اهمیت و تاثیر فضای سبز...

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
طبیعت یک منبع لازم برای زندگی است. نیروی زندگی بخش است که در یطن همه ی ایده ها ،خلاقیت ها و سلامت انسان وجود دارد.درک طبیعت و ارتباط با آن،خداشناسی رادر انسان تقویت میکند و به زندگی انسان معنا می بخشد. تحقیقات نشان داده است که ارتباط با طبیعت باعث نزدیکی بین انسان ها می شود.با توجه به وضعیت زیست محیطی کنونی شهرها و نیز عنایت به آینده شهر و شتاب روند شهر نشینی در ایران تجدید نظر در شیوه های طراحی پارکهای شهری بسیار ضروری به نظر می رسد.در شهر های مملو از جعیت آینده زندگی آپارتمان نشینی رواج بیشتری خواهد یافت و تعداد کسانی که ساعات آزاد خود رادر حیاط ،کنار حوض و باغچه مورد علاقه ی خود می گذارنند،به سرعت رو به کاهش خواهد نهاد. به همین ترتیب هر چه به فاصله موجود میان و انسان و عناصرطبیعی افزوده می شود نیاز انسان به نزدیکی با طبیعت فزونی می یابد و پس شهرهای آینده باید از هم اکنون برای رفع چنین نیازهایی مجهز شوند. برخی افراد ،شهر و طبیعت را کاملاً در مقابل هم می بینند بطوریکه نمی توانند با هم یکی شوند با این دیدگاه ،توسعه به عنوان یک تحمیل بر محیط طبیعی دیده می شود در حالیکه توسعه بر زمین با توجه به شکل زمین ، منظر طبیعی و حس ذاتی مربوط به ان منطقه و موقعیت شکل می گیرد باید این مطلب را در نظر گرفت که شهر به محیط طبیعی و زمینه طبیعی اضافه شده است و نه بالعکس فهمیدن این نکته ساده ،نحوه برخورد کاملاً متفاوتی را با نقش طبیعت در شهر به دنبال دارد طبیعت شکل می گیرد که برای هر دو سودمند است.


طراحی پارک و حضور طبیعت برای کیفیت محیط شهری لازم و ضروری است نقش پارک فقط در سبزتر کردن محیط نیست بلکه اساساً نحوه و شکل توسعه را تحت تأثیر قرار می دهد و پایه و اساس ایجاد حس مکان است. پارک فقط درخت ؛بوته و چمن نیست که برای ارزش های زیبایی بخش به آن مکان اضافه می شود بلکه شکل زمین سامانه های زیستی و شبکه های فضای باز را که محیط طبیعی را شکل می دهد ترکیب می کند.
عواملی که در طراحی پارک باید در نظر گرفته شوند شامل موارد زیر است.
1- طراحی پارک ابتدا باید وسیله تشخیص خواسته مردم از این فضا شروع شود .
2- طراحی باید فضا را تبدیل به مکان کند.
3- باید در طراحی پارک آن را جزئی از فضای سبز در نظر گرفت.

دلایل رفتن به پارک
آشنایی با دلایل رفتن به پارک باعث آگاهی از خواسته های مردم می شود و این امر به طراحی پارک و فضای سبز و کاربردی بودن آن کمک شایانی می کند هدف مردم از رفتن به پارک و فضای سبز توقع آنها از این مکان و نیازهایی است که باید توسط این مکان برآورده شود . بر اساس تحقیقات انجام شده ،دلایل مختلفی برای استفاده از پارک و فضای سبز ارائه شده است که مهم ترین این دلایل بر اساس اولویت به شرح زیر است :
1- برای آرامش پیدا کردن :در بستر شهری نیاز به آرامش پیدا کردن و دور شدن از ریتم تند زندگی شهری همیشه وجود دارد. در جوی آرام که زمان کند می گذرد انسان می تواند دغدغه های روزمره را فراموش کند هوای تمیز استنشاق کند آرامش یابد.

2- بودن با خانواده و بازی بچه ها
3- نیلز به بودن در طبیعت انسان به حضور در طبیعت ،حس ،مشاهده و تجربه کردن آن از طریق حواس نیاز دارد.
4- تمرکز پیدا کردن :انسان نیازی مبرم به خلوت کردن با خود و ارزیابی عملکردهای خود دارد.
5- راه رفتن
6- فرار از شهر؛پارک و فضای سبز به عنوان یک واحه و محلی برای دور شدن از ترافیک ،سر و صدا و آلودگی است.

7- ورزش کردن
8- انگیزه پیدا کردن
9-آشنایی با دیگران؛دیدن اشیائی غیر از ماشین ،بتن و ساختمان .
حس مکان در پارک
پارک و فضای سبز روحیه ی مراجعه کنندگان آن را بالا می برد و حس تعلق نسبت به محله و جامعه را درآنها ایجاد می کنند. حس مکان داشتن یک پارک منجر به جذابیت بیشتر این فضا و افزایش مراجعه کنندگان آن می شود بهتر است این اصول در طراحی پارک در نظر گرفته شود تا شهروندان از آن استفاده کنند و از مزایای آن بهرمند شوند. چون در بسیاری از مواقع پارکها به دلیل عدم هماهنگی با خواسته های مردم متروک می شوند و شهروندان تمایلی به استفاده ازآن ندارند.
بعضی از عوامل ایجاد کننده حس مکان عبارتند از:
1- دسترسی آسان ، شبکه های ارتباطی مناسب ورودی های مشخص خوانا بودن فضا دسترسی پیاده
2- فعالیت های متنوع ، توانایی انجام فعالیتهای مختلف ، شادبودن و مناسب بودن فعالیتها
3- احساس آسایش؛ امن بودن ، جذاب بودن ، سبز بودن ، داشتن فضاهای راحت برای نشستن و تعامل با دیگران
4- اجتماعی بودن ؛ دعوت کننده بودن ،ایجاد حس تعامل و دوستی ،ایجاد احساس راحتی داشتن آرم هایی با شعار «با هم می توانیم »
اصول طراحي پارك و فضاي سبز با كيفيت
1- درك كردن و فهميدن فضاي سبز : شناخت ساختگاه كه شامل شناخت جغرافيا ، تاريخ و بوم منطقه و نيز خصوصيات اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي بستر است .

2- شناخت ارزشها ، نيازها و محلي . مشاوره گرفتن و به كار گرفتن افراد جامعه در توسعه و طراحي فضاي سبز براي موفقيت اين فضاها لازم و ضروري است و به افزايش استفاده از فضاي سبز كمك مي‎كند .
3- همكاري بين شهرداريها و مسئولين محلي . وجود اين همكاري منجر به افزايش حمايت شهروندان از فضاي سبز مي‏شود .
4- داشتن ديد وسيع (vision)
5- داشتن يك طرح جامع : بايد محلي فكر كرد ولي در عين حال شبكه فضاي سبز شهري را نيز در نظر داشت ؛ ارتباطات ، دسترسي‎ها و حفظ تنوع زيستي .
6- داشتن برنامه‎هاي بلندمدت براي نگهداري و مديريت فضاي سبز و پارك‎ها .
7- شناخت و اشاعه ارزش‎هاي فرهنگي و ميراث گذشتگان
8- تشويق نوآوري و يادگيري
9- در نظر گرفتن نيازهاي سنين مختلف
ویژگی های پارک و فضای سبز آمانی
1) تنوع فضايي ؛ تجارب مختلف فضايي
پوشش گياهي متنوع
2) استفاده از آب به صورت‏هاي مختلف : فواره ، حوض ، درياچه ، بركه و ...
3) استفاده از بو و رنگ در حس دادن به فضا
4) داشتن فضاي بازي
5) داشتن تسهيلات رفاهي (نيمكت ، آلاچيق و سرويس بهداشتي)
6) امنيت
7) ديد و منظر وسيع ؛ كه خفه نباشد از نظر امنيتي نيز بهتر است .
8) حضور موجودات زنده در مكان .
اهميت پارك و فضاي سبز شهري
برخي از رابطة انسان با طبيعت را فقط به صورت يك منبع براي برطرف كردن نيازهاي مادي انسان مي‏دانند .
در حاليكه انسان براي برطرف كردن نيازهاي روحي ، رواني و عاطفي خود ، نياز به طبيعت و فضاي سبز دارد . افرادي كه در اطراف خانه يا محل كار به محيط طبيعي دسترسي دارند سالم‎تر از افراد ديگر هستند . اثر در دراز مدت و غير مستقيم طبيعت اطراف شامل افزايش رضايت از خانه ، كار و زندگي است . شواهد نشان مي‏دهد كه ارتباط با طبيعت باعث كاهش فشار خون ، كلسترول ، استرس و افزايش اميد به زندگي مي‎شود .

مشاركت در فعاليتهاي گروهي در فضاهاي سبز و پارك‏ها باعث افزايش حس خودشناسي و هويت‏بخشي ، حس جزئي از يك گروه بودن و تنها نبودن ، وحدت طبيعت ، بيدار شدن حس وظيفه‏شناسي و مسئوليت نسبت به جامعه و رها شدن از مشغله روزمره مي‎شود .

با افزايش ادراك نسبت به محيط طبيعي و اثرات مخرب فعاليتهاي انساني بر سامانه‏هاي طبيعي ، ديدگاهي آگاهانه‎تر نسبت به رابطة بين انسان و محيط پديدار شده است . اين ديدگاه مشخص مي‏كند كه گياهان ، حيوانات و انسانها ماهيت مستقلي ندارند بلكه جزئي از سامانه‎هاي زيستي پيچيده ، مرتبط و كاملا وابسته به هم هستند . پس انسان مانند گياهي ، جزئي از يك كل است كه همة اجزاي اين كل به هم وابسته‏اند . دسترسي همگان به پارك و فضاي سبز با كيفيت ، مسئله‎اي در زمينه عدالت اجتماعي است. .

عوامل مهم در طراحی محوطه
اصول طراحی ،دستورالعمل های ساده ای هستند که بهتر است هر طراح محوطه آن را مبنای خلق پلانهای خود قرار دهد. اصول طراحی مشخص کننده ی قواعدی هستند که برای تبدیل کردن طرح اولیه به طرح نهایی به کار می روند.به بیان دیگر فرایندی هستند که اجزاء منفرد طراحی را تعریف کنند و به هم ربط می دهند که این موضوع به عنوان وحدت در طراحی مطرح می شود. تعداد و مشخصه های اصول طراحی که به روشهای متعددی در طرح نمایان می شوند،مهم تر از فلسفه چگونگی ایجاد وحدت توسط این اصول نیست.
سادگی
سادگی به معنای درک اهمیت عناصردر طراحی محوطه است تا جزییاتی که تأثیر چندانی در طرح ندارند حذف شوند هدف آن بیان حداکثر مفاهیم با استفاده از حداقل تعداد اجزاء است به این ترتیب از ایجاد بی نظمی اجتناب می شود.

سادگی در طراحی محوطه با بهره گیری از عناصر محدود و ایجاد تنوع با شکستن ریتم یکنواخت خطوط

تنوع
تنوع آمیختن فرم ، بافت و ترکیب های رنگی مختلفی در طراحی محوطه برای ایجاد جذابیت بیشتر است خلق تنوع نباید سبب از بین بردن خوانایی فضا شود.
تعادل
تعادل رابطه ی بین عناصر در طراحی محوطه است تعادل به دو صورت وجود دارد:
1- شکل منظم هندسی
2- شکل غیر هندسی
تعادل هندسی اغلب به معنای آن است که یک طرف طرح ،انعکاسی از طرف دیگر است و تقارن وجود دارد در حالیکه تعادل غیر هندسی زمانی رخ می دهد که به طور نسبی دو طرف طرح مشابه باشند. در این روش بر خلاف تعادل هندسی ، ایجاد تعادل براساس فاصله ی نسبت به محور های افقی و عمودی تعیین نمی شود بلکه انرژی بصری شکل ها بر اساس اندازه ، جهت، تیرگی و روشنی ،رنگ و بافت ، مکان آنها را نسبت به یدیگر مشخص می کند.
تأکید
با استفاده از تأکید بر برخی از اجزای طرح می توان چشم را یک بخش خاص معطوف کرد. این کار ممکن است با بهرگیری از یک تک درخت ،یک گروه گیاهی ، یک آب نما و یا یک مجسمه عملی شود تأکید باید با دقت خاصی مورد استفاده قرار گیرد، چون در اغلب موارد یک منظر بصری ثابت می تواند به سهولت خسته کننده باشد البته از آنجا که در یزرگترین گونه های گیاهی هستند ، عمدتاً از آنها برای تأکید استفاده می شود.

گیاهان و گروه های گیاهی
نمایشی از انواع گیاهانی ایجاد می کنند که یک سطح را در طراحی محوطه به خود اختصاص می دهند، یک دسته ی گیاهی ممکن است به صورت یک مرز بوته ای بین دو ملک باشد یا موقعیت یک بستر گیاهی چند ساله را نمایش دهد.
گیاهان نمونه ای :می توانند جزئی از یک گروه گیاهی باشند اما معمولاً در محوطه بصورت منفرد می ایستند و از زمینه خود جدا می شوند این نوع گیاهان جذابیت فصلی مشخصی دارند که می توانند به صورت رنگ برگ ها ، گل یا میوه های گیاهان در فصل های مختلف سال نمایان شود.
گیاهان تأکیدی:معمولاًجزئی از یک گروه گیاهی است و دارای جذابیت خاصی هستند .گیاهان تأکیدی در تمام سال از طریق فرم ،شکل ،رنگ،جلب توجه می کنند.
گیاهان کلیدی : معمولاًدر مکان هایی که کاملاً مشخص باشند قرار می گیرند این گیاهان به صورت تنها یا گرهی استفاده می شوند.از این درختان برای نرم کردن اجزاء معمارانه مانند گوشه های ساختمان ، پله ها و نیمکت ها مرزها و حاشیه باغچه استفاده می شود این گیاهان در صورت داشتن جاذبه های فصلی ، رنگی و شکلی می توانند تأکیدی نیز باشند گروها یا دسته های گیاهی توده ای از گیاهان از یک جنس هستند با فاصله ای که وقتی بزرگ شدند فقط با هم تماس پیدا کنند و هنوز حاشیه گیاه معلوم باشد.
گیاهان کپه ای یا توده ای :گیاهانی از یک جنس هستند با فاصله ای که وقتی بزرگ شدند در هم روند و یک سطح متراکم از گیاهان را شکل دهند. در یک توده گیاهی نمی توان گیاهان را به صورت منفرد مشاهده کرد.

پیوستگی
پیوستگی یه معنی امتداد پیدا کردن بعضی از اجزاء طرح است. پیوستگی یک تحول از یک ناحیه به ناحیه دیگر در طراحی محوطه است در محوطه پیوسته تغییر عنصر در لحظه و مکانی خاص صورت می گیرد به این ترتیب چندین تغییر در یک بازه ی زمانی وجود دارد . پیوستگی در طراحی به عناصر متنوع معنی و مفهوم می بخشد و با تکرار گیاهان و اجسام مختلف در طرح از پیچیدگی احتمالی ناشی از تنوع بسیار می کاهد و به منظره نظم می بخشد.طراح می تواند به دلخواه خود یک گروه گیاهی یا اجسام را تکرار کند و پیوستگی بوجود آورد این امر باعث می شود طرح محوطه تکه تکه و جدا از هم جلوه نکند.
مقیاس: مقیاس اندازه ی اجزاء محوطه نسبت به یکدیگر است همچنین نسبت یا تناسب اندازه ی میان اجزاء در محوطه نیز می تواند باشد می توان با انتخاب مقیاس مناسب بر یکی از اجزاء محوطه تأکید کرد. همچنین می توان از مقیاس برای نشان دادن وسعت زمینه استفاده کرد.
 
بالا