طبیعىترین وسیلهٔ آواز، حنجرهٔ طبیعى انسان و سادهترین وسیله ایجاد وزن دستهاى انسان است. انسان با بهم زدن دستها وزن را نگاه مىداشته و نغمهها و آهنگها را همراهى مىکرده است. بعدها بشر با شاخ حیوانات، سازهاى بادى را اختراع کرد و سوراخهاى آن را با توجه به اعتقادات نجومى و اعداد مقدس تعبیه نمود. همینطور انواع سازهاى ضربى را اختراع کرد و در تکامل آنها کوشید. سازهاى زهى با الهام از کمان اختراع شد و کمکم نواقص آن را برطرف ساختند.
در کاوشهاى باستانشناسى سازهاى بادى و زهى بهدست آمده که تاریخ آنها به چند هزار سال پیش از میلاد مىرسد. همینطور در سنگنبشتهها و حجارىها و بر روى اشیاء یافت شده، صورت این سازها حک شده است.
بشر با اختراع سازها و ادوات موسیقی، از الحان و نواهاى مطبوع در ذهنش تقلید نموده و پیوسته در را تکامل آن گام برداشته است.
سازهاى ایرانى در آثار موسیقىدانان دوران اسلامى ایران با آلات الحان و گاه به اختصار آلات نامیده شده است. این سازها در طول تاریخ پرحادثه و دیرپاى ایران تحت تأثیر عوامل گوناگونى قرار گرفته که بخشى به تناسب زمان بوده و موجب دگرگونى شکل و ابعاد و ساختار آنها شده و از طرفى با روى کار آمدن سلسلههاى غیرایرانی، سازهاى غیرایرانى و جدید متداول گشته است. حتى نام سازها یکسان نمانده و یا در هر نقطهاى با گویش آنجا نام گرفته است.
در دورهٔ اسلامی، سازهاى زهى مضرابى بیش از سازهاى دیگر داراى اهمیت بودند.
سازهاى بادى
سازهاى بادى ایرانى انواع زیادى دارند که هر یک داراى جذابیت خاص خود مىباشند. مهمترین این سازها نى مىباشد.
نى
لطیفترین صداى سازهاى ارکستر موسیقى ایرانى بىشک متعلق به نى است. نى یا ناى قدیمىترین ساز بشر است. انواع و اقسام این ساز در موسیقىهاى مقامى ایران وجود دارد و نوع متداول آن در موسیقى رسمى ردیف دستگاهی، نى هفت بند است. نى از خیزرانهاى آماده که با تکنیک خاص سوراخ مىشوند و مجوف مىگردند، تهیه مىشود. تکنیک نواختن نى به شیوه امروزى را از استاد نایب اسدالله اصفهانى مىدانند. از نى بیشتر در تکنولوژى استفاده مىشود و از چهل سال گذشته به همت استاد حسین کسایى وارد ارکستر شده است.
سرنا
سرنا سازى است بادى که داراى ۹ عدد سوراخ مىباشد. هشت عدد در یک جانب و یکى در پشت ساز قرار دارد. جنس آن از چوب آبنوس است و نواختن آن در اعیاد عمومى در سراسر ایران متداول است.
کرنا
کرنا سازى است بهطول دو متر، از جنس مس زرد. این ساز را در اعیاد بزرگ و به هنگام بر آمدن و فرو شدن آفتاب مىنوازند و در شهرهاى بزرگ ایران نواختن آن متداول بوده است.
سازهاى زهى – ضربهاى
تنها ساز زهى – ضربهاى ایرانى سنتور است که از طریق ضربه نواخته مىشود.
سنتور سازى است ایرانى و از جمله سازهاى زهى مضرابى است که سابقه قدیمى دارد و نیز بابلیان نمونه آن دیده شده است و ردپاى آن تا زمان ساسانیان نیز دیده شده است. این ساز از طریق ایران، هم به شرق و هم به غرب راه پیدا نموده است. شکل ظاهرى سنتور، جعبهاى ذوزنقهاىشکل است که ضلع بلند آن در جلو نوازنده قرار مىگیرد. جنس سنتور تماماً از چوب است و بر روى سطح فوقانى آن، دو ردیف خرک چوبى قرار دارد. بر روى هر یک از خرکها چهار سیم که یکسان کوک مىشوند (زرد یا سفید) رد شده است. یک طرف سیمها به سیمگیر و طرف دیگر به گوشىها متصل است.
سنتور استاندارد همان سنتور ۹ خرک است که استاد مهدى ناظمى سنتورساز بزرگ معاصر معرفى کرده است. سنتور در ابعاد و اقسام مختلف ساخته مىشود و سازى است که هم در تکنوازى و هم در ارکستر کاربرد بسیارى دارد. سنتور با دو مضراب چوبى نواخته مىشود و تنها ساز دو مضرابى ایرانى است. این ساز را مادر پیانوى امروزى مىدانند.
سازهاى زهى – آرشهاى
این سازها داراى زه یا سیم و کشیدگى در طول ساز هستند و صدا با کمان یا آرشه ایجاد مىشود. در این سازها، صداى تولید شده تا زمانى که آرشه بر روى سیمها کشیده مىشود، ادامه دارد. این سازها شامل کمانچه و تیچک مىباشند.
کمانچه
کمانچه تنها ساز زهى – کمانى موسیقى ردیف ایران است. کمانچه سابقه بسیار قدیمى دارد. انواع و اقسام کمانچه در موسیقى مقامى ایران و موسیقى کشورهاى همسایه بهکار مىرود. نوعى از کمانچه بهنام کمانچه رومى در ترکیه رواج بسیار دارد. آنچه علاوه بر کاسه، دسته و سر، در زیر قسمت کاسه داراى پایهاى نیز مىباشد که روى زمین یا روى پاى نوازنده قرار مىگیرد. کاسهٔ ساز کروى است و دهانهٔ نسبتاً کوچکى در جلو آن قرار دارد. روى دهانه با پوست پوشانیده شده و بر روى پوست خرکى قرار گرفته است. دستهٔ ساز، لولهٔ توپُرى است که عمود بر کاسه قرار دارد. در بالاى دسته، جعبهٔ گوشىها قرار دارد که این قسمت با دستهٔ ساز یکى است. کمانچه در قدیم سه سیم داشت و بعد از ورود ویولون سیم چهارم به آن اضافه شد. سیمهاى آن با کمانى به صدا در مىآید که قطعه چوبى بلند و باریک است که بر آن موى دم اسب بستهاند. کمانچه نقش تکنواز و همنواز را بهخوبى اجرا مىکند.
قیچک
قیچک در اصل جزء سازهاى محلى ایرانى مىباشد که بیشتر در نواحى شرقى معمول است. چنانکه در این نواحى حتى براى معالجهٔ امراض بهکار مىرود.
این ساز از کاسه، دسته و سر تشکیل شده است. کاسهٔ ساز به دو بخش مجزاى پائین و بالا تقسیم مىگردد. بخش پایینى کوچکتر و بهشکل نیمکره است که بر روى سطح آن پوست کشیده مىشود و روى پوست، خرک قرار مىگیرد. بخش بالایى بزرگتر است و مانند چترى روى قسمت پایینى قرار دارد. هر دو قمست با ایجاد حفرهاى در جلو یا بین آنها بهوسیلهٔ منحنى از عقب اتصال دارند. سطح جلویى بالا بهصورت دو شکاف پهن باز است. دستهٔ ساز تقریباً در نصف طول خود روى کاسه قرار مىگیرد. قسمت بالاى دسته به جعبه گوشىها متصل گردیده است. این جعبه داراى چهارگوش است که هر جفت آن در یک طرف جعبه قرار دارند.
امروزه از این ساز مدلهاى مختلفى را تهیه و تنظیم نمودهاند. از جمله ‘قیچک سوپرانو’ قیچک آلتو، ‘قیچک باس’ . این سازها داراى چهار سیم هستند. قیچک سوپرانو قابلیت تکنوازى و همنوازى -هر دو- را دارا است. اما دو نوع بعدى بیشترى در همنوازى بهکار مىرود.
آرشهٔ قیچک، در نوع محلى آن، شبیه به آرشهٔ کمانچه است. ولى امروزه در شهر از آرشهٔ ویولون در نواختن آن استفاده مىشود. در پشت این ساز دو تسمه وجود دارد که یکى روى شانه نوازنده قرار مىگیرد و دیگرى به کمر نوازنده بسته مىشود. تا ساز تقریباً آویزان به نوازنده باشد.
سازهاى زهى – مضرابى
سازهاى زهى – مضرابى به آن دسته از سازها گفته مىشود که داراى زه باشند و به وسیلهٔ مضراب، زخمه زده شوند. این دسته از سازها داراى کاسه در ته ساز، دسته و سر هستند. سازهاى زهى – مضرابى از نظر شکل ظاهرى و ساختمان با یکدیگر متفاوتند. این سازها شامل تار، سه تار، عود، دو تار، تنبور، رباب و قانون هستند.
تار
تار در اصل بهمعناى سیم یا زهى است که روى ساز مىبندند و نام سازى پنج سیمى است. سیم ششم در عهد قاجاریه اضافه شده. این ساز شامل کاسه و دسته است و روى کاسه آن پوست بره نازک کشیدهاند. سیمهاى آن، سه تا زرد و سه تا سفید است که دو به دو کوک مىشوند. روى دسته آن ۲۵ پرده بسته مىشود. تار با مضرابى برنجى که انتهاى آن با موم احاطه شده نواخته مىشود. تار هم در ارکستر و هم به تنهایى بهکار مىرود.
سهتار
سهتار از سازهاى زهى زخمهاى است که با ناخن نواخته مىشود. این ساز را به مناسبت تعداد سیمهاى آن سهتار مىنامیدند و سیم چهارم را مشتاق علىشاه کرمانى به آن افزود. این ساز به ساز عرفا معروف است. سهتار از یک کاسه با صفحه چوبی، دسته و سرپنجه تشکیل شده است و در اندازهها و ابعاد مختلفى ساخته مىشود. سهتار ساز تکنواز است و خیلى کم در ارکسترها بهکار مىرود. پردهبندى آن مانند تار است و از لحاظ نواختن مضراب با تار اختلافات تکنیکى دارد.
دوتار
این ساز داراى کاسهاى گلابىشکل است که سطح آن چوبى است. دستهاى بلند دارد که ۱۷ تا ۲۰ دستان بر روى آن بسته مىشود. دو تار داراى دو سیم است که با فاصلههاى مختلف کوک مىگردد. این ساز را معمولاً بدون مضراب و با انگشت مىنوازند. دو تار بیشتر جنبهٔ محلى دارد و در نواحى جنوب کشورمان بسیار متداول است.
تنبور
در قدیم سازى بهنام تنبور وجود داشته و انواع مختلفى براى آن ذکر کردهاند. این ساز داراى کاسهاى گلابىشکل است که رویه چوبى آن چوبى مىباشد. تنبور دسته درازى دارد که بر سر ساز متصل است و بر روى آن ۱۰ تا ۱۵ عدد دستان مىبندند. سیمهاى تنبور چهار عدد است که به فاصلههاى مختلف کوک مىشوند. این ساز معمولاً بدون مضراب و با انگشت نواخته مىگردد. قدما معتقد هستند که فارابی، تئورى دادن مشهور موسیقى ایران، تنبور بغدادى و تنبور خراسان را دستانبندى نموده بود .
قانون
قانون سازى است قدیمى که از سازهاى زهى مىباشد و اختراع آن را به حکیم ابونصر فارابى نسبت مىدهند. این ساز شباهت زیادى به سنتور دارد و در کشورهاى عربى و ترکى بسیار رایج است. قانون به شکل متوازىالاضلاع است و از چوب گردو ساخته مىشود و روى صفحه بزرگ آن پوست کشیده شده است. سیمهاى آن بین ۶۳ تا ۸۴ متغیر است. تغییر کوک بهوسیله کلید و گاه بهوسیله تغییر خرکهاى کوچک انجام مىشود. قانون نیز مانند عود در چند دهه اخیر احیا شده است.
عود یا بربط
عود یا بربط و یا رود از جمله معمولترین سازهای موسیقی ایران قدیم است با ظاهری به شکل گلابی، از جنس چوب در خت توت یا آبنوس با کاسه طنینی بزرگ و دسته کوتاه
طول آن تقریبا ۸۵ سانتی متر است و هنگام نواختن به صورت افقی روی ران پا گذاشته میشود. این ساز در حقیقت نوعی سمبل تاریخی برای سازهای ایرانی به شمار میآید و از آن در موسیقی سنتی خاورمیانه و شرق آفریقا استفاده میشود.عود دارای دسته ای کوتاه و کاسهای نسبتاٌ بزرگ به شکل گلابی است و بر خلاف سازهای زهی- زخمهای دیگر ایران فاقد پرده بندی بوده و دارای ۱۰ تا ۱۳ سیم است.
چون سطح ساز بربط از چوب پوشیده شده بود، اعراب آن را عود نامیدند.(العود در زبان عربی به معنای چوب است). این واژه در اصل عربی شده واژه رود فارسی میباشد که هم نام دیگر بربط است و هم به معنای سیم در سازهای زهی میباشد.
بربط امروزه نقش بسیار کمتری در موسیقی ایرانی دارد. عود عربی بر خلاف بربط ایرانی از اصلیترین سازهای موسیقی عربی است. این ساز پس از اینکه به اروپا برده شد، نام لوت بر آن نهادند. واژه لوت از نگارش کلمهٔ العود به وجود آمده و به تدریج به لوت تبدیل شده است
کلمه بربط در واقع از دو واژه «بر» و«بط» تشکیل شده به معنی «مانند بط» و بط به معنی مرغابی است. در کل شکل این ساز به مرغابی تشبیه شده چون سینهٔ جلو داده و گردن کوچکی دارد.
دیدگاه دیگر این واژه را برگرفته از نام «باربد» نوازنده رود در دربار خسرو پرویز میداند. این واژه به صورت بربت نیز نوشته شده است.
بربط یا عود، بمترین صدا را در بین سازهای زهی دارد. صدای بربط بم، نرم و در عین حال گرم و جذاب و نسبتاً قوی است. این ساز هم در تکنواز و هم در گروهنوازی مورد استفاده قرار میگیرد.
منبع: vista.ir
در کاوشهاى باستانشناسى سازهاى بادى و زهى بهدست آمده که تاریخ آنها به چند هزار سال پیش از میلاد مىرسد. همینطور در سنگنبشتهها و حجارىها و بر روى اشیاء یافت شده، صورت این سازها حک شده است.
بشر با اختراع سازها و ادوات موسیقی، از الحان و نواهاى مطبوع در ذهنش تقلید نموده و پیوسته در را تکامل آن گام برداشته است.
سازهاى ایرانى در آثار موسیقىدانان دوران اسلامى ایران با آلات الحان و گاه به اختصار آلات نامیده شده است. این سازها در طول تاریخ پرحادثه و دیرپاى ایران تحت تأثیر عوامل گوناگونى قرار گرفته که بخشى به تناسب زمان بوده و موجب دگرگونى شکل و ابعاد و ساختار آنها شده و از طرفى با روى کار آمدن سلسلههاى غیرایرانی، سازهاى غیرایرانى و جدید متداول گشته است. حتى نام سازها یکسان نمانده و یا در هر نقطهاى با گویش آنجا نام گرفته است.
در دورهٔ اسلامی، سازهاى زهى مضرابى بیش از سازهاى دیگر داراى اهمیت بودند.
سازهاى بادى
سازهاى بادى ایرانى انواع زیادى دارند که هر یک داراى جذابیت خاص خود مىباشند. مهمترین این سازها نى مىباشد.
نى
لطیفترین صداى سازهاى ارکستر موسیقى ایرانى بىشک متعلق به نى است. نى یا ناى قدیمىترین ساز بشر است. انواع و اقسام این ساز در موسیقىهاى مقامى ایران وجود دارد و نوع متداول آن در موسیقى رسمى ردیف دستگاهی، نى هفت بند است. نى از خیزرانهاى آماده که با تکنیک خاص سوراخ مىشوند و مجوف مىگردند، تهیه مىشود. تکنیک نواختن نى به شیوه امروزى را از استاد نایب اسدالله اصفهانى مىدانند. از نى بیشتر در تکنولوژى استفاده مىشود و از چهل سال گذشته به همت استاد حسین کسایى وارد ارکستر شده است.
سرنا
سرنا سازى است بادى که داراى ۹ عدد سوراخ مىباشد. هشت عدد در یک جانب و یکى در پشت ساز قرار دارد. جنس آن از چوب آبنوس است و نواختن آن در اعیاد عمومى در سراسر ایران متداول است.
کرنا
کرنا سازى است بهطول دو متر، از جنس مس زرد. این ساز را در اعیاد بزرگ و به هنگام بر آمدن و فرو شدن آفتاب مىنوازند و در شهرهاى بزرگ ایران نواختن آن متداول بوده است.
سازهاى زهى – ضربهاى
تنها ساز زهى – ضربهاى ایرانى سنتور است که از طریق ضربه نواخته مىشود.
سنتور سازى است ایرانى و از جمله سازهاى زهى مضرابى است که سابقه قدیمى دارد و نیز بابلیان نمونه آن دیده شده است و ردپاى آن تا زمان ساسانیان نیز دیده شده است. این ساز از طریق ایران، هم به شرق و هم به غرب راه پیدا نموده است. شکل ظاهرى سنتور، جعبهاى ذوزنقهاىشکل است که ضلع بلند آن در جلو نوازنده قرار مىگیرد. جنس سنتور تماماً از چوب است و بر روى سطح فوقانى آن، دو ردیف خرک چوبى قرار دارد. بر روى هر یک از خرکها چهار سیم که یکسان کوک مىشوند (زرد یا سفید) رد شده است. یک طرف سیمها به سیمگیر و طرف دیگر به گوشىها متصل است.
سنتور استاندارد همان سنتور ۹ خرک است که استاد مهدى ناظمى سنتورساز بزرگ معاصر معرفى کرده است. سنتور در ابعاد و اقسام مختلف ساخته مىشود و سازى است که هم در تکنوازى و هم در ارکستر کاربرد بسیارى دارد. سنتور با دو مضراب چوبى نواخته مىشود و تنها ساز دو مضرابى ایرانى است. این ساز را مادر پیانوى امروزى مىدانند.
سازهاى زهى – آرشهاى
این سازها داراى زه یا سیم و کشیدگى در طول ساز هستند و صدا با کمان یا آرشه ایجاد مىشود. در این سازها، صداى تولید شده تا زمانى که آرشه بر روى سیمها کشیده مىشود، ادامه دارد. این سازها شامل کمانچه و تیچک مىباشند.
کمانچه
کمانچه تنها ساز زهى – کمانى موسیقى ردیف ایران است. کمانچه سابقه بسیار قدیمى دارد. انواع و اقسام کمانچه در موسیقى مقامى ایران و موسیقى کشورهاى همسایه بهکار مىرود. نوعى از کمانچه بهنام کمانچه رومى در ترکیه رواج بسیار دارد. آنچه علاوه بر کاسه، دسته و سر، در زیر قسمت کاسه داراى پایهاى نیز مىباشد که روى زمین یا روى پاى نوازنده قرار مىگیرد. کاسهٔ ساز کروى است و دهانهٔ نسبتاً کوچکى در جلو آن قرار دارد. روى دهانه با پوست پوشانیده شده و بر روى پوست خرکى قرار گرفته است. دستهٔ ساز، لولهٔ توپُرى است که عمود بر کاسه قرار دارد. در بالاى دسته، جعبهٔ گوشىها قرار دارد که این قسمت با دستهٔ ساز یکى است. کمانچه در قدیم سه سیم داشت و بعد از ورود ویولون سیم چهارم به آن اضافه شد. سیمهاى آن با کمانى به صدا در مىآید که قطعه چوبى بلند و باریک است که بر آن موى دم اسب بستهاند. کمانچه نقش تکنواز و همنواز را بهخوبى اجرا مىکند.
قیچک
قیچک در اصل جزء سازهاى محلى ایرانى مىباشد که بیشتر در نواحى شرقى معمول است. چنانکه در این نواحى حتى براى معالجهٔ امراض بهکار مىرود.
این ساز از کاسه، دسته و سر تشکیل شده است. کاسهٔ ساز به دو بخش مجزاى پائین و بالا تقسیم مىگردد. بخش پایینى کوچکتر و بهشکل نیمکره است که بر روى سطح آن پوست کشیده مىشود و روى پوست، خرک قرار مىگیرد. بخش بالایى بزرگتر است و مانند چترى روى قسمت پایینى قرار دارد. هر دو قمست با ایجاد حفرهاى در جلو یا بین آنها بهوسیلهٔ منحنى از عقب اتصال دارند. سطح جلویى بالا بهصورت دو شکاف پهن باز است. دستهٔ ساز تقریباً در نصف طول خود روى کاسه قرار مىگیرد. قسمت بالاى دسته به جعبه گوشىها متصل گردیده است. این جعبه داراى چهارگوش است که هر جفت آن در یک طرف جعبه قرار دارند.
امروزه از این ساز مدلهاى مختلفى را تهیه و تنظیم نمودهاند. از جمله ‘قیچک سوپرانو’ قیچک آلتو، ‘قیچک باس’ . این سازها داراى چهار سیم هستند. قیچک سوپرانو قابلیت تکنوازى و همنوازى -هر دو- را دارا است. اما دو نوع بعدى بیشترى در همنوازى بهکار مىرود.
آرشهٔ قیچک، در نوع محلى آن، شبیه به آرشهٔ کمانچه است. ولى امروزه در شهر از آرشهٔ ویولون در نواختن آن استفاده مىشود. در پشت این ساز دو تسمه وجود دارد که یکى روى شانه نوازنده قرار مىگیرد و دیگرى به کمر نوازنده بسته مىشود. تا ساز تقریباً آویزان به نوازنده باشد.
سازهاى زهى – مضرابى
سازهاى زهى – مضرابى به آن دسته از سازها گفته مىشود که داراى زه باشند و به وسیلهٔ مضراب، زخمه زده شوند. این دسته از سازها داراى کاسه در ته ساز، دسته و سر هستند. سازهاى زهى – مضرابى از نظر شکل ظاهرى و ساختمان با یکدیگر متفاوتند. این سازها شامل تار، سه تار، عود، دو تار، تنبور، رباب و قانون هستند.
تار
تار در اصل بهمعناى سیم یا زهى است که روى ساز مىبندند و نام سازى پنج سیمى است. سیم ششم در عهد قاجاریه اضافه شده. این ساز شامل کاسه و دسته است و روى کاسه آن پوست بره نازک کشیدهاند. سیمهاى آن، سه تا زرد و سه تا سفید است که دو به دو کوک مىشوند. روى دسته آن ۲۵ پرده بسته مىشود. تار با مضرابى برنجى که انتهاى آن با موم احاطه شده نواخته مىشود. تار هم در ارکستر و هم به تنهایى بهکار مىرود.
سهتار
سهتار از سازهاى زهى زخمهاى است که با ناخن نواخته مىشود. این ساز را به مناسبت تعداد سیمهاى آن سهتار مىنامیدند و سیم چهارم را مشتاق علىشاه کرمانى به آن افزود. این ساز به ساز عرفا معروف است. سهتار از یک کاسه با صفحه چوبی، دسته و سرپنجه تشکیل شده است و در اندازهها و ابعاد مختلفى ساخته مىشود. سهتار ساز تکنواز است و خیلى کم در ارکسترها بهکار مىرود. پردهبندى آن مانند تار است و از لحاظ نواختن مضراب با تار اختلافات تکنیکى دارد.
دوتار
این ساز داراى کاسهاى گلابىشکل است که سطح آن چوبى است. دستهاى بلند دارد که ۱۷ تا ۲۰ دستان بر روى آن بسته مىشود. دو تار داراى دو سیم است که با فاصلههاى مختلف کوک مىگردد. این ساز را معمولاً بدون مضراب و با انگشت مىنوازند. دو تار بیشتر جنبهٔ محلى دارد و در نواحى جنوب کشورمان بسیار متداول است.
تنبور
در قدیم سازى بهنام تنبور وجود داشته و انواع مختلفى براى آن ذکر کردهاند. این ساز داراى کاسهاى گلابىشکل است که رویه چوبى آن چوبى مىباشد. تنبور دسته درازى دارد که بر سر ساز متصل است و بر روى آن ۱۰ تا ۱۵ عدد دستان مىبندند. سیمهاى تنبور چهار عدد است که به فاصلههاى مختلف کوک مىشوند. این ساز معمولاً بدون مضراب و با انگشت نواخته مىگردد. قدما معتقد هستند که فارابی، تئورى دادن مشهور موسیقى ایران، تنبور بغدادى و تنبور خراسان را دستانبندى نموده بود .
قانون
قانون سازى است قدیمى که از سازهاى زهى مىباشد و اختراع آن را به حکیم ابونصر فارابى نسبت مىدهند. این ساز شباهت زیادى به سنتور دارد و در کشورهاى عربى و ترکى بسیار رایج است. قانون به شکل متوازىالاضلاع است و از چوب گردو ساخته مىشود و روى صفحه بزرگ آن پوست کشیده شده است. سیمهاى آن بین ۶۳ تا ۸۴ متغیر است. تغییر کوک بهوسیله کلید و گاه بهوسیله تغییر خرکهاى کوچک انجام مىشود. قانون نیز مانند عود در چند دهه اخیر احیا شده است.
عود یا بربط
عود یا بربط و یا رود از جمله معمولترین سازهای موسیقی ایران قدیم است با ظاهری به شکل گلابی، از جنس چوب در خت توت یا آبنوس با کاسه طنینی بزرگ و دسته کوتاه
طول آن تقریبا ۸۵ سانتی متر است و هنگام نواختن به صورت افقی روی ران پا گذاشته میشود. این ساز در حقیقت نوعی سمبل تاریخی برای سازهای ایرانی به شمار میآید و از آن در موسیقی سنتی خاورمیانه و شرق آفریقا استفاده میشود.عود دارای دسته ای کوتاه و کاسهای نسبتاٌ بزرگ به شکل گلابی است و بر خلاف سازهای زهی- زخمهای دیگر ایران فاقد پرده بندی بوده و دارای ۱۰ تا ۱۳ سیم است.
چون سطح ساز بربط از چوب پوشیده شده بود، اعراب آن را عود نامیدند.(العود در زبان عربی به معنای چوب است). این واژه در اصل عربی شده واژه رود فارسی میباشد که هم نام دیگر بربط است و هم به معنای سیم در سازهای زهی میباشد.
بربط امروزه نقش بسیار کمتری در موسیقی ایرانی دارد. عود عربی بر خلاف بربط ایرانی از اصلیترین سازهای موسیقی عربی است. این ساز پس از اینکه به اروپا برده شد، نام لوت بر آن نهادند. واژه لوت از نگارش کلمهٔ العود به وجود آمده و به تدریج به لوت تبدیل شده است
کلمه بربط در واقع از دو واژه «بر» و«بط» تشکیل شده به معنی «مانند بط» و بط به معنی مرغابی است. در کل شکل این ساز به مرغابی تشبیه شده چون سینهٔ جلو داده و گردن کوچکی دارد.
دیدگاه دیگر این واژه را برگرفته از نام «باربد» نوازنده رود در دربار خسرو پرویز میداند. این واژه به صورت بربت نیز نوشته شده است.
بربط یا عود، بمترین صدا را در بین سازهای زهی دارد. صدای بربط بم، نرم و در عین حال گرم و جذاب و نسبتاً قوی است. این ساز هم در تکنواز و هم در گروهنوازی مورد استفاده قرار میگیرد.
منبع: vista.ir