sufi-4
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام دوست گرامی

    به لطف خدا قصد دارم مطالبی رو که برای عزیزان می ذاشتم دسته بندی کنم تا مطالب به راحتی در دسترس عزیزانی که علاقه مند هستند قرار داشته باشه

    ان شا الله که شما هم در این راه از کمک های صمیمانه تون دریغ نخواهید کرد.

    تشریف بیارید:

    حکایت گنجشک و خدا ...
    سلام دوست گرامی

    به لطف خدا قصد دارم مطالبی رو که برای عزیزان می ذاشتم دسته بندی کنم تا مطالب به راحتی در دسترس عزیزانی که علاقه مند هستند قرار داشته باشه

    ان شا الله که شما هم در این راه از کمک های صمیمانه تون دریغ نخواهید کرد.

    تشریف بیارید:

    حکایت گنجشک و خدا ...
    خوشبختی حقیقی

    آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد، به زودی موفق می گردد، ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است. زیرا او دیگران را خوشبخت تر از آنچه که هستند تصور می کند.:gol:
    رنج یا موهبت

    آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید:

    «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟»

    آهنگر سر به زیر آورد و گفت:

    وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را درون کوره آتش قرار می دهم، سپس آن را روی سندان گذاشته و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید، اگر به صورت دلخواه در آمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه، آنرا کنار می گذارم!!

    همین موضوع باعث شده که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا: مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار ...

    :gol:
    حکایت مرد رهگذر و ابلیس:

    مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود!

    ابلیس را دید که با انواع طناب ها به دوش در گذر است.

    کنجکاو شد و پرسید: ای ابلیس این طناب ها برای چیست؟

    ابلیس جواب داد: برای اسارت آدمیزاد !؟!

    طنابهای نازک برای اسارت افراد ضعیف النفس و سست ایمان، طناب های کلفت هم برای آنانی که دیر وسوسه می شوند.

    سپس از کیسه ای طناب های پاره پاره شده ای را بیرون ریخت و گفت:

    اینها را هم انسان های با ایمانی که راضی به رضای خداوند بودند و اعتماد به نفس داشتند پاره کرده اند و اسارت را نپذیرفتند.

    مرد پرسید: طناب من کدام است؟

    ابلیس گفت اگر کمکم کنی که این ریسمان های پاره را به یکدیگر گره بزنم؛ خطای تو را به حساب دیگران خواهم گذاشت ...

    مرد قبول کرد و مشغول شد.

    ابلیس خنده کنان گفت:

    عجب با این ریسمان های پاره هم می شود انسان هایی چون تو را به بندگی گرفت!!!
    ذکر و یاد خدا

    از دانشمندی پرسیدند:

    کسی که قرآن می خواند و نمی داند که چه می خواند، آیا هیچ اثری دارد؟

    گفت: کسی که دارو می خورد و نمی داند که چه می خورد، اثر می کند؛ چگونه قرآن اثر نکند، بلکه بسیار اثر می کند!؟

    پس چگونه خواهد بود اگر بداند که چه می خواند:gol::gol::gol:
    «ادامه فاصله»

    سپس استاد پرسید:

    هنگامی که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقی می افتد؟

    آنها سر هم داد نمی زنند، بلکه به آرامی با هم صحبت می کنند. چرا؟


    چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است. فاصله قلب هاشان بسیار کم است.

    استاد ادامه داد:

    هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقی می افتد؟

    آن ها حتی حرف معمولی هم با هم نمی زنند و فقط در گوش نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود.

    سرانجام حتی از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند.

    این هنگامی است که دیگر هیچ فاصله ای بین قلب های آنها باقی نمانده باشد.

    این همان عشق خدا به بنده و بنده معبود است، که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی، اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست...

    می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی:gol::gol::gol:
    فاصله

    استادی از شاگردانش پرسید:
    چرا ما وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم؟
    چرا مردم وقتی عصبانی هستند سر هم داد می کشند؟

    شاگردان فکری کردند و یکی از آنها گفت:
    چون در آن لحظه آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم!

    استاد پرسید:
    این که ما آرامشمان را از دست می دهیم درست است، اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟
    آیا نمی توان با صدای ملایم صحبت کرد؟
    چرا هنگامی که خشمگین هستیم داد می زنیم؟

    شاگردان هرکدام جواب هایی دادند ولی پاسخ هیچکدام استاد را ارضی نکرد!

    سرانجام او چنین توضیح داد:
    هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد. آنها برای اینکه این فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.

    هرچه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.


    ادامه دارد ...:gol::gol::gol:
    بیاموزیم ...

    شخصی نزد همسایه اش رفت و گفت:

    گوش کن! می خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می گفت ...

    همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده ای یا نه؟

    - کدام سه صافی؟

    - اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می کنی واقعیت دارد؟

    -نه. من فقط آن را شنیده ام. برایم تعریف کرده اند.

    - سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم، یعنی خوشحالی گذرانده ای. مسلما چیزی که می خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیم می شود.

    - دوست عزیز فکر نکنم تو را خوشحال کند.

    بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی کند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده رد شده است. آیا چیزی که می خواهی تعریف کنی برایم مفید است؟

    - نه، به هیچ وجه!

    همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفید، آن را پیش خودت نگه دار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی...
    حکایت:

    می گویند ابلیس زمانی نزد فرعون آمد، در حالی که فرعون خوشه های انگور در دست داشت و می خورد...

    ابلیس به او گفت: کسی می تواند که این خوشه انگور را به مرواریدی درشت و خوش آب و رنگ مبدل سازد؟

    فرعون گفت: نه.

    ابلیس با جادوگری و سحر آن خوشه انگور را به مروارید تبدیل کرد!

    فرعون با تعجب گفت: آفرین بر تو که استاد ماهری هستی!!

    ابلیس سیلی محکمی بر گردن او زد و گفت:

    مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند؛ تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟؟!!!!!

    ---
    راستی چرا ....

    یا علی:gol:
    آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.

    مترلینگ
    ---

    جمله قشنگیه نه، چقدر خوبه که با سعی در اصلاح افکار و عقائدمون، خودمون رو مستعد رسیدن به قله های کمال انسانی بکنیم:gol::gol::gol:
    السلام علیک یا بنت رسول الله




    آآآآآآه فاطمه جان ...

    کمی از غسل زیر پیرهـن ماند *** کمی از خـون خشک بـر بـدن ماند

    کفن را در بغل بگرفت و بو کرد *** همان طفلی که آخر بی کفن ماند

    عظم الله اجورنا و اجورکم یا صاحب الزمان...



    تو هم با کوفه همدستی مدینه *** نمک خوردی ولی پستی مدینه

    کسی بر بازوی زهـــرا نمی زد *** اگــــر دستم نمی بستی مدینه



    شهادت جانگداز ریحانه النبی (س) تسلیت باد


    بی تو ....

    بی تو تنهایی سخت است ای عشق من، ای تمام هستی من.

    بی تو بودن معنا ندارد، بی تو چراغ زندگیم خاموش است، بی تو گذران غافله عمر دلگیر است.

    بی تو زینب تنها می شود، حسین می میرد ....

    بی تو بیت الاحزان مدینه تنها می شود، بی تو مدینه سر بر بالین کدام دوست نهد؟

    بی تو آسمان چگونه ببارد، زمین چگونه تاب بیاورد؟

    بی تو دیگر صدای زجه و ناله نمی آید. زهرا جان! ریحانه رسول!

    بی تو ستارگان خاموشند، بی تو خورشید غمگینانه غروب می کند.

    ای بی همتا! ... آسمان چگونه پهلویت را دید و نگریست، و زمین چگونه صورتت را دید و در هم نشکست.

    ای برترین بانو! عارفانه عروج کردی و چشم در چشم رسول دوختی، عاشقانه پر کشیدی و در آغوش برترین بشر آرام گرفتی!
    سر و جانم به فدایت که تویی مونس دلها و تویی یاور جانها ....

    .... کی میایی آقا

    اللهم عجل لولیک الفرج




    فرمایش امام عصر (عج) در خصوص تسلیم بودن شیعیان در مقابل دستور های اهل بیت (ع):

    از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید، بر ماست که شما را از سر چشمه، سیراب برگردانیم، چنانچه بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پی کشف آنچه که از شما پوشیده شده نروید.
    مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید.

    :gol::gol::gol: خداوند همه ما را توفیق شناخت صحیح و طااعت اهل بیت علیهم السلام عنایت فرماید :gol::gol::gol:

    به نفسی انت یا صاحب الزمان
    ماه دوازدهم هم به پایان رسید و دوازدهمین ماه هنوز نیامده است ...

    عید است ولی بدون او غـم داریم - عاشق شده ایم و عشق را کم داریم

    ایکاش که این عید ظهورش برسد - اینگونــه هـزار عیـد بــا هــــــم داریم




    ان شا الله عیدی ما ظهور امام زمانمون باشه

    بسم رب المهدی

    آللهم کن لولیک الحجه بن الحسن، صلواتک علیه و علی آبائه، فی هذه الساعه و فی کل الساعه
    ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا، حتی تسکنه ارضک توعا و تمتعه فیها طویلا

    :gol::gol::gol:بنفسی انت یا صاحب الزمان (عج) :gol::gol::gol:

    عید پیشاپیش مبارک
    امام زمان (عج):

    ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند، پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید.

    بحار الانوار ج 53 ص 175


    سوال:

    آیا تا بحال اندیشیده ایم که چطور و از چه راه هایی می توانیم امام زمان خود را یاری کنیم؟
    :gol::gol::gol:
    امام زمان (عج):

    ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند، پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید.

    بحار الانوار ج 53 ص 175


    سوال:

    آیا تا بحال اندیشیده ایم که چطور و از چه راه هایی می توانیم امام زمان خود را یاری کنیم؟
    :gol::gol::gol:



    امام زمان (عج):

    و اما در پیشامد ها و حوادث جدید به راویان احادیث ما مراجعه کنید، زیرا که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان می باشم.

    - - - - - - - - - - - - - - - - - -

    به راستی در زمان غیبت عزیز زهرا (س)، به عنوان یک شیعه و پیرو مکتب اهل بیت (ع)، و به عنوان کسی که اعتقاد به امامت و ولایت حضرتش دارد، تا چه میزان سعی در عمل به دستورات حضرتش داشته ایم؟

    تا به حال برای به رشد و کمال رسیدن خود و فراهم آوردن موجبات رضایت ایشان چه کرده ایم؟؟؟
    * هرگاه خبرهای بد را به عنوان یک نیاز به تغییر و نه یک خبر منفی پذیرفتید شما از آن شکست نخورده اید، بلکه از آن چیزهای تازه آموخته اید.

    بیل گیتس


    * زمانی که دانش یک مرد برای موفقیت کافی است ولی تقوای او کافی نیست. هرچه را که او ممکن است بدست آورد، دوباره از دست خواهد داد.

    کنفسیوس

    :gol::gol::gol:


    سلام بر رقیه (س) نازدانه ارباب عشق و شهادت

    سلام بر رقیه (س) و بر قدم های کوچک پینه بسته و خون آلود

    سلام بر رقیه (س) و بر چشمانی هراسان و نگران که در انتظار یتیم شدن می باشند

    سلام بر رقیه (س) و بر جثه کوچک و بی رمقی که در حسرت آغوش گرم پدر، گرفتار آغوش مرگ شد

    سلام بر رقیه (س)، بر شبیه ترینِ کودکان اهل بیت به زهرای مرضیه (س)

    سلام بر رقیه ای که چونان جده اش قدی خمیده داشت، اما نه در هجده سالگی، که در سه سالگی:cry:

    سلام بر بی بی خردسال دو عالم

    آری

    سلام بر رقیه (س) و ....

    والسلام:cry::cry::cry:
    امام حسین (ع) فرمودند:

    قیام من برای اصلاح در امت جدم می باشد، می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نموده و به سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابی طالب عمل کنم

    فرا رسیدن ماه پیروزی خون بر شمشیر بر شما تسلیت باد
    امام حسین (ع) فرمودند:

    کسی که با نافرمانی خدا گرد کسی گردد، آنچه را امید دارد از دست رفتنی تر است از آنچه بر حذر است زودتر دچارش گردد.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا