شایسته69
پسندها
28

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • [نظرسنجی] : [مسابقات تالار هنر ] مسابقه دکلمه خوانی شماره 02 باشگاه مهندسان ایران
    سلام شایسته جان خوبی؟ دیگه نیستی؟!! دلمون واست تنگ شده
    منکه نمیدونم ولی یادمه قبلا پیام داده بودین خودتون میگفتین همشهری ....
    با سلام..
    منتظر حضور گرم شما هستیم..

    Click here to view the original image of 651x486px.
    آهنگ جدید مرتضی سرمدی هست.
    دوست داشتی دانلود کن.
    باز هم قلم جاری تو یه دستم روون
    هر چی کلمات هستند تو مغزم تموم
    همه صف بستن تا که وصل شن هنوز
    ندارم هیچکدوم رو من شخصا قبول
    نمیدونم چرا ولی انگار نمیرسم
    هر چی میگردم دنبالش به زیر سنگ
    غمی که سینه هست واسه کسی که رفت
    نمیدونم کجا کج شدش مسیر من
    ای کاش میتونستم فریاد زنون
    بگم سخن از عشق با پنجاه زبون
    از مجرای گوش با حرفهای خوب
    مرهم قلبها بودم و درمان روح
    اما هر بار سکوت میشکنه
    من همراه رود تو دریای نور
    یخ زده قلبم انگار سرمای کوه
    حبس دلم - از جریان عبور
    سخته واسم - تنها آرزوم
    هستش باز هم من پیداش کنم
    و ای کاش که من - میتونستم بهتر باشم
    تا که امشب شاید - همراهم بود پهلوم هنوز عشقم با من
    پشت میله هام، تو مغزم همهمه
    شعر رو دیوار بهم میگه که عقلم کمه
    شعری که حاوی غم و شکایت قلبمه
    اصل اینه شعر همه دردامو مرحمه
    هر دفعه فکرش میاد توی سر همه
    تقصیر منه که الان این وضعمه
    روزی صد دفعه افسوس میخورم
    که یه بازنده بودم توی این محکمه
    آرزوی قلبمه برگرده زمان
    تا که بسازم.از لحظه طلا
    یه چی میگم تا که باشه یادت
    دلتنگم و عاشق خانواده
    شاید حرفمو درک کنی دردمو لمس
    چونکه توی شهر امثال ما زیاده
    thnx 4 ur beautiful pix.
    اسم این پرندهه اسکول نیست راستی؟!:)
    هرگز از من مخواه که تو را فراموش کنم که من در هوای تو و برای تو نفس میکشم.چشمان ابری ام زیر سایه آن درختی که تو را دیدم بارها باریدند و به امید دیدارت هر روز صبح با تمنا کوچه پس کوچه ها را به نظاره نشستند.شاید نشانی از تو بیابند.ای کاش دوباره بی خبر یک روز برای دیدنم بیایی،من به انتظار دیدارت همیشه چشم به راه خواهم ماند


    در من طلوع کن
    در من غروب کن
    در من آشیانه بساز
    ریشه کن
    بارور شو
    ... عاشق شو
    شاعر شو
    شعر بساز
    شعر بخوان
    در من آسمان آبی باش
    ابر باش
    باران باش
    عمقِ دریا باش
    در من مثل یک شهر باش
    شلوغ باش
    گاهی‌ اگر شد
    کوچه‌ای بن بست باش
    شاد باش
    بخند
    بخند
    بخند
    و دلت اگر گرفت
    سر را بر سینه‌ام بگذار
    به طپش‌های قلبی گوش کن
    که می‌خواهد تو در وجودش طلوع کنی‌
    غروب کنی‌
    آشیانه بسازی
    شعر بسازی
    بباری
    بتابی
    بخندی
    بخندی
    بخندی
    و گاهی‌ دلت اگر گرفت
    سر بر سینه اش بگذاری
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا