآهـے اَمـن

یـَعـنـے بـوسـﮧ اے اَز روے دوست دآشتـَن

، بــِدون ِاَنـدَکـے شـَرم !

دَر ذِهـن زَنآنـﮧے مـَن ...

مـَرد یـَعـنـے کـوه بـودَن ..

پـُر اَز سـِخـآوَت ،

پـُر اَز حـَیـآے مـَردآنـﮧ دَر کـِنـآر ِ ایـن اُبـُهـَت

، لـوس شـُدَن ـهـآے کـودَکـآنـﮧ ! :)

دَر ذِهن ِ زَنـآنـﮧے خـوش ـبـیـن مـَن ...

مـَرد یـَعـنـے دوست مـےـدآرَمـِت ،

تـو هـَر لـَحـظـﮧ بـآ مـَنـے!

تـو مـَردے ..مـَن بـے تـو بـآ تـَمـآم آفـَریـنـِش بـےگـآنـﮧاَم!

کـآفـےـست دَست ِ رَد بــِزَنـے!مـےـرَوَم پـے زِنـدِگـے اَم ،

بـَرآے آرآمـِشَت تـآ بــِدآنـے چــِقـَدر مـُحـتـَرَم َـست ایـن

آسـآیــِشـَت ..
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ ;
ﺧﺎﻟﻘﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ ... !
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ... !
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯿﻬﺎﯾﺖ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻻﮎ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ... !
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ...
ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺖ ﻧﯿﺴﺖ !
ﻣﻨﻢ ﻟﯿﻼﯼ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺯﻟﯿﺨﺎﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ... !
ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﭼرﮏ ﻧﻮﯾﺲ ﻫﯿﭻ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ ... !
ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ....
ﭘﺲ ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻫﺮﺯﮔﯽ ﺑﺮﭘﯿﺸﺎﻧﯿﻢ ﻧﺰﻥ ... !
ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﻧﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
آﺭﯼ ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﮐﻪ ﻋﺸﻮﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺮﺑﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه تاییدم کنی چه تکذیب‎


عاشقانه هایم از تو می گویند‎
و شعرهایم تو را می سرایند‎
چه نگاهم کنی چه نه ‎
چشمان من چون تشنه ای گمگشته
در صحرای چشمانت تو را می جویند‎‎
چه مرا بخواهی چه نه‎
قلبم با هر طپش تو را می خواند
و هر نفسم به یادت چون آتشی سینه ام را میسوزاند‎
من عاشقم
عاشق همیشگی تو‎
احساسی دارم .....احساسی پر از تعلق .....

احساسی که در من دمیده شده است ........احساسی از تعهد .........

احساسی از قلب ........ از هوای نفس هایم ......

و اکنون من این جاهستم ........پس کجاست شاهزاده زندگی من .......که او را در پیچک اغوشم غرق کنم .....

این احساس من ...........از نفسهای گرمی است که مرا خوانده است ........

من ......ستاره ی شبهای شاهزاده ام .......عاشقانه هایم را همراه خود اورده ام ......مرا در اغوش بکش .......



 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
احساسی دارم .....احساسی پر از تعلق .....

احساسی که در من دمیده شده است ........احساسی از تعهد .........

احساسی از قلب ........ از هوای نفس هایم ......

و اکنون من این جاهستم ........پس کجاست شاهزاده زندگی من .......که او را در پیچک اغوشم غرق کنم .....

این احساس من ...........از نفسهای گرمی است که مرا خوانده است ........

من ......ستاره ی شبهای شاهزاده ام .......عاشقانه هایم را همراه خود اورده ام ......مرا در اغوش بکش .......




جمله هایم "پرت و پلاست"
بچه گانه و بی معناست!
اما
باور کن ، اگر برایت نگویم "خفه میشوم" !
همین ها مانده برایم...
همین جملات را میگویم!
همین ها که بوی تو را میدهند ...
همین واژه ها که نبودنت را گلایه دارند!
همین ها را که "همه" میخوانند جز "تو" !
شبها را تا صبح با واژه هایم سر میکنم...

هر چه باشند "مهم" نیست!
"جان" بهشان بسته ام ، فقط بخاطر اینکه ، بوی "تو" میدهند!
کـــاش یک روز شعرم با آغوشت "ختم " میشد!
کاش یک روز میرسید

که واژه ها" به رقص می آمدند
در سیاه مستی چشمانت...
کاش... ،

همین واژه ها "به تو میرسیدند "
به تــــــــــــــــو !

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
راحت نیست وقتی
میخوام از تو بنویسم
وقتی دلم تنگ و تو حواست نیست
راحت نیست
وقتی باید نخندم ولی برای اینکه
کسی نفهمه میخندم
راحت نیست
روزگاری که هر لحظه ام پر از یاد توست
اما تو نگران نباش
دیگر یاد گرفته ام
چگونه با یادت زندگی کنم
چگونه بی انکه باشی
باشم
بیانکه حواست باشد حواسم باشد
بیانکه دلتنگم بشوی دلتنگت میشوم
بیانکه لبخند بزنی در خیالم لبخندت را میبینم
میبینی چقدرخ وب یاد گرفته زندگی کردن با یاد تو را
و تنها از تو سخن گفتن
اما گاهی این شعرهایم کم میاورد وقتی تو نیستی و نبودنت را به رخم
میکشی
 

mahaya67

عضو جدید
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ ;
ﺧﺎﻟﻘﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ ... !
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ... !
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯿﻬﺎﯾﺖ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻻﮎ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ... !
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ...
ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺖ ﻧﯿﺴﺖ !
ﻣﻨﻢ ﻟﯿﻼﯼ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺯﻟﯿﺨﺎﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ... !
ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﭼرﮏ ﻧﻮﯾﺲ ﻫﯿﭻ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ ... !
ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ....
ﭘﺲ ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻫﺮﺯﮔﯽ ﺑﺮﭘﯿﺸﺎﻧﯿﻢ ﻧﺰﻥ ... !
ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﻧﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
آﺭﯼ ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﮐﻪ ﻋﺸﻮﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺮﺑﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ


من زنم
بهمان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو!
درد آورست که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیفتی
قوس های بدنم بیشتر از "افکارم" به چشمهایت می آیند!
و چه تاسف بار است
که باید
لباسم را به اندازه ایمان تو تنظیم کنم!!!
 

mahaya67

عضو جدید
کافی است زن باشی
ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯽ !
ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ،
ﺍﺯ ﻏﺮﻭﺑﻬﺎﯼ ﺧﻠﻮﺕ
ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺎﺑﺮ،
ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﻣﻮﺗﻮﺭﻫﺎ ﻭ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻫﺎ ،
ﺗﺮﺱ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﺍﺭﯼ ،
ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺑﯽ ﻋﺪﺍﻟﺘﯽ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻣﺤﮑﻮﻣﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻘﺼﺮﯼ...
 

shiba.s.a

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
هر ثانیه می‌گذرد

چیزی از تو را با خود می‌برد

زمان غارتگر غریبی است

همه چیز را بی اجازه می‌برد

و تنها یک چیز را

همیشه
فراموش می‌کند . .

حسِ «
دوست داشتن ِ » تو را . . .


 

e n g

عضو جدید
سلام
نگران من نباشید هرقدر هم حالم بد باشه گذشت زمان آرومم میکنه
من همه چی رو پذیرفتم فقط باید به شرایط جدید عادت کنم
شماهم بهتره پی گیر رفت و آمد و ارتباطات من دیگه نباشید برید پی زندگیتون و از زندگی من محو بشید
اگه اونی که من فکر می کنم هستی علیرغم جریانات تلخی گذشت من همیشه دوست دارم نه به خاطر آزارات نه به خاطر تنهاییام نه به خاطر اینکه گاهی بی ملاحظه و به قول خودت خودشیفته ای فقط به خاطر اینکه قشنگترین احساساتم رو با تو تجربه کردم و تنها کسی هستی که عاشقش شدم و هستم خداییش خیلی بدقلق و بداخلاق و اذیت کنی ولی در کل آدم خوبی هستی مراقب خودت خیلی باشی واحمقی های منو ببخش
از حالا هرچی دیدی و شنیدی چشماتو ببند و گوشاتو کر بگیر بذار به نبودت عادت کنم بذار دنیا رو با واقعیتهاش بپذیرم همینی که هست عادت میکنم...
خداحافظ





 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش بودی تا آرومم میکردی...
تو رو کم دارم تا برات بگم چی شده.تا برات بگم دلم نمیخوام بیشتر از این نبودنتو حس کنم
نمیتونم به کارام برسم.نمیتونم درس بخونم....
چرا ندارمت...چرا ...
اصلا نمیتونم خودموآروم کنم...دارم دق میکنم تو این همه بی کسی..
کاش داشتمت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از من نپرس چقدر دوستت دارم

اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست.

به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم!!!

مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد؟

مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم؟


بگو معنی تمرین چیست ؟

بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟

بریدن از خودم را ؟

مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...

از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم؟

همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد!!!

تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند.

نگاهتت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ..
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
برای تو مینویسم
هیچ میدانی زندگی بی تو برایم همچون زندان هست
تمام دقایق بی تو بودن برایم دردناک میگذرد
هر بار زیر باران قدم میزنم تا حداقل دلم ارام بگیرد
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از من نپرس چقدر دوستت دارم

اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست.

به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم!!!

مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد؟

مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم؟


بگو معنی تمرین چیست ؟

بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟

بریدن از خودم را ؟

مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...

از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم؟

همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد!!!

تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند.

نگاهتت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ..

من با نخستین نگاه تو اغاز شدم

زندگی من ...


 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه نفر ازم پرسید : میشناسیش؟؟!
هزارتا خاطره ازت اومد جلوی چشمم ،
اما فقط یه لبخند زدم و گفتم : میشناختمش…
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا