سلام شاهد جان.چی مبارکه؟الان ملت میریزن تو صفحه من فکر می کنند خبرایی بوده
بابا پسر عمه من نامزد گرفته نه من
دقت کردید؟پسرعمه من داماد شد نه من.
دیگه یه شیطون از جمع ما کم شده آخه خانومش فوق العاده سنگین و متینه.عمه ام واسه شام ما رو دعوت کرد تا عروسش رو ببینیم.به خدا داشتم می ترکیدم از بس جلوی خودمو گرفتم و مثلا سنگین و با متانت برخورد کردم.آخرش طاقت نیاوردم.
خونه رو رو سر خودمون خراب کردیم و به این عضو جدید هم نشون دادم چه موجودی ام!
به قول مامانم همه می دونستند الا عروس خانوم که اون هم فهمید.
راستی من چند تا نظریه راجع به این عکس دارم.
به بالا توجه کنید.